به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    بارداری یا سفر حج؟!!!!!!!!

    سلام
    خوب، یه مساله ای واسم پیش اومده که بخاطر اون من و همسرم نمی تونیم درست تصمیم بگیریم.
    من و شوهرم 2 ساله که واسه بارداری اقدام کردیم، بعد از کلی دکتر رفتن و گذشت زمان، وقتی بعد از 3 ماه مصرف دارو توسط شوهرم؛ دفعه ی آخر که رفتیم پیش دکتر، گفت که وضعیت همسرم بهتر شده و من مجددا یه دوره ی 3 ماهه ی دیگه دارو براتون می نویسم، اما نظر من رو بخواید
    زمان رو از دست ندید و هر چه سریعتر واسه انجام میکرواینجکشن اقدام کنید. من هم همون جا گفتم که موافقم. اما همسرم گفت: نه! حالا بذار این دوره ی 3 ماهه هم بگذره، بعد! که دکتر گفت: نه!
    مهم همسرت هست که باید راضی باشه که هست، پس برید کارهاش رو انجام بدید و توی مرکز ناباروری نوبت بگیرید و منتظر باشید.
    راستش اگر بخوام واقعا از احساس قلبیم بگم که دیگه هیچی!
    یه حس شادی و رضایت، یه حس عمیق از اینکه راهی هست واسه مادرشدنم، یه حس عجیب از اینکه میخواد یه فصل جدید توی زندگیمون باز بشه و یه سری تجربیات جدید، همه ی وجودمو گرفته!

    خوب، همیشه یه کم از سمت همسرم هم نگران بودم، اما حالا با به کاربردن یک سری مهارت ها از سمت خودم و البته یه سری تغییرات که توی بینش همسرم به وجود اومده؛ دل نگرانی هام از سمت شوهرم کم و کمتر شده. حس میکنم همسرم هم همراه خودم، رشد کرده و بالغ درونش روزبه روز فعال و فعال تر میشه!
    از اون روزی که بهش گفتم: خواهش میکنم استرس نگیر، چون وقتی می بینم تو استرس و اضطراب گرفته ای؛ من بیشتر می ترسم. من بیشتر هل میکنم. من دلم به دل تو قرصه!
    تو که پشتم باشی و آرامش داشته باشی من محکم ترم. من بیشتر میتونم بهت تکیه کنم!!
    از اون روز خوب می فهمم که انگار قوی تر شده.
    اولش در مورد هزینه مشکل داشت که هزینه اش زیاده، تازه هزینه های دوران بارداریت و بعدش خریدن سیسمونی (آخه، میدونه ما باید خودمون بخریم، بخاطر وضعیت خانواده ام)، تازه هزینه های دیگه ای که با اومدن بچه پیش میاد.
    یه روز نشستم روبروش و در مورد هزینه ها، بهش اطمینان دادم که من هم از پس اندازی که دارم کمکت میکنم و ما توی فلان موقعیت، دست توی دست همدیگه تونستیم، پس حالا هم میتونیم و خلاصه راضیش کردم.
    حالا از اون روز میگه بذار قرارداد کار جدیدمو ببندم و بعدش یه برنامه ریزی میکنیم واسه اینکه کی بخوایم بریم پرونده تشکیل بدیم.
    اما من انگار از اون روز، صبر و قرار ندارم. نمی تونم صبر کنم. شوق اینکه میخوام بچه ای داشته باشم و خودم بزرگش کنم، توی دلم قنج انداخته و بدجوری امیدوار و شادابم کرده.
    چند روز پیش میگه، پرسیدم تا نوبت مون بشه توی مرکز یه 4 ماهی طول میکشه؛ من بیشتر ناراحت شدم و خواستم که همین امروز بریم واسه تشکیل پرونده.
    حالا امروز وقتی باهاش صحبت میکنم میگه میخوام یه برنامه ای بریزم که امسال هم سفر حج مون رو بریم، هم بچه داشته باشیم؛ خیالت راحت!
    من به برنامه ریزی هاش ایمان دارم؛ اما وقتی امروز مجددا باهاش حرف زدم راجع به برنامه اش؛ بهم میگه: میخوام برج 6 بریم نوبت بگیریم، بعدش برج 8 توی اولین کاروان بریم مکه، بعدش که اومدیم بلافاصله نوبت مون میشه و میتونیم واسه عمل میکرو اقدام کنیم.
    اما من عصبانی شدم که مکه یه سفره؛ که ما همیشه میتونیم بریم. اما من میخوام که هر چه زودتر مادر شم. میگه: نه! تو الان که مکه نمی ری، میگی هوای اونجا گرمه! بعدش باردار بشی اگر بهت استراحت مطلق بده؛ دیگه نمی تونیم بریم. بعدشم که هی میخوای بگی، بچه کوچیکه و نمیشه و از این حرفها، دیگه اصلا نمی تونیم بریم.
    اما بچه ها؛ من خیلی دوست دارم همین امروز بریم پرونده تشکیل بدیم. بعدش، شوهرم قرارداد کار جدیدش رو ان شاء الله می بنده. اون وقت من آزمایشاتم رو شروع میکنم، شاید خدا خواست و زودتر نوبت مون شد و من تا آخر شهریور باردار شدم و حس مادرشدن رو تجربه کردم.
    اون وقت اصلا شاید دکتر اجازه داد وقتی 4 یا 5 ماهم بود برم مکه؛ اگر نه، خوب؛ بعد از به دنیا اومدن بچه ام میریم.
    به نظرتون من چیکار کنم؟
    آیا من دارم احساساتی تصمیم میگیرم؟ باید به برنامه ریزی همسرم تکیه کنم و حالا که 2 سال صبر کردم، چند ماه هم صبر کنم؟ یا باید دنبال راهی باشم که همسرم رو متقاعد کنم واسه اینکه هر چه زودتر بریم و تشکیل پرونده بدیم و زمان رو از دست ندیم؟
    چه چیز دیگه هم هست؛ اون قدر اطرافیان، ازم پرسیدن که پس کی و چرا و چه جوریه و این اواخرم؛ مامانم؛ چون میدونه که وضعیت مون چه جوریه؛ بخاطر حرفهای اطرافیان؛ سر بچه دار شدن ما؛ حتی تا آنژیو گرافی هم رفت.
    خوب؛ اون قدر که دیگران حساس شدن، بخدا، من و شوهرم حساسیت نداشتیم روی این موضوع، خیلی راحت داریم با هم زندگی مون رو میکنیم؛ اما انگار از روزی که آقای دکتر یه راه 99 درصدی رو جلو پامون گذاشته، من خیلی احساساتی شدم.
    ما نمی تونیم تصمیم بگیریم، میخوام یه مقدار راه رو برامون روشن تر کنید.

