به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 فروردین 93 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1392-8-20
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    404
    سطح
    8
    Points: 404, Level: 8
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 26 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطور از این حال و هوا دربیام؟ (ذهنم و افکارم شده مثل یه زن 50 ساله . کاملاً راکد ، کاملاً ناامید . فقط منتظر تموم شدن زندگیم هستم)

    دوباره سلام .
    سال 92 بدترین سال زندگیم بود . به اندازه 10 سال پیر شدم . ذهنم و افکارم شده مثل یه زن 50 ساله . کاملاً راکد ، کاملاً ناامید . فقط منتظر تموم شدن زندگیم هستم . نه که از مرگ نترسم ، اتفاقاً وحشت دارم ازش ، ولی فکر زندگی کردن حالمو بد میکنه .
    آدم یا باید کاملاً خدا رو انکار کنه ، راحت بشینه زندگیش رو بکنه ، یا ایمانش کامل باشه و بشینه خداش رو پرستش کنه . آدمایی مثل من که میدونن خدا هست ، ولی توکل ندارن خیلی بدبختن . به معنای واقعی خدا زده تو سرشون . مخصوصاً اگه مشکلی هم توی زندگیشون داشته باشن ، مثل من سر نماز فقط بلدن غر بزنن و گله کنن .
    فکرم این بود که اگه با کسی حرف بزنم حالم بهتر میشه . با شما صحبت کردم ؛ این همه انرژی گذاشتم که بگم مشکلم چیه ، بعد همه شروع کردن به سرزنش که این مشکل نیست اصلاً . کلی سوء تفاهم پیش اومد ، کلی بحث بالا گرفت . اینکه من چقد حس حقارت کردم اشکال نداره ، ولی از رفتن پیش روانپزشک هم ناامید شدم . اگه برخورد اون هم اینجوری باشه ، ترجیح میدم بریزم تو خودم .
    دوستام میگن تغییر کردی . قبلاً اینقد گوشه گیر و ساکت نبودی . نمیدونن این بلا رو خودشون سرم آوردن . به شوخی میگن فلانی عاشق شده که اینقد افسرده ست . نمیدونن این مشکلات رمانتیک مال از ما بهترونه ، نه یکی مثل من . تو کلاس همه میخوان جلو بشینن که به چشم استاد بیان ، من باید برم جایی بشینم که کسی منو نبینه و روزش خراب نشه . اگه بگن فلان پسر داره نگات میکنه ، باید جیم شم و برم قایم شم که یه وقت طرف با حرکاتش نشون نده از قیافه م بدش اومده. اگه آبروریزی نبود حتماً تا حالا دانشگاه رو ول کرده بودم . کلاسو با یه بدبختی تموم میکنم ، نوبت خوابگاه میرسه . اونجا دیگه برام جهنم واقعیه .
    دیگه از کسی بدم نمیاد . میدونم همش تقصیر خودمه . اگه کسی چیزی گفته یا مسخره م کرده مشکل از خودمه ؛ بقیه گناهی ندارن . اگه گناهی داشتن الآن اینطور شنگول و خوشبخت نبودن . باید حق من چشمشون رو میگرفت ، ولی روز به روز دارن بیشتر پیشرفت میکنن .

  2. 3 کاربر از پست مفید shilaa تشکرکرده اند .

    eshghe gomshode (دوشنبه 18 فروردین 93), meinoush (جمعه 23 اسفند 92), ستیلا (جمعه 23 اسفند 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 99 [ 20:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-21
    نوشته ها
    374
    امتیاز
    9,911
    سطح
    66
    Points: 9,911, Level: 66
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,128

    تشکرشده 851 در 242 پست

    Rep Power
    50
    Array
    سلام شیلا جان.به همدردی خوش امدید

    عزیزم نمیدونم مشکلت چی بوده و هست ولی انشاالله با امدن سال 93 سال 92 فقط خاطره ای بیش برات نیست.

