به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    34
    Array

    طلاق عاطفی و سردی روابط، رنجش خیلی عمیق از همسرم

    سلام
    در طی 7-8 سال گذشته رفتارهای همسرم به شدت منو آزار داده به طریقه های گوناگون، و در نهایت به مشکلات خیلی شدیدی برخوردیم( بدهکاری میلیاردی و زندان افتادنش در دوران بارداری من و ....) بطوری که تصمیم قاطعع به طلاق داشتم. الان میگه من تمام این 7-8 سال خواب بودم و اون مدت که زندان بودم قدر تو و زندگی رو فهمیدم حالا میخوام جبران کنم. اما من خیلی شدید ازش رنجیدم و به اصطلاح دلم دیگه باهاش صاف نمیشه. در ضمن طلاق عاطفی هم قطعا اتفاق افتاده بینمون توی این 7-8 سال. تستهای مختلفی زدم و نتیجه همین بوده.
    گاهی میخوام ببخشمش به خاطر گذشته اما از ته دل نمیتونم .نمیدونم چرا؟ شاید چون این چند سال منو فریب میداده و الان مطلقا اعتماد بهش ندارم، احساس میکنم تکرار مکررات خواهد شد در اینده.
    به نظرتون چی کاری میتنونم بکنم؟ خیلی عمیق رفتاراهای گذشته همسرم روم تاثیر گذاشته.اعصابم خیلی ساییده شده

  2. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    مامان فربد (شنبه 14 تیر 93)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    192
    Array
    سلام
    اینکه الان پشیمون شده میتونه یه نقطه ی عطفی توی زندگی شما باشه باید از این فرصت به درستی بهره ببرید،منتها نه باید با هیجان زدگی سریع ببخشیدش نه اینکه کلا ازش قطع امید کرده باشید و نپذیریدش.به نظر من سر تمام مسائل گذشته (که توی تاپیکهاتون هم اشاره کرده بودید) باهاش صحبت کنید و تمام توقعات و انتظاراتتون رو از ایشون به عنوان "همسر" باهاش مطرح کنید. اگه کوتاهی هاش رو پذیرفت و قبول کرد که راه حل هایی رو که با همدیگه بهشون میرسید اجرا کنه اون وقت یه فرصت سه ماهه یا شش ماهه بهش بدید و باهاش زندگی کنید . انشاء الله که تغییر نگرش و رفتارهاش بعد از این مدت بهتون ثابت میشه.اگر هم نشد ،نهایتا میرسید به همین جایی که الان هستید،و بعد در مورد جدایی میتونید تصمیم بگیرید ولی به نظر من ارزش امتحان کردنش رو با رعایت مواردی که اشاره کردم ،داره.
    پیروز باشید