    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.

    ویرایش توسط del : چهارشنبه 28 خرداد 93 در ساعت 10:48

  2. 5 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), paiize (چهارشنبه 28 خرداد 93), مامان فربد (چهارشنبه 28 خرداد 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 خرداد 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 28 خرداد 93)

  3. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام دل عزیز،

    من اگر جای شما بودم که بعد از مدتی درمان و همینطور هزینه ای که گفتید، باردار می شدم،
    هیچوقت دوران بارداری ریسک نمی کردم که سفر مگه برم، چه در یک ماهگی و چه در نه ماهگی.

    آب و هوای متفاوت، مراسم حج، پرواز طولانی، احتمال بالای بیماری بخاطر جمعیت و .... ، ممکنه تلاش دو ساله را به باد بده.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 28 خرداد 93), khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), mahasty (چهارشنبه 28 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), نازنین2010 (شنبه 31 خرداد 93), مامان فربد (چهارشنبه 28 خرداد 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 28 خرداد 93), صبا_2009 (پنجشنبه 29 خرداد 93)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,380 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.

    درکارخیرحاجت هیچ استخاره نیست.هر دوکارخیره.من پیشنهادمیکنم راهی روبرو که دراون صبروطمأنینه هست درسته مدت زیادیه منتظراین اتفاق هستی.

    دکترت گفته رضایت شوهرت هم باشه.به نظرم اگه ازنظر دکترت مانعی نیست سفرحج روبروبعد اقدام به بارداری کن.چون بنظرمیرسه الان خودت هم مقداری عجول واحساسی شدی.نکته روانیش هم اینه اطمینان قلبی تو وشوهرت بعدازاین سفر بیشترمیشه.

    دوره ی چهارماهه انتظار تشکیل پرونده با بخشی از دوره انتظار سفر حج ادغام میشه و نهایتا سه ماه بارداری به تاخیر میفته

