به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 تیر 95 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1389-10-16
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    4,680
    سطح
    43
    Points: 4,680, Level: 43
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranOverdriveTagger First Class
    تشکرها
    117

    تشکرشده 94 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اخلاق های بدی که دارم رو چطوری اصلاح کنم ؟

    سلام
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    مدتیه که یه سری اخلاقای بد سراغم اومده ! علاوه بر قدیما که فکرم درگیر یه سری موضوعات میشد الان چند روزه که با بعضی اخلاقیات مسخره هم دارم اطرافیانم رو اذیت میکنم هم خودم اذیت میشم.
    نمیدونم منشاء این حس بد از کجا میتونه باشه.
    براتون چندتا مثال میزنم :
    نه حوصله دارم با یکی حرف بزنم نه حوصله دارم کسی باهام حرف بزنه. جواب بعضی دوستام رو که کلا نمیدم چون حوصله ندارم 10 دیقه یا بیشتر با یکی صحبت کنم.
    دوست و رفیق به کنار.
    رفتارم با پدرم و مادرم و خواهرم خیلی بد شده.
    همیشه بعد از رفتار بدم با پدر و مادرم خیلی ناراحت و پشیمون میشم. اونا خیلی منو درک میکنن خیلی بهم توجه میکنن مخصوصا رابطم با پدرم بسیار مودبانه و محترمانه بوده اما جدیدا وقتی یه کاری ازم میخواد من جواب سربالا بهش میدم و اینو دقیقا حس میکنم که ازم ناراحت شده اما به روی من نمیاره.
    یا مثلا وقتی مامانم باهام حرف میزنه یا بهم میگی همچین کاریو انجام بده اصلا بهش توجه نمیکنم و گاها پیش اومده که صدامو سرش بلند میکنم میگم انقد حرف نزن. اون لحظه داغم ولی بعدش خیلی پشیمون میشم که چرا با مادرم همچین رفتاری داشتم.
    رابطم با دیگران هم بسیار تغییر کرده.
    من ادمی بودم که هیچوقت از جنگ و دعوای خیابونی خوشم نمیومد چون معتقد بودم دعوا انسان متمدن نیست.
    ولی الان دقیقا برعکس شدم ! مثلا دور میدون یا سر چهارراه که شلوغه دوس دارم آینه یه ماشین دیگه بخوره به آینه ماشین تا برم پایین واسه دعوا و کتک کاری !
    مثلا یکی داره تو خیابون رد میشه بهم خیره میشه منم بهش خیره میشم اگر ببینم داره زیاد نگام میکنه برم بهش گیر بدم بگم چه مرگته انقد نگاه میکنی !
    کلا خیلی عصبی شدم.
    با مردم دعوام میاد.
    وقتی با خواهرم میرم بیرون همش حواسم تو ماشینای کناری هست که اگر خواهرمو نگاه کردن بهشون یه گیری بدم !
    من قبلا اینجوری نبودم
    الان منتظرم یه جرقه بخوره که با مردم دعوا کنم
    اخلاقم واقعا بد شده
    عصبی شدم دست خودمم نیست
    یه کاری میکنم اون لحظه از انجام دادنش لذت میبرم ولی بعدش پشیمون میشم.
    بد دهن هم شدم نمیدونم چرا.
    جای بعضی حرفا تو جمع خونوادگی نیست ولی متاسفانه مدتیه که رعایت نمیکنم هرچی به دهنم میاد میگم وقتیم مامانم بهم اعتراض میکنه میگه بی ادبی نکن متاسفانه جواب اونم بصورت ناخوشایند میدم.
    خیلی بد شده اخلاقم چطوری اصلاحش کنم ؟ چیکار باید بکنم ؟
    حس میکنم یه نیروی درونی داره منو به انجام این کارا تشویق میکنم که هرجوری میخوام روش سرپوش بذارم نمیشه

