سلام
یک دختری را در دانشگاه دوست دارم منتها از رفتار های عجیبی که دارد تا 8 ماه هست که موفق به ارتباط نزدیک باهاش نشدم
این دختر در روستا زندگی می کند و متولد 72 هست و تا به حال با یک پسر در دانشگاه به واسطه دوستش ارتباط برقرار کرده و آن هم یک هفته طول نکشیده که پسره این رابطه را تمام کرده است چون ظاهرا دختر انگار نه انگار که راضی به برقرای ارتباط با یک پسر شده است یعنی محل نمی گذاشت به پسر .
چند بار حضورا سعی کردم که جریان رو من تعریف کنم که دوستش دارم ولی قسمت نمی شد هر دفه هم پدرش دنبالش می آمد در دانشگاه و موقعیت نمی شد که بگم
تا اینکه 8 ماه پیش مجبورا حضوی صحبت کردم و یک نامه ای بهش دادم 3 ماه تابستان گذشت و خبری نشد مهر ماه آمد و من مجددا در بیرون از دانشگاه دوباره باز هم درخواست دوستی کردم و باز هم نشد سپس یکی دو بار دسته گل روی ماشین باباش که با اون می اومد دانشگاه گذاشتم البته کار احمقانه دیگری انجام دادم اینکه یک دسته گل را در منزل شخصی باباش در حیاط گذاشتم و بعد از مدتی در دانشگاه من رو صدا کرد و در یک جمله کوتاه گفت یک بار دیگه تکرار بشه کمیته انضباطی می گم بعد من دنبالش افتادم که مجددا قضیه اصلی اینکه واقعا دوستش دارم رو بهش بگم و نشد مدتی گذشت گفتم که اوضاع آروم شه من مجددا همین 2-3 هفته پیش برای بار آخر دیدم و از سیر تا پیاز قضیه رو گفتم و بعد از اتمام بی جواب و چیزی سوار ماشین شد و زود رفت
نمی دانم واقعا دیگه چی کار کنم ...
خیلی رسمی توضیح دادم ببخشید
ولی خلاصه بگم خیلی دوستش دارم نه اینکه براش بمیرم ولی واقعا دختری هست که سر به زیر و پاکدامن و در کل کسی که ایده ال برای من هست احساس می کنم اون هم دوست داره منو ولی دودل هست و من بر این بابت نمی دونم چی کار کنم صبور بودم تا این زمان و هستم
شاید بخاطر شرایط محیط روستا که در آنجا زندگی می کند باعث شود که تا به حال موفق به ارتباط باهاش نشدم
دوستان یک راهنمایی کنید من رو اگر هم سوالی بود بپرسید که جواب بدم
علاقه مندی ها (Bookmarks)