با سلام به همه دوستان همدردی>
دو برادر دارم و خودم تنها دختر خانواده هستم.یکی از برادرم چند سالی هست ازدواج کرده و من و یه برادر دیگرم چند ماهی میشه که عقد هستیم.پدرم مردی خوبی هست و واقعا همه چی برای ما فراهم کرده اما متاسفانه پدرم از اینکه ما مستقل شدیم و هر کسی داره میره سر زندگی خودش باعث شده که توی زندگی ما ها مشکل بوجود بیاد به عنوان مثال با زن برادرم رفتارهای نامناسب انجام میده .مهلشون نمیزاره و حتی با ما هم همین رفتار رو انجام میده.
از شخصیت پدرم بخوام بگم در کل خوبه اما مردی مغرور و توی خونه همیشه تصمیم گیرنده بوده.مادرم هم اعتراضی نداشت.
اما با ازدواج کردن فرزندانش روز به روز محبتش نسبت به فرزندانش کمتر شده و با تیکه پروندن به عروساش و فرزنداش داره ما رو اذیت میکنه و از طرف دیگر به مادرم هم میگه که اون هم اینکار ها رو انجام بده.البته اینها رو خودم متوجه شدم چون رفتارهای مادرم هم تغییر کرده.یه جورایی پدرم به دنبال حرفهای خاله زنکی هست در صورتیکه مرد متشخص هست
پدرم موقعیت اجتماعی خوبی داره و هیچ کس از اطرافیان فکرش رو نمیکنه که پدر من توی خونه اینجوری هست .پدرم 52 سالش هست .
یه مثال خیلی بارز اینکه ما هروقت با همسرامون میریم بیرون پدرم بعد از اینکه برگشتیم با اخم روشو برمیگردونه .یا وقتی زن برادرم خرید میکنه پدرم به مامانم میگه چرا اینقدر لباس میخرن البته پدرم خسیس نیست اتفاقا خیلی ولخرجه فقط این حرفا رو عمدا میگه .حتی به برادرهام پول میده.
حال از شما دوستان راهنمایی میخوام که باید چکار کنیم که پدرم متوجه بشه که رفتارش اشتباه هست و فرزندانش حق دارن زندگی مستقل داشته باشند؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)