به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیدونم دوستش دارم قلبا یا نه ؟

    من 25 سالمه مهندس برق هستم با یک دختری 6 ماه دوست شدم چند باری همدیگر رو دیدیم اوایل من فقط برای دوستی بود و همزمان با چند دختر دیگه هم بودم فقط برای تفریح تو فاز ازدواج هم نبودم و همیشه تو ذهنم 30 سالگی به بعد بود ازدواج اونم شرایط مالی خوب داشته باشم به معیارهای ازدواج هم فکر نمیکردم فقط دوست داشتم خوشگل و تیکه باشه خانومم خلاصه دیدم این دختر با تموم دخترای دیگه فرق داره منظورم دوست دخترهای قبلیم فوق العاده فوق العاده احساسی یک ماه اول اونم به چشم یک دوست فقط با من بود تا اینکه دیدم کم کم داره صحبت قول دادن اینکه باهاش میمونم ازم میخواد و هرچی میگذشت اون بیشتر اصرار و من انکار خیلی خیلی طول کشید اون بهم خیلی خیلی علاقه مند شد و میگه من عاشق اخلاق و قیافه ات و همه چیزت شدم و دقیقا همه چیزی با کسی که دوست داشتم

    و خیلی با محبتات و مهربونی های ارضای عاطفی میکنه یعنی من اونو ارضای عاطفی میکنم

    خدایش منم خیلی محبت بهش میکردم تا با اصرارهای زیادش تونست نیمچه قولی بگیره بزور بعد کم کم بهش قول ازدواج دادم خواسته یا نخواسته دختر خوش قیافه ، خوش هیکل ، خیلی خیلی وفادار ، حرف گوش کن بهش هر چی میگفتم گوش میده حتی بهش بگم چی بپوش گوش میکرد و کاری که میخواست و خانواده اش بهش گفتن نکن و گوش نمیداد من گفتم گوش داد و انجام نداد مهربون ، سازگار ، خیلی خیلی دوسم داره ، حاضر بیاد با خانواده ام زندگی کنه ، حسابگر ، خوش رو ، اجتماعی ، خوش برخورد ، داغ مثل خودم ، همه لحاظ عالی میدونم خوشبختم میکنه میگه تو فقط کنارم باشی من هیچ توقع دیگه ندارم ازت اصلا یه چیز عجیبیه اینقدر دوسم داره قسم میخوره هفته ای یک بار خواب میبینه که منو از دست داده و گریه میکنه حالا اصل قضیه خوده منم من درگیر عقل و قلبم هستم از این طرف شاید چون درامد بالای ندارم فعلا چون سربازم و کارهای آزاد انجام میدم و سرکار رسمی ندارم و یک طرف همیشه دوست داشتم عشق و حال کنم تا سی سالگی و یکم دوست داشتم زنم خوشگل تر باشه قبل از اینکه صد در صد قول بدم حس کرد من دو دلم گفت چون من نمیخوام دوست باشم و میترسم هی بهت وابسته بشم و تو اخر بری و من ضربه میخورم خداحافظی کرد و رفت با گریه من با اینکه با کسانی دیگه بود بعد دو روز نمیدونم از رو دلسوزی یا دوست داشتن رفتم طرفش و اون دو روز غذا نخورد از ناراحتی و وقتی رفتم طرفش از خوشحالی نمیخورد یک بار هم چند ساعت باهام خداحافظی کردیم واقعا دلم گرفت باز من رفتم طرفش اون با اینکه خیلی خیلی بیشتر از من دوسم داشت ولی غرورش اجازه نمیداد بیاد طرفم کار خوبی هم میکرد چون میومد من لوس تر میشدم خلاصه بهش قول ازدواج دادم با چند تومنی که دارم گفتم استارت بزنم و چند هفته دیگه برم خواستگاریش و به خانواده ام هم همه چیز رو گفتم همه ساپورتم کردن و گفتن هواتو داریم خلاصه من نمیدونم چمه میترسم برم زنم بشه بعد بهش سرد بشم چون یهو تصمیم گرفتم و چیزی که سالهاست تو ذهنم بود که خوش بگذرونم و سی سالگی ازدواج کنم و هنوز وضع مالیم خوب نیست و دوست داشتم خوشگل تر باشه تو دودلی هستم اینم بگم به خاطرش تمام دخترای زندگیم باشون کات کردم و با اینکه بهم زنگ میزنن ج نمیدم حتی تو خیابون و جاهای دیگه و شاگردهای دختر هم بهم چراغ سبز نشون میدن ولی من وجدانم قبول نمیکنه کسی که اینقدر بهم وفادار بهش خیانت کنم میترسم بعد بهش سرد بشم نمیدونم دوسش دارم قلبا یا چیز دیگمه خودم قاطی کردم خودم فکر میکنم مثل آدمی هستم که فقیر باشه بعد 100 تریلیون بهش یهو بدن منم با اینکه میدونم هر کسی ارزو همچین معیارهای که همسرش داشته باشه هست ولی نمیدونم چرا دودلم شاید چون قلبا تصمیم نگرفتم شما ها بگید من چمه برم جلو ممنون ببخشید زیاد حرف زدم
    ویرایش توسط a boy : شنبه 17 اسفند 92 در ساعت 01:22

