به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 شهریور 91 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    7,176
    سطح
    56
    Points: 7,176, Level: 56
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 174
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 88 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +عقل و احساس .............

    سلام

    من در پست های قبلیم در مورد علاقم به پسر دایی بابام صحبت کردم تحت عنوان من عاشق شدم و .
    تا اینکه فهمیدم او رفته خواستگاری یه دختر دیگه که اعصاب منو دری و داغون کرد و باعث حسودیم شد و خیلی هم دلم گرفت اما چند روز از این ماجرا نمی گذره که پسر همسایمون که پسر فوق العاتده خوب و خانواده دار و تحصیل کرده مودب مومنی هست اومده خواستگاری من
    واما مشکلی که وجود داره اینه که
    من هنوز دلم پیش پسر دایی بابامه که چند وقت دیگه عقدشه من اصلا نمی تونم از فکرش بیام بیرون من تو دلم واقعا دوستش داشتم 3 ساله که من اونو تو رویاهام با خودم میبینم باهاش زندگی می کردم حالا من چه جور می تونم به همین زودی فراموشش کنم
    همه به من می گن به پسر همسایتون جواب بله بده خونواده هم خیلی اصرار دارن اما من نمی تونم
    چه جور می تونم تا وقتی که دلم و حواسم پیشه یکی دیگه است به او جواب بدم پسر همسایمون پسر خیلی خوبی یه اما من نمی تونم اونو واقعا دوست داشته باشم
    مگه دل ادک چه قده که هر دفعه بخواد یاد یکی رو درش جا بده
    همه میگن تو دیونه ای که می خوای ردش کنی
    من دیوونه نیستم من دوست دارم با کسی ازدواج کنم که اولین کسی باشه که دوستش داشته باشم ایا این درسته که من با اون ازدواج کنم اما دلم پیشه یکی دیگه باشه ؟
    هرچند که اون یعنی پسر داییم معنی این همه دوست داشتن رو نفهمید
    ترو خدا بگین من چه کار کنم خودم تصمیم گرفتم که دیگه ازدواج نکنم هر چند که او به من پشت پا زد اما من فقط اونومی خواستم

    البته تازگی یا شنیدم پسر داییم گفته دانا به من روی خوش نشون نمی داد احساس می کردم از من بدش می یاد اما من باور نکردم یعنی او ن واقعا نفهمید من دوستش داشتم
    شما بگین من چه کار کنم
    الان شبای قدره دعا می کنم که خدا حداقل مهر پسر داییمو از دلم بیرون کنه
    من نمی خواستم این مسئله رو تو تالار مطرح کنم چون احساس می کنم که جوابی به من داده میشه که همه می گن

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 09 مهر 89 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1386-11-13
    نوشته ها
    952
    امتیاز
    20,283
    سطح
    89
    Points: 20,283, Level: 89
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,946

    تشکرشده 1,965 در 675 پست

    Rep Power
    113
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    با سلام

    *من نمی خواستم این مسئله رو تو تالار مطرح کنم چون احساس می کنم که جوابی به من داده میشه که همه می گن *

    با توجه به ديدگاه شما من فقط مي تونم دعا كنم كه عاقبت بخير بشيد و هر چه به صلاح شماست پيش بياد.

    موفق باشيد
    http://i29.tinypic.com/mtnivn.gif
    [size=large]موفق و پيروز باشيد[/size]

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 بهمن 87 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1387-6-24
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    اگه اون ازدواج کرده,دیگه کاریش نمیشه کرد.
    شما بهتره به فکر خودتون باشید,شاید پسر همسایتون بتونه جای اونو براتون پر کنه,البته این بستگی به خودتون داره.
    منم براتون دعا میکنم

  4. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 شهریور 91 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    7,176
    سطح
    56
    Points: 7,176, Level: 56
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 174
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 88 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    من نمی خوام بپذیرم که به این راحتی کسی رو که دوست داشتم از دست دادم یعنی نمی تونم بپذیرم

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 بهمن 87 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1387-6-24
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    من میتونم احساس شما رو درک کنم,میتونین موضوع منو بخونین.<<کاش میشود به حرفام ...>>
    ممکنه این مشکل برای منم پیش بیاد,منم نمیدونم باد چکار کنم,شاید بسختی فراموشش کنم یا اصلا فراموشش نکنم.

  6. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    جواب مشکل شما .در وجود خود شماست.....بخواه که میشود .
    من هم براتون دعا میکنم
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 مرداد 88 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1387-5-05
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 26 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    اگه نظر همه اینه که شما با پسر همسایتون ازدواج کنید همین کارو بکنید
    حتما راه درست اینه که همه بهش اشاره میکنن.
    شما تا کس دیگه ایو وارد زندگیتون نکنید خیلی سخته که بتونید پسر دایی رو فراموشش کنید
    شما باید با این قضیه کتار بایید که اون دیگه نیست و برای همیشه رفته.
    ازدواج با پسر همسایتون در صورتی که مشکلی نداره و میتونید بهش تکیه کنید بهترین راه برای فرار از این بحرانه.
    موفق و پیروز باشید

  8. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 88 [ 09:15]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    3,378
    سطح
    36
    Points: 3,378, Level: 36
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    دوست عزیزم این نسخه یه فرد عامیه و فقط اون چیزیو نوشته که فکر میکنه درسته. تو برای عمل کردن و یا نادیده گرفتن وحتی سرپیچی ازش کاملاً مختاری و مسئولیتش متوجه خودته.

    هر طور که احساس ميکني درحال حاضر راحتي همونطور باش .سعي نکن کاريو که واست سخته انجام بدي.
    خودتو از قيد و بند نصيحتا رها کن ؛ يا اگه از شنيدن حرف ديگران { که خودت قبل از گفتنشون حدس ميزني چي ميخوان بگن} خسته اي، اصلاً نخواه که چيزي بگن .
    ساده تر بگم:
    اگه ميخواي ... پس باش و ادامه بده ! بزار انقدر ادامه پيدا کنه وتيغت بزنه! تا از تيزيش کم بشه .
    اين حسات دوره داره. تو بايد دوره تو طي کني . تو اين مدت خيلي بزرگتر از ايني که هستي ميشي؛ وقتي به اين رشد شيرين! رسيدي اونوقت به سلامت بيرون اومدن از اشتباهات احتماليتو جشن بگير. پس يادت باشه تو اين مدت قدمات بايد تو رو به اون جشنه نزديک کنه...
    بعد تازه اين زخمات واست ميشن سرمايه. به اين نکته ميرسي که: با کسي که به عمق يه احساس عظيم و مقدس پي نبرده حتي عليرغم غني بودنش از تمام خوبيهاي عالم جايگاه اين حست با اين کيفيت وعظمت کجا ميشد؟؟؟
    اونوقته که سعي ميکني از حس پرارزشت پاسداري کني. و تو تازه به نصايح دوستان که الآن برات ملال آوره ميرسي.

    دلت شاد ولبت خندون.

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 مهر 87 [ 19:15]
    تاریخ عضویت
    1387-7-03
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    3,309
    سطح
    35
    Points: 3,309, Level: 35
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    سلام .من یه سوال دارم .اگه یه کسی آدمو دوست داشته باشه ، اما من با یه نفر دیگه ازدواج کنم گناه کردم ؟

  10. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 شهریور 91 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    7,176
    سطح
    56
    Points: 7,176, Level: 56
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 174
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 88 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عقل و احساس .............

    اصلا گناه نیست دوست داشتن که اجباری نیست

    گناه اینه که یکی رو سر کار بذاری حالا به طریقی و بعد بری سراغ یکی دیگه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.