به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 99 [ 22:31]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    7,095
    سطح
    55
    Points: 7,095, Level: 55
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکلات متعدد من...!

    سلام به همه دوستای عزیز.من همیشه این سایت رو مطالعه میکنم چند وقته میخواستم مشکلاتمو بگم و از شما کمک بخوام ولی همیشه فکر میکنم مشکلاتم لا ینحله و منصرف میشدم ولی این بار تصمیمو عملی کردم.قبلش از طولانی بودم متنم معذرت میخوام ولی میخوام هر کسی که پست منو خوند نظرشو لطفا بده شاید حتی یه نظر کوچیک بتونه کمک بزرگی به من بکنه.
    من یه دختر 25 سالم یعنی چند ماهه دیگه میشم 26.پنج ماهی میشه ارشدمو تموم کردم از یه دانشگاه دولتی.همیشه رتبه اول دانشگاه بودم تو دوره ارشدم گاهی حق التدریسی کار میکردم البته بیشتر برای کسب تجربه بود.تک دختر هستم دو تا برادر بزرگتر دارم که ازدواج کردن.به گفته بقیه دختر خوشگل و خوش اندامی هستم.اینا یه مقدمه بود برای مطرح کردن مشکلاتم.حالا مشکلاتی که منو داغون کرده و شاید علتش وسواس فکری باشه میخوام شما کمکم کنید.مرسی

    1-باید از مهر ماه برم واسه تدریس توی دانشگاه خودمون. رشته تحصیلی من از رشته های نسبتا سخته و بیشترش کار عملیه من با اینکه همیشه رتبه اول بودم و یه مدت حق التدریسی رفتم ولی استرس زیادی دارم از اینکه نتونم کارمو خوب انجام بدم مخصوصا تو کار عملی از دوره دانشجوییم مشکل داشتم الانم بابت اون میترسم مثلا بعضی وقتا به خاطر استرس موقع کار عملی دستام میلرزه و سرخود از یه قرص استفاده میکردم.میترسم وقتی برم سر کار دانشجوها بگن بیسواده دست و پا چلفتیه و چیزایی شبیه این.این چند ماهه شدیدا هم تنبل شدم و اصلا یه کتاب مرتبط با رشتم رو مطالعه نمیکنم که حداقل اطلاعاتم به روز باشه.


    2-من خواستگارای زیادی داشتم ولی هیچ کدوم باب میلم نبودن میدونم آدم کامل وجود نداره ولی متاسفانه از شانس من همه خواستگارام ازم پایین تر بودن چه از نظر تحصیلی چه ظاهر و چیزایی از این قبیل.با اینکه نیاز شدیدی به ازدواج دارم مخصوصا اینکه همیشه تو خونه تنها هستم و همه دوستام و دخترای فامیل ازدواج کردن و من از بالا رفتن سن ازدواجم همیشه میترسیدم که الآن دارم به عینه تجربه میکنم.

    3-من تا چند ماه پیش با هیچ پسری رابطه نداشتم با اینکه آدم مذهبی ای هم نیستم ولی واسه خودم خط قرمزایی داشتم و حس شدید تنهاییم باعث شد به پیشنهاد آشنایی یه آقا جواب مثبت بدم البته ایشون به لحاظ مالی اصلا شرایط ازدواج رو نداشتن و منم نمیخاستم رابطه بی هدف رو ادامه بدم ولی هر بار که کات میکردم ایشون بعد از چند روز میومدن سمتم و منم به خاطر وابستگی یا تنهایی باز قبول میکردم.متاسفانه ما رابطمون در حد دست دادن و بوسیدن و بغل کردن بود و من هر بار عذاب وجدان بابت این مساله داشتم ولی بعضی وقتا خودمو توجیه میکردم که این یه نیاز غریزیه و نمی تونستم خودمو کنترل کنم تا اینکه همین دو هفته پیش خیلی جدی با این آقا حرف زدم و بهشون گفتم دیگه سمت همدیگه نیاییم و اگه سمت هم رفتیم طرف مقابل روی خوش نشون نده و بهشون گفتم که عذاب وجدان از رابطمون دارم که ایشونم آدم منطقی ای هستن و حرفایی زدن از قبیل اینکه آره کارمون اشتباه بوده و اگه با قطع رابطمون آرامش تو به حالت قبل برمیگرده به خاطر تو تموم میکنیم و این حرفا که الان دو هفته است کاملا کات کردیم ولی من با اینکه میدونم از بعضی جهات مناسب هم نیستیم باز گاهی اوقات دلم براشون تنگ میشه.در ضمن خانواده و دوستام و استادام منو یه دختر خوب و متین میشناسن ولی الآن من خودمو یه دختر کثیف و گناهکار میدونم که معلوم نیست چه ازدواجی در آینده قراره داشته باشم.