  2. کاربر روبرو از پست مفید AMIN 1994 تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (شنبه 30 فروردین 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط AMIN 1994 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    مدتیه که یه سری اخلاقای بد سراغم اومده ! علاوه بر قدیما که فکرم درگیر یه سری موضوعات میشد الان چند روزه که با بعضی اخلاقیات مسخره هم دارم اطرافیانم رو اذیت میکنم هم خودم اذیت میشم.
    نمیدونم منشاء این حس بد از کجا میتونه باشه.
    براتون چندتا مثال میزنم :
    نه حوصله دارم با یکی حرف بزنم نه حوصله دارم کسی باهام حرف بزنه. جواب بعضی دوستام رو که کلا نمیدم چون حوصله ندارم 10 دیقه یا بیشتر با یکی صحبت کنم.
    دوست و رفیق به کنار.
    رفتارم با پدرم و مادرم و خواهرم خیلی بد شده.
    همیشه بعد از رفتار بدم با پدر و مادرم خیلی ناراحت و پشیمون میشم. اونا خیلی منو درک میکنن خیلی بهم توجه میکنن مخصوصا رابطم با پدرم بسیار مودبانه و محترمانه بوده اما جدیدا وقتی یه کاری ازم میخواد من جواب سربالا بهش میدم و اینو دقیقا حس میکنم که ازم ناراحت شده اما به روی من نمیاره.
    یا مثلا وقتی مامانم باهام حرف میزنه یا بهم میگی همچین کاریو انجام بده اصلا بهش توجه نمیکنم و گاها پیش اومده که صدامو سرش بلند میکنم میگم انقد حرف نزن. اون لحظه داغم ولی بعدش خیلی پشیمون میشم که چرا با مادرم همچین رفتاری داشتم.
    رابطم با دیگران هم بسیار تغییر کرده.
    من ادمی بودم که هیچوقت از جنگ و دعوای خیابونی خوشم نمیومد چون معتقد بودم دعوا انسان متمدن نیست.
    ولی الان دقیقا برعکس شدم ! مثلا دور میدون یا سر چهارراه که شلوغه دوس دارم آینه یه ماشین دیگه بخوره به آینه ماشین تا برم پایین واسه دعوا و کتک کاری !
    مثلا یکی داره تو خیابون رد میشه بهم خیره میشه منم بهش خیره میشم اگر ببینم داره زیاد نگام میکنه برم بهش گیر بدم بگم چه مرگته انقد نگاه میکنی !
    کلا خیلی عصبی شدم.
    با مردم دعوام میاد.
    وقتی با خواهرم میرم بیرون همش حواسم تو ماشینای کناری هست که اگر خواهرمو نگاه کردن بهشون یه گیری بدم !
    من قبلا اینجوری نبودم
    الان منتظرم یه جرقه بخوره که با مردم دعوا کنم
    اخلاقم واقعا بد شده
    عصبی شدم دست خودمم نیست
    یه کاری میکنم اون لحظه از انجام دادنش لذت میبرم ولی بعدش پشیمون میشم.
    بد دهن هم شدم نمیدونم چرا.
    جای بعضی حرفا تو جمع خونوادگی نیست ولی متاسفانه مدتیه که رعایت نمیکنم هرچی به دهنم میاد میگم وقتیم مامانم بهم اعتراض میکنه میگه بی ادبی نکن متاسفانه جواب اونم بصورت ناخوشایند میدم.
    خیلی بد شده اخلاقم چطوری اصلاحش کنم ؟ چیکار باید بکنم ؟
    حس میکنم یه نیروی درونی داره منو به انجام این کارا تشویق میکنم که هرجوری میخوام روش سرپوش بذارم نمیشه
    سلام اقا امین

    ابتدا اینکه تا این حرکت به صورت عادت نشده ترکش کن چون ترک کردن عادت خیلی سخته

    و اما بعد

    یک بادکنک پر از هوا رو در نظر بگیر مثلا قسمت پایینی بادکنک رو فشار میدهیم با کمال تعجب قسمت بالایی بادکنک بهش فشار میاد به حدی که لایه بادکنک نازک شده و در اخر از همان قسمت میترکه

