به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 تیر 93 [ 14:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-13
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Exclamation مشکل راه دور و یک سال بزرگتر بودن دختر

    یه سلام گرم و از نوع شیرازیش به تموم اساتید و مشاورین و اعضای سایت
    شب سیزده به دره و ایشالله همه عید خوبی رو پشت سر گذاشته باشن و سیزدشون رو به در کرده باشن یکم طولانیه ولی شاید مشکل خیلیا باشه

    من سروش متولد شهریور 73 و ترم 4 دانشگاه دولتی مهندسی عمران هستم
    ترم یک بود که توی یه کلاس عمومی، توجه من یواش یواش به یه دخترخانوم جلب شد که چقدر روحیه شاد و پرنشاطی واخلاق خوشی دارند و کلاس دیگه ای 2بار درهفته تشکیل میشد که عنوانش فن بیان بود و درواقع بحث های مختلفی مطرح میشد ازهمه نوع اعتقادی،اجتماعی،فرهنگی و ... مثل ازدواج، خدا، روابط دخترپسر، اعتیاد، نماز، جایگاه مرد و زن، خانواده، کارکردن خانم ها، سنت مدرنیته و خیلی چیزای دیگه و همه درموردش صحبت میکردن و نظرشون رو میدادن و میدیدم چقدر نظرات و عقاید و سلیقه هامون نزدیک و در خیلی موارد دقیقا یکی بود و روز به روز علاقه من بهشون زیاد میشد و من و ایشون از کسایی بودیم که توی کلاس جز کسایی بودیم که درواقع توی چشم همه بودیم و زیاد با استاد بحث میکردیم و استاد میگفت درک خوبی دارین درمورد مسائل مختلف.

    شدیدا تو فکر این دخترخانوم رفته بودم تا یه تحقیقاتی کردم درموردشون و از دوستای نزدیکشون که همیشه توی دانشگاه باهم میدیدمشون پرسیدم که گفتن توی خوابگاه دخترخیلی خیلی خوب و اجتماعی و شاد و باگذشتی هستن و نماز خون و معتقد و خونواده معتقدی هم دارن ودوستای زیادی هم پیداکرده بودن توی همون چندوقت کوتاه از شروع دانشگاه که البته از تیپ ظاهری وآرایش نکردن صورت ویا خیلی ملایم کاملا مشخص بود

    ما خونواده ای هستیم معتقد و برام خیلی مهم بود که همسرآیندم هم معتقد باشه واین دخترخانوم تمام فاکتورهایی که مد نظرم بود مثل اعتقاد و فرهنگ مناسب و درحد خودمون و حجاب و اخلاق و روحیه شاد و شوخ چون خودمم همینجورم و درک وفهم بالا و مشترک بودن سلیقه ها و عقایدونظرات و دیدمشترک نسبت به زندگی و زیبایی وخیلی چیزای دیگه رو داشتن و من واقعا به ایشون علاقه مند شده بودم

    ترم 2 ایشون انتقالی گرفتن و رفتن یه شهر دیگه و از دانشگاه دولتی به دانشگاه فرهنگیان تکمیل ظرفیت رفتن و من ازطریق دوستانشون به ایشون اطلاع دادم که بهشون علاقه مندم و برای ازدواج ایشونو میخوام ودوستاشون بعده ها به من گفتن که ایشون هم همون ترم یک توی خوابگاه از شما تعریف میکرد و به شما علاقه مند بود.

    شروع کردم به درست کردن پیش زمینه ها برای خواستگاری
    میدونستم که اگه اون موقع برم برچسب ترم یکی میخورم و بد میشه و اوضاع مالی و اقتصادی خونواده هم خوب نبود
    ما توی یک خونه کوچیک زندگی میکردیم و یه خونه بزرگ تر گرفتیم و پدرم هم جانبازه وکلا هم اعصاب رانندگی نداره و ماشین نخرید تامن گواهی نامه بگیرم و ماشین انداخت زیر پای من وباخانواده صحبت کردم و راضیشون کردم و این ماشین وخونه خریدن وعوض کردن طول کشید تاترم 4