    4-مشکل دیگه من در مورد وضعیت ظاهریمه.بارها شده که از قیافه من یا اندام من تعریف کردن مثلا تو عروسیا و مجالس.ولی من همش وسواس فکری دارم مثلا میگم درسته با مانتو یا لباس مجلس خوش هیکلم ولی بدون لباس زشتم مثلا از چربیای کمی که تو ناحیه پهلو دارم عذاب میکشم هر کاری کردم آب نشد.من قدم 168 و وزنم 61 هست ولی دوس داشتم این چربیای پهلو یا ترک های پوستی که به خاطر تغییر وزن روی پوستم ایجاد شده نباشه یا احساس میکنم سینه هام افتاده است یا با اینکه پوست بدنم خیلی سفیده قسمت خاصی از بدنم تیره است و همش نگرانم شاید شوهرم این هیکل منو با این عیبا دوس نداشته باشه مخصوصا تو همین سایت خیلی دیدم آقایون از هیکل خانماشون ایراد میگیرن بعضی وقتا میگم یعنی بقیه دخترا هم از این عیبا تو بدنشون دارن یا نه.تو نت عکس می بینم ولی همشون عملی هستن و بازیگرای فیلمای مستهجن هستن ولی باز دوس داشتم مثل اونا هیکلم بی نقص باشه میخوام خانمای این سایت بگن آیا همه دخترا هیکلشون بی عیببه و آقایون هم نظر بدن اگه همسرشون این عیبارو داشته باشه چیکار میکنن.البته بعضی وقتا می شینم با خودم فکر میکنم که من چشما و ابرو و لب و گونه های خوشگلی دارم.پوستم سفیده و این جور چیزا ولی باز دو روز بعدش یاد عیبام میفتم.
    اگه بخوام لاغر کنم صورتمم لاغر میشه و خودمم از لاغر و باربی بودن خوشم نمیاد.یه مدتم ورزش کردم ولی تاثیری تو آب کردن چربی پهلوم نداشت.

    5-و بالاخره اینکه تمام این مشکلات من رو به یه آدم افسرده تبدیل کرده که همش دوس دارم بمیرم و بیشتر وقتم تو خواب و نت گردی میگذره و به یه آدم تنبل و بی هدف و پوچ تبدیل شدم.

    بازم عذر میخوام بابت حرافی خودم ومنتظر نظرات ارزشمند تک تک دوستای عزیزم هستم.

  2. 2 کاربر از پست مفید نوش آفرین تشکرکرده اند .

    chaplos (پنجشنبه 23 مرداد 93), nafiseh joon (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوش آفرین نمایش پست ها

    3-من تا چند ماه پیش با هیچ پسری رابطه نداشتم با اینکه آدم مذهبی ای هم نیستم ولی واسه خودم خط قرمزایی داشتم و حس شدید تنهاییم باعث شد به پیشنهاد آشنایی یه آقا جواب مثبت بدم البته ایشون به لحاظ مالی اصلا شرایط ازدواج رو نداشتن و منم نمیخاستم رابطه بی هدف رو ادامه بدم ولی هر بار که کات میکردم ایشون بعد از چند روز میومدن سمتم و منم به خاطر وابستگی یا تنهایی باز قبول میکردم.متاسفانه ما رابطمون در حد دست دادن و بوسیدن و بغل کردن بود و من هر بار عذاب وجدان بابت این مساله داشتم ولی بعضی وقتا خودمو توجیه میکردم که این یه نیاز غریزیه و نمی تونستم خودمو کنترل کنم تا اینکه همین دو هفته پیش خیلی جدی با این آقا حرف زدم و بهشون گفتم دیگه سمت همدیگه نیاییم و اگه سمت هم رفتیم طرف مقابل روی خوش نشون نده و بهشون گفتم که عذاب وجدان از رابطمون دارم که ایشونم آدم منطقی ای هستن و حرفایی زدن از قبیل اینکه آره کارمون اشتباه بوده و اگه با قطع رابطمون آرامش تو به حالت قبل برمیگرده به خاطر تو تموم میکنیم و این حرفا که الان دو هفته است کاملا کات کردیم ولی من با اینکه میدونم از بعضی جهات مناسب هم نیستیم باز گاهی اوقات دلم براشون تنگ میشه.در ضمن خانواده و دوستام و استادام منو یه دختر خوب و متین میشناسن ولی الآن من خودمو یه دختر کثیف و گناهکار میدونم که معلوم نیست چه ازدواجی در آینده قراره داشته باشم.
    هیییییییییییی
    ما با اینکه بغل و بوس و دست هم نداشتیم بازم عذاب وجدان داریم که دیگه یه آدم کثیفیم
    باز شما حوبه رابطه رو خودت تموم کردی

    آخه من بدخت رابطه هم نداشتم
    تو میگی دو هقته هس حرف نزدی رابطت تموم شده
    من بقال سز کوچه رو از 9 ماه پیش بیشتر از این آقا مبدیدم
    2 هفته که چه عرض کنم
    ماه به ماه هم حرف نمیزدیم بعضی وقتا
    اگرم میزدیم خود بیشعورش برمیگشت عزیزم و خیرت رو میخوام و موفقیتت آرزومه بلغور میکرد و چرندیات دیگه که من سعی میکردم جواب ندم ولی ته دلم هوشحال بودم از اینکه این حرفا رو میگه

