به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    44
    Array

    کنار اومدن با مسائل بارداری(راهنمایی کاربر بی وفا)

    با سلام و احترام خدمت دوستان عزیز
    ضمن خسته نباشید جهت راهنمایی اخیر به بنده در تمام زمینه های مشکلی جدید الایام برای اینجانب پیش امده خواستم شرح کنم تا با مشورت دوستان عاقل والفهیم به نتیجه درستی برسم

    ولی قبل از هر چیزی خواستم پیش زمینه ای داشته باشم از خودم برای دوستان تازه وارد و جدیدم چ
    اقایی هستم که حدود 6 ماهی هست زندگی متاهلی رو تجربه می کنم و در این مدت مشکلات زیادی بوده که نمی خوام بیشتر از این وقت دوستان عزیزمون رو گرفته باشم

    ولی چندروزی می شه خانوم بنده بحث و مباحث بارداری رو پیش می کشه و منم از اون جایی که زیاد علاقه ای به بچه و بچه داری ندارم هی از این موضوعات منحرف میشم ولی هر دقیقه و هر زمانی که جو فراهم بشه باز این مسئله رو بازگو می کنه
    با دلایل بسیار زیاد این مسئله رو کذب می کنم ولی چه فایده .....

    دوستان به نظرتون چجوری خانوم بنده رو قانع کنم با احتساب اینکه بنده با تموم ترفند ها خواستم این مسئله رو برای مدتی کات کنم ولی خلافش شد

    ممنون میشم دوستان راهنمایی برسونند به اینجانب

    با سپاس و درود فراوون

    یا علی
    منتظرم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 96 [ 15:06]
    تاریخ عضویت
    1392-10-20
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    3,147
    سطح
    34
    Points: 3,147, Level: 34
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    14

    تشکرشده 9 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    اینکه شما میفرمایید علاقه ای به بچه داری ندارین که نمیشه بلاخره آدم ازدواج میکنه وبچه دار میشه وگرنه زندگی بدون بچه معنایی نداره.شما اول باید این مسله رو باخودتون حل کنید
    علاوه بر این چون تازه ازدواج کردین یکم این مسئله بارداری اوایل ازدواج استرسزا میشه ومن بااین موضوع موافقم شما میتونید تو یه زمان مناسب باکمال آرامش ومحبت بهش بگین که زودازدواج کردین وبهتر این قضیه موکول بشه به یه زمان مناسب دیگه که خودتون هم تواناییی بزرگ کردنشو داشته باشین ودر آینده مثلا شرایط مالی و روحی متناسبتری خواهین داشت
    هیچوقت نشون ندین که علاقه ندارین بچه داشته باشین چون این موضوع خدای نکرده باعث اختلاف میشه ووضعو بدترمیکنه.یادتون باشه زبان شیرین آدما خیلی چیزا رو عوض میکنه.پس بامهربانیت وعشق این موضوع رو منطقی حل کنین.طوری که همسرتون ناراحت نشه
    انشاالله مشکلتون حل میشه

    - - - Updated - - -

    راستی دوست عزیز کات کردن چیزیو حل نمیکنه بلکه خانومتونو مصر تر میکنه پس صحبت کنین باهاش

  3. کاربر روبرو از پست مفید golemordab تشکرکرده است .

    بی وفا (جمعه 27 دی 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    61
    Array
    سلام آقای بی وفا. من همیشه در جریان تاپیک های شما بودم. نمی دونم تا حالا پستی گذاشتم یا نه . به هر حال ...
    به نظر من به دلایل زیر هنوز برای بچه دار شدنتون زوده
    - خواستگاری سنتی و دوره آشنایی کوتاه
    - دوره نامزدی کوتاه
    - شش ماه سابقه متاهلی (که خیلی کمه )
    - سن نسبتا کم هر دو
    - عصبانیت ها و اخلاق یه مقدار تند شما
    - حساسیت های خانمتون
    - یه کمی بچه گونه رفتار کردنشون
    - ماجراهایی که پیش اومده که خودتون بالا اشاره کردین که مشکلاتی داشتین.