    درضمن اینم بگم که سهمیه فرزند جانباز دارم وتوی شهرداری به احتمال خیلی زیاد قبول میشم بعد از گرفتن کارشناسی و اونم قبول نشم جربزه کارکردن دارم و به خاطر جانبازی پدرم معاف هم هستم

    همین اسفند ماه رفتم به شهرشون که تا شیراز سه چهارساعتی فاصله داره و با برادرش صحبت کردم و گفتن که پدرشون به هیچ عنوان به راه دور نمیده چون شناخت نداره و یه مشکل دیگه دخترخانوم 72 هستن و یکسال ازمن بزرگترن (یکسال پشت کنکور بودن) و میگن بچه ای ! اینارو مطرح میکنن

    من و ایشون شدیدا شدیدا به هم علاقه داریم به خاطر خیلی چیزا و اون اشتراکا و اخلاقی که داریم و من تازه شروع کردم به خواستگاری و اصرار و ثابت کردن خودم به این خونواده و شناسوندن خودم و خونوادم بهشون وتا به رسیدن به ایشون،از خواستم دست نمیکشم چون ایمان دارم به انتخابم و ایمان دارم که اشتباه نمیکنم و توکلمم به خداست

    حالا میخوام اگرراهنمایی و توصیه به من دارین تا راهم هموارتر بشه و زودتر جواب بله رو بشنوم و تاثیرگزارتر باشم خیلی خیلی خوشحال میشم و دعاتون میکنم اگرم کسی تجربه ای داره بگه قربون دستتون به قول نقی فدایی داریییییییییی

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دو تا مشکل اساسی داری :
    1-سنت واسه ازدواج خیلی کمه
    2-سن دختر بزرگتر از شماست
    به نظرم کاملا اشتباهه...

  3. کاربر روبرو از پست مفید myl تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 14 فروردین 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 تیر 95 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1389-10-16
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    4,680
    سطح
    43
    Points: 4,680, Level: 43
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranOverdriveTagger First Class
    تشکرها
    117

    تشکرشده 94 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایشالا که مشکل این دوستمون حل بشه.
    منم موافقم که سنتون کمه واسه ازدواج. من معتقدم یه پسر تازه از 26-27 سالگی به بعد پخته میشه وگرنه قبلش هنوز شور و شوق جوونی رو داره شاید توانایی اداره یه زندگی رو نداشته باشه.
    دوستانی که راهنمایی میکنن ایا این مشکل بزرگتر بودن دختر از پسر خیلی مهمه و بعدا ممکنه تو زندگی مشترک مشکل ساز بشه ؟

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    در جواب amin 1994 به نظر من حتی تا سه سال بزرگتر بودن دختر مشکلی ایجاد نمی کنه به شرطی که تنها تفاوت همین اختلاف سنی باشه و بقیه تفاهمات و ارزش های مشترک خوب و رو به راه باشن. اگه پسر و خونوادش براشون سن دختر مهم نباشه که بعدا بخوان اذیت کنن منت بذارن و این چیزا یا چند سال کوچک تر بودن دختر برای پسر یه معیار و مهم نباشه و دختر هم از اینایی نباشه که دستور بده و مادر بشه جای همسر و یا دختر براش چند سال بزرگ تر بودن پسر یه معیار و مهم نباشه و هیچ مشکل دیگه ای در تفاهم و مراحل ازدواج وجود نداشته باشه اختلاف سن، به تنهایی، اونم در حد یک سال اصلا در زندگی مشترک دیده نمیشه.
    مشاوره قبل از ازدواج هم که برای همه توصیه میشه تا تصمیم درستی گرفته بشه.