  4. 3 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 24 خرداد 93), فرخ رو (شنبه 24 خرداد 93), مامان فربد (شنبه 14 تیر 93)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط m.reza91 نمایش پست ها
    سلام
    اینکه الان پشیمون شده میتونه یه نقطه ی عطفی توی زندگی شما باشه باید از این فرصت به درستی بهره ببرید،منتها نه باید با هیجان زدگی سریع ببخشیدش نه اینکه کلا ازش قطع امید کرده باشید و نپذیریدش.به نظر من سر تمام مسائل گذشته (که توی تاپیکهاتون هم اشاره کرده بودید) باهاش صحبت کنید و تمام توقعات و انتظاراتتون رو از ایشون به عنوان "همسر" باهاش مطرح کنید. اگه کوتاهی هاش رو پذیرفت و قبول کرد که راه حل هایی رو که با همدیگه بهشون میرسید اجرا کنه اون وقت یه فرصت سه ماهه یا شش ماهه بهش بدید و باهاش زندگی کنید . انشاء الله که تغییر نگرش و رفتارهاش بعد از این مدت بهتون ثابت میشه.اگر هم نشد ،نهایتا میرسید به همین جایی که الان هستید،و بعد در مورد جدایی میتونید تصمیم بگیرید ولی به نظر من ارزش امتحان کردنش رو با رعایت مواردی که اشاره کردم ،داره.
    پیروز باشید
    ممنونم از راهنمایی خوبتون
    توی این چند سال خیلی خیلی زیاد با ملایمت با همسرم حرف زدم و اونم اغلب میگفته اره اره تو داری درست میگی و حق با تو هست. و از فرداش قرار بوده همه چیز خوب و خوش و خرم باشه. اما بعدش میفهمیدم پنهونکی داشته همون راهی که خودش درست میدونسته رو میرفته. و به خاطر همینه که اون مشکلات حاد آخرش بوجود اومد.در واقع با زبونش همیشه منو فریب میداده و سر زندگی نگه میداشته و مهلت میخواسته برای اصلاح ولی در عمل حداقل 10 بار ثابت کرده که آش همونه و کاسه همون بعد از یه مدت. به خاطر همین مهلت طلبیدنهای اون و مهلت دادنای من هست که الان دیگه وارد سال 8 ام ازدواج شدیم.
    الانم رفتاراش نمیگم اصلا عوض نشده ولی همش میترسم در حال فریب دادنم باشه واقعا به بدترین شکل ممکن از اعتماد من سو استفاده کرده ( یعنی کل انسانهای روی این کرذه زمین رو میتونه با زبونش خام کنه ،)چون خطر رفتن منو کاملا با تمام وجود حس کرده چرا که با این مصیبتی که به بار اومده شاید کمتر کسی بمونه سر یه همچین زندگی ای.
    از کجا باید بفهمم این رفتارا واقعا اصلاح شده و واقعا قصد واقعی داره و اینا برای نگه داشتن من نیست؟
    انقد از اعتمادم سو استفاده کرده که گاهی به خودم میگم توبه گرگ مرگه ، دیگه نذار باهات بازی کنه بسه هر چی بهش فرصت دادی.حتی اگه عوضم که بشه با این شرایط اقتصادی افتضاح چطوری میخوای ادامه بدی؟
    ویرایش توسط فرخ رو : شنبه 24 خرداد 93 در ساعت 16:43

  6. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    m.reza91 (شنبه 24 خرداد 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    192
    Array
    سوال سختیه!،ولی بذارید یه جور دیگه بهش نگاه کنیم ، اینکه میخواد شما رو نگه داره حداقل نشونه اش اینه که براش مهم هستید. ولی شما میتونید به ایشون بگید وقتی کسی ادعای دوست داشتن کس دیگه ای رو میکنه نباید با فریب و نیرنگ او رو اذیت کنه.
    من معتقد به یه مساله ای هستم و اون اینکه وقتی کسی با رفتارش یا عملش موجب آسیب( هر نوعش : مالی ،روحی،جسمی و...) دیگری میشه باید اون رو جبران کنه ؛ حالا تویه زندگی مشترک هم همین طوره؛ منتها وقتی یکی از طرفین هر بار طرف خطا کار رو بدون اینکه اون فرد چیزی رو جبران کرده باشه ،میبخشه؛ این رفتار تبدیل به عادت میشه . متاسفانه غالبا طرف بخشنده ، خانم ها هستند. و این روند تا جایی ادامه پیدا میکنه که دیگه "کارد به استخوان" برسه.
    نمیشه دقیقا به میل باطنی ایشون پی برد ولی نحوه ی برخورد شما این بار باید خیلی فرق بکنه ، یعنی صرفا با یه ببخشید ،نبخشید ؛ بلکه اقدام ملموس و رفتار عملی بخواید و جدیت هم داشته باشید مشخص کنید که چه رفتارهایی رو که قبلا میکرده نباید بکنه و بالعکس. . ایشون رو متوجه کنید که همون طور که دفعات قبلی متوجه خطاها و اقدامات پنهانیش شدید ، این بار هم میتونید بفهمید ؛با این تفاوت که این بار راه بازگشتی براش در نظر نمی گیرید همین طور بگید که فرصت این بار به خاطر لفاظی و فن بیان ایشون نیست.خلاصه سر تمام دلخوری ها و کم و کاستی ها و بی اعتمادی ها به نتیجه برسید چیزی رو از قلم نندازید(نیاندازید)،بعد اتمام حجت کنید و در نهایت آخرین فرصت رو برای جبران بدید.تنها راه فهمیدن حسن نیت ایشون و به دست آوردن اعتماد شما ؛دادن زمان هست. مثبت فکر کنید، شاید خواسته تغییر کنه.
    خواسته هاتون رو مطرح کنید اینها حقوق شماست.
    هیچ وقت (حالا نه هیچ وقت، ولی اکثر مواقع) اشتباهات شوهرتون رو راحت نبخشید چون بابت ظلمی که بهتون کرده دارید ازش تشکرمیکنید و ارزشتون رو هم از دیدش پایین میارید.
    این آخرین پست امروزم بود. امیدوارم مفید بوده باشه.

