به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    52
    سطح
    1
    Points: 52, Level: 1
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    کمکم کنید تا جلوی یک طلاق گرفته شود...

    سلام
    مدت یک سال است که عقد کرده ام، اکنون زندگیم به جایی رسیده که جدایی روبروی آن است.
    من در گذشته با پسران ارتباط تلفنی و جنسی داشتم، البته با قصد ازدواج بود و بعد پشیمان شدم و توبه کردم
    بسیار به خدا و قرآن معتقدم و حجاب دارم.
    در ماه اول عقدم توسط یکی از آن افرادی که تماس تلفنی داشتم، گذشته ام برای همسرم رو شد و مجبور شدم نیمی از گذشته ام را برای او بگویم، چون میترسیدم اگر کامل بگویم او برود
    او از من مدتی را وقت خواست تا ببنید می تواند ادامه دهد یا نه، که بعد از مدت کوتاهی گفت باشد ادامه می دهیم
    چون پرونده دادگاهی برای آن فردی که اقدام به این کار کرده بود تشکیل داده بودیم، مجبور بودم طوری پیش ببرم که همسرم دیگر متوجه گذشته ام نشود، برای همین مجبور می شدم چندین به او دروغ بگویم و قسم دروغ بخورم و او که من را زیر نظر داشت اینها را برایم رو کرد و گفت دیگر نمی تواند با من بماند.
    من التماسش کردم و ازش فرصت خواستم، واو گفت پیش مشاور می رویم اگر گفت فرصت بده، من میدهم، اما من دیگر میلی به این زندگی ندارم و میخواهم جدا شوم چون به هیچ وجه به من اعتماد ندارد. و میگوید که به من علاقه جنسی دارد.
    مشاور گفت که سه ماه فرصت بدهد تا هم بتوانم اعتماد سازی کنم و هم بتوانم علاقه اش را دوباره بدست بیاورم.(البته مشاور به من گفت که او اصلا نسبت به من نفرت ندارد و فقط دل چرکین است)
    در این سه ماه قرار است با هم زندگی کنیم، تا مشخص شود که بماند یا طلاق بگیرد.(من مهریه ام را نیز برای حفظ زندگی ام بخشیده ام)
    البته او می گوید من قولی نمی دهم که بعد از سه ماه بمانم و به من میگوید که بهتر است جدا شوم. چون به من اعتماد ندارد و می گوید که او زن پاکدامن میخاسته ومن پاکدامن نیستم تا بتواند از من بچه دار شود.(اما من از چندین مرجع و کارشناس دینی پرسیدم که اگر فرد توبه کرده باشد و برنگردد به او پاکدامن گفته می شود.)
    اما من معتقدم که من اهل خیانت نیستم و بسیار به او علاقه دارم و به دنبال زندگی درست و خدایی هستم و مطمئنا خدا این رابطه را اگر من عملک درست باشد حفظ خواهد کرد.
    حال از شما عاجزانه کمک می خواهم که به این حقیر بگویید که چگونه و با چه روش هایی علاقه همسرم را که بسیار مرا دوست داشت و باورم داشت را برگردانم و بتوانم دوباره او را علاقه مند به خود کنم و دیگر اینکه چگونه و با چه رفتارهایی در این مدت اعتماد را به او برگردانم و برایش اعتماد سازی کنم؟!

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من نمیدونم چی باید بگم اما بهتون تبریک میگم واسه توبه ای که کردید
    لطف خدا شامل حالتون شده
    خدا توبه کنندگان رو دوست داره
    ولی فکر میکنم همسرتون به شما علاقمنده و فقط شنیدن این موضوع براش قابل هضم نیست(موضوع کوچکی نیست)

    باید اعتمادش رو جلب کنید
    بهش نشون بدید که فقط به اون متعهد هستید
    اینجا هم میتونید از آقای مدیر مشاوره بگیرید با عضو شدن در انجمن آزاد

    انشاالله مشکلتون به بهترین صورت ممکن حل بشه

  3. 3 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    واحد (دوشنبه 20 مرداد 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 19 مرداد 93), شیدا. (شنبه 18 مرداد 93)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    بعنوان ی پسر میگم
    همسرتون در شرایط خیلی سختی بسر میبره
    حتی نمیتونید فکرش رو بکنید که باهاش چکار کردید واقعا غیر قابل تحمله ، فکر نکنم واژه دل چرکین توصیف مناسبی باشه

    هیچوقت هیچ دختری نمیتونه احساس پسری رو که در این وضعیت قرار گرفته رو درک کنه

    شما باید قبل از ازدواج همه چیز رو به همسرتون میگفتید اما اینکار رو نکردید و بار اول که همسرتون متوجه شده از شما وقت خواسته و شما فقط نیمی از حقیقت رو گفتید و مجددا پنهانکاری شما برای همسرتون آشکار شده یعنی همسرتون رو نسبت به خودتون کاملا بی اعتماد کردید و این اتفاق در دومرحله و طی مدت زمانی کوتاه و اونهم بواسطه افشای اون توسط افراد دیگه نه خود شما رخداده