    موفق باشید.
    ویرایش توسط meinoush : پنجشنبه 14 فروردین 93 در ساعت 10:52

  6. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    veis (پنجشنبه 14 فروردین 93), شیدا. (پنجشنبه 14 فروردین 93)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام همشهری
    تازه 20سالته ی خورده صبرکن لااقل بذار سنت برسه ب 23یا24 بعدببین همین علاقه بین شماهست یا ن
    شایدبگی تااون موقع ممکنه دختر خانم ازدواج کنه یا هرمشکل دیگه ولی ن شما سنت زیاده ن اوشون خیلی هم زوده واسه ازدواج خونواده ها باهم صحبت کنن اگه موافق بودن چند مدت هم همدیگرو بشناسین ببینین فقط مشکلتون تو 1سال اختلاف سن هست وتوبقیه مسائل تفاهم دارین اون وقت میشه ی تصمیم بهترگرفت البته ی جوری باشه که وابستگی پیش نیاد اینجوری به نفع هردوتون هست.4ساعت مسافت هم چیزی نیست ک واسه شمامساله ساز باشه ولی اینودرنظربگیرید ک نظرخونوادتون هم باید مثبت باشه ک بعدا ن شماو ن اون دخترخانوم دچار مشکل با خونوادتون نشین

    - - - Updated - - -

    سلام همشهری
    تازه 20سالته ی خورده صبرکن لااقل بذار سنت برسه ب 23یا24 بعدببین همین علاقه بین شماهست یا ن
    شایدبگی تااون موقع ممکنه دختر خانم ازدواج کنه یا هرمشکل دیگه ولی ن شما سنت زیاده ن اوشون خیلی هم زوده واسه ازدواج خونواده ها باهم صحبت کنن اگه موافق بودن چند مدت هم همدیگرو بشناسین ببینین فقط مشکلتون تو 1سال اختلاف سن هست وتوبقیه مسائل تفاهم دارین اون وقت میشه ی تصمیم بهترگرفت البته ی جوری باشه که وابستگی پیش نیاد اینجوری به نفع هردوتون هست.4ساعت مسافت هم چیزی نیست ک واسه شمامساله ساز باشه ولی اینودرنظربگیرید ک نظرخونوادتون هم باید مثبت باشه ک بعدا ن شماو ن اون دخترخانوم دچار مشکل با خونوادتون نشین

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    با سلام و احترام

    این لینک شاید بتونه در تصمیم گیری بهتر به شما کمک بکنه.

    اختلاف سنی دختر و پسر(دختر بزرگتر از پسر)

    بهترین سن ازدواج چگونه محاسبه می شود؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 14 فروردین 93 در ساعت 13:19

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 تیر 93 [ 14:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-13
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوباره سپاس فراوون به عزیزانی که سعی کردن کمکم کنن و نظرشون و گفتن

    myl عزیز فک نمیکنم کاملا اشتباه باشه،رو مساله سن با نظر meinoush موافقم که اگه توی چیزای دیگه مشکلی نباشه و تفاهم باشه وخیلی چیزای دیگه مشترک باشن، سن مشکلی ایجاد نمیکنه البته اگه دوطرف هم این مساله سن براشون حل شده باشه و خودشون باهاش مشکل نداشته باشن واز حالا بعضا کنایه های اطرافیان ناراحت نشن

    درمورد نظر AMIN 1994 عزیز هم نظرمن اینه که چرا وقتی میتونیم از الان به عقد هم دربیایم و آرامش داشته باشیم و مسئولیت به هم و مخصوصا پسر سمت خیلی انحرافات دیگه نمیره البته اینها مستلزم خیلی شرابط دیگه هست من نسبت به شرایط خودم میگم که معاف هستم و کارم تقریبا تضمین شده هست و ماشین هم زیرپامه و اخلاقم و میدونم چجوریه ووقتی درسم تموم شد دوسال دیگه وسرکاررفتم ازدواج کنیم و اینو هم قبول دارم که درحال حاضر اداره زندگی برام سخته ولی تادوسال آینده با اون شرایطی که عرض کردم از سختیش کم میشه

    البته من یه عقیده ای دارم که اینحور نامزد کردن بهتره چون پسرهای هم سن ویا رفقای بزرگتر از خودمو میبینم که با دخترهای زیادی تا سن 27 28 سالگی ارتباط برقرار میکنند و زیرهیچ بار مسئولیتی نمیرند و از ازدواج هم فراریند،اگرم بخوان ازدواج کنن چون با خیلی دخترها ارتباط داشتند زنشون هم خیلی رود براشون تکراری میشه ودنبال بقیه هستند.به نظرم اونجوری که من میگم هم آرامش خاطر هست هم حس وفاداری ومسئولیت وخیلی چیزای دیگه که البته بازم میگم من طبق خصوصیات اخلاقی خودم میگم.چرا این شور جوونیمون رو کنار همسرمون نباشیم وازجوونیمون لذت نبریم؟ چرا این جوونیمون رو با همسرمون نباشیم تا بعد از ازدواج درسن های 27 یا بالاتر یه گذشته توی ذهنمون با دخترای مختف باشه و ناخوداگاه با همسرمون مقایسش کنیم که اون این چیزاش خوب بود وچیزایی که حودمونم میدونیم البته بازم نمیگم ازدواج توی اون سن اشتباهه،هرکی شرایط و خصوصیات اخلاقی خودش رو میبینه