    آخه این بشر چی کار به مغز من داشت که از 9 ماه پیش گفته بودم یه حسی دارم و ادامه ندیم به چت اگه تو نداری
    چرا باید میومد به من میگقت دروغکی که داره ازدواج میکنه؟؟؟
    من اگه وابسته هم بودم هنوز به اون که نمیگفتم
    به اون چه ربطی داشت ته دلم هنوز حس دارم یا نه ؟ به اون که نمیگفتم
    چه اصراری داشت چت هاش رو با دوس دخترش ببینم؟
    میتونس sign out کنه که همین که کامپیوترش رو روشن میکنم وایبر نیاد بالا ( مطمئنم به دوستای پسرش هم میده واسه اینکه مسخرش نکنن sugn out میکنه )
    به اون چه ربطی داشت هر روز میرم قایمکی فیسش رو چک میکنم
    به اون چه ربطی داش هنوزم میبینمش سرم رو میندازم پایین و عادی نشدم

    چرا باید سر رابطه ای که اصن وجود حارجی نداشته اینقدر عذاب بکشم و تحقیر بشم؟
    الان خودم نیستم انگار

    ببخشید نوش آفرین جون وسط تاپیکت درد دلم گرفت
    ویرایش توسط nafiseh joon : چهارشنبه 22 مرداد 93 در ساعت 13:46

  4. کاربر روبرو از پست مفید nafiseh joon تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 آذر 93 [ 13:22]
    تاریخ عضویت
    1392-12-21
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    789
    سطح
    14
    Points: 789, Level: 14
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 173 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Gadid

    سلام

    کلا" خود زشت پنداری این روزا چیز عجیب و غریبی نیست من خودم با قد شما و وزن 54 بازم میگم چاقم!!!

    به نظر من تنبلیت به خاطر اینه که فکر و تمرکزت رو به جای مطالعه در مورد رشتت و کارت روی یه رابطه ی اشتباه گذاشتی .

    اگه تنهایی وقتت رو با دوستات پر کن . با همکلاسیات بیرون برو . نمی خوام برات شعار بدم چون خودمم هم سن و سالتم و گاه و بیگاه این

    پوچ انگاری ها به سراغ منم میاد فقط بدون که هم نشین بد داشتن از همنشین نداشتن بد تره !

    یه چیز دیگه راجه به مشکل شماره 2 , اولا" سنت بالا نرفته ثانیا" اگه اینجوری فکر می کنی بشین

    با خودت روراست ببین اگه خواستگارای قبلیت رو قبول می کردی الان خوشبخت تر بودی یا نه

    اگه جوابت مثبته که باید معیاراتو تعدیل کنی اگه نه برو خدا رو شکر کن که مجبور نیستی به

    شماره های مشکلاتت یکی دیگه رو هم اضافه کنی
    ویرایش توسط فرشته آسمان : چهارشنبه 22 مرداد 93 در ساعت 13:42

  6. 3 کاربر از پست مفید فرشته آسمان تشکرکرده اند .

    man-bedoone-sahar (چهارشنبه 22 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 22 مرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    اول اینه بهت تبریک می گم تو این سن به این مرحله از تحصیلات رسیدی و قراره به سلامتی تو دانشگاه تدریس کنی
    این مموفقیت خیلی خوبیه که خیلی از نقاط زندگیت رو تحت تاثیر میذاره
    بعد اینکه اینو درنظر داشته باش هر آدمی یه سری اخلاق و ویژگی های مثبت داره و یه سری منفی
    این طبیعیه که از قسمتهایی از بدن خودت ایراد می گیری
    اما چاره داره مثلا چربی های دور شکم و پلو با حلقه زدن و دراز نشست برطرف میشه ولی اراده قوی میخواد
    و اینکه برنامه غذاییت رو تنظیم کنی 3 ساعت قبل از خواب برنج و نون نخوریو ....تو سرچ کردن حتما خیلی چیزا دستت میاد .
    اما به خودت سخت نگیر اینکه میای خودت رو با بازیگرای ... مقایسه می کنی خوبه اما تا حد قابل قبول چون اونا پول میگیرن که به خودشون برسن یعنی حرفه اصلیشون اینه نه مثل ما که شغلمون اداریه بعد توقع داریم دقیقا مثل اونا باشیم تازه اونا خیلی هاشون عمل هم کردن و خیلی موارد که من فکر میکنم تو ایران امکانات به اون پیشرفتگی نیست و عمل ها واقعا خطرآفرینه.
    در مورد اون آقا هم خیلی خوب شد که کات کردی چون ایشون اگه قصدشون ازدواج بود میومدن جلو
    روحیه تو حفظ کن به خدا توکل کن انرژی داشته باش بخند و شاد باش و منتظر موقعیت های خوبت باش
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  8. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    terme00 (چهارشنبه 22 مرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    141

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم نوش افرین

    در ابتدا بگم که شما یا معنی و مفهوم مشکل رو نمیدونی یا خودت رو باور نداری؟
    شما به این مسائل میگی مشکل؟
    شما که میگی تو این سایت گشت زدی.پس باید معنا ومفهوم مشکل رو بدونی الان دیگه...