  2. کاربر روبرو از پست مفید a boy تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    46
    Array
    سلام
    اول اینکه گمان کنم عنوان تایپیکتون مناسب نیست و ممکنه سرپرست سایت در صورت عدم تغییر عنوان، تایپیکتون رو قفل کنه.
    من یکم به سختی تونستم جمله بندی شمارو بخونم اما امیدوارم به درستی متوجه شده باشم .
    عذر خواهی میکنم فقط میتونم بگم شما ،عادت کردی به روابط اشتباه و تنوع طلبی... بنابراین فکرتون چهارچوب درست نداره،یا بهتره بگم از تعهد داشتن میترسه،که در این حالت به نظر من زمانی که با این دختر خانم تموم میکردید هیچ لزومی نداشت دوباره برید سمتش و نذارید رها بشه از این وابستگی،شما بهتره اول تکلیفت رو با خودتون مشخص کنید،بعد به یه نفر دیگه قول ازدواج بدید.به نظر من تا زمانی که آمادگی کامل ندارید،و مهمتر از همه تا زمانی که فکر میکنید چون همزمان با چند نفر وارد رابطه نمیشید و این از نظر شما یه حسن به حساب میاد یا درواقع دارید لطف میکنید در حق اون /خانم وفادار /خیانت نمیکنید ،بلکه در واقع این حالت یک رفتار طبیعی از یه انسان که اول از همه به خودش متعهد هستش،از ازدواج کردن دست نگه دارید،چون ممکنه اوایل راه این زندگی به شکست برسه و اینکه شرایط مالی و کار و پذیرش مسئولیت های یک زندگی هم بسیار بسیار مهمه،اون دختر خانم هم زیادی احساساتی هستن که این هم به نوعی آسیب زننده هستش.

  4. 3 کاربر از پست مفید asemaneabi222 تشکرکرده اند .

    a boy (شنبه 17 اسفند 92), abi.bikaran (شنبه 17 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هر چی به دلم اومد نوشته ببخشید که واضح نیست


    من میدونم اگر در اینده با کسی دیگه ازدواج کنم چیزی از این کمتر داشته باشه حسرت این رو خواهم خورد

    من فکر میکنم زیادی رو دل کردم از این همه محبت اون به من

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    46
    Array
    لازمه خانواده ها در جریان باشن،بهتره ارتباط دوستی رو قطع کنید
    من فکر میکنم شما پیش از هر اقدامی باید روی خودتون کار کنید
    ببینید چه چیزهایی میخواهید و خودتون چقدر توانایی دارید "از هر نظر"
    اگه واقعا با ایشون قصد ازدواج دارید
    حتما باهم مشاوره ی پیش از ازدواج برید بعد تصمیم قطعی بگیرید