    من میدونم شما دختر پاکی هستید و خدا شما رو بخشیده ولی همسر شما چطور میتونه مطمئن باشه که سمت این روابط نمیرید وقتی بهش چند مرحله دروغ گفتید و مخفی کاری کردید ، تو ذهن همسرتون یک سواله که از کجا معلوم مجددا مرتکب این روابط نشید و مخفی کاری نکنید


    بزرگترین ظلمی که در حق همسرتون کردید روابط جنسی قبل از ازدواجتون نیست بلکه مخفی کردن این ماجرا از همسرتون و دروغ گفتن و فریب دادن اونه


    پس شما 2 اشتباه نابخشودنی در حق همسرتون مرتکب شدید

    پس باید اعتماد سازی کنید

    باید اشتباه خودتون رو بپذیرید ، برای مردها فرقی نداره همسرشون به بهانه ازدواج با دیگران بوده یا به هر بهانه دیگه ای
    حتی اگر بخواد این مسئله رو بپذیره اینکه این اتفاق چند مرتبه برای شما رخداده مانع بزرگیه اگر صرفا یکبار بود میشد تا حدی با این قضیه کنار اومد

    بهتره در مدتی که همسرتون وقت خواسته کاملا آزاد بذاریدش و تصمیم نهایی رو به عهده خودش بذارید و زیر فشار قرارش ندید حتی اگر شده ازش بخواهید که این فرصت رو تمدید کنه

    و تنها اقدامی که باید بکنید اینه که صداقت و وفاداری خودتون رو به همسرتون اثبات بکنید

    اگر همسرتون نتونست با این مسئله کنار بیاد بهتره هر تصمیمی که میگیره رو بپذیرید و بهش احترام بذارید حتی اگر طلاق باشه

  5. 5 کاربر از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 21 مرداد 93), pasta (دوشنبه 20 مرداد 93), پوینده (پنجشنبه 30 مرداد 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 19 مرداد 93), شیدا. (شنبه 18 مرداد 93)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1393-5-17
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    16
    سطح
    1
    Points: 16, Level: 1
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فراموش نکن تو یک خدای بزرگ داری که یکی از بزرگترین لقبهاش ستارالعیوب است پس هر روز صبح و شب و هر لحظه ذکر یا ستار العیوب رو زمزمه کن در شرایط خیلی خیلی بدتر از تو این کار را انجام داده ام و خدا کاری کرد انگار همه آلزایمر گرفته بودن ... در ضمن تا جایی که من میدونم صداقت در زندگی اقرار به گناه نیست چه بسا امکان داره همسر تو خیلی گناه بزرگتر کرده باشه اگه قرار باشه همه چیو راست بگی زندگیت نابود شده و دروغی که تو گفتی واسه همسرت شیرین تر ازحقیقت تلخه پس تا جایی که میتونی انکار کن و اگه سوالی کرد بپیچونش و حقیقت رو هیچ وقت نگو اون یه چیزیه بین خودت و خدات صبور باش و همه چیز رو بسپار دست خدا ..... باز هم تاکید میکنم اینقدر تقلا نکن فقط خدا گره گشاست توکل کن توکل کن توکل کن

  7. کاربر روبرو از پست مفید matti تشکرکرده است .

    maedeh120 (یکشنبه 19 مرداد 93)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 بهمن 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-5-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,165
    سطح
    18
    Points: 1,165, Level: 18
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم درست نیست که روابط قبل از ازدواج رو برای همسرمان افشا کنیم، گمان نمی کنم هیچ کارشناسی چنین چیزی رو توصیه کنه.
    اما بعد از لو رفتن ماجرا، حکایت چیز دیگری است.

  9. 2 کاربر از پست مفید مردو تشکرکرده اند .

    Aras (سه شنبه 21 مرداد 93), پوینده (پنجشنبه 30 مرداد 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام
    به نظر من اصلا دلیلی نداشته که شما روابط قبل ازدواجتون رو به شوهرتون بگید ایشون هم خودش ممکن خیلی کارا کرده باشه از دید منفی ها دید کلی ... اما لزومی نداشته بگه که ذهن شمارو درگیر کنه به هرحال هرچی بوده گذشته
    تو این مدت هم باید خیییییییییییییییییییییییل ی مهربون و حرف گوش کن بشی اما نه تا حدی که خودتو بزاری زیر پا چون این قضیه دیگه میشه اتو دستش که همیشه بزنش تو سرت که مثلا دعوا میشه میخوای چیزی بگی میگه تو حرف نزن یادت نیست کاراتو یا از این قبیل حرفا ....
    خلاصه این مدت از هیچ چیزی براش کم نزار و سعی کن از رابطه کامل حذر کنی که اگه خداییییییی نکرده وصلت جور نشد واسه ازدواج بعدی به مشکل نخوری ... به هر حال ادم باید همه جوانب چه خوب چه بد در نظر بگیره ...