    sadafdarya عزیز خیلی ممنونم از نظرتون الانم یک سال بیشتر هست که ایشون رو ندیدم ولی حتی یکم هم ازعلاقم نسبت بهشون کم که نشده بیشتر هم شده،البته من به این فکر میکنم که با خانوادشون مداوم صحبت کنم و پیگیری و خواستن واقعی من رو ببینن و براشون ثابت شم چون مخالف شدید راه دور هستن وسن،اگه بخوام وقتی درسم تموم شد تازه اقدام کنم به نظرم دور هست و راضی کردنشون هم بخواد چندسال طول بکشه و خواستگار دیگه ای از شهر خودشون که خانوادش موافق باشن پیدا بشه ومنم تازه اقدام کرده باشم شدیدا برخورد میکنن باهام و شانسم خیلی خیلی پایین تر میاد ولی اگر ببینن همینجور پیگیر هستم و واقعا میخوام دخترشونو حتی اگر تا دوسال دیگه هم بهم جواب ندن ولی ببینن منو و براشون ثابت بشم وخوبی خودمو خونواده و فرهنگ و اعتقاد وخیلی خصوصیات دیگمو ببینن بهتره

    دختر بیخیال عزیز لینک هایی که دادین خوندم و خیلی استفاده بردم مرسی واقعا

    ازتمومتون که نظردادین تشکر میکنم مرسی دارین همتووون

    بازم اگر راه حلی یا راهکاری برای راحت تر راضی کردنشون درمورد تفاوت سن، سن خودم ، دور بودن شهر ازنظرشون ونداشتن شناخت دارین خوشحال میشم مطرح کنین

  10. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    ببخشید یه پست دیگه اشغال کردم. می تونید مثلث پایین پستو بزنین که حذفش کنن.
    شما سن خودتون در حالت کلی کمه برای ازدواج. حالا شاید شما پختگی رو داشته باشین اما در کل سن پسری در سن شما برای ازدواج کمه. حتما مشاوره قبل ازدواج برین.
    من هم سن بودنو نوشتم که مشکلی نیست اما اینکه هر دوتون سنتون کمه شاید خوب بشه اما در نظر بگیرین که خیلی پختگی ندارین و ممکنه مشکل پیش بیاد بعدا. موفق باشید.

  11. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 14 فروردین 93)

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من حتما از بزرگترهات راهنمایی بگیر تا یه وقت پشیمون نشی.

  13. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 آبان 93 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1393-1-10
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    539
    سطح
    10
    Points: 539, Level: 10
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 114 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    ببین سروش عزیز می خواهم خیلی رک با شما صحبت کنم. البته نظر بنده نظری نیست که اکثریت دوستان و یا کارشناسان سایت بپذیرند بلکه نظر بنده و چیزی است که از مشاورین خودم آموخته ام و می توانید صرفا به عنوان یک نظر شخصی به آن نگاه کنید.
    به نظر بنده سن شما اگر شخص پخته و دنیا دیده ای باشید، نه تنها سن بدی نیست بلکه اگر قدری صبر و حوصله پیشه بگیرید بسیار مناسب هم هست. اما واقعیت هایی نیز هست که باید به آنها توجه کنید:
    1- سن مناسب ازدواج در عرف جامعه شیراز حتی در میان مذهبی هایش چند سال بالاتر از سن شماست. حالا اگر اهل شهرستان های اطراف شیراز چون کازرون یا جهرم یا غیره بودید راحت تر می شد سن ازدواج شما را پذیرفت.
    2- برای ثابت کردن خودتان تنها پافشاری کردن کافی نیست. باید بتوانید خصلت های مردانه خود را برای اداره یک زندگی موفق به آنها نشان داده و ثابت کنید که متاسفانه از نوشته های شما این چنین بر می آید که چندان در این امر موفق نیستید. شما بیشتر از آنکه به داشته های وجودی خودتان تکیه کنید و سعی در تقویت آنها داشته باشید، برعکس مطالبی را مطرح می کنید و به چیزهایی تکیه می کنید که هیچ ربطی به وجود شما ندارند و شما نیز عملا تلاش مثبتی که نشان دهنده آن خصوصیات مردانه و تعهدآور باشد در بدست آوردن آنها نداشته اید.
    یعنی چه که به خاطر شرایط پدرتان و با توان ایشان معاف از سربازی و صاحب ماشین، خانه و کار بشوید؟ شما چه نقش مهم و اساسی که واقعا قابل تکیه باشد در این زمینه ها داشته اید؟