    1-ندریس:مسلما اول کاری یه مقداری مشکل خواهید داشت.ولی مهم اینه که چند سال بعد که باتجربه شدید تو تدریس ، اون موقع دیگه راه بیافتید.ماهم کلی استاد داشتیم که یکی دوسال اول تدریسشون بود و اخر ترم وقتی ما کتاب رو واسه امتحان میخوندیم میفهمیدیم که از این استاده بیشتر بلدیم...
    البته اساتیدی هم بودن که بعد از 100 سال تدریس هنوز هم چیزی بارشون نبود...

    2-من پسرم . تجربه این مورد رو ندارم .شرمنده...

    3-ای جان.به این میگن یه مشکل درست حسابی.جون میده واسه نظر دادن...
    شما واسه حل مشکل تنهاییتون به این رابطه سراسر غلط تن دادی؟
    رابطتون در حد دست دادن و بوسیدن و بغل کردن بود؟دیگه چی؟نه بگو...

    اگه میخاین تو منجلاب نرین با این رابطه ، همین الان تمومش کنین که خیلی پتانسیلتون واسه پریدن تو چاه بالاست.گفته باشم...
    چه معنی داره یه پسر (مرد که نیست!!!) این طوری میاد با یه دختر غریبه رفتار میکنه؟
    ایشون مرد زندگی نمیشه...

    هدفتون از رابطه با ایشون چیه؟
    اگه پریدن از چاله تو چاهه که من حرفی ندارم.
    اما اگه رفع خلا تنهایی هست که خب راه های بهتر و مناسب کم نیست ها...
    ورزش
    شرکت تو گروه های ورزشی،تفریحی...
    مطالعه(یه دنیا مبحث خوشگل هست خدایی من دلم میسوزه وقت نمیکنم همشون رو بخونم)


    4-من مجردم.بازم تجربه ندارم.
    ولی نظر پسرانمو میگم...
    شما که به گفته خودتون زیبا هستید.تیرگی قسمتی از بدنتون هم اگه خیلی جدی هست نهایتا یه عمل کوچیک میخاد دیگه...
    درضمن خودتونو یا همسرتونو باستاره های سینما مقایسه نکنید.هیچوقت.هیچ جا.از هیچ منظری...
    اما اگه شوهرتون مرد فهمیده و مناسبی باشه باید معیار هاش مهمتر از این مسائل باشه...

    5-اهدافتون توی زندگیتون چیه؟میدونید خدایی؟3 سال دیگه دوست دارید کجا باشید تو چه حالتی؟5 سال دیگه چطور؟20 سال؟فک کردیدبهشون؟برنامه ای واسه زندگیتون دارید؟
    اخه به نظرم اگه انسان واسه خودش هدف های خوبی تعیین کنه.برنامه واسشون بریزه و طبق برنامش بره جلو.اون وقت افسردگی معنایی پیدا نمیکنه وقتی همیشه تو مسیر باشه...


    نگران نباشید.شما خیلی هم خوبی...

    موفق باشید... :))
    سال ها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی اما،
    ارزوی من برای خوشبختی تو ، تو را در خواهد یافت و در بر خواهد گرفت
    و احساس خواهی کرد اندکی شادتر واندکی خوشبخت تر
    ونخواهی دانست که چرا...
    ویرایش توسط man-bedoone-sahar : چهارشنبه 22 مرداد 93 در ساعت 14:42

  10. 2 کاربر از پست مفید man-bedoone-sahar تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 22 مرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 99 [ 22:31]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    7,095
    سطح
    55
    Points: 7,095, Level: 55
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از همه دوستایی که نظر دادن ممنونم.
    اشکالی نداره نفیسه جون وسط تاپیکم درد دل کردنت هیچ مشکلی نیست به هر حال هر کدوممون یه جوری درگیریم.


    فرشته آسمان ممنون از نظرت راستش همه دوستام متاهلن و شاغل. اصلا وقت بیرون اومدن با منو ندارن منم نمیخوام مزاحمشون بشم بعضی وقتا به دخترایی که خواهر دارن حسودیم میشه اونایی که خواهر دارن قدرشو بدونید واقعا میتونه یه همدم و همراه باشه واسه آدم من رابطم با مادرم خوبه ولی خب زود خسته میشه از بیرون رفتن و گشت و تفریح.
    در مورد خواستگارای قبلیم راستش تا حالا از جواب رد دادن بهشون پشیمون نشدم چون واقعا خوشبخت نمیشدم باهاشون.