  7. 3 کاربر از پست مفید asemaneabi222 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 17 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92), ستیلا (شنبه 17 اسفند 92)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 03:38]
    تاریخ عضویت
    1392-8-02
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    1,121
    سطح
    18
    Points: 1,121, Level: 18
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsSocial1 year registered
    تشکرها
    441

    تشکرشده 556 در 137 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سکوت مرداب سلام
    به همدردی خوش اومدی
    امیدوارم درنهایت تصمیم درستی بگیری
    ببین دوست من بنظر میاد تو و اون دختر خانم وارد فاز احساسات شدین و این بهتون ضربه میزنه چون باعث میشه رفتارهای منفی و نقاط متضاد همو نبینید و فکر کنید صد در صد مناسب هم هستید اما وقتی ازدواج کردین و احساساتتون تعدیل شد تازه میخواین تفاوتها رو ببینید، کشف کنید و حل کنید.
    بنظر میاد این دختر خانوم برای اینکه تو رو از دست نده داره تلاش میکنه بر وفق مراد تو رفتار کنه (این برداشت من بود شاید واقعا این ویژگیا و سازگاری رو داشته باشه).

    بهتر یه مدت رو به خودتون(هر دو) فرصت بدین تا احساساتتون فروکش کنه و عقل کمی مجال پیدا کنه بعد برید خواستگاری و در کنارش مشاوره ازدواج هم برید.
    البته به دختر خانم بگو خواستگاری رفتن لزوما به نشانه جواب مثبت نیست بلکه میخوای زیر نظر خانوادهها بیشتر با خلقیات هم آشنا بشید و نظر مشاور هم در تصمیم گیریتون بی تاثیر نیست و در این مدت هم ایشون میتونه تو رو با معیارهاش بسنجه(لطفا طوری بگو که با توجه به وابستگی که بهت داره ضربه نخوره)

    در ضمن توصیه میکنم حتما حتما این عادت رو که بطور همزمان با چند نفر در رابطه هستی رو بطور کامل و همیشگی کنار بزاری چون ممکنه در تو این رفتار نهادینه بشه و بعدا در زندگی مشترکت برای کنار گذاشتنش به مشکل بخوری (ی چرخ تو تالار بزنی تاپیکهایی رو میبینی ک خانومها از این رفتار شوهرشون عاصی شدن و با وجود علاقه تصمیم به جدایی میگیرن)

    در آخر برات آرزوی نیکبختی دارم.

  9. 5 کاربر از پست مفید شهراز تشکرکرده اند .

    a boy (شنبه 17 اسفند 92), abi.bikaran (شنبه 17 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92), ستیلا (شنبه 17 اسفند 92), شایسته89 (شنبه 17 اسفند 92)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از همدردیتون


    خانواده خودم کامل در جریانه و آماده رفتن به خواستگاری هستن
    خانواده اونم نصفشون میدونن


    اتفاقا من خودم شک کردم که این رفتارهای اصلیش نباشه و برای عدم از دست دادنمن داره نشون میده
    بعد قسم خورد که رفتار اصلیش هست و حتی گفت اگر ازدواج کردیم رفتاری غیر از چیزی که میگم دیدی هم به دید دروغگو نگاه کن هم ولم کن بزار و برو



    قطعا دارم رو خودم کار میکنم که فقط با یک نفر ارتباط داشته باشم
    اصلا به نظر خودم دوست دختر بازی اون آرامش رو نمیاره همش افراد جدید این بیاد اون بره یکی ناراحت یکی خوشحال یکی دلش میشکنه یکی وابسته میشه خود من که تجربه این کارا رو داره کلا با این روابط آدم آرامش نداره
    و شاید یکی از دلایل زود ازدواج کردنم همین باشه که به اون آرامشه برسم

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 10:05]
    تاریخ عضویت
    1392-12-13
    محل سکونت
    دشت
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    1,390
    سطح
    20
    Points: 1,390, Level: 20
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    834

    تشکرشده 492 در 107 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    23
    Array
    سکوت مرداب سلام

    من به شما پیشنهاد می کنم یه مدتی اون خانم رو نبینید و در این مدت خوب فکر کنید با فکر و با منطق تصمیم بگیرید.