    تغذیه ی این مدت هم بایداصلاح بشه چون اگرناباروری ازطرف شوهرت بوده اصلاح تغذیه اوبسیارمهم وتأثیرگزاره بخصوص اگرقبلاباشگاه رفته وداروهایی مصرف کرده.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  6. 8 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 28 خرداد 93), khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), S.H.I.D.E.H (چهارشنبه 28 خرداد 93), مامان فربد (چهارشنبه 28 خرداد 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 28 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 28 خرداد 93), صبا_2009 (پنجشنبه 29 خرداد 93)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    پس به نظر شما، من طبق برنامه ی همسرم پیش برم و بپذیرم این اولویت بندی رو و صبور باشم؟
    یعنی صبر میکنم تا قرارداد کاریش رو ببنده، ماه رمضان رو میگذرونیم ان شاء الله!
    بعدش میریم واسه تشکیل پرونده و منتظر میشم. (اینجا راستش یه کم تناقض داره صحبت های پرسنل مرکز و من رو یه کم ترسونده. دیروز به همسرم گفتند 4 ماه طول میکشه واسه نوبت تون، اون وقت امروز که خودم زنگ زدم، بهم گفتند به محض تشکیل پرونده، آزمایشاتتون شروع میشه، که طول دوره ی درمان برای میکرو از زمانی که داروها شروع میشه تا انجام عمل یک ماه و نیم طول میکشه؛ باید از این زمان مطمئن شم.)
    اون وقت تا نوبت مون برسه، توی آبان میریم با اولین کاروان ان شاءالله سفر حج و بعد از برگشت، خدا بخواد برای بارداری اقدام میکنیم.
    ----------
    میدونید راستش حرف زدنش واسم راحته، اما انتظار برای سپری شدن این تایم، خیلی عذاب آوره، این 2 سال واسم اصلا سخت نگذشته، برنامه های خودم رو داشتم و دارم. اصلا واسم چیز سختی نبود و بهش فکر نمی کردم، همیشه خوشحال بودم که زندگیم داره میگذره و به رحمت و حکمت خداوند اعتقاد داشتم و راحت باهاش کنار اومده بودم.
    اما از روزی که دکتر (دکتر همسرم هست) بهمون امیدواری داده، انگار بی قرار شدم واسه به دست آوردن چیزی که میخواد یه فصل جدیدی از زندگی رو بهمون نشون بده.
    باید آروم تر باشم و خودم رو کنترل کنم.
    از لحاظ تغذیه هم آقا امین، خیالتون راحت، همسرم اهل باشگاه رفتن نیست، اما این اواخر مراقب تغذیه اش هستم.
    ممنونم از دوستان خوبم.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  8. 3 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    ammin (چهارشنبه 28 خرداد 93), khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93)

  9. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,380 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بیش از۴۰یا۵۰درصدبارداری بدون نتیجه توی سه ماهه اول بارداری اتفاق میفته ویکی از دلایل مهمش استرس هست. حالامطمئن هستی که بی تابی الانت دوره بارداری تبدیل به استرس نمیشه.خودت هم باید شجاع وقوی ومحکم باشی.این قوی بودن رو در ردسفر وبارداری سریع میبینی یادر رفتن وبعدش بارداری؟


    بنابراین به نظرم چهارمعیاربرای انتخاب نوع تصمیم هست

    ۱_رضایت شوهر وتوافق دوطرفه

    ۲_عدم ممانعت پزشکی ۳

    _آرامش ونبود استرس

    ۴_داشتن وقت وزمان وهزینه برای آزمایشات وتغذیه(اونم زمان براساس منطق نه احساس)یعنی وقتی سفر حج بدون نگاه احساسی مزاحم معیارچهارم نیست.


    بنابراین اگر مثلاجلو انداختن بارداری باعث ایجاد استرس و هیجان میشه پس سفر حج عاقلانه ترهست.یا اگر شوهرت با تأخیرسفر حج همیشه قراره شک وتردیدی درونش باشه اینم صلاح نیست.


    ولی اگرسفر حج واقعاو منطقا هزینه ی بارداری رومیگیره و هیچ محاسبه ای بعدش برای بارداری نیست اونوقت(بنظرم) بایدبارداری روانتخاب کرد..


    ولی نهایتا اگرسفرحج مزاحم هزینه وکل مسأله بارداری نیست چه بهتراول سفرحج بریدبعدش بارداری.در آرامشتون بسیار موثره وشک وتردیدی براتون نمیماند.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  10. 4 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 29 خرداد 93), khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), mahasty (چهارشنبه 28 خرداد 93), آویژه (شنبه 31 خرداد 93)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    ممنونم از شما آقا امین! اما
    اجازه میخوام یه مقدار روی گزینه هاتون دقیقتر فکر کنم و بعد نتیجه رو براتون بفرستم.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  12. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    ammin (جمعه 30 خرداد 93)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام دل عزیز

    به نظر من که به تصمیم گیری همسرت احترام بگذار و در این مدت بیشتر در مورد میکرو تحقیق کن. انجام میکرو به معنی بارداری قطعی شما نیست، پس باید زمانی این عمل رو انجام بدین که آمادگی پذیرش هر گونه شرایط رو هم خودتون و هم همسرتون داشته باشید. ممکنه های هزینه های اضافه تری برای انجام آزمایشات بیشتر لازم باشه، ممکنه با یک بار میکرو جواب نگیرید و ... به همین دلیل من بهتون توصیه میکنم اول از نظر معنوی خودتون رو قوی کنید، بعد از نظر مالی و اطلاعاتی و روحیه ای (شما و همسرتون) بعد اقدام کنید. که تا همه ی اینها محقق بشه ان شالله سفر حجتون رو هم رفتین.

