راستش من دقیقا در زمینه قانونی بودن و... که نوپو جان اشاره کرد چیزی نمی دانم. شاید کارشون از این دیدگاه اشتباه باشه. اصلا هیچ نظری در این باره ندارم.
اما خواستم مطلبی بگم که شاید شما بهتر نظر این آقا را درک کنید. البته فقط حدسیات هست.
فقط یکمی خودم را جای آقا گذاشتم که ببینم ممکنه چه جوری فکر کنند یا دلایلشون چی می تونه باشه!
من احساس می کنم این آقا اینجوری فکر می کنند.
از زبان اون آقا می نویسم:
( من که مجرد هستم. زن و بچه هم که ندارم که چشم به راهم باشند. گناهی هم که به اون صورت تا این سن انجام ندادم و حق الناسی هم به گردنم نیست.
تو این دنیا هم که چیز خاصی نیست. ازدواج هم که این قدر سخته و معلوم نیست اصلا ازدواج کنم و دینم را کامل کنم بعد بمیرم. تازه ممکنه به گناه هم بیفتم و تمام این پاکی را از بین ببرم. چقدر هم باید جلوی نفس و نیازهایم را بگیرم. چقدر هم باید مسبب زحمت دیگران برای خواستگاری شوم و چقدر سختی و... چقدر هم ممکنه این وسط دل کسی بشکنه.ممکنه حق الناس پیش بیاد ،عذاب وجدان،استرس و...
امیدی هم که به شغل و مسکن و... هم نیست.اصلا معلوم نیست حالا ازدواج هم کنیم تو این وضع جامعه فرزند صالح نصیبمون بشه! یا اگرم بشه نره با رفیق ناباب و دوست پسر و دختری و... ناصالح بشه و اون دنیا هم برامون از کجا معلوم به جای حسنه با گناهاش و ... برام شر نفرسته!
از طرفی عاشق امام حسین هستم! می دونم اگر در راه امام حسین فدا شوم حداقل آخرت خیلی خوبی خواهم داشت! این قدر امام حسین برایم با ارزش هست که تحمل یک ذره بی احترامی نسبت به ایشان را ندارم!
همیشه فکر می کردم اگر در عاشورا بودم؛ آیا امام حسین را تنها می ذاشتم یا نه!
دلم می خواد به امام حسین ثابت کنم که اگر در عاشورا بودم حتما جزء یارانشون می بودم. دلم می خواد عشقم را بهشون ثابت کنم!
مهم اینه که حق نباید مظلوم واقع بشه.
من اعتقاد دارم : کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا!!!
الان شفاف تر از همیشه این مصداق را میشه به چشم دید. توی کربلا! هتک حرمت امام حسین و شیعیانشون!
خوب من فکر می کنم دیگه از این شفاف تر!
دیگه از این معلوم تر که حق داره اینجوری پایمال میشه.
من دوست دارم شهید بشم. چون زندگی این دنیایی که قشنگ نیست. حداقل یک مرگ قشنگ داشته باشم! حداقل یک آخرت قشنگ داشته باشم! الان تو ایران که به راحتی نمیشه زیبا زندگی کرد.ولی با این موقعیت استثنائی که پیش آمده می شه به زیبایی مرد! نمی خوام این موقعیت را از دست بدم!
هم از این دنیا و سختی هاش راحت می شم هم به آسونی یک دنیای خوب تو جهان آخرت نصیبم میشه! با تمام چیزهایی که صد برابر از این دنیا قشنگ تره! چه حورالعین هاش( از دخترای اینجا)چه مسکنش چه اینکه احتیاج به شغل نیست و خیلی چیزای دیگه!
پس من که این همه دلیل دارم که برم شهید بشم.تازه از نگاه سطح پایین و نه عرفانی!. پس چرا می گید من نباید برم شهید بشم!
شما می گید نقد را ول کنم؛ برم نسیه را بچسبم؟!!! )
دوستان این ها را از زبان آقا پسر گفتم ها! یعنی خواستم بگم احتمالا اینجوری فکر می کنند!
یه وقت فکر نکنید من این ها را می گم ها!فقط خواستم ستاره این ها را بدونه تا بهتر بتونه کمکشون کنه.
اصلا در این مورد برای خودم نظری ندارم!
ولی ستاره جان من خودم فکر می کنم ممکنه این آقا خیلی زیبا تر از این ها فکر کنند.حالا من حداقل ترین نگاه ارزشی به این ماجرا را گفتم. میشه ازشون واضح تر بپرسی و اگر فهمیدی بیای اینجا به ما هم بگی؟ برا من جالب شد! دلم می خواد بدونم چه جوری فکر می کنه!
فقط کنجکاوی از طرز فکرشون نه چیز دیگه!
علاقه مندی ها (Bookmarks)