سلام
نوشته اصلی توسط
terme00
نه ادامه نده ...
بهتره این رابطه رو سریعتر تموم کنید و ارتباطتتون رو با این آقا قطع کنید تا زمانی که ایشون تصمیم جدی برای ازدواج گرفتند و حاضر شدند که با خانوادشون رسما از شما خواستگاری کنن ... اون موقع است که شما متوجه میشی تصمیم آقا برای ازدواج با شما قطعیه ..
و پدر مادرش با پای خودشون اومدن خواستگاری شما .... در موردش فکر میکنی معیارهاتو میسنجی و ان شالله یه تصمیم عاقلانه میگیری ...
اما در صورتی که به رابطه ادامه بدی مسیری رو داری طی میکنی که انتهای تاریک و نامعلومی داره ... خودت میگی معلوم نیست که پدر مادر ایشون موافق ازدواج شما باشن .... میخوای بمونی وابستگیت بیشتر بشه؟ ... هزارتا مشکل و دردسر که تو تاپیک های بالا معرفی شده برات پیش بیاد آخرشم شاید بشه شاید نشه ؟
تازه اگر هم بشه بیای تاپیک بزنی با رفتار پدر مادر نامزدم چه کنم ؟
یه دور تو تالار بزن ببین چقدر زیادن اشخاصی که با مخالفت ازدواج کردن و مشکل دارن ...
بی خیال این دوستی شو و بهترین روزها و پر انرژی ترین روزهاتو صرف کارهای مفید بکن ... اگه درس میخونی به درست برس ... اطلاعاتتو افزایش بده تا انشالله در زمینه کار و تحصیل موفق باشی ...
متاسفانه اصلا به حرف دوستان توجه نمیکنید و تا وقتی هم میخواید این رابطه رو ادامه بدید باید مسئولیت عواقبش رو هم بپذیرید. یه روز دعوا یه روز آشتی و ماحصلش فقط وابستگی شما و خوشگذرونیه دوست پسرتونه.
نمیتونم درک کنم ولی میدونم خیلی خیلی سخته،با این حال لطفا از این رابطه بیاید بیرون.
در مورد رویدادی هم که اتفاق نیافتاده پیش گویی نکنید و بی جهت به افکار منفی اجازه ندید احساس بد بهتون بدند و حالتون رو بد کنند. از تکنیک توقف فکر برای جلوگیری از ذهن سازی این رویداد (دعوا و ...) استفاده کنید.
موفق باشید.
من دیوانه چو زلف تو رها میکردم / هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
علاقه مندی ها (Bookmarks)