مشکلاتم برای بیرون رفتم با دوستام

[پونیو]

سلام. من یه مقدار با خودم درگیرم به خاطر تنها بودن. تعداد دوستام کمه چون درون گرا و آروم وکم حرفم و یه مشکلی دارم اینکه زود رنجم
شوخی زیاد ممکنه ناراحتم کنه . بیشتر با دختر ها در ارتباط بودم حتی دانشگامون هم همه دختریم .از پسرا خجالت نمیکشم رفتارم معمولی هست نه خیلی راحت نه خیلی خشک ورسمی .بیشتر دخترایی که اطرافم دیدم دوست پسر داشتند بعضیاشون ازینکه من با کسی نبودم تعجب میکنن میگند که چرا مگه میشه بعضیام میگن خوشبحالت آرامش داری ....

در کل من خودم نمیخواستم خب وقتی از کسی خوشم نیومده چیکارکنم؟! ازینکه تو خیابون کسی دنبالم باشه حالم بد میشه چه برسه به اینکه با کسی دوست میشدم... یبار هم که دوستم شمارمو به کسی داد تو عمل انجام شده قرار گرفتم چون میگفت خیلی اسرار کرده همش گیر میده شمارشو بده و ...منم یه لحظه فکر کردم قبول کنم شاید ازش خوشم بیاد حداقل دیگه انقدر تنها نیستم ولی ته دلم راضی نبودم چون ندیده بودمش نمیشناختمش فقط اون عکس منو توسط دوستم دیده بود برامم عجیب بود که کسی با دیدن عکسم بخواد دوستم داشته باشه هر چه قدرم دوستم ازم تعریف کرده باشه بازم منطقی نیست برا همین بعد از4 -5 روز گفتم من نمیخوام ادامه بدیم .




هیچوقت کسی که من دوستدارم سر راهم قرار نمیگیرهخودمم ارتباطم با آدما خیلی محدوده . خب طبیعیه تنها بمونم .
دوستدارم با دوستام برم بیرون کوه پارک گالری تئاترو... اما اکثرشون دوست پسر دارند که باهاش بیرونن اونایی هم که ندارندکسیو مامان باباشون اجازه نمیدن تنها هم که نمیشه همه جا رفت .


یکی از دوستام که دیگه دانشگا همو نمیبینیم معرفت نشون میده جایی میخواد با دوستاش بره به منم میگه باهاشون برم بیشترهم با دوست پسرش و دوست صمیمی دوست پسرش میرن جایی.
منم باهاشون میرم ولی آخرش پشیمون میشم تا حالا دو بار رفتم باهاشون بیرون بهم خوش گذشته . پشیمون میشم چون پسرن نمیزارن باهاشون بیرونی دست تو جیبت کنی منو تا خونه میرسونن و من اسرار میکنم که با مترو برگردم خونه چون خونمون دوره وقتشون گرفته میشه کلا معذب میشم سر خرج کردن و این چیزا .نمیدونم وقتی دوستم میگه بریم فلان جا چه بهانه ای بیارم که نرم از یه طرف هم بهم خوش هم میگذره ورفتار بدی ندیدم ازشون .
اما شو خی هایی کردن که دوستندارم ادامه پیدا کنه .

این شوخیا اولش ازونجایی شروع شد که روز اولی که باهاشون رفتم بیرون یه آقای فروشنده ای رو دیدیم که گردنبند و دستبند میفروخت مدلشون جالب بود روی برنج اسم دختر و پسر رو نوشته بودن و توی یه شیشه ی استوانه ای که توش حاوی روغنه قرار داده بودند نزدیک ولنتاین هم بوده دوستم که خیلی خوشش اومده بود دوست پسرش سفارش داد اسماشونم گفتند . بعد از من پرسیدن خب تو دستبند میخوای یا گردنبند من گفتم نمیخوام گفتند نه چرا؟ اسمتو با کی میخوای بزنی؟ یهو اسم منو بااون دوستشون گفتن . من همینجور ماتم برد بعد خندیدم که یهو چه سریع بدون هماهنگی . اونام میخندیدن شوخیشون گرفته بود. اون دوستش هم خندیدو گفت چیکار کنیم دیگه شما که همینجور قالب کردین ! به دوستم گفتم زشته نکنید اینکارو ....
دوستم گفت چرا عزیزم قسمت شد شاید... گفتم نکنید ازین شوخیا من اصلا نمیخوام ازینا دوستم گفت نه اصلا تو مرامش نیست که یه دختر یچیزی بخری واسش اون یکی دختر نگاه کنه ! آخرش اسم خودم رو به تنهایی قرار شد بنویسن منم مجبور شدم بگم دستبندشو سفارش بده چون ارزون تر بود اما گردنبندش شیک تر بود ! خلاصه هر چی گفتم نمیخوام قبول نکردن پولشو که اصلا نمیزاشت بدم . بعدشم واسه شوخی ازم معذرت خواستن .