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    آیا خانواده ها از جریان اطلاع دارن ؟
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    52
    سطح
    1
    Points: 52, Level: 1
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    فقط خانواده خودم که همسرم به آنها گفت، البته به صورت محدود و سربسته
    اما او به خانواده خودش چیزی نگفته است

    - - - Updated - - -

    از راهنمایی شما بسیار ممنونم
    مجبور شدم که بگم، چون آن فرد شیاد گذشته ام را برای همسرم رو کرده بود.

    - - - Updated - - -

    از پاسخ شما بسیار ممنونم
    دقیقا حالتی که همسرم دارد را مطرح کردید، او نیز همین حالت ها را مطرح میکند.
    اما واقعا به عمد نکردم، فکر میکردم کار درستی میکنم که از او پنهان می کنم
    نمی دانستم که وضع بدتر می شود ...

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرام دل نمایش پست ها
    سلام
    من نمیدونم چی باید بگم اما بهتون تبریک میگم واسه توبه ای که کردید
    لطف خدا شامل حالتون شده
    خدا توبه کنندگان رو دوست داره
    ولی فکر میکنم همسرتون به شما علاقمنده و فقط شنیدن این موضوع براش قابل هضم نیست(موضوع کوچکی نیست)

    باید اعتمادش رو جلب کنید
    بهش نشون بدید که فقط به اون متعهد هستید
    اینجا هم میتونید از آقای مدیر مشاوره بگیرید با عضو شدن در انجمن آزاد

    انشاالله مشکلتون به بهترین صورت ممکن حل بشه


    از لطف شما و پاسخ خوبتان ممنونم
    من به این محیط وارد نیستم، چگونه وکجا باید عضو انجمن آزادشوم تا بتوانم از نظر مشاور استفاده کنم؟

  13. کاربر روبرو از پست مفید hfmh92 تشکرکرده است .

    آرام دل (سه شنبه 21 مرداد 93)

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  15. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    آرام دل (سه شنبه 21 مرداد 93)

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط hfmh92 نمایش پست ها
    چگونه و با چه روش هایی علاقه همسرم را که بسیار مرا دوست داشت و باورم داشت را برگردانم و بتوانم دوباره او را علاقه مند به خود کنم
    عزت نفست رو حفظ کن.

    هرچی برای خودت ارزش بیشتری قائل بشی، دیگران هم بیشتر بهت احترام میگذارن. و دوستت خواهند داشت.

    نذار علاقه همسرت همه ذهنت رو بگیره.

    خودت رو دوست داشته باش، کسیکه خودش رو دوست نداشته باشه، دیگران هم نمیتونن دوستش داشته باشن.

    شهامت داشته باش، از چیزی (مثلا طلاق) نترس. شهامت چیزیه که شخصیت انسان رو جذاب میکنه.

    کلا فکر کن ببین چه ویژگی های اخلاقی ای جذابیت دارن، سعی کن اونها رو از دست ندی. مثل: عزت نفس، آرامش، شرافت، ادب و غیره.

    همسرت که قبلا تو رو دوست داشته، بخاطر ویژگی های شخصیتیت بوده، تو تلاش مستقیمی برای بدست آوردن اون علاقه نکرده بودی. پس حالا هم به جای اینکه مستقیما روی علاقش تمرکز کنی، فقط خودت باش. خودِ خودت. همون چیزیکه همیشه دوستش داشته.

    نقل قول نوشته اصلی توسط hfmh92 نمایش پست ها
    و دیگر اینکه چگونه و با چه رفتارهایی در این مدت اعتماد را به او برگردانم و برایش اعتماد سازی کنم؟!
    فکر نمیکنم نیاز باشه کار خاصی انجام بدی. اون فقط باید با خودش این قضیه رو هضم کنه. اتفاقا وقتی کسی سعی میکنه اعتماد ما رو جلب کنه، یه جورایی بیشتر تردید میکنیم.

    فروشنده ای نباش که برای کالاش زیادی تبلیغ میکنه، اینکار میتونه باعث شک بشه.

    فقط عادی باش. بذار آرامش داشته باشه. و اگرم درمورد نگرانی هاش باهات صحبت کرد، شنونده خوبی براش باش. و سعی نکن زیاد از کلمات استفاده کنی. مثلا وقتی به حرفاش گوش کردی، سرت رو روی سینه ش بگذار و آروم تو بغلش بمون.

    اگه چیزی از طلاق گفت، نه موافقت کن، نه مخالفت. فقط بگو که دوستش داری و دوریش برات سخته.

    مراقب خودت باش.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : سه شنبه 21 مرداد 93 در ساعت 15:46

  17. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    meinoush (پنجشنبه 10 اردیبهشت 94), دلشکسته (چهارشنبه 29 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با مخفی کاری های شوهرم و رمز روی گوشیش چه برخوردی کنم؟!
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 05 اردیبهشت 94, 10:24
  2. ایستگاه کنجکاوی ( در مورد نفر قبلیت کنجکاوی کن)
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 شهریور 89, 10:23
  3. عرفان داروی دردهای بی‌درمان
    توسط پندار در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 آذر 88, 00:02
  4. تاثیر بیماری‌های روانی بر الگوی خرید
    توسط Niloo55 در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 12 تیر 88, 09:17

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.