به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    پیدا کردن حس انفعال در مقابله خانم ها

    من 29 سال دارم و در خارج از کشور ساکنم. هنوز ازدواج نکرده ام دلیلش هم برخورد نکردن با کسیه که هم من ایشون رو بپسندم و هم ایشون من رو. خدا رو شکر طبق گفته ی دیگران قابلیت مورد پسند قرار گرفتن توسط خیلی از خانمها رو هم دارا هستم ( با کمال خشوع و خضوع عرض کردم فقط برای دادن یک تصویر بهتر برای گرفتن کمک های دقیق تر دوستان). حالا از این بگذریم که دخترهایی که من می بینم در زندگی خیلی با قابلیت همسر بودن و مادر بودن فاصله دارند و واقعاً نمی دونم چرا انقدر آدمها سطحی و نازل شده اند و افکار بیشترشون حول رقص و پارتی و خرید و آرایش و دیسکو رفتن با رفقا، مست کردن، روابط سکسی بی تعهد و فخر فروختن به رفقاشون در فیسبوک و پول و جواهر و لباس و خلاصه این چیزا میچرخه. البته در هر دو جنس اینطوره. یعنی آدم عمیق، آدم زندگی، آدمی که راجع به مسائل مهم زندگی حرف داشته باشه، مطلب بخونه، برای دیگران ارزش قائل بشه و مادی و سطحی نباشه ولی در عین حال جذابیت ظاهری هم داشته باشه خیلی کم شده. به خصوص در خارج از کشور. اگر هم کسی جذابیتی داشته باشه خیلی از اخلاق فاصله می گیره و از اون جذابیت در جهت سوء بهره می بره.

    اما مسئله ی اصلی که می خواستم در موردش باهاتون مشورت کنم اینه که من مدتیه که یعنی دو سه سالیه که اصلاً نسبت به دخترا واکنش نشون نمی دم. یعنی انگار دیگه منتظرم دخترا بیان سمت من. البته می دونم تا حدی از این ناشی می شه که یکم رفتار غیر محترمانه از خانومها دیدم در زندگی. برای خیلی از مردها این رفتارها شاید عادی باشه ولی برای من تاثیر منفی داره و داشته. آخه خودم برای دیگران ارزش قائل می شم و حتی اگر کسی من رو بخواد و من نخوامش سعی می کنم تا محترمانه ترین حد ممکن ردش کنم که چند باری اینطور پیش آمده. اما خیلی از آدمها اینطور نیستند. من برام پیش میاد که توجه جنس مخالف رو دریافت کنم ولی اصلاً شاید توان این که ریسک کنم و من پا پیش بذارم رو دیگه ندارم. پیش خودم میگم لازم نیست بری خودت رو ضایع کنی. می دونم که تقریباً در همه ی جوامع انتظار از مَرده که قدم اول رو پیش بذاره، حتی با اینکه خانومها خیلی جاها کاملاً حقوق مساوی با مردها دارن اما باز درست یا غلط هنوز وظیفه ی مرده و من هم هیچ وقت با این کار مشکلی نداشتم اما مدتیه منفعل هستم و انگار خودم رو پیشاپیش بازنده می بینم. با اینکه لزوماً اینطور نباید باشه و چیزی کم ندارم. آخه شانس بد هم تو زندگیم داشتم و چندین بار از کسی خوشم اومده ولی متوجه شدم طرف متاهله.

    یه جور حس منفی و پیش فرض منفی دارم نسبت به نتیجه ی پا پیش گذاشتن. در صورتیکه می دونم اگر من برای نزدیک شدن اقدامی نکنم کسی هم برای دوستی یا ازدواج با من اقدام نمی کنه. اگر هم بکنه احتمالاً اون کسی که من دنبالش هستم نیست. مشکلم رو می دونم دلایل بوجود آمدنش رو هم می دونم اما راه حل رو نمی دونم. تا الان زیاد پیش نیومده اما هر بار هم که پیش اومده به آدمهای نخاله و غیر عادی برخورد کردم. تجربه ها منفی بوده. اگر هم طرف دورادور خوب و درست به نظر رسیده متاهل بوده. رابطه ی دراز مدت با کسی نداشتم چون من آدمی هستم که یا رابطه در همون ماه اول به هم می خوره به دلیل مشکلاتی که مشاهده می کنم یا اینکه اگر اوکی باشه تا همیشه ادامه پیدا خواهد کرد چون بلدم یک فرد مناسب رو چطور نگه دارم و چطور راضی و خوشحالش کنم و رابطه رو مدیرت کنم.