دوباره یروز که رفتیم شهر بازی صندلیای وسیله بازی پرشده بود فقط یه جای خالی کنار همون دوستشون بود که من اومدم بشینم که یه خانم گفت اینجا جای دوستمه الان میاد سوار میشه ! بچه ها گفتن چرا نمیشینی؟! دیگه داشت سر جا دعوا میشد که آقای مسئول گفت ای بابا بزارید زن وشوهر کنار هم بشینن دیگه اینو که گفت مگه ول میکردن یکسره کی عروسی گرفتین چرا مارو خبر نکردین و کلی شوخی شوخی که کش پیدا کرد ما هم بروشون میخندیدیم .چون اگه میخواستم ناراحت بشم یه دختر بی جنبه و بچه و لوس بودم وقتی ام میخندیدم لابد فکر میکردن خوشم میاد! در کل همش شوخی بود که شاد شیم اما من دیگه نمیخوام باهاشون برم بیرون تو شهر بازی هم بالاخره خرج کردن من نمیخوام ادامه پیدا کنه معذب میشم و احساس اضافی بودن میکنم دلم جمع های راحت و دخترونه میخواد. اعصابم خورده که چرا من باکسی نیستم که باهام ازین شوخیا نکنن من تنها راحتم فقط دلم دوستای خوب و صمیمی میخواد که باهاشون راحت باشم معذب نشم .

میدونم مشکلم اصلا مشکل نیست اما ممنون میشم بهم بگین چیکار کنم که دوستم ناراحت نشه فکر نکنه خودمو میگیرم یا خیلی لوسم ؟!

- - - Updated - - -

ای وای عنوان تاپیک غلط دستوری داره خیلی شدید! رفتن رو
رفتم نوشتم نمیتونم ویرایش کنم ببخشید!

- - - Updated - - -

خیلی هم طولانی نوشتم ببخشید !

[mehrdad_m]

سلام
خوش آمدید.

شما از این بیرون رفتن ها و شوخی ها چندان هم بدتون نمیاد. چند پاراگراف اول رو هم در توجیه این عملتون نوشتید!

یا ساده اید یا خودتون رو زدید به سادگی! تمام این بازی ها و همراهی اون دوستشون با اون دو نفر و همچنین دعوت از شما برای بیرون رفتن باهاشون، کاملا برنامه ریزی شده و هدفمند در راستای دوست شدن شما با اون آقا انجام شده!!

اگه واقعا نمیخواید وارد این روابط بشید و آیندتون خراب نشه، راه حل خیلی ساده هست. دیگه با این ها بیرون نرید! فقط و فقط همین!!

[پونیو]

آقا مهرداد من ازین شوخیا خوشم نیومده فقط اعتراض نکردم که بی جنبه و لوس به نظر نیام . وقتی دوستم گفت بیا بریم با بچه ها بیرون اصلا خبر نداشتم چه کسایی هستند اصلا فکر میکردم چند تا دختریم شاید باید تو تاپیک اینم میگفتم .

من نمیخوام دیگران فکر کنن من خجالتی و از آدم به دورم ....

- - - Updated - - -

خودمم تصمیم گرفتم نرم باهاشون بیرون ولی نمیخوام دوستم فکر کنه دارم کلاس میزارم یا سر این شوخیا ناراحت شدم .

- - - Updated - - -

بهتره که دور تفریح و گردش رو خط بکشم یا اونقدر دل داشته باشم تنها برم همه جا ای کاش پسر بودم دختر بودن تو ایران سخته هر جا هم که تنها میری یجور معذبی مثلا چند بار تصمیم گرفتم تنها برم کوه ولی ترسیدم . نمیشه همه جارو تنها رفت .

[نوروزیان.]