    شما جفتتون کاملاً احساسی هستید و البته این تا اندازه ای خوب هست ولی اینکه تو تکلیفت با خودت و زندگیت مشخص نیست و به نوعی اون دختر تورو هول میده که حرکت کنی.

    به این احساس عشق جهت بده و کنترلش کن تا اون دختر متضرر نشه اون پاکو صادقانه به شما عشق میده و شما مسئول هستید شاید این اتفاق دیگه توی زندگیت هیچ وقت پیش نیاد پس یکم ازش دور شو و درجه احساس رو پایین بیار تا منطق هم جایی خودش رو پیدا کنه .

    به اینکه می خواستی تا 30سالگی عشق و حال کنی کیلد نکن این روابط در حقیقت روابط درست و صحیحی نیستن هر چقدر که حال بده تاوان داره. عشق واقعی و زن زندگی اون چیزی که دلت و عقلت می خواد شاید بعد از 30 سالگی پیش نیاد و بشی مثل انسانهای زیادی که بااونکه همسرشون کنارشون هست ولی ذهنشون و خیالشون پیش کس دیگه هست که حتی شاید هیچ وقت نتونن ببیننشون.

    برادر من خودتو جمع و جور کن و سعی کن شناخت کامل از اون خانم و خانوادش پیدا کنی و به اون هم کم کن شناخت پیدا کنه. و نسنجیده و نپخته دختر رو وابسطه نکن .
    من به شما اطمینان کامل می دم که اگر اون دختر متوجه شاخه به شاخه پریدن شما بشه و حتی بدونه دوست دختر داشتید سرد میشه و ازتون فاصله می گیره.

    یک لیست از معیارات تهیه کن و اولویت بندی کن نتیجه فوق العاده ای داره. راستی از یاد خدا غافل نشو و در مهمترن اتفاق زندگیت از اون یاری بخواه.

    انشااله بهترین و عالیترین برات اتفاق بیفته .

  12. 4 کاربر از پست مفید fariba s تشکرکرده اند .

    a boy (شنبه 17 اسفند 92), abi.bikaran (شنبه 17 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92), ستیلا (شنبه 17 اسفند 92)

  13. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    دوستان خیلی خوب راهنمایی کردن

    1.رفتن پیش مشاور
    2.اقدام رسمی
    3.آشنایی بیشتر زیر نظر خانواده ها
    4.داشتن معیارهای مناسب
    5.مدت کوتاهی دوری از احساسات
    6.انتخاب کردن بر اساس معیارهای درست

    می دانید الآن چی شده ؟

    الان.ایشون شاید بهترین نباشن ولی توی دوست دخترهایی که تا حالا داشتی از همه بهتر و کاملتر بودن واسه همین انتخابشون کردین

    حتما برای چند جلسه مشاوره اقدام کنید.سعی کن هرچه سریعتر اقدام به خواستگاری کنی.

