سلام به همگی.
بچه ها واقعا یه مشکل غیر قابل حل برامون پیش اومده. خواهش میکنم اگه شما راه حلی دارید بگید.
برادرم 35 سالشه . خونه داره ماشین داره. مشکل سر ازدواج برادرمه
ی دختری رو دوست داره که هیچ کدوم از ما راضی نیستیم
دختره 37 سالشه سنش بالاست و این احتمال اینکه بچه نرمال به دنیا بیاره پایین میاره. از نظر ظاهرم چهره خیلی ترسناکی داره. کاش میشد بهتون نشونش بدم.
خواستگاریشم مامانم رفت . خیلی اخمو بود اون روز و برادرش و مادرش رفتار خوبی نداشتن. اگه بخواین جزئی تر میگم
بچه ها خواهشا کمک کنین. من برادرم همیشه از دخترایی که سرشون با گوششون بازی میکنه خوشش میومد تا الان. واقعا نگرانشم
من تمام زندایی هام و زن عموهام بد اخلاق و حسود بودن. مامانم و خاله هام خیلی سر اینا اذیت شدن گفتیم حداقل یه درسی بشه واسه بچه هاشون که ازدواج خوبی داشته باشن که حالا داداشم اینطوری میکنه. پاشو کرده تو یه کفش که الا و بلا من همینو میخوام
ما رفتیم تحقیق کردیم گفتن پدرش ژاندارم بوده و چش چرون و خانواده مادرش دزدن! پدرش زن و بچشو بعد ی مدت ول کرده رفته سراغ یه زن دیگه!!!! واقعا با این اوصاف به نظر شما کدوم پسری با این شرایط باهاش عروسی میکنه ولی داداش من اصلا به این چیزا توجه نمیکنه؟؟؟
یه سری از عکساش هم دیدیم که با دختره رفتن یه عروسی مختلط وهمدیگرو بغل کردن. انگار با هم نامزدن. من بهش میگم اونوقت مهمونا نمیگن این پسره کیه که انقد راحت با هم عکس گرفتین؟ به من میگه تو تفکرت دهه پنجاییه!!! عروسی کارمندش بود!
من مذهبی نیستم ولی اینجا اروپا نیست که این حالت ها جامعه پسند باشه. بد میگم دوستان؟
این حرفارو بهش 10 بار گفتم میگه اگه دختر بدی بود میرفت معتاد و خراب میشد ولی در عوض همش میرفت کار میکرد وام گرفت ماشین خرید خونه خرید و زندگیشو جمع کرد.
دختره تو یه شرکت معتبر کار میکنه و کارشم خویه. به نوعی دختر زرنگیه اما اخلاقش چی؟ به نظر من ستون ازدواج بادوام اخلاقه .
نه خالم نه داییام نه هیچ کدوم از ما راضی نیستیم. دایی من حتی با دختره صحبت کرده به داداشم میگفت تو اگه میخوای باهاش زندگی کنین شاید با هم زندگی خوبی داشته باشین ولی باید کلا رابططو با خونوادت جدا کنی چون اخلاقاتون بهم نمیخوره. میگفت این دختره تو رو قورت میده!
مشاوره پیش دکتر مجد هم رفته گفته دختره خوبه تو بیماری!! من از دکتر مجد اطلاعی ندارم.
خیلی استرس دارم. از اون طرفم به پدرم جرات نداریم بگیم چن از دخترایی که برادرم پسند میکنه متنفره.
اینو بگم که خودش 10 سال با یه دختر دیگه ایی دوست بود که اونم با مخالفت خونواده همراه بود.
. چون غریبه بود و حرفای بدی راجع به محلش میزدن
حالا خودش اول میگفت بین ان 2 تا یکی رو انتخاب کنید الان میگه فقط و فقط دختر اولیه.
دوستان چی کار کنیم ؟ لطف کنین خواهرانه راهنماییم کنید. تو شرایط خیلی بدی هستی
علاقه مندی ها (Bookmarks)