    چرا ناراحتی که سر نماز با خدای خودت درد دل کنی و هرچی دلت میخواد بهش بگی.غر بزنی گله کنی ولی همینم باعث میشه که بدونی یکی هست که همیشه حواسش به بنده هاش هست حتی اگه اون بنده با خدای خودش دعوا کنه.برو سمت خدا برو هرچی دلت میخواد به خدای بزرگ بگو.

    عزیزم چرا فکر میکنی همه باید از شما درو بشن .چرا خودتو دوست نداری.

    تا زمانیکه خودتو دوست نداشته باشی کسی هم نمیتونه بهت کمک کنه.اول خودتو دوست داشته باش.ببین دلیل اینکه از خودت ناراحتی چی هست.
    فرو افتادن در مقابلِ خدا ؛ تنها راه برخاستن است …

  4. 4 کاربر از پست مفید ستیلا تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 24 اسفند 92), asemaneabi222 (جمعه 23 اسفند 92), shilaa (چهارشنبه 13 فروردین 93), مصباح الهدی (جمعه 23 اسفند 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 مهر 94 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    2,764
    سطح
    32
    Points: 2,764, Level: 32
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    839

    تشکرشده 437 در 171 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیلا جان چرا از دیگران فرار میکنی و ساکت و گوشه گیر شدی گفتی دوستات خودشون این بلا رو سرت آوردن ؟! دقیقا توضیح میدی که چه اتفاقی برات افتاده ؟؟؟

  6. 3 کاربر از پست مفید پونیو تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (جمعه 23 اسفند 92), shilaa (چهارشنبه 13 فروردین 93), ستیلا (جمعه 23 اسفند 92)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام شیلا جان
    اصلا اشکالی نداره.هرچی دلت خواست و هر جور که خواستی با خدا صحبت کن!خدا درکت می کنه!
    حتی می تونی تو پرانتز به خدا بگی که منظورت ناشکری نیست و فقط می خوای درد و دل کنی!
    به خدا بگو جز او کسی را نداری!!!
    این جمله را بخون و از این دید به خدا نگاه کن:
    خدای من خدایی است که اگر حتی سرش هم فریاد بکشم به جای اینکه با مشت به دهانم بزند؛با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و می گوید: می دانم جز من کسی را نداری!!!
    اگه دوست داری از مشکلی که برات پیش اومده بگو تا درست تر راهنمایی بشی.
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  8. 5 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 24 اسفند 92), asemaneabi222 (جمعه 23 اسفند 92), shilaa (چهارشنبه 13 فروردین 93), پونیو (جمعه 23 اسفند 92), ستیلا (جمعه 23 اسفند 92)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    مشکلتو نفهمیدم. حدسم این شد از نوشته ات که از حرف و رفتارای مردم ناراحتی. مثلا انگار یه چیزی شده در گذشته که حالا طعنه و متلک و این چیزای مردمو تحمل می کنی.
    اگه اینه که بی خیال. دهن مردم بازه کلا. تازه کجاشو دیدی. یه وقتایی غلطا رو یکی دیگه می کنه غلط کردنش می مونه پای ادم! یعنی ادم خودش هیچ کار نکرده اما به خاطر یکی دیگه که بهش مربوطه هی باید هر روز سرشو بندازه پایین تر!! تا یه روزی می رسه ک می فهمه این اشتباهه.
    کلا تو فقط مسوول رفتارا و کارای خودتی نه هیچکس دیگه. اگه هم اشتباهی کردی به جای اینکه هی فرار کنی از همه چی راحت باش. خودتو قبول کن. خودتو سرزنش نکن. و مثله یه ادم درست که گذشته اشو قبول کرده رفتار کن. مطمن و ازاد. تا وقتی که خودت خودتو قایم کنی هی یاد مردم می یفته اون مشکلاتت اونام سوژه پیدا می کنن. اما وقتی که نرمال رفتار کنی دیگه بعد یه مدت موضوعت براشون فاقد جذابیت میشه میرن دنبال یه موضوع دیگه.
    خلاصه اش اینه که تویی که با رفتارات تعیین می کنی بقیه باهات چه رفتاری کنن. رفتاراتو با خودت تغییر بده. با خودت خوب باش دیگه بقیه جرات نمی کنن باهات بد رفتار کنن.