    من به خاطر مرد بودنم ذاتاً دوست دارم خودم انتخاب کنم اما انگار یه زخمی خوردم و یه یأسی بر وجودم چیره شده که اون شور و هیجانی رو که چند سال پیش داشتم از دست دادم. خیلی وقتها حس کردم انگار یه دست و اراده ی غیبی هست که نمی خواد کسی که مناسب منه سر راهم قرار بگیره. خنده داره، معمولاً دخترا می گن بخت ما رو بستند ولی برای پسر هم پیش میاد. بخت بسته بودن فقط به این نیست که آدم نتونه همسر پیدا کنه، به اینه که آدم همسر دلخواهش رو نتونه بیابه. اگرچه بگم زیاد به مفهوم بستن بخت و این چیزا زیاد اعتقاد ندارم. البته می دونم این مسئله بخش اعظمش به این برمی گرده که خارج هستم و انتخاب ها هم محدوده. شاید سال آینده برای همیشه برگردم ایران ولی باز این حس انفعال در من هست. من تو زندگیم به کسی ضعف نشون ندادم. اما وقتی به دختری پیام بدم برای آشنایی و اون طرف رد کنه یا بد برخورد کنه حس می کنم آدم ضعیفی جلوه می کنم. من مجبورم اینترنت رو هم یک راه آشنایی در نظر بگیرم چون از ایران دورم.
    اما در همین اینترنت آدمها با اهداف مختلف و حتی هدف های کثیف به دخترا پیام می دم. نمی دونم چی کار کنم اگر از کسی خوشم اومد در عین حال که بهش می خوام نیتم بفهمونم، کاری نکنم که در زمره ی همون آدمها به حساب بیام. همون اول هم حرف ازدواج رو بزنی فکر می کنند یا هولی یا اینکه آدم مفلوکی هستی که دنبال ازدواج از اون طریق با یه آدم ناشناخته هستی. اگر هم بگی آشنایی که نمی تونن تشخیص بدن نیت واقعی و نهاییت چیه. متاسفانه دخترهایی که کمی زیبایی دارند به خودشون اجازه ی این رو می دن که محترمانه برخورد نکنند با این جور پیام ها. این ترس ها باعث شده حتی اگر تو اینترنت یا فیس بوک از کسی خوشم بیام برای آشنایی اقدامی نکنم در حالیکه تو این سن هدفی جز شناخت برای ازدواج ندارم.

    چه باید کرد در این وضعیت؟ وقتی تو اینترنت می بینم دخترها و پسرها به هم توهین می کنند خیلی آزرده می شم. حرمت ها رعایت نمی شه. دوست ندارم به خاطر اینکه صرفاً از کسی خوشم میاد و می خوام باهاش آشنا بشم حرمتم خدشه دار بشه. باور کنید از روزی غرور نیست. اگر بفهمم کسی رو که ازش خوشم میاد همین حس رو بهم داره ذره ای براش غرور ندارم اما قبل از اینکه بری و رو راست بهش پیشنهاد بدی نمی شه فهمید. تازه داستان زمانی شروع می شه که بگه نه و تو ندونی این نه از روی ناز کردن بوده یا نه واقعی و باز تردید های جدید.

    - - - Updated - - -

    در عنوان پست با جای کلمه ی "مقابل" ، سهواً مقابله تایپ شد. خواستم تحصیح کنم نمی شه. لطفاً مسئولین سایت تصحیح بفرمایند.

  2. کاربر روبرو از پست مفید تهمتن تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 10 اسفند 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام
    به نظرم هرچه زودتر برگردید ایران وهمینجا یه مورد مناسب پیدا کنید.
    اینترنت محل شناخت واسه ازدواج نیست.

  4. کاربر روبرو از پست مفید earth تشکرکرده است .