دوست عزیز قبول دارم که توی این دوره زمانه همه چیز خیلی به قاعده و هر کی به هرکی شده است. اما این دلیل نمی شود که آدم های درست و حسابی پیدا نشوند.
عزیزم من فکر می کنم مشکلت کمبود اعتماد به نفس است و اینکه می خواهی تایید دیگران را برای کارهایت داشته باشی. در حالی که این کار زندگی ات را حرام می کند و فشار عصبی وارد می کند.
از قدیم گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد. خوب تعجبی ندارد کسی که همه وقتش را با کسانی صرف کند که قید و بندی نداشته باشند فکر می کند همه دنیا این گونه هستند و از دوست پسر نداشتن یک دختر تعجب کند. طبیعی است کسی که راحت با یک پسر که نه با دو پسر بیرون می رود از این شوخی های مسخره و بی مزه کند و ان را عادی بداند. ما باید تکلیف مان به خودما روشن باشد. یا اهل این کارها هستیم یا نیستیم و می خواهیم در قالب خانواده زندگی کنیم. این یعنی اینکه برای زندگی معیار و هدف داریم نه اینکه آدم به دور و لوس هستیم. مگر هر کسی راه خودش را در زندگی برود آدم به دور و لوس است ؟ هزارها دختر هم هستند ( خودت به آنها اشاره کردی ) که دوست پسر ندارند و اهل خانواده هستند. خوب سعی کن ارتباط خودت را با آنها بیشتر کنی. کم کم که خانواده ها ببینند دختر مورد اعتمادی هستی و دست به هر کاری نمی زنی به دخترشان اجازه می دهند با هم بیرون بروید یا بیشتر رفت و امد کنید. فقط باید زمان بگذاری و اعتماد به نفس داشته باشی. تازه مگر فقط باید با دوست بیرو رفت ؟ هزارتا فعالیت خوب می شود با دوستانت انجام دهی و پشتوانه عاطفی داشته باشی. پ
به نظر من هم این دوست شما کاملا حساب شده کار کرده تا شما را با آن آقا دوست کند و اتفاقی نیست. من اگر کسی شماره ام را به پسری می داد و یا همچین نقشه ای برایم می کشید و من را در عمل انجام شده می گذاشت دیگر اسمش را هم نمی آوردم.
کمی اعتماد به نفس داشته باش و راه خودت را برو. این زندگی برای تو است و اگر اتفاق بدی برایت بیافتد هیچ کدام از این دوستان کمکت نمی کنند و باید خودت به تنهایی تحمل کنی.
سعی کن با خواهر و برادرهایت و خانواده ات و دخترهای فامیلتان بیشتر رفت و آمد کنی. من خودم بیشتر تفریحاتم خانوادگی است و به ندرت با دوستانم بیرون می روم. به خاطر همین مسایل.

[پونیو]

نوپو جون مرسی از پاسخت. راستش تو فامیل و خانواده کسی رو نداریم که باهاشون صمیمی باشیم تعداشون هم کمه هم سن من هم نیستن همم ازدواج کردن و درگیره زندگی خودشون هستند ... دوستمم اگه من نرم باهاشون بیرون یه نفر دیگرو میتونه جایگزینم کنه اما نمیدونم با اونم همین شوخیارو میکنن یا فقط منو اذیت میکنن؟! دوستم اونجوری نیست که خیلی به پسر ها رو بده .... دختر خوبیه به نظرم، رفتار بدی ازش ندیدم چون خودم با کسی دوست نشدم فکر نمیکنم هر کس دوست پسر داره دختره بدیه . اصلا ربطی به خوب و بد بودن نداره . تا وقتی دو نفر مثل خواهر وبرادر باشند باهم چه اشکالی داره ؟! اگر هم از هم خوششون بیاد خب ازدواج میکنند. اگر هم که از اول خانوادشون بدونن که دارن همدیگرو میشناسند دیگه بهتر خیالشون راحته ... همه ی دختر پسرایی که با هم دوست میشند با هم رابطه جنسی ندارند شاید حتی دست همو نگیرند ... نمیدونم شاید چون من تجربه ندارم فکرم انقدر مثبته .
خلاصه من اگر باکسی دوست نشدم نه خجالت میکشم نه افتخار میکنم . نه با کره موندن کاره شاقیه و نه چند تا دوست پسر داشتن خیلی خوب و با کلاسیه که بهش افتخار کنی . هر کاری میکنی و هر راهی میری واسه آرامش خودته .من تا حالا از کسی خوشم نیومده هر کی هم از من خوشش اومد انقدر اخلاق و رفتارش باهام فرق داشت که نخواستم بیاد تو زندگیم نمیشه فقط برای فرار از تنهای با کسی باشی من نمیتونم تازه سنی هم ندارم . ولی همیشه تنها بودن رو اصلا دوست ندارم .

نمیدونم چطوری دوستای خوبی که باهاشون راحت باشم رو پیدا کنم ؟!

[meinoush]

منم فکر میکنم که اینکه دو تا پسر و یه دختر برن بیرون و یه دختر دیگه رو هم دعوت کنن نمی تونه اتفاقی باشه. می خوان کم کم شما دو تا رو با هم دوست کنن.
حالا این سه نفر چطورین کلا سنشون کارو بارشون اصلا این پسر دومیه از کجا پیداش شده؟
کلاسای مختلط هم می تونی بری مثله کلاس زبان و این چیزا. توی محبطای محافظت شده تر ادما رو ملاقات می کنی.