  8. 4 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), فرخ رو (شنبه 24 خرداد 93), واحد (شنبه 24 خرداد 93), مامان فربد (شنبه 14 تیر 93)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط m.reza91 نمایش پست ها
    سوال سختیه!،ولی بذارید یه جور دیگه بهش نگاه کنیم ، اینکه میخواد شما رو نگه داره حداقل نشونه اش اینه که براش مهم هستید. ولی شما میتونید به ایشون بگید وقتی کسی ادعای دوست داشتن کس دیگه ای رو میکنه نباید با فریب و نیرنگ او رو اذیت کنه.
    من معتقد به یه مساله ای هستم و اون اینکه وقتی کسی با رفتارش یا عملش موجب آسیب( هر نوعش : مالی ،روحی،جسمی و...) دیگری میشه باید اون رو جبران کنه ؛ حالا تویه زندگی مشترک هم همین طوره؛ منتها وقتی یکی از طرفین هر بار طرف خطا کار رو بدون اینکه اون فرد چیزی رو جبران کرده باشه ،میبخشه؛ این رفتار تبدیل به عادت میشه . متاسفانه غالبا طرف بخشنده ، خانم ها هستند. و این روند تا جایی ادامه پیدا میکنه که دیگه "کارد به استخوان" برسه.
    نمیشه دقیقا به میل باطنی ایشون پی برد ولی نحوه ی برخورد شما این بار باید خیلی فرق بکنه ، یعنی صرفا با یه ببخشید ،نبخشید ؛ بلکه اقدام ملموس و رفتار عملی بخواید و جدیت هم داشته باشید مشخص کنید که چه رفتارهایی رو که قبلا میکرده نباید بکنه و بالعکس. . ایشون رو متوجه کنید که همون طور که دفعات قبلی متوجه خطاها و اقدامات پنهانیش شدید ، این بار هم میتونید بفهمید ؛با این تفاوت که این بار راه بازگشتی براش در نظر نمی گیرید همین طور بگید که فرصت این بار به خاطر لفاظی و فن بیان ایشون نیست.خلاصه سر تمام دلخوری ها و کم و کاستی ها و بی اعتمادی ها به نتیجه برسید چیزی رو از قلم نندازید(نیاندازید)،بعد اتمام حجت کنید و در نهایت آخرین فرصت رو برای جبران بدید.تنها راه فهمیدن حسن نیت ایشون و به دست آوردن اعتماد شما ؛دادن زمان هست. مثبت فکر کنید، شاید خواسته تغییر کنه.
    خواسته هاتون رو مطرح کنید اینها حقوق شماست.
    هیچ وقت (حالا نه هیچ وقت، ولی اکثر مواقع) اشتباهات شوهرتون رو راحت نبخشید چون بابت ظلمی که بهتون کرده دارید ازش تشکرمیکنید و ارزشتون رو هم از دیدش پایین میارید.
    این آخرین پست امروزم بود. امیدوارم مفید بوده باشه.
    پاسختون مفید بود ممنونم؛ اما چه جبرانی رو در نظر بگیرم الان که شدنی باشه؟ مالی که الان داغووووووووووون هست اوضاع!!!!
    ووقت گذاشتن و توجه هم فقط تا یه حدی میشه چون شوهرم برای جبران بدهیا و رد کردنشون از صبح میره سر کار تا شب 9 میا خوونه. اونم به سریال دیدن و شام خوردن و فیس بوک چک کردن و تو اینترنت گشتن میگذره. میمونه ربع ساعت قبل از خواب سرمو نوازش کنه و مثل قبل تا 1-2 بیدار نباشه تنهایی پای فیلم و بیاد با هم بخوابیم؛ یعنی داره جبران میکنه!!!!!
    با این اوصاف بابت اشتباهات گذشته چه نوع جبران کردنی رو طلب کنم؟
    در ضمن اون چیزی که خیلیییی منو میترسونه اینه که من از صبح تا شب تو اینترت در حال گشتن به دنبال راه حل برای مشکلاتمون هستم (توی انجمن عمومی و آزاد اینجا و یه سایت دیگه وقت مشاوره تلفنی گشتم و هزار تا مقاله خوندم تا مشکلات خودمو حل کنم ) بعد وسط این اوضاع قاراش میش شوهر من از اینترنت قسمت قبلی سریال ستایشو که هفته قبل دیر رسید خونه ندید رو دانلود میکنه میبینه... یعنی کلا مررررسی همکاری!!!!!
    در واقع منظورم از مثال فوق اینه که نشون میده قصد واقعی بر جبران گذشته نداره وگرنه تو اینترنت به جای سریال ستایش دنبال راه حل مشکل عاطفیمون و روابطمون میگشت
    ویرایش توسط فرخ رو : شنبه 24 خرداد 93 در ساعت 17:57

