سلام عبادتتون قبول
من خواهری دارم سه سال و نیم از من کوچکتره خیلی بی ادب و مغروره اصلا بزرگ و کوچیک سرش نمیشه بدترین بی احترامی هارو به مادرم میکنه به مادرم میگه از خانوادم متنفرم کاش شما پدر و مادرم نبودید همیشه سر مادرم داد میکشه اختیاردار خونه شده هر چی میگه مادرم باید بگه چشم و متاسفانه مادرم ازش میترسه و میاد پیش من گله میکنه که تو خواهر بزرگترشی باهاش صحبت کن.تمام تقصیرا رو پدرم داره خیلی بهش بها میده تمام چیزهایی که از من دریغ کرد الان خواهرم چند برابرشو داره. خواهرم خودشو برترین میدونه اگر بخوایم بازار بریم همراهمون نمیاد میگه شماها بیکلاسید اگرم همراهمون بیاد با فاصله راه میاد
رفتارهای زشتی انجام میده جیغ میکشه رو قالی آب دهنش رو میریزه چند بار خونه من اینکارو کرد خودمو به اون راه زدم
ماهی دو بار رو به زور حمام میره لباساشو عوض نمیکنه
خصوصیات اخلاقیش:دلسوز_خجالتی_عصبی_م غرور و کله شق_اعتماد بنفسش خیلی پایینه حتی نمیتونه آژانس زنگ بزنه بگه ماشین میخوام
یه بار واسه یکی از دوستاش شکلک بوسه فرستادم (اس زدم) عصبانی شد و بعدش فرستاد من نبودم خواهرم بود.همه میشناسنش اگه یه کاری انجام بده دوستاش میگند تو هم از اینکارا بلدی!!!!همه دست کم میگیرنش چون خودشو اینطوری نشون داد
من و خواهرم کاملا در تضاد همیم من شاد و شنگول و پر انرژی ولی خواهرم همش تو خودشه و عبوس
تمام کاراشو مادرم میکنه مرتب کردن اتاق شستن لباساش.اصلا سر سفره غذا نمیخوره بشقابش رو برمیداره میره رو مبل کنار تلوزیون.با پسرم در میفته هر کنالی خواهرم دوست داره باید باشه و اینجا پسرم لج میکنه.
میره بازار پانصدهزار تومان خرید میکنه هیچ کدومشو نمیپوشه و مامانم میبره میده به خیریه.به حرف مردم و قضاوت کردنشون خیلی اهمیت میده.
همیشه در حال قهر کردن و لج کردنه همه هم مخلص و چاکرشند
دور و برم پره از آدمای عنق و لجباز و یکدنده خسته شدم
تحمل اینکه به مادرم بی احترامی کنه رو ندارم گاهی وقتا سرش داد میکشم.پدرم باهاش یه صحبت نمیکنه!!!آزاد و رهاست
علاقه مندی ها (Bookmarks)