سلام!
سریع میرم روی موضوع! خانومم موقع خواستگاری گفت مهریه باشه 14 سکه و خانوادش هم گفتن 14 سکه زیاده! من که دیدم ظارهاً آدم های خوبی هستن گفتم برای
احترام دختر روی کاغذ باشه هزار سکه. بعد از 6 سال زندگی مهریه رو گذاشته اجرا 500 سکه دادگاه + 300 سکه اداره ثبت شهرستان + 200 سکه خونه من توی تهران . خونه
رو هم به نامش خریدم اون رو هم بالا کشیده + بسیاری رفتارهای زشت دیگه که واقعاً تایپش هم مشکله !
داستان من کمی پیچیده شده. حوصله تایپش رو ندارم. متنی رو که به دادگاه دادم براتون میزارم تا موضوع مشخص بشه :
به نام خدا
لایحه دفاعیه برای ارائه به دادگاه تجدید نظر استان تهران
ریاست محترم شعبه ؟؟؟ دادگاه تجدید نظر استان تهران
با سلام و احترام
اینجانب ؟؟؟؟؟؟ به موجب دادنامه شماره ؟؟؟؟؟؟ محکوم شدم به پرداخت اقساطی مهریه همسرم سرکار خانم ؟؟؟؟؟؟ بصورت 35 سکه بدواً و ماهانه یک سکه تمام . مطابق با
آنچه در دفتر دادگاه بدوی ثبت شده است ، اینجانب در مهلت قانونی 20 روزه پس از تاریخ ابلاغ دادنامه به حکم دادگاه بدوی اعتراض کردم. مجدداً طبق آنچه در دفتر دادگاه بدوی
ثبت شده است همسرم حدوداً 30 روز پس از دریافت دادنامه به رای اعتراض کرده و دادخواست تجدیدنظر خواهی خود را پس از سپری شدن مهلت قانونی تسلیم دفتر دادگاه
نموده است .
موارد فوق با بررسی محتویات پرونده قابلیت راستی آزمایی دارند . لذا مطابق با قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ، تجدیدنظر خواهی همسرم از
دادنامه مربوطه غیرقانونی است و امکان رسیدگی به آن وجود ندارد و در این پرونده تنها اینجانب به حکم دادگاه بدوی معترض بوده ام . در واقع همسرم از حکم دادگاه بدوی
بسیار راضی بودند چرا که می دانستند شرایط تقسیط مهریه بصورت 35 سکه بدواً و ماهانه یک سکه به نحوی است که با توجه به توان مالی بنده برای ایشان ایده آل خواهد
بود. لذا ایشان در مهلت قانونی بنای اعتراض نداشتند و تنها پس از اینکه بوسیله ابلاغیه دادگاه بدوی از تجدیدنظر خواهی بنده مطلع شدند ، تصمیم گرفتند اقدام متقابل نمایند
. به عبارت دیگر ایشان نگران شدند که مبادا پیش قسط و اقساط ماهانه کاهش یابد و تصور کردند که اگر ایشان هم به حکم اعتراض نمایند احتمالاً در وضعیت بهتری قرار
خواهند گرفت . لذا در متن لایحه اعتراض که توسط وکیل ایشان تنظیم شده است ، همسرم درخواست کرده که پیش قسط 100 سکه و اقساط ماهیانه 2 سکه شود . یعنی
دادگاه را در شرایطی قرار دهند که یک طرف خواهان کاهش و دیگری خواهان افزایش سکه ها است و امیدوارند که دادگاه در روشی کدخدا منشانه وسط را انتخاب کرده و مجدداً
حکم دادگاه بدوی را تایید نماید . جالب است که در متن لایحه اعتراضیه وکیل همسرم تاکید کرده که در مهلت قانونی به رای دادگاه بدوی اعتراض نموده است . مطلبی که خلاف
بودن آن فوراً بواسطه بررسی مستندات پرونده آشکار می شود .