    تهمتن (شنبه 10 اسفند 92)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array
    شما چند سال دارید؟
    فکر می کنید چقدر میشه یک ادم رو از روی دنیای مجازی برای ازدواج شناخت و چقدر میشه به دنیای مجازی اعتماد کرد؟
    اجتناب از تلاش به خاطر ترس از نتیجه رو که شما به انفعال تعبیر کردی چقدر در مسائل دیگه زندگیتون باهاش روبرو هستید؟ آیا فقط در زمینه ازدواج هست؟
    تلاش هایی که برای ازدواج کردید تا حالا کجا و چگونه بوده؟ ایا تنها در اطراف خودتون (جلوی دیدتون) و دینای مجازی به دنبال مورد مناسب بودید؟
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  6. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    تهمتن (شنبه 10 اسفند 92)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از شما بابت نظرتون. خب بازگشت به ایران تصمیم خطیر و عمیقیه و مستلزم آمادگیه و اگر کسی چند سالی جایی بوده باشه و یه جورایی درگیر زندگی شده باشه در یک کشور دیگه زمان می بره از وقتی که تصمیم بگیره برگرده تا وقتی که عملاً بتونه برگرده. من هم این تصمیم رو دارم اما شاید در 6 ماه آینده به هیچ عنوان نشه ولی بعدش امکانش زیاد می شه، باید کاری کنم که در ایران استقلال مالی داشته باشم و دست خالی نمی تونم برگردم باید کمی پس انداز جمع کنم اینجا. ولی توقع دارم از دوستان بیشتر از یکی دو خط لطف کنند و نظر بِدن. چون نکات مختلفی رو مطرح کردم از جمله اون حس انفعال و عدم ریسک پذیری احساسی که مایل نیستم داشته باشمش. دوست دارم راهنمایی دوستان رو در این زمینه بخونم. گفته می شه که کسانی که سنشون میره بالا یه جورایی شخصیتشون دچار ثبات و عدم ریسک پذیری می شه اما من نمی خوام اینطور باشم. من 5 سال از دورانی که اوج آشنا شدنم با جنس مخالف می تونست باشه رو از ایران دور بودم. همه ی کسانی که از من از جهات مختلفی پایین تر هم بودند فرد مورد علاقه شون رو پیدا کردند و ازدواج کردند. چقدر دخترهایی بودند در ایران که به احتمال زیاد من رو راحت می پذیرفتند ولی قسمت کسان دیگری شدند. ولی من همسریابی و عشق داشتن رو فدای خوی ماجراجویانه و حس شناخت فرهنگ های دیگه کردم. البته تو زندگیم از لحاظ دیگه اصلاً ضرر نکردم، تجربه ام از زندگی خیلی بالاتر رفته نسبت به 5 سال پیش اما از لحاظ عاطفی تو این سالها ضرر کردم و هیچ عشقی رو تجربه نکردم. اما برای من زوده که بدون جسارت بشم. راستی یک نکته ای یادم اومد، شاید یه حس منفی پیدا کردم به دخترها. از آدمهای خودپسند و مغرور به شدت بدم میاد. حس می کنم وقتی به سمت خانومها می ری فکر می کنند بهشون احتیاج داری. اینها افکار غلطیه می دونم اما درونم چندسالیه ریشه دوونده. دلم نمی خواد اینطور باشم.