    انسان هم اگر نگم به صورت کامل اما بی شباهت به بادکنک نیست

    همانطور که گفتی طرف اعصبانی هست اما با بد اخلاقی این فشار روحی رو بروز میده

    یا مثلا طرف همسرش بهش محبت میکنه و از نظر روحی شارژش میکنه اون روز چنان خوشحال و خوش برخورد که باورت نمیشه

    پس باید به دنبال منبع اصلی یا به قول معروف دنبال شاه راه باشی تا بتونی از اصل کار قضیه رو حل بکنی

    اما معمولا برای درمان بداخلاقی یا خدایی نکرده بد دهنی معمولا راه های مشترکی وجود داره

    ابتدا اینکه این رو در ضمیر ناخوداگاهت جای بدی که با بد اخلاقی و بد دهنی هیچ کاری توجه کن هیچ کاری درست نمیشه

    مورد بعد اینکه بلافاصله بعد از اینکه به یکی بد اخلاقی کردی یا چیزی مناسبی نگفتی معذرت خواهی بکنی که دوتا حسن داره 1.کینه ای به جای نمی ماند - 2. غرور شما زیر پا میره!!! و یاد میگیره که از دوباره و دوباره نخواهد این اتفاق رخ بده باید برخورد مناسب و خوب داشته باشد مخصوصا با خانواده

    خواندن کتاب های اخلاقی و گوش دادن به سخنرانی های بزرگان چه دینی چه غیر دینی در مورد اخلاق

    دوری از دوستانی که از این رفتار بد در اونها وجود دارد

    ساعت خواب مناسب

    و در اخر و مهمتر از همه بالا بردن ظرفیت هست

    ------------------

    برای کتک زدن هم یک کیسه بکس تهیه کن بزن بزنی راه بنداز خیلی جواب میده خودم امتحان کردم

  4. 2 کاربر از پست مفید ذمانح تشکرکرده اند .

    AMIN 1994 (شنبه 30 فروردین 93), فرشته اردیبهشت (شنبه 30 فروردین 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام اقا امین

    خوب میشناسم این حالی رو که توصیف کردی
    احتمالا اخیرا اتفاق خاصی برات نیفتاده که شدیدا ناراحتت کرده باشه و حوصلت رو سر برده باشه ؟ اتفاق یا مشکلی که طولانی مدت ذهنتو درگیر کرده و انرژی تو تحلیل برده باشه؟

    چند سالته؟ ازدواج که نکردی؟ بخاطر مجرد بودنت تحت فشاری؟
    حتما یه میل سرکوب شده یا نیاز براورده نشده داری که تبدیل به پرخاش شده و یا اینکه بخاطر اتفاق ناخوشایندی حوصلت رو از دست دادی

    حتما علت معلومی داره که باید پیداش کنی
    بیشتر از خودت بگو تا همه کمکت کنند

    فک میکنی کدومه؟

    - - - Updated - - -

    الان پروفایلت رو خوندم فک نمیکنی بعد از جدایی ازون دختر اینطور شدی؟
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : شنبه 30 فروردین 93 در ساعت 21:32

  6. کاربر روبرو از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده است .

    AMIN 1994 (شنبه 30 فروردین 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 تیر 95 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1389-10-16
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    4,680
    سطح
    43
    Points: 4,680, Level: 43
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranOverdriveTagger First Class
    تشکرها
    117

    تشکرشده 94 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    سلام اقا امین

    خوب میشناسم این حالی رو که توصیف کردی
    احتمالا اخیرا اتفاق خاصی برات نیفتاده که شدیدا ناراحتت کرده باشه و حوصلت رو سر برده باشه ؟ اتفاق یا مشکلی که طولانی مدت ذهنتو درگیر کرده و انرژی تو تحلیل برده باشه؟

    چند سالته؟ ازدواج که نکردی؟ بخاطر مجرد بودنت تحت فشاری؟
    حتما یه میل سرکوب شده یا نیاز براورده نشده داری که تبدیل به پرخاش شده و یا اینکه بخاطر اتفاق ناخوشایندی حوصلت رو از دست دادی