وکیل همسرم که خود یک خانم جوان است در لایحه ای که به دادگاه عرضه کرده در کمال شگفتی ، قاضی دادگاه بدوی را فردی دانسته که از قوانین به خوبی اطلاع ندارد و
حکمی غیر منطقی و خلاف صادر کرده است . اگر چنین است پس چرا ایشان در مهلت قانونی نسبت به حکم اعتراض نکردند؟ آیا به این دلیل نیست که از حکم دادگاه بدوی
شادمان بودند؟ آیا اعتراض کنونی ایشان به این دلیل نیست که فکر می کنند اگر خود را معترض نشان دهند برای منافع شان مناسب تر است؟ اگر دلیل موجهی دارند چرا آن را
ارائه نمی دهند؟ اگر اموالی از من سراغ دارند چرا آن را به دادگاه اطلاع نمی دهند؟ همسرم 6 سال است که در عقد دائم بنده است و 5 سال نیز زندگی مشترک داشته ایم و
از ریز و درشت زندگی بنده مطلع است . پس چرا بجای زیر سوال بردن قوانین و قضات ، دلایل قانع کننده به دادگاه ارائه نمی دهند؟ همسرم بواسطه تاثیرات نامبارک خانواده
اش اقدامات بسیار ناپسندی انجام داده که دروغ در مقابل آنها ناچیز است . با مراجعه به پروند کلاسه ؟؟؟؟؟؟ در خصوص عدم تمکین همسرم که آن پرونده نیز در دفتر شعبه
؟؟؟؟؟؟ دادگاه تجدید نظر استان تهران قرار دارد ، سایر اقدامات ناپسند همسرم و خانواده اش از جمله اجرای عملیات شبیخون مشخص میشود و بوسیله مدارکی از جمله
پرونده دادسرا ، گزارش پزشکی قانونی و شهادت شهود موضوع روشن می گردد . لذا اگر قضات محترم ضرورتی می بینند شرح کامل ماجرا در پروند کلاسه ؟؟؟؟؟؟ آمده است تا
مشخص شود که در چه بستر و شرایطی است که قضات در این پرونده اقدام به صدور رای می نمایند .
اما در خصوص زیر سوال بردن قانون اعسار و قاضی دادگاه بدوی توسط یک خانم وکیل تازه کار نیازی به باز کردن موضوع نیست و ایشان صرفاً تلاش کرده خود را معترض نشان
دهد تا شاید در وضعیت بهتری قرار گیرد . در ادامه ی لایحه اعتراضیه وکیل همسرم مجدداً همان ادعاهای واهی را مطرح کرده است که در جلسه نخستین گفته بودند . تقاضا
دارم تا مطابق درخواست ایشان حساب های بانکی بنده بررسی شود و از ؟؟؟؟؟؟ نیز به عنوان یک نهاد حکومتی استعلام شود تا خلاف بودن این ادعای ایشان نیز مشخص
شود .
در بخش دیگری از لایحه ، وکیل همسرم اظهار تعجب فرموده اند از اینکه بنده برای ادامه تحصیل قصد عزیمت به ایالات متحده امریکا را داشته ام ولی توان پرداخت مهریه
همسرم به میزان هزار و یک سکه را ندارم . این اظهار تعجب ریشه در بی اطلاعی از نحوه ادامه تحصیل نخبگان دارد . بنده در بنیاد ملی نخبگان عضو هستم و توسط بنیاد
نخبگان نیروهای مسلح نیز 30 ماه کسر خدمت سربازی گرفتم . اکثر قریب به اتفاق نخبگان این کشور بدون هرگونه توانمندی مالی سالانه به بهترین کشورهای جهان سفر
کرده و با پولی که از دانشگاه های تراز اول دنیا دریافت می کنند ادامه تحصیل می دهند . مطابق با نامه پذیرش دانشگاه کالیفرنیا بنده در صورتی که دانشجوی رشته کسب و
کار در کالیفرنیای امریکا بشوم ماهیانه 4300 دلار امریکا حدود 14 میلیون تومان ایران دستمزد می گیرم . ولی با اقدام همسرم مبنی بر ممنوع الخروج کردن من به کمک مهریه و
برداشتن مخفیانه پاسپورت از میان مدارکم ، پذیرش من برای اخذ دکترای دوم و کمک هزینه ای که دولت امریکا قرار بود به بنده پرداخت کند نابود شد . در واقع وکیل همسرم
تنها افرادی را دیده است که با اتکا به وضعیت مالی خانواده شان و بدون تلاشِ شایسته قصد ادامه تحصیل داشته اند و طبیعتاً این افراد راهی بجز خرج کردن پول های گزاف
ندارند . بنده به لطف خدا جزء این دسته نبوده ام .
