به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 10:16]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    888
    سطح
    15
    Points: 888, Level: 15
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 118 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من سرطان دارم ولی بدتر از ان وسط شیمی درمانی عاشق مرد دیگری شدم کمکم کنید

    36 سالمه متاهل وصاحب 1بچه 1سال که سرطان گرفتم اما این موضوعی نیست که ازارم میده وسط شیمی درمانی با فیس بوک اشنا شدم انجا با یکی از بستگان دور که اقا ومتاهل هست چت میکردم اوایل فقط حالو احوال بود اما کم کم چت سکسی شروع شد ومن احساس بدی نداشتم خوشم میومد که ازم تعریف کنه ازم خواست منو ببینه ما ارتباط خونوادگی برقرار کردیم ازم خواست تنها ببینه اول امتناع می کردم ولی بعد گفتم نمیترسم ازت میتونی بیای اومد خواست بغلم کنه نذاشتم عصبانی شدو رفت 2بار این اتفاق افتاد حال من خوبه وقتی اون با هام خوبه واین یعنی عمق فاجعه چکار کنم ؟

    - - - Updated - - -

    خواهش میکنم کمکم کنید شرایط بدی دارم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,567
    امتیاز
    44,791
    سطح
    100
    Points: 44,791, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,976

    تشکرشده 6,451 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    سلام
    اول ازهمه ازخدامیخوام هرچه زودترشفاپیداکنیدوسلامتی دوباره به دست بیارید
    خب خودتون میدونیدکه کارتون اشتباه ست...
    دوست گرامی شمااین بیماری سخت رودارید...میدونم ازلحاظ روحی وجسمی ضعیف شدیدوحتماهمین باعث شده که به دنبال محبتهای این چنینی برید...اماآیااعتقادهاتون هم ضعیف شده...راستش من خیلی ازآدمهایی روکه این بیماری رودارن دیدم که به خدانزدیکترمیشن...ایمانشون قویترمیشه...
    شمابایدالان درکنارشوهروفرزندعزیزتان این بحران روباتوکل به خداپشت سربزارید نه اینکه بحران جدیدوبدتردرست کنید
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  3. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    terme00 (شنبه 01 شهریور 93), فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93), خیال تو (چهارشنبه 29 مرداد 93)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    به شوهر و بچتون چه حسی دارین ؟
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  5. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    terme00 (شنبه 01 شهریور 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 10:16]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    888
    سطح
    15
    Points: 888, Level: 15
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 118 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    قبل بیماریم یه ادم معمولی بودم یه زندگیه نرمال اما الان از خدا دور شدم برخلاف اکثر مریضا برای خودم دعا نمیکنم لج کردم با اون حرف می زنم اروم میگیرم مثل نوشیدن 1لیوان اب سرد بعد تشنگی اون منو به هپروت میبره بعد مریضیم خیلی تغییر کردم اصلا یکی دیگه شدم

    - - - Updated - - -

    به شوهرم می گفتم بیشتر بهم توجه کن به زور یقشو میگرفتم میبردمش روی تخت تا تخلیه بشم اون فشا ردرمان منو نمیتونه خوب تحمل کنه ازم دور شد خیلی دور من بخاطر شیمی درمانی به شدت عصبی هستم نمیتونم با بچم بازی کنم چون نمیخوام دعواش کنم

  7. کاربر روبرو از پست مفید مهرانه111 تشکرکرده است .

    terme00 (شنبه 01 شهریور 93)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,567
    امتیاز
    44,791
    سطح
    100
    Points: 44,791, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,976

    تشکرشده 6,451 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    این آرامش زودگذره...چون چندوقت دیگه باعث میشه آرامش شوهروفرزندمعصومتون گرفته بشه...
    این بیماری بایدشماروقوی ترکنه...بایدچشماتون روبه خیلی چیزهابازکنه...دوست خوبم این یه امتحان الهی هستش..ومطمن باشیدموردتوجه خداقرارگرفتیدوگرنه این بیماری روبهتون نمیداد!!!
    به خودتون بیایدوهرچه زودترارتباطتون روبااون آقاقطع کنید..اگه به فکرزندگی خودتون نیستید که شک دارم نباشید...به فکرهمسراون آقا باشید...شمارابطه بدی روشروع کردیدکه به خاطرش زندگی خیلی هارونابودمیکنه...
    البته من مطمنم که شماخودتون پشیمون هستید...همین که به اینجااومدیدومیخوایدکمک بگیریدقدم اول روبرداشتید....نگران نباشیدذاین عشق نیست فقط یه هوسه...
    به خاطرفرزندتون....
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  9. 4 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 29 مرداد 93), terme00 (شنبه 01 شهریور 93), فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93), آرام دل (چهارشنبه 29 مرداد 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 10:16]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    888
    سطح
    15
    Points: 888, Level: 15
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 118 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من پیش روانشناس هم میرم داره کمکم میکنه بدون وابستگی به اون عاشق خودم باشم