    حتما علت معلومی داره که باید پیداش کنی
    بیشتر از خودت بگو تا همه کمکت کنند

    فک میکنی کدومه؟

    - - - Updated - - -

    الان پروفایلت رو خوندم فک نمیکنی بعد از جدایی ازون دختر اینطور شدی؟
    سلام
    بزرگترین اتفاقی که تو این مدت برام افتاد شکست عاطفی ای بود که خوردم و اون دختر منو تنها گذاشت
    خداروشکر مشکلات خانوادگی هم نداریم
    ولی اخه دلیل پرخاشگریم چه ربطی به جداییم از اون دختر داره ؟ نمیتونم هضم کنم این مورد رو

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    با سلام و تبریک ولادت حضرت زهرا (س)
    دوست عزیز متاسفانه گاهی این رفتارها برای خود من هم پیش میاد که بعد از برخورد با اطرافیان احساس ندامت شدیدی سراغم میاد البته این مسئله قبلا شدت زیادی داشت ولی الان با کنترل خودم خیلی بهتر شدم
    اما باید بگم این موضوع ارتباط مستقیمی با مشکل عاطفی شما داره معمولا بعد از شکست عاطفی افسردگی سراغ آدم میاد و این افسردگی یعنی بی حوصلگی - میل به تنها بودن - عصبانی و کلافه بودن - منتظر کوچکترین برخورد هستی تا واکنش نشون بدی
    در واقع باید بگم شما از درون با خودت درگیر هستی احساس میکنی بهت ظلم شده و به دنبال مقصر این شکست عاطفی میگردی ولی چون مقصری رو پیدا نمیکنی شروع میکنی به رفتار تهاجمی با اطرافیان
    البته این مشکل مقطعیه و زود حل میشه به شرطی که خودت هم سعی کنی خودت رو کنترل کنی
    هنگام عصبانیت تا حد امکان سعی کن صحبت نکنی
    اگر امکان داره از محل عصبانیت فاصله بگیر و اونجا رو ترک کن (مثل گیر دادن به ماشینا هنگام رانندگی)
    هنگام عصبانیت نفس عمیق بکش و یا آب بخور
    حتی وقتی ناراحت و کلافه به منزل می آیی اگر میدونی در صورت مشاهده اعضای خانواده ممکنه برخوردی پیش بیاد مستقیم برو داخل اتاقت نیم ساعت استراحت کن آرامش خودت رو به دست بیار و بعد به دیدن اعضای خانواده برو (این مسئله در مورد من خیلی جواب داده- فقط همیشه منو متهم به خوابالو بودن می کنن خبر ندارن که با خودم خلوت کردم)
    تا حد امکان موزیک غمگین گوش نده (یعنی اصلا گوش نکن) که حالت رو بدتر میکنه اینطوری هم شدت رفتارهای بد بیشتر میشه و هم فراموش کردن شکست عاطفی رو به تاخیر میندازه
    اما در ازاش سعی کن وقتی حالت خوبه به جمع خانواده بری و ارتباطاتت رو بیشتر کنی سعی کن تفریح و خوشگذرونی داشته باشی
    ضمنا همونطور که دوستان گفتن خواب مناسب تاثیر بسیار زیادی در بهبود این وضع داره

  9. 4 کاربر از پست مفید mis-marjan تشکرکرده اند .

    AMIN 1994 (شنبه 30 فروردین 93), فرشته اردیبهشت (شنبه 30 فروردین 93), کیارش۲ (شنبه 30 فروردین 93), پونیو (شنبه 30 فروردین 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    با سلام؛راستش دوستان نظرات خوبی دادن اما بازم اگه احساس نیاز کردی حتما پیش یه روانشناس برو یا همینجا به طور خصوصی با مشاوران تماس بگیر.راستش یکی از عللی که این روابط رو منع میکنن همین هست.همونطور که خانوم مرجان گفتن ممکن هست این شدت زیاد پس از مدتی از بین بره اما تأثیرش شاید تا سالها با شما بمونه.بنابراین اگر ریشه ای مشکلتون رو حل کنید بهتره از نظر من.