  10. 2 کاربر از پست مفید فرخ رو تشکرکرده اند .

    m.reza91 (شنبه 24 خرداد 93), مامان فربد (شنبه 14 تیر 93)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام مجدد به دوستان
    داشتم تاپیک جزیی ترین و کم هزینه ترین کارهایی که باعث بهبود روابط میشه رو میخوندم انقدر گاهی وقتا شوق زندگی دلمو پر میکنه که خدا میدونه یادم افتاد به سوراپرایزایی که برای همسرم میکردم، یادم افتاد به ایده هایی که اومد و می اومد تو ذهنم برای عشق و علاقه بیان کردن و ....
    هزارران هزار بار پر میشم از انرژی تازه چون همسرم رو دوستن دارم ولی متاسفانه ب طرفه العینی همه رو پودر میکنه
    خسته شدم از حماقت خودم از عشق من که به وضوح از عشق اون به من خیلی بیشتره، گاهی خودمو لعنت میفرستم که چرا عاشقم که این همه بلا سرم بیاد، گاهی فکر میکنم عاشقی واقعا یه مریضیه، باب سو استفاده طرف مقابل رو باز میکنه ، گاهی (نمیگم همه ادمها) همین که طرف مقابل میفهمه عاشقشی بجای قدر دونستن خودشو با هزار تا عیب میگه همینجور که هستم منو بخواه بدون اینکه حاضر باشه یه قدم مثبت برداره یه قدم هم اون بیاد جلو.
    گاهی از خودم بدم میاد.
    چرا نمیفهمه من با چنگ و دندون دلم میخواد زندگی کنم، دوست ندارم طلاق بگیرم، چزا هیچ تلاش عملی نمیکنه چرا نمیفهمه من با کوچکترین بهونه ای میشینم سر زندگیم.
    از دست خودم خسته شدم،
    خیلی دلم گرفته...خیلییییییییییی

  12. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.