  14. 5 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 30 خرداد 93), del (پنجشنبه 29 خرداد 93), khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), آویژه (شنبه 31 خرداد 93)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو del

    ایشالله قسمت شما همب شه و طعم شیرین مادر شدن را شما و پدر شدن را شوهرتان بچشید.
    خیلی حس خوب و شیرینه خیلی لذتبخشه وقتی برای اولین بار بچتو میبینی(البته من یکی اونموقع داشتم ماکارونی غذای بیمارستان رو جای همسرم میخوردم) بیخیال بیخال بودم خداوکیلی

    حسش خیلی خوبه و دلنشینه.ایشالله هم قسمت شما هم قسمت یکی از آشناهمون بشه

    مکه رو میشه بعدا رفت خونه رو میشه بعدا خرید ماشینم میشه خرید خیلی کارا میشه بعدا کرد ولی دیدن یه لحظه لبخند بچت میارزه به همه دنیا نمیشه با هیچی عوضش کرد با هیچی واقعا هیچی وجود نداره توی دنیا که اینقدر باارزش باشه.

    تلاشتونو کنین آرامش خودتانم را هم حفظ کنید امیدواریتم حفظ کن ایشالله قسمت بشه ماهم قابل باشیم دعا میکنیم قسمت شما هم میشه ایشالله
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  16. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    del (شنبه 31 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93)

  17. #9
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    دوستان خوبم، ممنون از شما و همفکریهاتون.
    به همسرم گفتم که توی سایت از شما کمک خواستم و نظرات همسرم رو هم مطرح کردم. بهم گفت: خوب، بچه ها چه پیشنهادهایی بهت دادن؟
    پاسخ هایی که واسم فرستاده بودید رو براش نوشتم و ازم خواست تا بخونه. و همین طور طبق گفته های صبای عزیز، یه تحقیقی انجام دادم راجع به میزان موفقیت و عدم موفقیت آمیز بودن میکرو و اتفاق هایی که ممکنه بیفته و همه ی اینها رو هم در اختیار همسرم قرار دادم و باهاش در میون گذاشتم.
    وقتی یه بار دیگه تصمیم گرفتیم که راجع به این موضوع صحبت کنیم، در نهایت

    تصمیممون این شد که ماه مبارک رو صبر کنیم و بلافاصله بعد از عید فطر ان شاءالله برای تشکیل پرونده و شروع دوره ی درمان و مصرف داروها اقدام کنیم.
    همسرم خیلی خیلی امیدواره و داره نهایت تلاشش رو میکنه که من آرامش داشته باشم و خودش هم از میزان استرسش به شدت کم شده و خیلی خوشحاله!
    در مورد مکه هم وقتی من بهش گفتم که جمع بندی هزینه های درمان و سفر حج با هم میتونه یه مقدار واسمون سنگین بشه و باعث بشه اون جوری که دلمون میخواد نتونیم از هر دوی این اتفاق ها لذت کافی رو ببریم؛ با کمال میل پذیرفت که موضوع بچه رو اولویت قرار بدیم و قرار شد ان شاءالله سال آینده وقتی فرزندمون به دنیا اومد و یه مقداری که بزرگ تر شد؛ با خیال آسوده تری واسه این سفر برنامه بریزیم.
    -----------
    دوستان گلم، ممنون از نظرات ارزشمندتون.
    فکر میکنم بهتره، فرشته ی عزیزم، این تاپیک رو جزو به نتیجه رسیده ها اعلام کنن.
    این گلها واسه تمام بچه هایی که با خلوص نیت و قلبی پاک سعی میکنند گره ای از مشکلات دیگران رو باز کنند
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  18. 4 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 31 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), مسافر زمان (شنبه 31 خرداد 93), صبا_2009 (شنبه 31 خرداد 93)

  19. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با اجازه اطلاع دادم قفل کنن تایپیک رو در به نتیجه رسیده ها ثبت شد

    ایشالله خبرای خوش بانو
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  20. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    del (شنبه 31 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), مسافر زمان (شنبه 31 خرداد 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.