    - - - Updated - - -

    شما چند سال دارید؟
    فکر می کنید چقدر میشه یک ادم رو از روی دنیای مجازی برای ازدواج شناخت و چقدر میشه به دنیای مجازی اعتماد کرد؟
    اجتناب از تلاش به خاطر ترس از نتیجه رو که شما به انفعال تعبیر کردی چقدر در مسائل دیگه زندگیتون باهاش روبرو هستید؟ آیا فقط در زمینه ازدواج هست؟
    تلاش هایی که برای ازدواج کردید تا حالا کجا و چگونه بوده؟ ایا تنها در اطراف خودتون (جلوی دیدتون) و دینای مجازی به دنبال مورد مناسب بودید؟
    ممنون از نظرتون. اولین چیزی که نوشتم سنم بود ولی متاسفانه گویا با دقت نخوندید. از دوستان تقاضا دارم برای اینکه راهنمایی و کمکشون دقیق باشه، متن ها رو با دقت بخونند. چون بیشتر از درد دل مایلم راه حل پیدا کنم. البته نظرات و دیدگاه شخصی دوستان حتی اگر فاقد راه حل خاصی باشه برام ارزشمند و مفیده. اجازه بدین به سئوالاتی که پرسیدین جواب بدم. 29 سالمه. متولد 63. من گفتم تنها راه آشنایی برای من با ایران اینترنت بوده. وقتی شما گزینه ی دیگری نداشته باشید اون گزینه ی باقیمانده رو حتی اگر آفاتی هم داشته باشه انتخاب می کنید. من هم با کسی وارد رابطه نشدم از طریق اینترنت اما شده که خوشم بیاد و بخوام اقدام کنم و نشه. اون رو هم به خاطر ماهیت اینترنت می دونم که چون فضا واقعی نیست برخورد ها هم در این فضا با دنیای واقعی کمی متفاوته. من قبول دارم در دنیای مجازی اعتماد نمی شه کرد، فقط در فکرم بوده که این راه رو برای شروع آشنایی در نظر بگیرم و بعد هر چه زودتر آشنایی رو در دنیای واقعی پیگیری کنم و با معیارهایی که در دنیای واقعی برای سنجش افراد هست به اعتماد یا عدم اعتماد برسم.
    در سایر کارهای زندگیم من منفعل نیستم. من اصلاً خجالتی نیستم. آدم اجتماعی ای هم هستم و با مردم خوب و راحت ارتباط می گیرم. اما یه جور دید منفی ای که نسبت به نزدیک شدن به دختران برای پیشنهاد در من رشد کرده باعث شده که سمت این کار نرم. البته خب گاهی دلیل هم دارم چون بعضی جاها توجه یا چراغ سبزی دریافت می شه ( از دخترای خارجی) اما من چون هدف رابطه ی معنی دار به قصد ازدواج رو دارم پیشاپیش تشخیص می دم این اون فرد نمی تونه باشه. ولی اگر حتی فردی رو مناسب هم بدونم یه جورایی منتظرم انگار اون به من نزدیک بشه و برام سخت شده نزدیک شدن و پیشنهاد دادن. چندین بار تجربه داشتم بار اول به دختری نزدیک شدم و مکالمه داشتم بعد این دختر یه جواریی از سر خودش باز کرده ولی بعده ها میان دنبال آدم ولی من دیگه محل نمی ذارم چون اعتقادم بر اینه که طرف یا یکی رو داشته یا رفته دورهاشو زده وقتی بهترش رو پیدا نکرده اومده باز سراغ من. حس می کنم اگر دختر و پسر بار اول به پیشنهادی جواب رد بدن جواب اصلیشون همونه و بعده ها اگر نظرشون عوض بشه از روی علاقه نیست بلکه از تنها موندن و استیصالشونه برای پیدا کردن یک فرد دیگه اینه که برای من همیشه مهمه در مرحله ی اول از یک خانم پذیرش رو دریافت کنم که البته این روزها به دلیل انفعالی که بهش دچار شدم حتی شانس خودم رو هم امتحان نمی کنم. البته اگر گاهی جمع می بندم جسارت نشه چون می دونم خانومهای بسیار خوب و فهمیده ی زیادی هم هستند که نکات منفی که بهش اشاره شد رو ندارند.

