دختر تنهای عزیز،
من یک نگاهی به تاپیکهای اخیرت کردم، دیدم شما تازه از یک رابطه عاطفی خارج شدی.
توی اون رابطه هم با احساست بازی شده و فکر می کنی گول خوردی.
هنوز دو هفته نگذشته از تاپیکی که در این مورد زدی (نمی دونم از موضوع چقدر گذشته )
خیلی زود هست که بخوای به شروع یک رابطه دیگه و ازدواج و ... فکر کنی.
الان چون ناراحتی و فکر می کنی قالت گذاشته می خوای سریع ازدواج کنی، که چی بشه؟
به همه فامیل هم که پیغام پسغام می دی و بدتر با خودت و آبروت بازی می کنی.
به عمه اش گفتم بگو نیاد خونه ما، به شوهر خواهرم گفتم ....
دختر خوب، همه ما تو زندگیهامون شکست ها و ناکامی هایی داشتیم.
سعی کن درست با مساله برخورد کنی که بعدا پشیمون نشی.
سعی کن این مشکل و شکست باعث بزرگ شدنت بشه، باعث رشدیافتنت، نه سردرگمی و افسردگی و ...
دیگه به کسی پیغامی در مورد اون آقا نده.
هیچ برخورد آشکار و خاصی با ایشون و همسرشون نداشته باش.
اگر جایی دیدی (ممکنه توی عید پیش بیاد) مودبانه و محترمانه احوالپرسی کن و رد شو.
ناراحتی ات از این موضوع را بروز نده. اسم خودت را سر زبان دوست و آشنا می ندازی، انتظار داری خواستگار رسمی هم داشته باشی؟
کاملا بی تفاوت با مساله برخورد کن.
اما در مورد خودت،
فعلا فکر ازدواج را بی خیال شو.
بذار یه مدت بگذره. احساسات و هیجاناتت نسبت به این مساله کمرنگ بشه. بعد رابطه جدید و ازدواج هم انشاله پیش می آد.
فعلا از هوای بهار و دید و بازدید و ... استفاده کن تا برگردی به زندگی عادی.
شاد باش. بگو ، بخند. مهمانی برو. تو جمع مهمانها بشین و یه مدت صبر کن تا حالت بهتر بشه.
امیدوارم سال 93 سال خوبی برات باشه و بتونی به آرامش برسی و انشاله همراه خوبی برای مسیر زندگیت پیدا کنی.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
دلم گرفته نمیدونم چیکار کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)