    بعضی دوستان شیرازی بنده که در زمان دانشجویی ازدواج کرده اند نیز باز سن بالاتری از شما داشتند ضمن اینکه در زمان ازدواج یا مدیریت یک تشکل دانشجویی بزرگ را داشتند و یا در بخشی از آن تشکل، مسئولیت مهمی بر عهده آنها بود و اگر اینها هیچ چیز دیگر هم که نمی داشتند، این مسئله حداقل نشان دهنده توان مدیریتی و تعامل صحیح با جامعه بود.

    پیشنهاد می کنم:
    1- در اسرع وقت به دنبال کاری پاره وقت باشید تا از لحاظ مالی قدری مستقل شوید. نیازی نیست در این برهه درآمد زیادی داشته باشید و بیشتر نیز سعی در پس انداز کردن کنید.
    2- به خاطر خدا و نه به خاطر ازدواج در یکی از تشکل های هیئت محبین اهل بیت(ع) یا جاد ثبت نام کنید و سعی کنید کارهای تشکیلاتی انجام دهید. به بسیج هم می توانید بروید ولی خوب در دو تشکل قبل فضای سخت تری برای کار کردن وجود دارد. البته انتظار نداشته باشید که خیلی زود مسئولیتی به شما بدهند مثلا ممکن است ابتدائا فقط به شما بگویند بروید تراکت ها را پخش کنید و بچسبانید. کارهای تشکیلاتی به مرور زمان علاوه بر تاثیر بر نوع نگرش شما به زندگی، توان زیست اجتماعی مناسبی به شما خواهد داد و در کل شخص پخته تری خواهید شد.
    3- از همین حالا مطالعات هدفمندی را در زمینه همسرداری، شناخت روحیات خانم ها، مهارت های ارتباطی و .... آغاز کنید و سعی کنید به آنها جامه عمل بپوشانید.
    4- به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای وارد هیچ گونه ارتباطی با آن خانم نشوید.

    نگران نباشید، اگر واقعا آنچه که گفته اید درست باشد و ایشان شما را دوست داشته باشند وبفهمند که دارید برای او تلاش می کنید، منتظر شما خواهد ماند. و اگر هم ازدواج کنند بدانید خیری در کار بوده که خداوند مانع این ازدواج شده است. مثلا فرض کنید که ازدواج کرده اید و همچنان فشار خانواده خانم در مورد دوری ایشان و حرف و حدیث ها در مورد سنتان باقی باشد، شما که شیرازی هستید و طبیعتا فرهنگ شیرازی دارید واقعا تا چه حد می توانید چنین چیزهایی را در این سن تحمل کنید.



    در کل بگذارید آتش عشق شما در یک مسیر عقلانی قرار گیرد و به مقصد برسد. زمانی که مدت زمانی این مسیر را طی کردید و از وجود خودتان چیزهایی داشتید که قابل اتکا بودند، آنگاه پیش قدم شوید.


    یا فاطمة الزهرا
    ویرایش توسط احمدعلی : پنجشنبه 14 فروردین 93 در ساعت 19:09

  14. کاربر روبرو از پست مفید احمدعلی تشکرکرده است .

    sorooshsm (جمعه 15 فروردین 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.