    من در ایران دوران دانشجویی یکبار عاشق شدم که سنم کم بود یعنی 22 سالم بود و طرفم 24 سالش بود. پیشنهاد دادم اولش سربسته پذیرفت ولی بعد از مدت خیلی کوتاهی بی محلی کرد و رد کرد. من هم با ناراحتی زیاد با مسئله کنار اومدم و دیگه سراغش نرفتم و فارغ التحصیل شدم و از ایران رفتم و بعداً ایشون اومد تو فیس بوک در حالیکه دوست پسر داشت من رو اد کرد و شروع کرد به توجه نشون دادن من هم بعد چند روز حذفش کردم. مورد بعدی تو خارج دو سال پیش هم با یک خانومی که اینجا دانشجو بود آشنا شدم ولی همون اوایل آشنایی یک حرکتی کرد که دست کمی از خیانت نداشت و بسیار حرکت زشت و زننده ای بود به همین خاطر تصور من نسبت بهش کاملاً عوض شد. و بهش بی توجهی کردم تا اینکه خودش رابطه رو تموم کرد. خودش هم می دونست حق با منه ولی خب ولی کسی کاری در حد یا شبیه خیانت می کنه دیگه برای شما قابلیت آشنایی برای ازدواج رو نداره. یکبار هم در اینترنت از یک خانومی خوشم اومد بهشون پیام دادم. این خانوم متاسفانه مریضی روحی داشت به نظرم. مدت ها من رو بازی داد و با ندادن جواب رد و عنوان کردن اینکه مشکلش عدم اعتماده من رو بازی داد و هی سر کار گذاشت و حتی وقتی اومدم ایران ازش خواستم که اجازه بده باهاش از نزدیک آشنا بشم و اونجا بود که گفت شکست عشقی داشته و دلش جای دیگه بوده و نمی تونه. خلاصه با اینکه این من بودم که رفتم سمتش ولی در نهایت نامردی از توجه من سوء استفاده کرد و با جوابی که نه منفی بود نه مثبت من رو مدتها معطل خودش کرد یعنی از طرفی از توجهی که من بهش می کردم خوشش میومد ولی از طرف دیگه جواب مثبت نمی داد و حرفهاش دو پهلو بود و معنای ناز کردن می داد.یکسال این قضیه طول کشید. این سه مورد تجربه های عاطفی من بوده. تجربه های کوچک دیگه بوده که جدی نبودند زیاد. من واقعاً هدفم از این آشنایی ها جدی بوده و هیچوقت همزمان با بیش از یک نفر رابطه نخواستم برقرار کنم. متاسفانه همونطور که گفتم آدمهای مشکل دار همیشه به تورم خوردن.
    ویرایش توسط تهمتن : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 02:36

  8. کاربر روبرو از پست مفید تهمتن تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 10 اسفند 92)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    251
    Array
    با سلام

    من میگم شما که این همه صبر کردین چرا شش ماهه دگه صبر نمیکنین تا بیاین ایران؟ تو این مدت هم به خانوادتون که در ایران هستن بسپرین دختر خوبی یراتون پیدا کنن، تا وقتی برگشین، برین خواستگاریشون و آشنا بشین.
    ممکنه بگین خب شاید سلایق من با خانوادم یکی نبود. اشکال نداره یه مدت که خواستگاری برین هم شما بهتر معیاراتون و میشناسین هم خانوادتون شمارو بیشتر میشناسن.سلیقه و معیاراتون دستشون میاد.

    اما در مورد ازدواج اینترنتی . بد نیست این لینک و مطالعه فرمایین.

    ازدواج انترنتی، خانوم اینترنتی، شوهر اینترنتی
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  10. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    میشل (شنبه 10 اسفند 92), تهمتن (شنبه 10 اسفند 92)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    من میگم شما که این همه صبر کردین چرا شش ماهه دگه صبر نمیکنین تا بیاین ایران؟ تو این مدت هم به خانوادتون که در ایران هستن بسپرین دختر خوبی یراتون پیدا کنن، تا وقتی برگشین، برین خواستگاریشون و آشنا بشین.
    ممکنه بگین خب شاید سلایق من با خانوادم یکی نبود. اشکال نداره یه مدت که خواستگاری برین هم شما بهتر معیاراتون و میشناسین هم خانوادتون شمارو بیشتر میشناسن.سلیقه و معیاراتون دستشون میاد.