مجدداً بنا به دلایلی که در متن لایحه اولیه جهت تجدیدنظرخواهی ارائه کردم از قضات محترم تقاضا دارم پیش قسط را حذف نموده و قسط ماهیانه را به یک عدد نیم سکه
کاهش دهند . بنده یک عدد پژو 206 داشته و در یک منزل اجاره ای نیز سکونت دارم ، لذا مطابق با آنچه قانون در خصوص مستثنیات دین بیان می دارد ، بنده اموالی ندارم که
بتوانم 35 سکه پیش قسط و ماهانه یک سکه تمام پرداخت کنم . حقوق کارمندی بنده نیز کفاف پرداخت حکم دادگاه بدوی را نمی دهد . بعلاوه در متن قانون ماده ای وجود دارد
مبنی بر اینکه چنانچه فردی مسکن ضروری خود را که قانوناً جزء مستثنیات دین است بفروشد ، فرد طلبکار نمی تواند پول آن را بردارد چنانچه فرد بدهکار قصد داشته باشد با
آن پول مجدداً یک مسکن ضروری برای خود خریداری نماید . حال در شرایطی که بنده صاحب مسکن ضروری نیستم آیا عادلانه است که پولهای ناچیز من از بنده گرفته شود و
اساساً فرصت پس انداز برای خرید مسکن از بنده سلب شود؟ جالب است قضات محترم بدانند که بنده قبلاً با سختی و دشواری مسکنی به آدرس ؟؟؟؟؟؟ خریداری کردم ولی
همسرم به کمک خانواده اش و بوسیله خیانت در امانت آن خانه را به چنگ آورد . شرح کامل تری از موضوع با مراجعه به پروند کلاسه ؟؟؟؟؟؟ در دسترس خواهد بود .
نکته آخر در خصوص رفتارهای منفعت طلبانه همسرم و خانواده ایشان است . در زمینه مهریه همسرم به قاضی دادگاه بدوی گفت که قصدش از اجرا گذاشتن مهریه ممانعت من
از خروج از کشور بوده است . مطابق با رونوشت سند نکاهیه که در پرونده موجود است ، ایشان قبلاً بخشی از مهریه را در اداره ثبت املاک به اجرا گذاشته اند و من را ممنوع
الخروج فرموده اند و حتی قاضی دادگاه بدوی نیز به ایشان گفت که با اجرا گذاشتن مجدد بخشی از مهریه در دادگاه ایشان در مسیر زندانی کردن من بوده است و نه در مسیر
ممنوع الخروج کردن! البته همسرم به کمک اتاق فکری که در خانواده شان تشکیل شده و به کمک وکیلش به خوبی میداند که در چه مسیری گام بر می دارد و تنها در آن
جلسه چون موضوع تمکین مطرح بود می خواست تا در نقش یک همسر مهربان جلوه کند . اکنون در اعتراض به نحوه تقسیط مهریه با فراموش کردن گفته های قبلی خود در
دادگاه ، در نقش فردی ظهور کرده است که برای دریافت تک تک سکه ها بیقرار است و نگران شده مبادا عمرش به حدی نباشد که تمام مهریه وصول شود . در حقیقت با
بررسی نوع رفتار همسرم و اقدامات مجرمانه خانواده ایشان که از مطالعه پرونده های قضایی حاصل می شود ، قابل تشخیص است که ایشان و خانواده شان به هیچ نوع اصول
اخلاقی پایبند نیستند و تنها منفعت مادی است که رفتار و گفتار آنها را تنظیم می کند .
متاسفانه تمام مطالبی که به دادگاه گفته بودم واقعی بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خلاصه اش میشه این:
1) مهریه همسرم طبق توافق 14 سکه بود ولی من برای احترام به ایشون گفتم روی کاغذ هزارتا باشه! پدر دختر مخالف بود و میگفت مهریه سنگین آفت جامعه هستش!
2) چون خانواده همسرم متظاهر بودن من هم اعتماد کرده بودم و حتی خونه رو به نام خانوم خریدم و الان خونه رو بالا کشیده البته شب ساعت 1 و 30 بامداد برادراش با پدرش اومدن بالای سر من و من رو با لباس خواب خونین انداختن توی خیابون. فقط همین!!
3) مهریه رو 3 جا گذاشت اجرا : دادگاه + اداره ثبت شهرستان+ معاوضه اجباری 200 سکه با خونه خودم!!!!
4) دادخواست داد به دادگاه که چون من خونه ندارم ایشون در خیابون تشریف دارن و به دلیل نبود مسکن دنبال طلاق بودن
5) الان 6 ماهه که دادگاه کشی بوده
علاقه مندی ها (Bookmarks)