به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 شهریور 93 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1393-4-28
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    157
    سطح
    3
    Points: 157, Level: 3
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Gadid با رفتارهای خاص پدرم چیکار کنم؟ در شرف ازدواج هستم...

    سلام من یه دخترم که تازه توی 25 سال رفتم مجردم ولی به زودی قراره ازدواج کنم
    من بچه آخر هستم و پدر و مادرم سنشون زیاده
    با رفتارهای بابام مشکلاتی دارم که همش نگرانم خودم باهاشون کنار میام چون بالاخره بزرگتره ولی برای ازدواجم استرس دارم
    پدر من سنش زیاده و عصبی هست و خیلی گیر میده
    موقع غذا خوردن با صدای زیاد غذا میخوره
    حالا اینایی که گفتم خیلی مهم نیست چون خیلی از مردها رو دیدم این اخلاق دارن
    ولی با یکیش خیلی اذیت میشم
    وقتی خونس و مثلا مهمون داریم آروغ میزنه
    این وقتا خجالت میکشم
    خب بابامه دوسش دارم دوست ندارم کسی فک کنه که بی شخصیته
    تا الان همیشه به خاطر این کاراش اذیت میشدم و بقیه خواهر و برادرام هم اذیت میشن و گاهی تذکر میدن ولی...
    تازه الان که میخوام ازدواج کنم نامزدم خیلی اجتماعی مودب و با شخصیته
    تمیز و محترم و از یه خانواده کم جمعیت و آروم
    نگرانم که این رفتارای بابام رو ببینه چه فکری می کنه
    یا همش باید من خجالت بکشم
    باور کنید همه کسایی که میخوان ازدواج کنن نگران اینن که انتخاب اشتباه نکنن یا خانواده همسر اذیتشون کنه یا هزار مشکل دیگه
    من همش نگران این چیزا هستم
    چیکار کنم؟
    چون بزرگتره نه میشه تذکر داد !

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 شهریور 93 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1393-4-28
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    157
    سطح
    3
    Points: 157, Level: 3
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    کسی نمیتونه راهنماییم کنه
    خیلی نیاز به راهنمایی و همدردیتون دارم

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    عزیزم اینها طبیعیه زیاد نگران نباش فقط سعی کن نامزدت زیاد در ارتباط با پدرت به مدت طولانی نباشه ...
    خیلی ارون و راحت هم میتونی بهش بگی که زشت جلو نامزدم اروغ میزنی من خجالت میکشم اینطوری میکنی اگه میشه برو تو اتاق یا دستشویی
    خیییییلی با احترام که فکر نکنه از حضورش خجالت میکشی

  4. 2 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 شهریور 93 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1393-4-28
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    157
    سطح
    3
    Points: 157, Level: 3
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    لطف کردی مائده خانم
    من خودم یک بار خیلی آروم گفتم ولی اصلا رعایت نکرد
    حس میکنم واقعا حساس شدم چون پدرم خصلتای خوب زیادی داره
    دلم نمیخواد قدرنشناس باشم چون پدرمه
    خودم سعی میکنم چون بزرگتر هستن درکشون کنم و بهشون احترام بذارم ولی میترسم همسرم درک نکنه
    چون توی خانواده آروم تری بزرگ شده
    و شایدم اندازه من حساس نباشه
    با خودم میگم نکنه یه وقت فکر کنه من آدم بی فرهنگی هستم و چون پدرم اینطوریه منم همچین رفتاری بکنم..
    یه سوال دیگه:
    من چون کار میکنم خودم یه پس اندازی دارم و در دوران عقد درآمد خوبی دارم که فکر میکنم بتونم جهازم رو تهیه کنم
    به نظرتون باید اینو به نامزدم بگم؟
    شاید اگه بفهمه حس کنه پدرم برام ارزش قائل نیست و برام هزینه نمی کنه یا بعدها تو سرم بزنه و سرکوفت بشنوم
    میتونم بهشون فشار بیارم ولی درامد خودم کفایت می کنه
    وااااااااااااااااااای خدایا
    چقدر ذهنم شلوغه

  6. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین به نظر من اگر پس انداز داری برای خودت نگه دار. مطمئن باش در زندگی های الان خیلی به این پول بیشتر از جهیزیه نیاز داری. جهیزیه چندتا مبل و بشقابه که وقتی از مغازه می یاد بیرون دیگر ارزش پولی نداره. اما پول به هر چیزی تبدیل می شود. زن باید توی زندگی پس انداز داشته باشه.
    به نظر من اگر پدرت مایل است بگذار جهیزیه ات را تهیه کند. حالا لازم هم نیست وسایل خیلی مفصل و گران بخری.