  11. 8 کاربر از پست مفید مهرانه111 تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 29 مرداد 93), maryam240 (جمعه 21 آذر 93), paiize (چهارشنبه 29 مرداد 93), terme00 (شنبه 01 شهریور 93), فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93), آرام دل (چهارشنبه 29 مرداد 93), خیال تو (چهارشنبه 29 مرداد 93), صبا_2009 (چهارشنبه 29 مرداد 93)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,567
    امتیاز
    44,791
    سطح
    100
    Points: 44,791, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,976

    تشکرشده 6,451 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    خب این خیلی عالیه بهتون تبریک میگم.شمااواقعاخانم فهمیده ای هستین...من مطمنم به خاطراینکه ازلحاظ روحی ضعیف شدیداین ارتباط روبرقرارکردید...پس شمامیتونیدبه این رابطه خاتمه بدید...
    واستون آرزوی سلامتی وخوشبختی درکنارهمسروفرزندتون رودارم
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  13. 6 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 29 مرداد 93), del (چهارشنبه 29 مرداد 93), maryam240 (جمعه 21 آذر 93), فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93), آرام دل (چهارشنبه 29 مرداد 93), خیال تو (چهارشنبه 29 مرداد 93)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    34
    Array
    خوشحالم که به اشتباهتون پی بردین
    این کاری که شما کردین گناه خیلی خیلی بزرگیه و باید توبه کنین
    میدونین هم که خداوند مهربونه و توبه بنده هاشو قبول میکنه
    دیگه هیچ وقت هیچ وقت بهش فکر نکنین
    شاید این مریضی گربانگیر شما شده باشه ولی قبول کنین که شوهر شما روحیش ازین بابت افت کرده و ناراحته ولی هرگز فکر نکینین که ایشون از شما دور شده .
    میدونین که این بیماری درمانش بسیار بسیار راحتتر از قبل شده و مطمئنم با کمی حوصله و اراده و امید به خدا به زندگی عادی با همسرتون برمیگردین.

  15. 2 کاربر از پست مفید خیال تو تشکرکرده اند .

    terme00 (شنبه 01 شهریور 93), فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    39
    Array
    سلام
    میدونم که خیلی از ما مردها در برآورده کردن نیازهای عاطفی همسرمون کم کاری میکنیم

    میدونم در برقراری رابطه برای زنها مسئله ای که بیشتر از رابطه مهمه توجه و در نظر گرفتن عواطفشون توسط همسرشونه و اگر همسرشون در این زمینه کم کاری کنه دیگه اون رابطه خیلی براشون لذت نداره

    عقل ما مردها تو چشمهامونه و احتیاجی نیست که زن حرفی بزنه و میتونه با پوشش و رفتار و حرکاتش هر مردی رو از خود بیخود کنه

    من اگر جای شما بودم خودم در رابطه پیش قدم میشدم و تا جای ممکن این کار رو بصورت غیر مستقیم و اگر افاقه نکرد بصورت مستقیم انجام میدادم و از همسرم درخواست میکردم

    چون شما با این اقدامی که در پیش گرفتید هم زندگی خودتون و همسرتون رو دچار بحران میکنید هم زندگی یک زن و مرد غریبه

    مطمئن باشید این مسائل هر شکلی و در هرجایی و به هر صورتی باشه یک روز علنی میشه و در نهایت زندگی 4 نفر از هم میپاشه

    رابطه شما با همسرتون درست مثل اینه که شما مجبور باشید یک غذای تکراری رو هر روز بخورید و یک روز بصورت اتفاقی عطر و بوی یک غذای جدید رو حس میکنید و اون موقع خیلی زیاد احساس لذت میکنید و حس میکنید باید این غذا رو امتحان کنید و این تنوع برای روحتون لازمه

    چیزی که مانع شما شده تا رابطه رو کامل تجربه نکنید قلب و وجدان آگاه و پاکیه که دارید اما این پاکی بمرور زمان کمرنگ میشه و در نهایت تن به روابطی میدید که یک روز حسابی بخاطر اون ها احساس ندامت و پشیمانی میکنید

    پس بهتره فداکاری کنید و سعی کنید خودتون رو بوسیله همسرتون تغذیه کنید چون این لذت ها زودگذره و عذاب اون همیشگی و بسیار سخته

