سلام مجدد به همه کاربران گرامی...
در تاپیک قبلی مشکلم رو مطرح کردم,راه حلهایی هم بهم پیشنهاد شد که در آخر هم تاپیک قفل شد و نتونستم کاری بکنم و جواب برخی دوستان رو بدم...
اما بعد...
اونروزا خیلی باخودم فک کردم و تصمیم گرفتم این خانوم رو فراموش کنمم چون به لحاظ عقلی رسیدنم بهش خیلی کمه...
از تکنیک توقف فکر استفاده کردم و نتیجه هم گرفتم,
تا اینکه اواسط شهریور اومدم دانشگاه باز هم اون خانوم رو دیدم,تا الان حدود یه ماهه هر روز میبینمش....
باز برگشتم سر خونه اول...بهش علاقه دارم,,نمیدونم ساکت باشم و سعی کنم فراموشش کنم یا احساسم رو بهش بگم و از احساسش با خبر شم و به این مشغله ذهنی که ماه هاس درگیرشم خاتمه بدم,به قیمت شکستن غرورم
علاقه ام نسبت به قبل کم نشده ولی الان میتونم عاقلانه تر به موضوع نگا کنم,
اگه ساکت باشم و کاری نکنم و سعی کنم فراموشش کنم شاید بتونم اما با سختی...ولی فک نکنم این درگیری فکری من و یه چن سالی رها کنه!
خوشحال میشم نظراتتون رو اعلام کنین...
علاقه مندی ها (Bookmarks)