    زندگی موفق از شما ممنونم.امیدوارم مثل اسمتون زندگی موفقی داشته باشین.بله حق با شماست ولی چیکار کنم که این افکار میاد سراغم حلقه و دراز نشستم تاثیر نداشت البته حالا بعضی دوستان فکر میکنن من چقد چربی دارم نه اونقدام نیست فقط میخوام بی عیب و نقص باشم میدونم وسواس فکریه


    از نظر آقای من بدون سحر هم تشکر میکنم.بله شاید از نظر خیلیا مشکل من پیش پا افتاده باشه ولی خب باید ظرفیت و آستانه تحمل آدمارو هم در نظر گرفت من متاسفانه خیلی آدم ضعیفی هستم.اون رابطه از نظر من تموم شده است و مطمئنم اگه ازدواج کنم یا برم سر کار که سرم شلوغ شه همه چیو فراموش میکنم.راستش هدفم رفع تنهایی بود و اون آقا پیشنهاد ازدواج داد ولی خب دیدم اصلا شدنی نیست قبول نکردم.درسته اشتباه بزرگی کردم ولی با همه عذاب وجدانی که دارم باز بعضی وقتا از این دید به قضیه نگاه میکنم که این رابطه باعث شد چشمم بازتر بشه بدونم هر پیشنهادی و هر رابطه ای فقط باید از فیلتر خانواده بگذره و دیگه هم سمت این روابط نمیرم.بار اول و آخرم بود.در مورد عیب ظاهریم هم از یه سایت پزشکی کمک گرفتم میگن طبیعیه ولی باز قانع نشدم در مورد عمل جراحی هم امکانش نیست یعنی اصلا خونوادم اجازه عملای بیهوده رو نمیدن.

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوش آفرین نمایش پست ها

    با اینکه پوست بدنم خیلی سفیده قسمت خاصی از بدنم تیره است و همش نگرانم شاید شوهرم این هیکل منو با این عیبا دوس نداشته باشه مخصوصا تو همین سایت خیلی دیدم آقایون از هیکل خانماشون ایراد میگیرن بعضی وقتا میگم یعنی بقیه دخترا هم از این عیبا تو بدنشون دارن یا نه.تو نت عکس می بینم ولی همشون عملی هستن و بازیگرای فیلمای مستهجن هستن ولی باز دوس داشتم مثل اونا هیکلم بی نقص باشه میخوام خانمای این سایت بگن آیا همه دخترا هیکلشون بی عیببه و آقایون هم نظر بدن اگه همسرشون این عیبارو داشته باشه چیکار میکنن.البته بعضی وقتا می شینم با خودم فکر میکنم که من چشما و ابرو و لب و گونه های خوشگلی دارم.پوستم سفیده و این جور چیزا ولی باز دو روز بعدش یاد عیبام میفتم.
    سلام نوش آفرين
    فكر ميكنم تيرگي قسمتهايي از بدن (اميدوارم منظورتو درست متوجه شده باشم ) دغدغه خيلي از ما دخترا تو خلوتمون باشه، بدن همديگه رو هم كه نميبينيم. . فقط بدن اين سوپراستارا و پ.و.ر.ن استارها رو ميبينيم. يه مطلبي تو وبلاگ "چي نپوشيم" در اين باره خوندم كه اميدوار شدم. خواستم برات كپي پيست كنم ولي گويا در وبلاگو تخته كردن. خلاصش اين بود كه ( ما نژاد سفيد پوست نيستيم بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم بدنمون مثل اروپايي ها باشه. اين تيره بودن بعضي قسمتها هم تو نژاد خودمون عاديه. حتي سفيد پوستا هم اين مشكلو تا حدي دارن. و وقتي ميبينيم پ.و.ر.ن استارا اين تيرگي رو ندارن خيلي از اونها عمل كردن و با تزريق و ... به اون قسمتا به اين رنگ رسيدن. نبايد همسرمون به خودش اجازه بده كه ازمون اين ايرادو بگيره )
    نوش آفرين پرسيدي شما دخترا هم از اين عيبها تو بدنتون داريد؟ بله. من هم پوست بسيار سفيدي دارم ولي ميخوام درگوشي بهت بگم بعضي قسمتهاي بدن منهم تيره ست.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    اما چاره داره مثلا چربی های دور شکم و پلو با حلقه زدن و دراز نشست برطرف میشه ولی اراده قوی میخواد
    در ورزش لاغري موضعي نداريم و هنگاميكه چربي سوزي مي كنيم به صورت هماهنگ و از تمام نقاط بدن كم مي شود دوم اينكه دراز نشست هم مانند ساير فعاليتهاي بدنسازي جزو دسته بي هوازي است كه در اين دسته ورزشها بدن از ذخائر گليكوژن مصرف مي كند و براي چربي آب كردن بايد ورزشهاي هوازي طولاني مدت حدود 40 دقيقه انجام دهيد

  13. کاربر روبرو از پست مفید nahid-111 تشکرکرده است .

    فدایی یار (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام.