    به نظر من با خانمتون رک و راست صحبت کنید و مثلا بگید که تا دو سال آینده هیچ برنامه ای برای بچه نذارین. این جوری اگه زمان بذارین ، هر ماه نمیاد اصرار کنه. خیالش راحته که مثلا دو سال دیگه .

    اما موضوعی که هست اینه که خانمتون که در تاپیک های قبل گفتین که دانشجوئه ، چرا اصرار داره بچه دار بشه . اینو بفهمین
    اگه نظر منو میخواین به نظرم می رسه که این مشکلاتی که گفتین وجود داره و حالا اینجا بیان نکردین باعث این موضوع شده .
    یعنی خانمتون میخواد با این کار به اصطلاح یه جورایی جاش رو محکم کنه (ببخشید این حرف رو زدم ، معمولا مادرا این توصیه رو می کنن)
    یعنی از اختلاف های موجود ترسیده و به دنبال راهیه که خدای نکرده زندگیش بهم نریزه و این وسط خب هیچ چیزی رو بهتر از یه بچه نمی دونه که خانوادرو محکم تر کنه. که البته این مساله کاملا اشتباهه
    یعنی دو سه سال اول ازدواج اگه بچه نباشه و طرفین اخلاق هم دستشون بیاد و بعد بچه دار بشن خیلی بهتره تا اینکه حالا وسط اختلافات خودشون یه بچه رو هم وارد تنش های زندگی کنن. چون هم اختلافات بیشتر میشه (به علت مسائل شناخت اندک هم و مشکلات بارداری و بچه داری و ....) و هم بچه آسیب می بینه .

    از اختلافاتی هم که دارین نا امید نشین . معمولا دو سال اول ازدواج همه زندگی ها همینه . در صدد حلش باشین. اگه مشکل جدی ای هم داشتین اینجا مطرح کنین. ایشالا که اوضاع زندگی بهتر بشه و به سواحل زیبای آرامش برسین و بعد بچه دار شدن رو بیارید به اولویت.

    موفق باشید.

  5. 3 کاربر از پست مفید veis تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 27 دی 92), ژینا (جمعه 04 بهمن 92), بی وفا (جمعه 27 دی 92)

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    44
    Array
    گل مرداب عزیز تشکر ازتون بابت پاسخ گوییتون
    من فکر کنم شما بد متوجه شدید بنده با بچه مخالف نیستم اصلا چرا که من با 26 سال زندگی که از خداوند تعالی گرفتم باورتون نمی شه با بچه ها اینقدر بازی می کنم انگار رفیق جینگ به زبون عامیانه اونام همیشه تو فامیلا مخصوصا فامیلای خانومم با بچه ها کل کل می کنم و باشون بازی می کنم از این جهت گفتم که من زیاد مخالف نیستم ولی برای خودم نمی پسندم چرا که مشغله کاری به من اجازه نمی ده اینگونه ساده از این موضوع بگزرم بازم ممنونم از شما



    و اما خانوم veis


    سلام و درود بر شما سپاس ازتون جهت پاسخ گویی

    - خواستگاری سنتی و دوره آشنایی کوتاه

    100% موافقم و گوش زد کردم نه البته با سخن نه با مفهوم کلامی

    - دوره نامزدی کوتاه

    مربوط به بالا

    - شش ماه سابقه متاهلی (که خیلی کمه )

    درسته


    - سن نسبتا کم هر دو

    26 سال و 22 خانومم بازم موافقم


    - عصبانیت ها و اخلاق یه مقدار تند شما
    همه چرا اینو می گن تو این تالار به من بابا ادم بی خودی هم مگه از کوره در میره حتما حکمتی بوده خو

    - حساسیت های خانمتون
    همین اصرار ایشون بابت همین مسئله بیانگر این موضوع هست

    - یه کمی بچه گونه رفتار کردنشون

    - ماجراهایی که پیش اومده که خودتون بالا اشاره کردین که مشکلاتی داشتین.