    ببخش. ناقص فهمیدم. شاید راهنمایی درست نکردم.

  10. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 24 اسفند 92), asemaneabi222 (جمعه 23 اسفند 92), shilaa (چهارشنبه 13 فروردین 93), ستیلا (جمعه 23 اسفند 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 مهر 94 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    2,764
    سطح
    32
    Points: 2,764, Level: 32
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    839

    تشکرشده 437 در 171 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آهان من الان تاپیک فبلیت رو خوندم شیلا جون تو تنها کسی نیستی که با ظاهرت مشکل داری منم با اینکه کسی نگفته بهم زشتی گاهی وقتا تو آینه خودمو زشت و بد ترکیب میبینم و این حس وقتی بیشتر شد که تو دوران دبیرستان یکی از همکلاسیام دماغمو مسخره کرد بهم میگفت دماغ کوفته ای ! ولی همون دختری که منو مسخره میکرد توی جمعی که من حضور نداشتم گفته من دماغش رو مسخره میکنم شوخی میکنم دماغش به صورتش میادو .... خودش دماغش کوچیک بود ولی قوز داشت، تپل بود ،قدش کوتاه بود من مسخرش نکردم به نظرم زشت نبود خیلی هم با نمک بود همه آدما عیب دارند تو تنها نیستی.... یه وقتایی هست که شخصیت بعضی آدما با اینکه دماغشون بزرگه قیافه مدلا و سوپر استار هارو ندارند اما انقدر دوستداشتنین جذابن نمیدونم چی دارن لا مصبا آدم عاشقشون میشه دیدم که میگما !

  12. 4 کاربر از پست مفید پونیو تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 24 اسفند 92), shilaa (چهارشنبه 13 فروردین 93), مصباح الهدی (جمعه 23 اسفند 92), ستیلا (جمعه 23 اسفند 92)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 فروردین 93 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1392-8-20
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    404
    سطح
    8
    Points: 404, Level: 8
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 26 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .
    اینقدر فضای سایت یکجوری شده که خجالت میکشیدم پست بذارم ... اصلا انگار من مال یه دنیای دیگه م . من نمیتونم تو این دنیا پیشرفت کنم . خداوکیلی ملت اینقد روی ظاهر حساسن؟ این همه تاپیک فقط در این مورد ... انگار برای آدمایی مث من تنها راه مردنه . خیلی دلم میخواد بدونم خدا وقتی داشت یکی رو زشت می آفرید و یکی رو خوشگل با خودش داشت چی فکر میکرد؟ چی میتونه اینو جبران کنه؟
    حس میکنم من توی فضای جامعه موجود مزاحمی هستم که فقط جا اشغال کرده . بقیه باید به خودشون فشار بیارن و تحملم کنن . من غیرعادی ام . به درد نخورم . خدا هم منو دوست نداره . هیچکی به فکرم نیست که ازم بپرسه دردت چیه؟ چی میشد اگه حداقل خدا منو پسر می آفرید که بتونم یجوری مستقل بشم و از خونه مون برم و تنهایی زندگی کنم؟ چی میشد اگه خانواده م یه ذره به فکرم بودن؟ یا دوستی داشتم که نگرانم بود؟
    میدونم مشکلات بقیه دوستانی که توی تالار هستن مهم تره . بالاخره آقایون و خانومای خوشبخت میخوان شریک زندگی انتخاب کنن . میخوان خوشبخت تر بشن . ولی جای دیگه ای ندارم برای حرف زدن . واقعا داشتم خفه میشدم . میخواستم با شما حرف بزنم. ببخشید که وقتتون رو الکی هدر میدم .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.