    1-ببنید فکر کنم شما استاد ازمایشگاه قراره بشید..کلا تدریس ازمایشگاه که خیلی اسونه...یه سری پیش نیازها رو بیش تر بلد باشید تا اگه دانشجویی ضعیف تری داشتید که از ازمایشگاه ی های پیش نیاز قبلی چیزی نمی دونست بهش بهتر یاد بدید و صرفا روی ازمایش اون هفته ای که دارید زوم نکنید..البته شما مشکل علمی ندارید...مشکل اعتماد به نفس دارید...توجه کنید من نوعی و بقیه که میشینیم سر کلاس شما مخصصوا جلسه ی اول اصلا نیمدونیم شما چه خلا هایی داشتید یا نداشتید چه روابط خوبی داشیتد یا نه کدوم قسمت درسو بهتر بلدید یا نه و... ما شما رو به عنوان استاد این درس پذیرفتیم این یه نکته ی مثبت بعشد ما هستید با رفتارتون نشون بدید بله استاد کار بلدی هستید که لایق احترام هستید یانه..پس با این دید به قضیه نگاه کنید برید سر کلاس تجربه هم که دارید پس حله..به این که خراب کنم و.. فکر نکنید حتی یه درصد...از این قرص ها چرت و پرت هم استفاده نکنید یاتون باشه داشنجوی یک ام ای تی هم باشید با این قرص ها دو هزار نمی ارزه چون پای سلامتی در میونه..بعدش هم قرا نیست ازمایش ها رو شما انجام بدید..یه توضیح بدید بچه ها خودشون شروع کنند به بستن و انجام دادن شما خودتون برای رفع اشکال برید..

    2-چرا این قدر به چیزایی می ترسید و نمی خواید فکر می کنید !! شما باید به چیزهایی که دوست دارید فکر کنید. و به هر چی فکر کنید خدا سر راهتون قرار میده..

    3-بابت مورد سوم بگم..کارتون خطا بوده..انسان هم ممکن الخطا ..ولی بدترش این بود توجیه کردید...یادتون باشه توی یه دنیایی دیگه اگه بهش اعتقاد داشته باشیم دقیقا به خانم یه هم نوع از جنس خودمون از شهر و محله و کوچه خودمون میارند و میگند ببین اینم همین شرایط تو رو داشت چه بسا غرایز بالاتری ولی خودشو کنترل کرد !!! پس توبه کنید... و واقعا به مردی که قراره در اینده همسرتون بشه فکر کنید و سعی کنید شما هم از الان خیانت نکنید یا انشالله مورد خیانت قرار نگیرید

    4- اولا این جا نمونه ی کامل جامعه ما نیست میگید اقایون این جا ایراد می گیرند..دوما اکثر کسایی که این جا هستند درگیر یه موضوعی بودند اومدند این جا(طرف ممکنه از مثلا هزار تا مورد یه موردی رو عیب یا مشکل داره) پس طبیعی هست اومده این جا اونو رفع کنه بعش ما میام این جا فقط این عیب ها رو میبینم پس اگه این باعث میشه شما این طوری فکر کنید همه یه نوعی هستند اشتباه محضه..چه بسا همین ادم ها اگه از موفقیت هاشون بخوان بگن دنیای میشه ولی اصلا فلسفه ی اومدن این جا رفع مشکلاتشون هست.. شما اعتماد به نفس دارید... تا حالا شده یه روز به خودتون نگاه کنید کلا چقدر راضی باشید و انگرا از شما خوشتیپ تر کسی نیست و بر عکسش هم همین طور..در واقع چهره ی شما یا ما فرقی نکرده و این احساس ماست که فرق کرده...شما عزت نفس و اعتماد به نفس کمی دارید که سبب میشه سایر ویژکی ها مثبتتون رو نبنید و خودتون خودتون رو ضعیف کنید.. نمی دونم به سایت های پورنو هم سر زدید یا نه ولی متسافانه اثار تخریب و سویی که این برنامه ها و بعضی برنامه های جذاب به ذهن مخاطبینش میزاره که باور کنید جبران ناپذیر هستش...اصلا سمت این چیزا نرید نیازی به مقایسه نیست..ببنید هر کسی توی کار خودش بهرتین هست..خب کسی که از این فیلم ها تهیه میکنه قطعا نمیره سراغ ادمای معمولی میره اونایی که از نظر .... در بهترین وضعیت هستند...خلاصه خاطرتون جمع باشه چیزایی که شما بیان کردید اصلا عیب نیست و خیلی خانم های دیگه هم این طوری هستند...اصلا فردی که بخواد شما رو صرفا به خاطر این ویزگی بخواد همون بهتر نخواد..چون همچین فردی با این دیدگاهی بهترین زن از این نظر رو هم داشته باشه دلشو میزنه چون اساا اقایون تنوع طلب هستند..ولی کسی که شما رو واقعا به خاطر خودتون خواسته باشه بدونید شما رو همه طوره قبول داره..همین چیزایی که شاید برای شما عیب باشه اون دوست داشته باشه...بعدش هم مگه ایا همه ی مرد ها اندام درستی دارند و.. دیگه خدا در و تخته رو خوب بلده جور کنه نگران نباشید...شما خیلی ریز بین شدید و این وسواسه..سعی کنید به این چیزا اصلا فکر نکنید...من کسایی رو میشناسم واقعا خانم هایی از نظر بدن همچین خاصی ندارند ولی عشقی که با این زنشون دارند رو شای دخیلی ها که هر شب با یکی از هر جهت خوب هستند رو ندارند !! این تفاوت دیدگاه همسرتون رو میرسونه..اگه اون فردی باشه که اهل دیدن فیلم های پورنو و. . چشم چرانی بله به مشکل میخورید..ولی کسی که اخلاق مدار باشه و خودشو از این حیله ها حفظ کرده باشه قطعا مشکل ساز نیست.

