من 25 سالمه.یک دختر که 3 سال از خودم بزرگتر بود رو 6 سال دوس داشتم.و توی این 6 سال به دختری نگاه نکردم در حال که ازش اطلاع نداشتم.تا اینکه با پا فشاری های زیاد 7 ماه پیش بهش دسترسی پیدا کردم و قرار شد منو ببینه.اون منو نمیشناخت ولی من اون رو کامل میشناختم.باهاش قرار گذاشتم و رابطمون شروع شد.ما توی دوتا شهر مختلف بودیم.بعد از مدتی بهم گفت با یک پسر 3 سال ارتباط داشته و الان یک سال هست ارتباطشون قطع شده اخه پسره بهش خیانت کرده بود و فهمیده بود.خیلی دختر خوبی هست و اصلا دروغ توی کارش نیست.ارتباطمون بیشتر شد.من از اول از محل زندگی خانوادم خجالت میکشیدم و بهش درباره محل زندگی خانوادم دروغ گفتم و دیگه نمیتونستم راستشو بهش بگم.من جدا از خانوادم زندگی میکردم من دانشجو ارشد تهران بودم و گفتم خانوادم اینجا با من زندگی میکنند در حالی که من تنها بودم و خانوادم شهرستان بودند.از عشقم و دوست داشتنم هیچوقت دروغ نگفتمو همش بهش محبت کردم و اصلا ازش سواستفاده نکردم چون واقعا دوسش داشتم.ماهی یک بار میدیدمش اخه اونم شهرستان بود.من قصدم ازدواج بود دیگه نمیتونستم و نمیخواستم پنهان کاری کنم اونم دیگه شک کرده بود.تا اینکه دیشب همه چیو بعد 7 ماه بهش گفتم.من توی این مدت فقط بهش عشق ورزیدم واونم عاشقم شده بود...الان چیکار کنم منو ببخشه و دوباره رابطمون مثل قبل بشه...مرسی...لطفا راهنمایی کنید
- - - Updated - - -
هر دوتامون فوق لیسانس دانشگاه های مطرح کشوریم.......
- - - Updated - - -
الان فکر میکنه هر چی بهش گفتم و تمام رفتارام دروغ بوده...البته بهش حق میدم و درکش میکنم...ولی من جز این مورد دروغی بهش نگفتم
علاقه مندی ها (Bookmarks)