به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1393-4-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    433
    سطح
    8
    Points: 433, Level: 8
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 30 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ایا این مشکلم در خواب منشا روانی دارد؟

    سلام خدمت همه دوستان ومشاوران
    نمی دونستم پستمو کجا قرار بدم فکر کنم چون می خوام از نظر روانی حلش کنم اینجا بهتره.
    توی اینترنت خیلی سرچ کردم تا شاید راه حلی براش پیدا کنم ولی نشد یعنی بیشتر به خرافات کشید که من اهلش نیستم.
    من 28 سالمه واز 23سالگی تقریبا این مشکلو پیدا کردم قبلا به هیچ وجه این جوری نمیشدم.
    هر چند مدتی یکبار مثلا هر ماه 1بار من دچار این مشکل میشم.
    توضیح مشکل:
    توی خواب عمیق هستم.انگار روحم داره خودمو از بیرون کالبدم میبینه.یعنی منظورم اینه طریقه خوابیدنمو می بینم.بعد انگار یکی مزاحمم میشه.مثلا می خواد پتورو از روم بکشه یا مثلا من کنار پنجره می خوابم.انگار یکی داره از پنجره نگام می کنه.یا از بالکن اتاقم می خواد بیاد تو...یا صداهای عجیب در میاره...
    شاید دفعه های اولی که از این خوابها می دیدیدم خیلی می ترسیدم ونمی دونستم چیکار کنم فقط صلوات می فرستادمو بسم الله می گفتم یا یه سوره ای میخوندم وسریع بیدار میشدم.ولی الان بعد چند سال برام عادی شده تا این حالتی میشم فوری توی خوای ایه الکرسی رو می خونم وسریع بیدار میشم.
    می دونید مشکل من اینه که خیلی سخت بیدار میشم واین برام خیلی زجر اوره.مثلا هر کاری میکنم دستمو تکون بدم نمیشه یا یه حرکت کوچولو کنم نمیشه.نمی دونین این حالت چه قدر بده.
    چند روز پیش باز هم همین حالتی شدم.خودمو توی خواب می دیدم چه جوری خوابیدم بعد انگار یه نیرویی دستامو میکشید ومن می دونستم همون نیروی همیشگی..ایه الکرسی رو خوندم کامل ولی اثر نکرد برای بار دوم خودنم اثر کرد ومن تونستم بیدار بشم.
    خوندن ایه ها فقط به بیدار شدن از خوابم کمک میکنه.
    توی این 2هفته 2بار همچین مشکلی برام پیش اومده..دیگه می ترسم بخوابم.البته بگم من ار چیزای ترسناک نمی ترسم.تنها ترسم اینه یه روزی نتونم بیدار بشم.
    من هیچ اعتقادی به خرافات ندارم.فقط می خوام منشا مشکلم وراه حلشو بدونم.در ضمن به همین ماه عزیز قسم من راست میگم وقصد جلب توجه یا دروغگویی ندارم.
    لطفا اگر کسی میتونه کمک کنه دریغ نکنه.
    --------------------
    برای اولین بار توی خوابگاه این طوری شدم
    توی اتاق 4نفره بودیم 3تامون خواب بودیم ویکی از دوستام بیرون بود هی می رفت ومی اومد.
    من این حالت بهم دست داد.تموم دیوار اتاق ی سیاه بود که داشت اذیتم میکرد..دوستامو خودمو می دیدم که خوابیده بودن ولی نمی تونستم بیدار بشم.اون دوستم که بیدار بود هی می رفت می اومد توی اتاق ومن می دیدمش ولی نمی تونستم بگم بیدارم کن.تا اینکه 5ایه اول سوره یس رو توی خواب خوندم از حفظ(توی عالم واقعیت حفظ نبودم)وهمون لحظه ظاهرا دوستم متوجه ناله ای ازمن میشه وبیدارم میکنه.اونقدر ترسیده بود که تموم بدنم می لرزید وزبونم بنداومده بود.
    از اون به بعد خیلی این طوری میشم.ولی خوب به شدت اول نمی ترسم.

    چیزهایی که باید بگم.اینه که به گفته ی مادرم قران همیشه بالای سرم می خوابم.چند ساله قبل خوابم ایه الکرسی و5قل رو می خونم.اهل قران خوندن ونماز هستم.به دعا نوشتن و این چیزا هم نه خودم نه فامیلم ونه خانوادم اعتقادی داریم.