  11. کاربر روبرو از پست مفید کیارش۲ تشکرکرده است .

    AMIN 1994 (شنبه 30 فروردین 93)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط AMIN 1994 نمایش پست ها
    سلام
    بزرگترین اتفاقی که تو این مدت برام افتاد شکست عاطفی ای بود که خوردم و اون دختر منو تنها گذاشت
    خداروشکر مشکلات خانوادگی هم نداریم
    ولی اخه دلیل پرخاشگریم چه ربطی به جداییم از اون دختر داره ؟ نمیتونم هضم کنم این مورد رو

    حتما هضم کن اینرو.بله دقیقا ربط به همون مساله داره تا حدیش طبیعیه ولی باید کنترلش کنی .

    ببین پرخاشگری یک هیجان و احساس منفی سرکوب شده است که تو موقعیتهایی که فرصت دست می ده اونرو به سمت فرد خاص یا شیء خاص یا حتی نامشخص بروز می دی .
    این احساسات و هیجانات سرکوب شده بصورت رفتاری و یا کلامی بروز داده می شه و اکثرا قادر به کنترلش نیستی و ممکنه پس از ارتکاب عمل عملکرد خود پشیمان بشی
    . به اعتقادی پرخاشگری شکل دیگری از افسردگیه . یعنی پرخاشگری خشم علیه محیط بیرونه و افسردگی غالباْ خشم علیه خود . افراد پرخاشگر اکثرا دارای تحمل پایین اند و نمی تونند آنچه را که بر وفق مرادشان نیست قبول کنند . در نتیجه عصبانی شده و رفتار پرخاشگرانه از خودشون بروز می دن.



    میس مرجان خوب راهنماییت کرد علاوه بر اون سعی کن:

    1- شوخ طبع باشی: یعنی از دید دعوا به مسایل نگاه نکن فک کن کسی هم که تو رو رنجوده باهات شوخی میکنه دنبال دعوا نباش
    2-قبول کن که همیشه چیزایی که میخاییم برامون جور نمیشه و خیلی وقت ها ناکام میشیم این جور موقه هاست که باید توان خودمون رو نشون بدیم ...
    باید به خودت کمک کنی تا از دست نری ...
    3- صبر و حوصله داشته باش: هم در رابطه با دیگران تامل کن و هم برای درمانت باید حوصله به خرج بدی قرار نیست یه روزه ارامش رفته ات دوباره برگرده زمان بره اما به زودی ولی به مرور متوجه میشی که رفتارت خیلی ارام تر و ملایم تر شده البته به شرط مراقبت و تمرین


    4- هوای خودتو داشته باش: اگه باز خطا کردی با کودک درونت عصبانی رفتار نکن بگو میدونم که اشتباه کردی اما رفته رفته کمتر و کمتر میشه امین 1994جون( اسم خودتو بگو)
    5-چیزایی که عصبانیت میکنه رو بشناس و کمی ازشون دوری کن
    6- یه مدت خیلی به خودت برس یعنی بیشتر برو سمت کارایی که دوس داری مثلا اگه باشگاه دوس داری، شطرنج،پیتزا، استخر و.... هرچیزی که تو رو راضی میکنه این خیلی خشمتو اروم میکنه

    7- به مردم رحم کن اونا چه گناهی کردن که تو به عشقت نرسیدی نگاه میکنه که بکنه تو چرا باید بزنیش؟
    8- به عقلت مجال بده قبل از هر کتک کاری به کارت فک کن ببین چرا داری این کارو میکنی؟ بیاد بیار که تو علتش رو میدونی و میخاهی که کنترلش کنی
    9- حتما صبح ها که پا میشی "ایت الکرسی "بخون و به خدا توکل کن تا محکم و ارام باشی.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : یکشنبه 31 فروردین 93 در ساعت 00:02

  13. کاربر روبرو از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده است .

    AMIN 1994 (دوشنبه 01 اردیبهشت 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.