  7. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93), آویژه (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    عزیزم،

    با پدر و مادرت مهربان تر از اینها باید برخورد کنی. نمی دونی چند وقت دیگه کنارت هستن. وقتی خدایی نکرده، از دستشون بدی دیگه هیچ اهمیتی نداره پدرت با سر و صدا غذا می خورده یا خیلی مبادی آداب. کنترل می کرده آروغش رو یا نه. پدرت رو همینجور که هست، دوست بدار.
    می تونی با موقعیت به صورت طنز برخورد کنی و از حس بد خودت کم کنی. ( کاری که من هم گاهی در مورد آدم های اطرافم می کنم و عالی جواب می ده)

    مثلا پدر با سر و صدا داره غذا می خوره؛ با خنده بگو: ای جاااااان ! بابا همچین با اشتها غذا می خوره آدم گشنه اش میشه.

    یا آروغ می زنن؛ بگو : خب به سلامتی غذای بابا هم که هضم شد. دیگه نگرانی نداریم d: گوشت بشه به تنتون بابایی.

    باور کن این چیزها اونقدر اهمیت نداره که فکرشو می کنی. لپ بابا رو بچسب جهت بوس که معلوم نیست تا کی در اختیار توئه.

    در مورد پس اندازت هم، به همسرت فعلا چیزی نگو و اجازه بده پدر، برای خرید، تصمیمشون رو بگیرن. اگر هم قرار شد بخشی رو خودت بدی، لازم نیست همسرت از این بده بستون ها اطلاع داشته باشه.


    شاد باشی
    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا

  9. 3 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93), hamed-kr (جمعه 24 مرداد 93), مهربونی... (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم. به همدردی خوش اومدی .
    میخواستم بهت چیزی بگم. یادت باشه تو یه پرنسسی.

    برای یه پرنسس، شاید شاهزاده های زیادی خواهان ازدواج باهاش باشن، اما پدرش تنها پادشاه اونه.


    سعی کن پدرت رو عاشقانه دوست داشته باشی. حتی با همین عاداتی که شاید برای تو ناخوشایند باشن. عاشق بابا باش دختر خوب...

  11. 2 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93), zendegiye movafagh (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    به نظر من تا جایی که پدر مادرت میخوان برات هزینه کنن قبول کن پس اندازت رو نگه دار و به کسی هم نگو تو این دوران ها امکان داره پدرت یا خانوادت یه جا کم بیارن خوبه که پس اندازت رو جایگزین کمبودها بکنی ....
    شما خودت اگه پدرش آروغ بزنه یا چیزی نمیگی یا میخندی .... این چیزا تو همه خانواده ها طبیعیه حتی اون خییییلی باکلااااس پولداراشم آروغ میزنن
    فکر خودتو رو مسائل مهمتر متمرکز کن

  13. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    زیاد سخت نگیر.جلو نامزدتم با این قضیه خیلی عادی رفتار کن.من کسایی رو میشناسم که شرایطشون شبیه شماست البته میشه گفت خیلی حادتر.ولی اصلا این چیزا رو جدی نمیگیرن.سعی کن اعتماد به نفستو بالاتر ببری.

  15. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام به نظر من هیچ عیبی نداره بخشی از هزینه های جهیزیه رو بدی
    چون خیلی فشار به پدر و مادرا میاد
    هیچ احتیاجی هم نیست حرفی به نامزدت بزنی بعد از شروع زندگی تون یا هر جایی دیدی مشکل مالی داره میتونی بهش بگی من پس انداز دارم و بهش کمک کنی یا تو خرید خونه یا ...
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  17. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    banooye khial (پنجشنبه 23 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.