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 فروردین 04 [ 06:05]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,638
    امتیاز
    46,612
    سطح
    100
    Points: 46,612, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,102

    تشکرشده 6,568 در 1,505 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array
    سلام
    خیلی جالبه.من واقعا تاحالا همچین چیزی نشنیدم.یه جورایی ترسناکه.
    یه سوال وقتی ازخواب بیدارمیشی احساس تنگی نفس داری؟یانه عادی بیدار میشی؟

    من نمیدونم اسمش چیه اما به قول خودت یه نیروی عجیبه.امیدوارم بقیه بتونن بهت کمکی کنن.
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  3. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    fereshteyeeshg (یکشنبه 15 تیر 93), آرام دل (یکشنبه 15 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1393-4-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    433
    سطح
    8
    Points: 433, Level: 8
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 30 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه تنگی نفس اصلا ندارم.
    فقط وقتی بیدار میشم می بینم درست به همون حالتی خوابیده بودم که در خوابم دیدم.
    می دونم عجیبه!
    توی خونمون وقتی در موردش حرف میزنم میگن محل نزار درست میشه...اخه من محل نزاشتم بهش چرا درست نشد؟
    خود من زیاد اهل خوندن مطالب این جوری یا ترسناک نیستم.حتی فیلم ترسناکم نمی بینم.دوست ندارم.
    نمی دونم مشکل از کجاست.؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1393-3-13
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    735
    سطح
    14
    Points: 735, Level: 14
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 220 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم..منم چند ساله پیش یمدت همینطوری شده بودم...توی خواب همش میترسیدم...از خواب میپریدم...حس میکردم یکی میخواد منو خفه کنه...هرکار میکردم از خواب بیدارشم یا داد بزنم نمیتونستم...انگار لال شده بودم.......قدرت تکون خوردن نداشتم بعد کلی مصیبت از خواب با فریاد بیدار میشدم جوری که همه ازخواب میپریدن و نگران میشدن.میخوابیدم ولی بیدار بودم....از تاریکی میترسیدم..دکتر روانشناس هم رفتم فایده نداشت یسری قرص بهم داد که بدتر شدم.......میترسیدم تنها بخوابم...باوجود 23سال سن میرفتم پیش مامانم میخوابیدم...وقتی خواب بودم مث شما حس میکردم یکی داره هلم میده اذیتم میکنه...تا یکی از فامیلامون گفت یه سیدی هست ادم خوبیه و دعانویسه یبار اونم امتحان کن.......(البته من اصلا ادم خرافاتی نیستم و به این چیزا اعتقاد نداشتم)ولی وقتی رفتیم پیشش برام تفال گرفت با قران...گفت این ترسیده شده اینطوری شده...گفت یه گربه سیاه یدفعه پریده جلوش اینم از ترس لرزیده و اینطوری شده (من کلا از همون بچگی از گربه خیلی میترسیدم ) بهم یچیزی دادبهش دعا خونده بود...بعد از اون خداروشکر خداروشکر بهترم..مث اونموقع ها دیگه هرشب هرشب حالم بد نمیشه تو خواب نمیترسم.......شاید 2سال یبار...........بازم بگم من ادم خرافاتی نیستمااا ولی این برام تجربه شد...........

    - - - Updated - - -

    سلام عزیزم..منم چند ساله پیش یمدت همینطوری شده بودم...توی خواب همش میترسیدم...از خواب میپریدم...حس میکردم یکی میخواد منو خفه کنه...هرکار میکردم از خواب بیدارشم یا داد بزنم نمیتونستم...انگار لال شده بودم.......قدرت تکون خوردن نداشتم بعد کلی مصیبت از خواب با فریاد بیدار میشدم جوری که همه ازخواب میپریدن و نگران میشدن.میخوابیدم ولی بیدار بودم....از تاریکی میترسیدم..دکتر روانشناس هم رفتم فایده نداشت یسری قرص بهم داد که بدتر شدم.......میترسیدم تنها بخوابم...باوجود 23سال سن میرفتم پیش مامانم میخوابیدم...وقتی خواب بودم مث شما حس میکردم یکی داره هلم میده اذیتم میکنه...تا یکی از فامیلامون گفت یه سیدی هست ادم خوبیه و دعانویسه یبار اونم امتحان کن.......(البته من اصلا ادم خرافاتی نیستم و به این چیزا اعتقاد نداشتم)ولی وقتی رفتیم پیشش برام تفال گرفت با قران...گفت این ترسیده شده اینطوری شده...گفت یه گربه سیاه یدفعه پریده جلوش اینم از ترس لرزیده و اینطوری شده (من کلا از همون بچگی از گربه خیلی میترسیدم ) بهم یچیزی دادبهش دعا خونده بود...بعد از اون خداروشکر خداروشکر بهترم..مث اونموقع ها دیگه هرشب هرشب حالم بد نمیشه تو خواب نمیترسم.......شاید 2سال یبار...........بازم بگم من ادم خرافاتی نیستمااا ولی این برام تجربه شد...........

  6. 3 کاربر از پست مفید donya66 تشکرکرده اند .

    fereshteyeeshg (یکشنبه 15 تیر 93), آرام دل (یکشنبه 15 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 اسفند 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1392-10-24
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,081
    سطح
    27
    Points: 2,081, Level: 27
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 214 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    زیاد نگران نباشید . افراد زیادی این مساله را تجربه کردند . قدیمیا بهش می گفتند "بختک" ، الان سرچ کردم دیدک اسم علمیش هست " فلج خواب " ، تو گوگل سرچ کنید روش هایی توصیه شده که از این اتفاق جلوگیری می کنه .