    5- یکی از بدترین چیز هایی که برای انسان رخ میده همین هست..دیدید بضعی حیونای زهر دار چطور بقیه حیونا رو شکار می کنند !! اول زهرشون رو میریزند بعدش این قدر اون دست و پا میزنه تا تلف شه بعدش دیگه اون شکار شده..شیطان متاسفانه طرز کارش این طوری هست شما رو با این چیزای الکی مشغول ساخته باعث شده توی یه سری جیزای الکی غرق بشید و منفعل بشید و خدایی ناکرده چند وقت دیگه به هر راهی که میخواد شما رو بکشونه..پس بدونید این حالت شما برای خیلی ها اتفاق می افته


    اما راهکار چیه ؟؟ کلا شما باید به یه راهکار برسید... تا میتونید با خوندن نماز اول وقت و کمک از خدا رابطتتون رو با خدا بهتر کنید... بیش تر راغجب حربه های شیطان مطالعه کنید..کتاب های مثبت و اعتماد به نفس و این چیزا مطالعه کنید.. و هر روز داشته هاتونو بشمرید و کم کم هم ترم شروع میشه سرتون شلوغ تر میشه...خلاصه شما همون دو کار اول رو گفتم شروع کنید مطمئن باشید خدا خودش به بهترین نحو بقیه رو هم بهتون نشون میده.شک نکنید.

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 فروردین 97 [ 02:29]
    تاریخ عضویت
    1393-5-16
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    3,346
    سطح
    35
    Points: 3,346, Level: 35
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    44

    تشکرشده 19 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب شروع کنیم :D


    1-یکی از کار هایی که می تونه بهت کمک کنه اینه که کارایی رو انجام بدی که روشون حساسی و بخاطرشون استرسی میشی این کار ترس و استرستو از بین می بره :D
    مثلا همین تدریسی که می خوای انجام بدی رو چند بار تو محیطی با همون حال و هوا(حوا) انجام بده برات راحت تر از قبل میشه...
    و از من به تو نصیحت با دانشجو هات زیاد راحت نباش اونطور پرو و خودمونی میشن میشی سوژشون :) البته سختی زیاد هم بهشون ندی که بازم سوژه میشی :v


    2-به نظر من از همین فرصت ها استفاده کن من دختر میشناسم از همه لحاظ خوب ولی چون خیلی دست بالا گرفته هنوز ازدواج نکرده اینو هم بگم که واقعا اگر از کسی خوشت نمیاد بهش جواب مثبت نده چون ازدواج نکردن بهتره اونطور کلا عذاب میکشی...


    3- حالا باز خوبه با یه پسر بودیو و حداکثر همو بوس می کردین :))) دختر هست هر روز با یه پسر و کارای مختلف هم با هم میکنن(سانسور) :| اما واسش مهم نیست تازه خیلی شیک کارشو ادامه میده :-< :D
    ولی بگم با کسی دوست بودن مشکلی نداره از نظر من البته هدف دار آدم با بی اف خودش ازدواج کنه بهتر یا با مال بقیه؟ :D


    4-خب خودت میگی کارت شده خواب و نت و تنبلی :D برو کلاس رقص یا باشگاه تا اندامت ردیف شه :)
    راسی خودتو هم با بازیگرای فیمای پ.و.رن و این چیزا مقایسه نکن :| اونا میدونی چقدر به اندامشون میرسن؟ :)) درکل مقایسه کار درستی نیست :) :D
    و من همسرم این عیبایی که گقتی که نمیشه گفت عیب رو داشت باهاش مشکلی نداشتم واقعا :D


    5-خوب این دیگه سوال داره؟ تنبل نباش و واسه خودت هدف بساز...
    سعی کن چیزای جدید یاد بگیری و کارایی رو انجام بدی که دوستشون داری خیلی بهت امید میده :D


    عذر خواهیت رو هم قبول میکنم :D (شوخی)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها

    4- اولا این جا نمونه ی کامل جامعه ما نیست
    بله توجه کنید
    1- جامعه ی آماری این سایت در مقابل جمعیت کشور ایران خیلی کوچیک هس
    2- کسایی هم که میان این جا مشکلشون رو میگن نه خوشی هاشون رو

    خود من از وقتی اومدم این سایت همش فک میکنم زوج های خوشبختی که دور و برم میبینم ( مثلا خواهرم ) حتما تو زندگی مشکل دارن
    ولی از یک طرف تو اینجا با آقایونی آشنا شدم که پاکی قبل از ازدواج واسشون مهمه ----> و این یه مورد مثبت هس

    چون خیلی دیدم تو بحث ها که دختر باید فدیس باقی بمونه
    و یا اینکه بگن من پسرم تو دختری ( حتی پدرم هم من رو اینطور نصیحت میکرد که دست آقایون باز هس قبل ازدواج ولی من این بی عدالتی رو قبول نمی کردم و میگفتم پاکدامنی هم بره مرد و هم بره زن هس و اگر کل پسرا بدن پس دحترا حق دارن بد باشن
    یا مادرم که میگفت روابط قبل از ازدواج آدما به تو ربط نداره ولی من میگفتم چه طور هواستگار وقتی میاد میپرسه اونوقت به من ربط نداره)