    معیارهایت را بر طبق اولویت بنویس و به آنها از یک تا پنج نمره بده.
    دوستان اگه میگن دوری چون خودتم پسر عاقل و فهمیده ای هستی میترسیم وارد وادی احساسات شده باشین و کمتر به این موضوع بصورت منطقی و عاقلانه نگاه کنید.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط فرشته مهربان : شنبه 17 اسفند 92 در ساعت 14:30 دلیل: اصلاح متن از نظر دستور زبان و همچنین روند تخصصی تالار همدردی

  14. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    a boy (شنبه 17 اسفند 92), abi.bikaran (شنبه 17 اسفند 92), del (یکشنبه 18 اسفند 92), fariba s (شنبه 17 اسفند 92), ستیلا (شنبه 17 اسفند 92)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خدا وکیلی دمت گرم از دلگرمیتون

    یک اعتراف کنم اوایل دوستیمون قبل اینکه بهش قول صد در صد بدم شک کرد که با کسی دیگه هم هستم ازم پرسید گفتم آره بعد خیلی ناراحت شد ولی از دوستاشتنش کم نشد و بلکه بیشتر شد
    و توجیح من این بود من هنوز به تو قولی ندادم ولی از زمانی که بهش قول دادم دیگه خودش هم اطمینان پیدا کرد که من با کسی نیستم و واقعا نیستم
    و از این ترسیدم که در اینده بهم شک داشته باشه و اطمینان نداشته باشه
    اونم گفت چون الان از هم دوریم و من ترس از دست دادنت رو داره اینطوری بهت گیر میدم و شک دارم ولی وقتی با هم ازدواج کنیم همش با همیم و اون ترس هم ندارم و قول میدم از شک بهت نداشته باشم



    با این جمله موافقم سی سالگی خیلی انتخاب برام سخت تر میشه به دو دلیل
    سخت گیر تر میشم و فکر میکنم بهتری هم هست
    چون تو این مدت تا اون سن با دخترای دیگه قطعا میرم و تنوع طلبیم بیشتر میشه

    اون عاشق صبوری و مقاوم بودن منه در مقابل بعضی اوقات قاطی کردناش که با ارامش و گذشت باهاش برخورد میکنم چون میدونم از روی احساسات و دوست داشتنه قاطی کردن هاش

    حتی بهم میگفت اوایل که دیپلم داره بعد دید واقعا می خوام بیام خواستگاری گفت 20 واحد دارم که دیپلم بگیرم فعلا درس رو ول کردم ولی گفت قول میدم اگر تو بخوای دانشگاه هم برم موند توش که با خونسردی گفتم مهم نیست
    فوقش دیپلم بگیر نمیخواد ادامه بدی و بین خودمون همیشه میمونه


    باورتون نمیشه اینقدر قاطی کردم از دودلی رفتم نماز خون شدم بعد از فاصله دو ساله از نماز و استخاره گرفتم خوب در آمد


    میعارهای همسر آینده ام

    تیپ و قیافه و هیکل ** از یک تا پنج *** 4

    خوش اخلاقی ، اجتماعی خونگرم **** 4

    خانواده زیاد اطلاع ندارم ولی چیزی که میدونم تو سبک خانواده خودم هستن

    وفاداری ، مهربونی ، دوسم داشته باشه **** 5

    سازگاری ، کم توقعی *******5



    بعد خواستگاری برم مشاوره خانواده درسته ؟؟؟؟
    برم چی بگم به مشاوره؟

  16. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دادا معیارهات خیلی کلی هستن فدات شم یکم جزئیتر بگو

    این لینک ها رو بهت میدم کامل برو بخون کامل بخون بعدش بیا و نظرت رو بده حرف یه عمر زندگیه دادا

    انتخاب و خواستگاری

    مشاوره ازدواج

    اینم حتما بخون در مورد تیپ شخصیتی هستش

    http://www.hamdardi.net/thread-22758.html
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : شنبه 17 اسفند 92 در ساعت 12:48

  17. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    ستیلا (شنبه 17 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 96, 00:37
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  3. چرا همه دوستام باهام قهر میکنند؟
    توسط کیت کت در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 16 اسفند 93, 19:33
  4. دوستان کمک یه مشاور میخوام برا دوستام معتاد به استمناء (جلق) شدن
    توسط infodltube در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 00:07
  5. من و دوستام
    توسط بالهای صداقت در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 آبان 89, 12:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.