    موفق باشید .

  8. 7 کاربر از پست مفید mehdi1392 تشکرکرده اند .

    fereshteyeeshg (یکشنبه 15 تیر 93), kamran2007 (یکشنبه 15 تیر 93), keyvan (دوشنبه 16 تیر 93), paiize (دوشنبه 16 تیر 93), آرام دل (یکشنبه 15 تیر 93), ساحل75 (سه شنبه 17 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    منم شبیه این حالت را تجربه کردم. اما دفعاتش خیلی کمتر از شماست.

    اصلا حس بدی نیست و ترسی هم ندارم. شما چرا می ترسید.

    یه حس سبک و خیلی خوبی هست. من تقریبا نزدیک سقف اتاق هستم و از اون بالا جسمم را می بینم که خوابیده.
    هیچ تلاشی هم برای رهایی از اون حالت نمی کنم.
    معمولا نگاه می کنم.
    بعد از چند ثانیه هم تمام می شه و بیدار می شم.

    فقط فکر می کنم تکرار زیادش شما را خسته کرده. هفته ای چند بار شاید اذیت کننده باشه. نمی دونم.
    برای من چون خیلی دیر به دیر هست، اذیت نمی شم. راستش خوشم می آد
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 16 تیر 93)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1393-4-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    433
    سطح
    8
    Points: 433, Level: 8
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 30 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی donya va mehdi
    donya:یه جورایی حالتامون شبیه همه...راستش من یه بار توی خونه به مامانم گفتم بریم پیش دعانویس هرچند خودم اعتقادی ندارم..کلی عصبانی شد...راستش من به شدت شما نیستم.هیچوقت با فریاد از خواب بیدار نمیشم.حتی اگه داد هم بزنم کسی بیدار نمیشه تا بفهمه...واسه همین وقتی در موردشمیگم کسی باور نمیکنه...نمی دونم شاید یه جورایی باید باهاش کنار بیام.
    mehdi1392:مرسی.خودمم راجب فلج خواب یه چیزایی خوندم نمی دونم ماله منم اون باشه یانه...ولی بازم بیشتر راجبش می خونم شاید راهی پیدا کردم.

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 مرداد 94 [ 18:26]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    181
    امتیاز
    2,578
    سطح
    30
    Points: 2,578, Level: 30
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    395

    تشکرشده 383 در 145 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام دوست عزیز
    به قول دوستان این همون حالت بختک هست که برای خیلی ها اتفاق افتاده اما برای بعضی ها نمیدونم چرا متاسفانه تکرار میشه به نظر من یه منشا روانی مثل یه جور ترس درونی داره ولی اینکه دقیقا چیه نمی دونم
    من هم مدتی این حالت رو تجربه کردم با این تفاوت که کاملا حس میکردم نییروی خبیثی قصد آزار من رو در خواب داره روشی که من به لطف خدا باهاش تونستم به این حالت غلبه کنم باز کردن چشمام بود یعنی در لحظه ای که متوجه میشم اون موجود داره تو خواب بهم نزدیک میشه همه انرژی م رو فقط میذارم رو اینکه چشمامو باز کنم چون مطمئنم این خوابه و تنها راه و البته سریعترین راه بیدار شدن از خواب باز کردن چشمهاست و بعد از چند ثانیه منگی متوجه میشم که بیدار شدم اوایل قلبم به شدت می کوبید اما الان دیگه برام عادی تر شده بیدار میشم و یه چرخی تو خونه میزنم اگر بتونم چند رکعت نماز نافله یا اگر وقتش شده باشه نماز صبحمو میخونم و دوباره می خوابم

  13. کاربر روبرو از پست مفید saraamini تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  14. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    من یه طور دیگه اشو تجربه کردم و البته خیلی خیلی به سختی از خواب بیدار میشدم یعنی جون می کندم تا بیدار شم. طی مدت چند سال هم شده واسم تپش قلب. چون هر بار با فشار خیلی زیاد و تنگی نفس و ترس و هول بیدار میشدم. اینو دقت کنین که مثل من نشین واسه تپیش قلب
    واسه من خودم جدا نبودم هیچوقت از خودم اما مثل مرده ای بودم که می گن از دنیا دستش کوتاهه
    همه چی رو کامل می دیدم البته به اضافه ی یه نفر که ازش می ترسیدم
    واسه من دلیلش مشخص بود ترس خیلی زیاد از یه ادم که البته هنوزم کاملا برطرف نشده
    موفق باشی

  15. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم اصلا نترس هر چقدر بیشتر بترسی بدتر میشه
    از لحاظ روحی ضعیف شدی و این مسائل پیش میاد چهل شب سوره جن رو بخون اوضاع بهتر میشه


  17. کاربر روبرو از پست مفید nana0cute تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.