    .................................................. ................
    نمیدونم چقدر به ماجرای آدم و هوا اعتقاد دارید
    وقتی خدا از اونها خواست که از یکی از میوه های بهشت نخورند واونها سرپیچی کردند و در نهایت هر کاری که کردند از خدا مخفی نموند

    مطمئنا اینکه ما هر روز داریم در روی زمین بشکلی سخت و با کلی درد و رنج زندگی میکنیم بخاطر اشتباهیه که روزی همجنس های ما در حق خدا مرتکب شدند

    و خدا هم مشابه این امتحان رو داره از همه ما میگیره تا اگر در این امتحان موفق بودیم مجددا مارو ببخشه و به بهشت برگردونه
    .................................................. ...............
    خود من پسری هستم که طبع خیلی گرمی دارم و بواسطه سنم در خصوص مسائل عاطفی عطش زیادی دارم و متاسفانه اصلا شرایط ازدواج رو ندارم

    کاملا شما رو درک میکنم که چقدر سخته که نیاز های عاطفی یک فرد سرکوب بشه و ما چقدر مشتاق توجه و محبت هستیم

    ولی این دلیل نمیشه از هر راهی این نیاز رو برآورده کنم و به هر قیمتی

    باز به نظر من شما در شرایط بهتری نسبت به من هستید و ممکنه بواسطه درخواست از همسرتون کمی رنجیده خاطر بشید و حس کنید ارزشتون پایین اومده و غرورتون پایمال شده اما میتونید پیش قدم بشید و خودتون رو تخلیه کنید

    اگر بذارید این امیال در وجودتون باقی بمونه کم کم این جوی های روان تبدیل به سیلی میشه که تمام پل ها و سد های انسانیت و آبرو رو میشکنه و دستاوردهای چند ساله شما و هر چیزی رو تخریب میکنه

    شما نسبت به زندگی همسر اون فرد متاهل هم مسئول هستید و سرنوشتش رو به زندگی خودتون گره زدید پس هر چقدر هم که نیاز داشته باشید نمیتونید این کار رو انجام بدید

    خیلی ببخشید از اصطلاحی که استفاده میکنم:

    من اگر جای شما بودم مثل یک زن بدکاره و هرزه تو وجود همسرم ریشه میدووندم و همسرم رو حسابی آلوده میکردم طوری که در بیرون از خونه هم تمام فکر و ذکرش این باشه که سریع بیاد خونه و با من رابطه برقرار کنه و تمام مدت تو فکر من باشه

    ودیگه یک لحظه هم به فکر تامین خودم توسط هیچ فردی بجز همسرم نمیبودم

  17. 7 کاربر از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 29 مرداد 93), maryam240 (جمعه 21 آذر 93), terme00 (شنبه 01 شهریور 93), فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 02 شهریور 93), خیال تو (چهارشنبه 29 مرداد 93), سرگشته دوست (دوشنبه 10 شهریور 93)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 10:16]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    888
    سطح
    15
    Points: 888, Level: 15
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 118 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان چند وقتی هست که ارتباطمو کم کردم و چون روابط فامیلی وجود داره گاهی حالو احوال می کنیم ودر مورد کارو مسائل دیگه حرف می زنیم با روانشناسم هماهنگ می کنم تا زیاد بهش نزدیک نشم ولی چیزی که ازارم میده یکی اینه که عذاب وجدان شدید دارم دوم اینکه منی که به نامحرم نگا هم نمیکردم چطور چند ماه با یکی دیگه حرف سکسی زدم چرا اینقدر تغییر کردم سرطان زندگیمو جسممو اعتقاداتتمو ویران کرد

  19. کاربر روبرو از پست مفید مهرانه111 تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (شنبه 01 شهریور 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوسش دارم اما نمیدونم بهش بگم یا نه
    توسط jellybean در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 دی 93, 14:34
  2. 8 ماه تنهام همسرم وسایلشو برد مهریه ونفقه اجرا گذاشته
    توسط ali.amamverdi در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 25 آذر 91, 01:44
  3. نمیدونم با گذشته ناپاک دختری که دوسش دارم چیکار کنم؟
    توسط esy در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 آذر 90, 14:22
  4. مشكلات نو عروسان
    توسط گلسا شاملو در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 05 شهریور 90, 14:06
  5. *يافتن وسایل ضد بارداري در وسايل شخصي اش(کاندوم؛مساله این است!)
    توسط sepideh در انجمن سوء ظن، تجسس و خیانت همسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 اسفند 87, 15:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.