همسرم حاضر نیست بیاد خونه مادرم

[perancess]

سلام من بعد 3سال عرسی کردم والان همسرم حاضر نیست بیاد خونه مادرم میگه خودت هروقت خواستی برو ولی من نمیام... دلیلشم اینه که بعد عروسی سر تقسیم خرج عروسی با پدرم به توافق نرسید و پدرم کمتر از مقداری که همسرم میخواست داده بهش و اون حالا میگه پدرت در حقم نامردی کرده و بیشتر خرجو انداخته گردن من...نمیدونم چیکار کنم تا کم کم راضی شه و بیاد... کمکم کنین

[perancess]

چرا کسی کمکم نمیکنه؟ من مشکلمو اینجا مطرح کردم که بهم کمک کنید

[khaleghezey]

درود

ببخشید دیگه دیشب دیروقت بود باید میرفتم منزل برای همین نتوانستمب نویسم.

شما و شوهرتان چند سال دارید

خصوصیات مثبت و منفی خودتان و شوهرتان را بنویسید تا بهتر بتوانیم راهنمایی کنیم.لطفا کامل توضیح بدید مختصر باشه نمیشه درست راهنمایی کرد

و سوم یعنی ایشون توی این 3 سال تا حالا یکمبارم نیومدن خانه مادر شما؟!!!

قول و قرار شما برای عروسی چی بود؟و پدرتان چه کار یانجام دادند که شوهرتان ناراحت شدن؟

[perancess]

من 25 و شوهرم 27 سال سنمونه تو این 3 سال خیلی کم و اصلا دوس نداشت بیاد خونمون یا اخرای نامزدی اصلا شبها نمیموند قرار بود که خرج عروسی نصف نصف بشه که پدرم نصف خرجو بده همسرم نصف خرج دیگه رو چون همسرم مشکلات مالی داره ولی پدرم کمتر از نصف خرجو داد والان همسرم کل بدهکاری داره... و خونمون هم نصفه نیمه ساخته شده... خصوصیات مثبت اینکه تا الان تو هرکدوم مشکلات همسرم کنارش بودم هرکمکی تونستم بهش کردم گاهی رفتار بچه گانه داتم و تو نامزدی مخصوصا اوایل وابستگی شدید به همسرم داشتم ... و اینکه همسرم یه فردیه که کلا اخلاق بچه گانه زیاد داره برام کلی خرج میکنه هرچی بخوام فراهم میکنه ولی بعد منتشو سرم میذاره که اینکارو تو مجردی انجام ندادی یا نداشتی من برات گرفتم و خیلی چیزای دیگه .... خیلی بهم علاقه داره ولی با این کارش تمام کارای خوبشو پیش من از بین میبره و یکی اینکه هرچیزی مورد قبولش نباشه هرکاری کنم هرکسی بیاد براش منطقی براش توضیح بده بازم حرف خودشو میزنه و حرف طرفو قبول نداره و اینکه تو بحث هامون فقط منو مقصر میدونه و فقط انتظار داره من ازش عذربخوام حتی اگه من مقصر نباشم...

[perancess]

اصلا ازینجا راضی نیستم مثلا اینجا رو درست کردید که به من یا امثال من کمک کنید الان 2باره مشکلمو نوشتم ولی هیچ کسی نیومد کمک کنه