    اما در مورد ازدواج اینترنتی . بد نیست این لینک و مطالعه فرمایین.
    سلام. من 3 سال بیشتره که قصد ازدواج دارم. بحث 6 ماه نیست. این قصد از امروز آغاز نشده که 6 ماه آینده بخواد شروع پروسه ی صبر کردن من باشه. در ضمن 6 ماه رو به طور تخمینی عرض کردم. تازه رسیدن به ایران به مساوی با پیدا کردن مورد مناسب در زمان کوتاه نیست. دوستی دارم در ایران که 4 ساله قصد ازدواج داره ولی هنوز موفق نشده موردی رو که دنبالشه پیدا کنه. من عجول نیستم ولی همین جمله ی "حالا فلان قدر بیشتر صبر کن" فقط حکم موکول کردن مسئله به آینده ی نامعلوم رو داره و همین صبر کردن ها باعث شده از سن 26 تا مرز 30 سالگی برسم. البته می دونم قسمت و تقدیر نقش بزرگی داره و باید تقدیر بر این باشه که فردی رو که مناسبم می دونم سر راهم یه جوری قرار بگیره وگرنه بعضی وقتها با تلاش کردن هم نمی شه نتیجه گرفت.
    رک بگم من خانواده ام در زمینه ی همسر یابی سرسوزنی بهم نمی خوان یا نمی تونن کمک کنند. بعدچندین سال مادرم نتونسته حتی یک مورد معرفی کنه. از تنبلیشه یا از هر چیز دیگه من نمی دونم. ولی گفته واقعاً هیچ موردی پیدا نکرده. در ضمن خودم هم بعید می دونم کسی رو که دیگران مثل مادرم بخوان به من پیشنهاد بدن لزوماً مورد پسند من واقع بشه. مادر از دید خودش یکی رو مناسب می دونه و من از دید خودم یه جور آدمه دیگه رو. پس بحث خانواده در زمینه ی پیدا کردن دختر منتفیه. خواهر و اینا هم ندارم که بخواد دنبال این مسائل باشه.

    بعد هم هدف من زن گرفتن نیست. هدف من ازدواج مناسب همراه با عشق و تناسبه وگرنه پیدا کردن دختر مجرد بدون در نظر گرفتن کفویت و انتظارات معقول از زندگی با او کار سختی نیست.
    دوستان چرا انقدر ساکتند. چرا کسی نظر نمی ده. هیچ کس راجع به مسئله ای که مطرح کردم چرا حرف نمی زنه. بحث زن گرفتن رو بذاریم کنار. من همونطور که گفتم مشکلم الان بی تفاوت شدن و منفعل شدن به دخترهاست و دید منفی و اینکه مکانیسم آشنا شدن با دخترها رو پیچیده می بینم و دلم برنمیداره نزدیک کسی بشم حتی اگر خوشم هم بیاد. یک کلام منفعلم و دارم نقش دختر رو بازی می کنم یعنی صبر می کنم کسی بیاد طرفم. باید چی کار کنم نظر و دیدم مثبت بشه؟ راهکار بدین لطفاً.

  12. کاربر روبرو از پست مفید تهمتن تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 10 اسفند 92)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مثل اینکه اینجا هم باند بازیه یا اینکه باید عجز و لابه کرد تا نظرات دوستان رو گرفت. خب این همه وقت می ذارید برای تاپیک های دیگه نظر می دید تو این تاپیک هم نظر بدین دیگه. :(

  14. کاربر روبرو از پست مفید تهمتن تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 10 اسفند 92)

  15. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    من یک صفحه مطلب نوشتم و ارسال کردم و درنهایت برای اینکه دوبار مطلبم ارسال نشده از اون صفحه خارج شدم
    الان که اومدم میبینیم هیچی نیومده حالم گرفته شد
    خداکنه فقط اشتباهی برای یکی دیگه نرفته باشه

    بازم خلاصه اشو میگم

    این احساس انفعال شما طبیعیه
    چون بقول خودتون تا حالا دختری که تمام معیار های شما رو داشته باشه سر راهتون قرار نگرفته

    و قرار نیست که شما با تمام دختر های یک شهر رابطه داشته باشی

    مطمئن باش اگر اون دختری که معیارهات رو داره سر راهت قرار بگیره حس انفعالت هم از بین خواهد رفت

    من که خودم اینطوری بودم اصلا از هیچ دختری خوشم نمیومد و اگرم کمی خوشم میومد انگار باید طرف مقابل میومد با من حرف بزنه
    تا اینکه دختری رو دیدم که تمام ویژگی های مورد نظر من رو داشت
    و من طرف مقابل رو دیوونه کردم