[پونیو]

اون آقا پسرهم کلاسی ودوست صمیمی دوست پسر دوستم هست . دوستمم هم کلاسی خودم بوده با دوس پسرش هم از طریق دوستش آشنا شدن اولش هم با هم دوست اجتماعی بودن! بعد کم کم از هم خوششون میاد ! من فکر نمیکنم اون آقا میخواسته با من دوست بشه . من هم واسه اینکه جو شوخی برقرار باشه و فکر نکنن هل شدم نشون ندادم که ناراحتم . سنشون هم هم سنای خودم هستن کلا شوخیا خیلی بچه گانه بودند میدونم ! نه خوشم اومد نه بدم اومده . بار دومی که رفتم باهاشون بیرون خواهر دوست پسر دوستم هم اومده بود پیش خودم فکر کردم یعنی میشد به جای من راجع به خواهرش ازین شوخیا بکنه ؟! یعنی غیرتش اجازه میده؟! خب نسبت به خودم غیرتی شدم !

- - - Updated - - -

کلا هیچ دلم نمیخواد این شوخی ادامه پیدا کنه یا جدی بشه امیدوارم سکوت و آرامش من رو با یه لبخند بد برداشت نکنن فکر کنن خوشم میاد !

[Aminn]

به نظر من با این گروه دیگه اصلا و ابدا جایی نرید و الا قضیه شوخی شوخی جدی میشه، به دنبال دوستان دختر خوب و باشخصیت باش که حتی یه پسری به خودش اجازه نده بهشون چپ نگاه کنه (شوخی سبک که دیگه اصلا). در ضمن در ایران رابطه دختر و پسر به شکل خواهر و برادر اصلا تعریف نشده و وجود خارجی نداره کاملا از این نظر مطمئن باش، هرکی هم که میگه فقط جنبه فریب داره. این آغ پسرا هم از اونایی هستند که روزا با پول و ماشین بابا جونشون دنبال دختربازی و کارای دیگه هستند.

[پونیو]

آقا امین مرسی از پاسختون . نمیتونم انقدر بدبین منفی نگر باشم و فکر کنم همه پسرایی که با دخترا میرند بیرون قصدشون دختر بازی هست. دوستی خواهر برادرانه هم هست مگه میشه نباشه . هر چند من خیلی دنبالش نیستم .همون دوستای دختر خوب و مهربون اگه پیدا کنم خیلی خوشحال میشم . همین امروز همون دوستم ازم پرسید فردا میای بریم کوه من گفتم نه عزیزم ببخش نمیتونم. با اینکه میخوام تا هوا خنک و بهاریه حتما استفاده کنم از فرصت برم کوه . ولی پا رو دلم گذاشتم ! اولش فکر کردم شاید اندفه همه دختریم بعد گفتم نه دیگه ساده نباش اونسری هم فکر کردی تینا و رها میان دیدی اشتباه کردی ! رومم نشد بپرسم با کیا میریم چون تابلو میشد که برام مهمه و ممکنه نظرم عوض شه به خاطرش ... جز دانشگاه هیچ جای دیگه نمیرم خسته شدم از یکنواختی دیگه کوه رفتن معمولی ترین و کم خرج ترین سالم ترین تفریح ما ایرانیای بیچارست . که اونم بهم حروم شده .

[Aminn]

خواهش میکنم. عزیزم دوستی خواهر و برادری وجود نداره و الا طرف با خواهر خودش میرفت کوه چرا با یه دختر دیگه میره؟! حتما یه حس دیگه بهش میده که با دختر دیگه ای میره. درسته که نباید بدبین بود ولی زیادی هم خوش بین بودن کار دست طرف میده باید واقع بین بود. شاید الان که سنت کمه و هنوز زیاد وارد اجتماع های پسرانه نشدی بنظرت این صحبت من اغراق باشه ولی به مرور زمان کاملا مطمئن میشی فقط باید تا اون زمان باید احتیاط کنی که این دید مثبتی که داری برات دردسر نشه. الان دانشگاهتون که دخترونه هست یعنی با هیچ کدوم نتونستی جور بشی؟ با خانواده جایی نمیری که تنوع باشه؟ متاسفانه این کشور همینه یا باید بری دنبال رفیق بازی و دختربازی و پسربازی یا باید درس بخونی درس بخونی درس بخونی بعدش هم اگه مورد مناسبی پیدا شد ازدواج کنی.. .