به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من افسرده ام؟

    من افسردم.خیلی.این چند روز حالم بدترشده.
    حدوددوساله که بی انگیزه شدم ولی انقدر جدی نبود وحس میکنم این مدت حالم بدتر شده.

    همش حس میکنم خستم ودوست دارم بخوابم ولی وقتی میرم تو رختخواب خوابم میپره وفکروخیال میکنم بعد نمیفهمم چطورخوابم بردوهرچقدربخوابم بازم کمه.(درباره خیال بافی بگم من شایدبیشتر ازنصف روز وتو رویاهامم وآخرشب هام حدود2ساعت یابیشترقبل خواب تو رویام.داستان های عشقی یا آیندم وفکر وخیالات مختلف.البته تاپارسال بیشتر درباره مسایل جنسی بود ولی ازوقتی نمازمیخونم دیگه انحراف جنسی ندارم وبیشتر نگران خودم وآیندم شدم)

    نمیتونم رو درسام تمرکزکنم ومدام حواسم پرت میشه

    حوصله هیچکس وندارم.حوصله خواهر وبرادر کوچیکم وندارم.حوصله دانشگاه واجتماع وندارم.حوصله ی آهنگ گوش دادن وندارم و شای200تاآهنگ ودرعرض نیم ساعت گوش بدم(چون فقط یکم ازشون وگوش میدم ویادم نمیادامسال آهنگی روکامل گوش داده باشم) حوصله ی خواندن مطالب طولانی روندارم مثا از1صفحه از کتاب شاید2خطش وبخونم ومفهوم اون وبفهمم.بیشترسرفصلا رومیخونم.مقالات روانشناسی رو خواستم بخونم برای درمان افسردگی که بااینکه خیلی دوسداشتم ولی حوصله نداشتم.
    ازشلوغی اتاق ونامرتبی تخت وقفسه کتابام بیزارم ولی حوصله ی مرتب کردن وندارم و وقتی مرتب میکنم بازم راضی نیستم.
    وسواس فکری دارم.مدام جلوآینم وبه صورتم نگاه میکنم یابه دستام وانگشتام که زخم نباشن.
    قبلا تااتفاق کوچیکی میفتادگریه میکردم ولی الان اصلا گریم نمیاد.حتی باجدایی از دوست پسرم بعد7سال هیچ حس خاصی بهم دست نداد.
    همه ی خوشیا برام موقتی شده.حتی خوشی اومدن خواسگارجدیدم که توپستای قبل نوشتم.
    طبیعت آرومم میکنه ولی موقت.
    حدود3کیلو وزن کم کردم وهوس هیچ غذایی روندارم(وقتی بوی غذامیپیچه دلم ضعف میره ولی وقتی میرم سرسفره هیچ اشتهایی ندارم)
    کلا آدم کم حرف ودیرجوشی هستم.
    تاپارسال حس شهوت فوق العاده ای داشتم وحتی ازسمت دوست پسرم هم متهم شدم خیلی وقت ها ولی الان هیچ حسی ندارم.
    عذاب وجدان دارم واسه ازدواج
    به مردن زیاد فکرمیکنم و دوسدارم تجربش کنم ولی تاحالا بخودم صدمه ای نزدم.
    دلم هیچی نمیخواد.هیچی خوشحالم نمیکنه.
    حوصله نوشتنم ندارم ودست خطم خیلی بدشده.من عاشق نقاشی وشعر وخوشنویسی بودم وکارمم تواین زمینه خوب بود ولی همه ی نقاشیام ویروزاز دیواراتاق کندم وپاره کردم(بیدلیل) وهمه ی شعرهامم ریختم دور.حالانه شعرمیگم نه میخونم.همه ی کارام نصفه نیمه شده.کلاس کاراته رفتم(تاکمربندقهوه ای رفتم و ولش کردم)اون موقع که ولش کردم اول دبیرستان بودم.تاپیش دانشگاهی مسابقات شطرنج شرکت کردم وکلاس رفتم وهربارمدال آوردم ولی بارآخرکه نفراول تواستان شدم اونم دیگه ادامه ندادم.حدود1سال کلاس طراحی رفتم و ادامه ندادم.عاشق گرافیک بودم ولی دبیرستان ریاضی خوندم والانم حسابداری.دوست پسرمم که بعد7سال ترک کردم.همه ی اطرافیانم من وباهوش میدونن ولی خودم میدونم چقدر هوشم وهدر دادم تو زندگیم.
    پدرم همیشه میگه توخیلی باهوشی واین اثبات شدست ولی ازش استفاده درست نمیکنی.
    خستم .خیلی خیلی ناامید.خانوادم حرف ندارن ویکی ازبهترین مامان باباهای دنیارو دارم.تاحالا نشده چیزمعقولی بخوام وپدرم بهم بگه نه.ازلحاظ مالی هم مشکل خاصی نداریم ودرحدمتوسط روبه بالاییم.همه چی خوبه وجایگاه اجتماعیم خانوادم شرایط ازدواج و... همه خوبه ولی ازلحاظ روحی داغونم ودست خودم نیست.
    هیچی برام مهم نیست.هیچی.
    وقتی کسی باهام حرف میزنه اصلا متوجه حرفاش نیستم یعنی حوصله ی گوش دادن ندارم.حتی حوصله ی جواب پس دادن و دعوا و ورزش و... روهم ندارم. اغلب سفارشات خرید ویادم میره و رودستم همیشه کارای مهم ویادداشت میکنم باخودکار.

    تست روانشناسی هم توسایت همدردی دادم که امتیازم بین16 تا39 شد وافسردگی شدید تشخیص دادهم توسایت دیگه ای آزمون افسردگی بک بودکه 41شد امتیازم وگفت هرچه زودتر به مشاور مراجعه کن ولی نمیتونم برم پیش مشاور چون بایدبه خانوادم توضیح بدم کجامیرم ونمیتونم دروغ بگم بهشون.نمیتونم راستشم بگم ونگرانشون کنم.
    بنظرتون من باید چکارکنم؟ دوسدارم بانشاط باشم ولی........

  2. کاربر روبرو از پست مفید nasr تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    عزیزم اگه فکر می کنی افسرده ای و داره روی زندگی عادیت اثر می ذاره برو روانپزشک. اگه تشخیص داد افسرده ای یا هر مشکلی داری نیاز ببینه دارو می ده نیاز هم نبینه راهنماییت می کنه. البته می تونی هم اول بری پیش مشاور یا روانشناس بعد اگه بهت گفت بری روانپزشک.

    افسردگی کم با ورزش مرتب تغذیه مناسب با دوستای خوب بیرون رفتن تفریحات سالم و این چیزا بهتر میشه. افسردگی متوسط و شدید با دارو که روانپزشک می ده . در کل اینطوریه.

    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : یکشنبه 28 اردیبهشت 93 در ساعت 11:08


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.