  16. 2 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    میشل (شنبه 10 اسفند 92), تهمتن (شنبه 10 اسفند 92)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 مهر 03 [ 03:24]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,691
    امتیاز
    44,059
    سطح
    100
    Points: 44,059, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,911 در 1,649 پست

    Rep Power
    349
    Array
    سلام تهمتن عزیز،

    * وقتی پست هاتون رو میخوندم، اولین راهکاری که برای پیدا کردن دختر مناسب به ذهنم رسید، کمک گرفتن از خونواده بود. که آخرش دیدم نوشتید از این نظر نمیتونید امید چندانی به مادرتون داشته باشید. با این حال باز هم پیشنهاد میدم که در این مورد جدی تر با مادرتون صحبت کنید. همینطور معیارهای اولیه و مهمتون رو با خاله، عمه، زن عمو، زن دایی، و غیره در میان بگذارید و ازشون بخواید اگه موردی رو سراغ دارن که شرایط اولیه رو داشته باشه معرفی کنن.

    درسته که با این روش خیلی ها بهتون پیشنهاد میشن که ممکنه در آشنایی های اولیه از نظر شما رد بشن، اما به هرحال این احتمال هم هست که گزینه مناسبی پیدا کنید. نمیشه دست روی دست نشست... باید اقدام کرد.

    * در مورد انفعالی که اشاره کردید،

    من دوتا تاپیک اینجا ایجاد کردم که خطاهای شناختی رو درشون دارن، و این شیوه رو توضیح میدن. یکی "میتوانید احساس خود را تغییر دهید" و یکی هم "برطرف کردن احساسات منفی با تمرینات آقای اس سی آی". لطفا از لیست تاپیک هام این دو تاپیک رو بردارید. بهتون کمک میکنه یادبگیرید احساساتی که ریشه منطقی ندارن رو برطرف کنید و انسجام بیشتری بین منطق و احساستون برقرار کنید.

    * من فکر میکنم بهتره قبل از اینکه به کسی پیشنهاد بدید، اون فرد رو بشناسید. یعنی همینطوری باهاش صحبت کنید. که با یه سری افکارش آشنا بشید، و یه سری مشخصات مثل متاهل یا مجرد بودن و اینها... البته در مورد گزینه هایی که جهت ازدواج بهتون معرفی میشه، این مورد کارایی نداره، ولی در عوض از قبل مشخصات طرف و قصدش برای ازدواج حداقل معلومه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط تهمتن نمایش پست ها
    ولی من همسریابی و عشق داشتن رو فدای خوی ماجراجویانه و حس شناخت فرهنگ های دیگه کردم. البته تو زندگیم از لحاظ دیگه اصلاً ضرر نکردم، تجربه ام از زندگی خیلی بالاتر رفته نسبت به 5 سال پیش اما از لحاظ عاطفی تو این سالها ضرر کردم و هیچ عشقی رو تجربه نکردم.
    تهمتن عزیز به هرحال ما همیشه در معرض انتخاب هستیم. تو زندگیمون اولویت بندی میکنیم. اینکه اولویت اولتون خودتون بودید، از نظر من کاملا قابل درکه. چون اگه این "خود" اونطور که ما رو راضی کنه شکل نگیره و ساخته نشه، بر چه اساسی میخوایم فردی رو برای ازدواج انتخاب کنیم؟ چطور مطمئن بشیم که چطور خونواده ای میخوایم بسازیم؟

    اول باید "من" ساخته بشه که بعد با یه فرد دیگه یه خونواده تشکیل بده.

    بنابراین شما انتخاب کردید. و به خواسته هاتون هم خداروشکر رسیدید. اما هر انتخابی یه کاستی هایی هم در پی خواهد داشت. و برای شما هم همینطوره. حالا نوبت اینه که به خواسته های درجه دومتون که شامل ازدواج هست برسید. اما باید بدونید که این هم زمان بر هست، و سختی های خودش رو داره (همونطور که درس خوندن سالها وقت شما رو گرفت، یا بدست آوردن جایگاه شغلی یا اجتماعی مطلوبتون، یا ساختن شخصیت مورد نظرتون). اینجا هم فراز و نشیب هست... همونطور که خیلی جاها اپلای کردید و نشد، خیلی امتحان ها دادید و نمره مطلوب رو نگرفتید، خیلی تلاش کردید تا یه مطلب رو یاد بگیرید یا یه مهارت رو کسب کنید و ... اینجا هم همون مراحل باید طی بشه... اگه سختی هاش رو بشناسید، کمتر دچار عوارضی مثل منفی نگری یا ناامیدی و ... میشید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط تهمتن نمایش پست ها
    اما برای من زوده که بدون جسارت بشم.
    صد در صد همینطوره...

