من یه ادم بودم با اعتقادات معمولی اما همونم الان کمرنگ شده چطوری خودمو بالا بکشم حتی برای شفای خودمم دعا نمیکنم سرگردونم خیلی سرگردون
تشکرشده 118 در 20 پست
من یه ادم بودم با اعتقادات معمولی اما همونم الان کمرنگ شده چطوری خودمو بالا بکشم حتی برای شفای خودمم دعا نمیکنم سرگردونم خیلی سرگردون
Nilofar mordab (دوشنبه 03 شهریور 93), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93), میشل (یکشنبه 02 شهریور 93)
تشکرشده 6,568 در 1,505 پست
مهرانه عزیز.سلام
خیلی خوشحالم که اینجوری خودتون روپیداکردین...
چه تصمیم قشنگی گرفتین...
مهرانه جان اصلا سخت نیست...خداهمیشه کنارمونه...اونی که دستت روگرفت وآورداینجا تابگی میخوام باخداآشتی کنم خود خدابوده...
ازش عذرخواهی کن...توبه کن..باهاش قول وقراربزار...به کارهایی که میدونستی خدادوست نداره اماانجام دادی اعتراف کن...تاهمین جا هم خداتوبه ات روفهمیده...پس نگران نباش...
مهرانه به این حالت غبطه میخورم...منم دلم تنگ شده واسه عشق بازی باخدا...
اگه دیدی حالت باخداخوبه منوهم فراموش نکن![]()
عمر که بی عشق رفت
هیچ حسابش مگیر...
Nilofar mordab (دوشنبه 03 شهریور 93), میشل (یکشنبه 02 شهریور 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)