    فهمیدم آقایون اونقدر که فکر میکنیم سیاه نیستن

    خودم امیدوارم اونقدر دیر ازواج کنم که اثر این اشتباه به طور کامل تو زندگیم پاک شه
    و بتونم با کسی مث هودم ازدواج کنم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط chaplos نمایش پست ها
    ولی بگم با کسی دوست بودن مشکلی نداره از نظر من البته هدف دار آدم با بی اف خودش ازدواج کنه بهتر یا با مال بقیه؟ :D
    خوب از کجا بدونیم این بی اف خودمون قبلن واسه بقیه نبوده
    دوست بودن ایرادم نداشته باشه اگر
    بغل و بوس و دست ایراد داره بدون تعهد ( حداقل خانواده ها بدونن باز یه چیزی بغلای قایمکی چه معنی داره )

    حالا من اینا رو مینویسم فک میکنین یه دختر خیلی خیلی مذهبی هستم
    ولی نه
    هم حانوادم هم شهری که توش بزرگ شدم خیلی باز هس
    اصن ما عروسی هامون مختلط نباشه میمیریم
    تو عروسی اگه خودمم نرقصم و خجالت بکشم بقیه مجبورم میکنن با پسرای آشناها برقصم
    لباسم رو بخوام کت وشلوار رسمی بپوشم مامانم اینا مسخرم میکنن و میگن پیرهن آستین کوتاه بپوش ( البته من کار هودم رو میکنم )
    روز اولی که دامادمون میخواست بیاد خونه ما ( هنوز با آبجیم ازدواج نکرده بود ) من رفتم روپوش و روسری پوشیدم بابام مجبورم کرد برم عوض کنم
    تو مهمونی ها و تو خیابون با آشناها دست میدیم ( نا محرم منظورم هس )
    حتی گاهی اوقات ممکنه تو مهمونی حین دست دادن با پسر عمو ها روبوسی هم کنم
    و .....

    ولی اینایی که گفتم یه جور رفتارای رسمی در قالب فرهنگ هس
    و معلومه به کسی که دارم باهاش میرقصم حسی ندارم
    دست دادن هم که یه نماد بین المللی هس
    حالا من کاری به درست یا غلط فرهنگ خودمون ندارم که صد در صد با عقاید 90 درصد افراد تالار مخالف هس

    ولی رابطه بغل و بوس و ... وقتی اسم دوست پسر و دهتر به خودش بگیره و قایمکی انجام بشه
    بله ایراد پیدا میکنهو نباید تکرار شه
    تنها دلیلش هم این هس که چنین روابطی هنوز تو فرهنگ ما تعریف نشده
    و در اکثر موارد جناب پسر رو مردد میکنه
    شما که میدونین پسرا هم با gf ملت ازدواج میکنن

    - - - Updated - - -

    مثلا یکی دوست میشه به هدف ازدواج و میگه میخوام طرفم رو بشناسم
    خب باشه بشناس ( کاری به درست و غلط و اینکه ممکنه وابستگی پیش بیاد و ازدواج انجان نشه بد میشه ندارم )
    ولی بره شناخت چه نیازی هس طرف رو بغل کنی؟
    نه واقعن چه نیازی هس؟؟؟؟

    رابطه ای که شکل بغل و بوس و دست و دیگه براتون بگم چک کردن فیس بوک و موبایل و .... به خودش بگیره
    ار اولم معلومه ازدواجی در کار نیس

    - - - Updated - - -

    حالا من یه چیز رو نمی فهمم
    چرا این خانوم با این سطح سواد خودش رو با بازیگرها مقایسه میکنه
    بابا طرف شغلش اینه که از صبح بشینه زیر دست آرایشگر شب بیاد جلو دوربین
    کل عمرش رو گذاشته رو هیکلش
    بعد شما نگران شوهرتی

    یه زمانی یکی میگفت حیف خدا به ما یه شکیرا نمیده من اونجا نگفتم ولی میهواستم بهش بگم مگه تو خودت پیکه ای

    من بعضی وقتا ماهواره رو میبینم افسوس میخورم
    میگم دنیا ببین کجا داره میره
    طرف عوض اینکه هنر خوانندگی و صداش رو نشون بده
    بدنش رو نشون میده
    خوب این برنامه ها طالب دارن که ساخته میشن
    ویرایش توسط nafiseh joon : پنجشنبه 23 مرداد 93 در ساعت 01:11

  17. 2 کاربر از پست مفید nafiseh joon تشکرکرده اند .

    chaplos (پنجشنبه 23 مرداد 93), فدایی یار (پنجشنبه 23 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تعادل روحی ندارم کمکم کنید
    توسط anjelaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 تیر 92, 05:43
  2. شوهرم تعادل روحی و اخلاقی نداره منو آزار می ده
    توسط paper در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 دی 90, 09:19
  3. خوابم تعبیر میشه؟
    توسط roze_bikhar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 مهر 90, 11:05
  4. با همسرم تعارف دارم چه کنم؟
    توسط فرات در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 مهر 90, 13:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.