    نقل قول نوشته اصلی توسط تهمتن نمایش پست ها
    در سایر کارهای زندگیم من منفعل نیستم. من اصلاً خجالتی نیستم. آدم اجتماعی ای هم هستم و با مردم خوب و راحت ارتباط می گیرم.
    خوبه، پس توان خوبی دارید که اینجا هم این انفعال رو از بین ببرید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط تهمتن نمایش پست ها
    چندین بار تجربه داشتم بار اول به دختری نزدیک شدم و مکالمه داشتم بعد این دختر یه جواریی از سر خودش باز کرده ولی بعده ها میان دنبال آدم ولی من دیگه محل نمی ذارم چون اعتقادم بر اینه که طرف یا یکی رو داشته یا رفته دورهاشو زده وقتی بهترش رو پیدا نکرده اومده باز سراغ من..
    این اعتقاد درست نیست...........

    امیدوارم پستم به کارتون بیاد. و براتون آرزوی موفقیت دارم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 مهر 93 [ 19:20]
    تاریخ عضویت
    1392-10-11
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    680
    سطح
    13
    Points: 680, Level: 13
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    390

    تشکرشده 100 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقای تهمتن

    این چند روز تاپیکتونو دنبال میکردم.امیدوار بودم بین جوابا چیزی باشه که به درد منم بخوره.احساس بدبینی که گفتینو مشکل منم هست، راه حل خاصی به ذهنم نمیرسه. تنها چیزی که میدونم اینه که بدبینی خودبه خود به وجود نمیاد. یه اتفاقایی افتاده که باعث شده در مورد دخترا ذهنیت منفی پیدا کنین.ولی این ذهنیتو شما یه جایی باید رهاش میکردی و در حد یه تجربه از کنارش رد میشدین( میدونم کار راحتی نیست ولی ظاهرا چاره ی دیگه ای نیست.)..اینقدر تکرارش کردی با خودت که بعدا بدون اینکه متوجه باشین جزیی از طرز فکرتون شده و حالا ناخوداگاه هر دختریو میبینین فکر میکنین نکنه قراره همه اون احساسات منفیو دوباره تجربه کنین.این احساسی بوده که خودم تجربه کردم .نمی دونم واسه شمام اینجوری بوده یا نه.

    . تا جایی که من دیدم اکثر دختر و پسرایی که خارج از ایران زندگی میکنن و خواستن یه زندگیه نرمال داشته باشن بیشتر به سمت تنهایی سوق خوردن.اغلب تو مهمونی و پارتیا ظاهر نمیشن. بعید میدونم بتونید دختر مناسبیو تو جمع های شلوغ ایرانیا پیدا کنین. خیلیم رو شخصیت ادمایی که تو این جمع ها میبینین فوکوس نکنین فقط بدبینتر میشین. اگه خونواده ی ایرانی میشناسین که خوب باشن ، سعی کنین تو مهمونیاشون برین و رفت و امد داشته باشین . شاید اونجا بتونین فرد مناسبیو پیدا کنین.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست طلاق دادم ولی مادر شوهرم پیش همه دروغ میگه وآبرومو پیش همه میبره چکار کنم؟
    توسط یاصاحب زمان ادرکنی در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 آذر 95, 11:16
  2. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 بهمن 93, 00:46
  3. قبول کردن پیشنهاد خوابیدن پیش هم در دوران نامزدی بدون هیچ محرمیتی !!!
    توسط tanhaei در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 شهریور 92, 06:04
  4. پیامدهای روابط افراطی دختر و پسر پیش از ازدواج؟
    توسط keyvan در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 بهمن 87, 19:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.