    بله حرف شما کاملا منطقی بوده و بنده هم همین موارد رو اعلام می کنم ولی هیچ فایده ای نداشته نمی خوام دلشو بشکنم و تو ذوقش بزنم بابت همین فردا می خوام تو نامه ای براش بنویسم که فقط به خاطر خودشه که این تصمیم رو به تعویق بیندازه چرا که بابت کارهاش حس خوبی نمی بینم تو این عمل و کما که خودمم نه امادگیشو دارم نه حوصله اش رو

    ولی باور کنید خیلی اعصابم داغونه خانواده ام بفهمند 100% مخالفت خواهند کرد نمی دونم چیکار کنم واقعا خسته شدم از کاراش از سادگی اش از رویا پردازی هاش که تموم نشات این موضوع از اینترنت خانه خراب کن بوده و هست که از صبح میشینه پای این و سایت های مزخرف و این بلا هارو رو سر من ویروون می کنه


    بازم ممنونم ازتون بخاطر لطفی که داشتید به بنده سپاسگزارم از شما و دوست عزیزمون

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    61
    Array
    آقای بی وفا موفق شدید کاری کنید ؟
    صحبت کردید با ایشون؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید veis تشکرکرده است .

    بی وفا (شنبه 05 بهمن 92)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    47
    Array
    آقای بی وفا

    سلام

    منم خواستم نظرم رو برای شما بنویسم

    من خودم هنوز که هنوزه تو شک هستم که آیا یه انسان دیگه به این دنیا بیارم یا نه که دلایل خاصی هم واسه خودم دارم ...

    اما در مورد شما و همسرتون به نظر من واقعا خیلی خیلی زوده ...
    به نظر من آقای بی وفا بنشینید با همسرتون منطقی صحبت کیند بگو عزیز دلم من خیلی راجع به این مسئله فکر کردم ته دلم هم دوست دارم پدر بشم و از بچه دار شدن لذت میبرم ...

    اما این مسئله یکی از بزرگترین و مهمترین اتفاقات زندگی هر آدمی هست و نمیشه بدون حساب کتاب و فکر و آینده نگری (مخصوصا تو این زمونه) انجام بشه بگو من و تو هنوز زمان زیادی نیست که با هم زندگی میکنیم هنوز خیلی جاها با هم نرفتیم خیلی کارها نکردیم (مثلا به اندازه کافی مسافرت ، سینما، گردش ، خرید خونه بهتر خرید ماشین بهتر فلان وسیله خونه و ... اینها همه مثال هست شاید شما یه خونه و یه ماشین ایده آل داشته باشید ... اینکه دانشگاه همسرتون تمام نشده بهش بگو نگران نباش در بهترین موقعیت این اتفاق خواهد افتاد من و تو هنوز 6 ماهه که با هم هستیم بذار این زمان بیشتر باشه هم برای شناخت بیشتر همدیگه و هم برای استفاده کردن بهتر از فرصتهامون ...

    به نظر من اگه صلاح میدونی همسرت رو استخدام شرکتت کن یا تو یه شرکت دیگه واسش کار پیدا کن درسته که به پولش احتیاج نداری ولی سرگرمش کن بذار بدونه زندگی و پول درآوردن سخته و قدر بدونه یا یه کلاسی مثل زبان موسیقی ورزش و ... بفرستش سرگرم باشه که فضای خونه آدم رو به هیچ میرسونه البته این نظر منه ...
    همه را دوست میدارم و همه دوستم میدارند

    او که به ظاهر دشمن است، از در دوستی در می آید، بسان حلقه ای طلائی در زنجیر خیر و صلاح من


    فلورانس اسکاول شین
    ویرایش توسط malakeh : شنبه 05 بهمن 92 در ساعت 11:17

  10. 2 کاربر از پست مفید malakeh تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (شنبه 05 بهمن 92), بی وفا (شنبه 05 بهمن 92)

  11. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    44
    Array
    دوستان عزیز درود بر همگی

    شرمنده من دسترسی نداشتم به اینترنت و به همین منظور نتونستم بیام اینجا
    صحبت که کردم اره نه یه بار ده بار با دلایل بسیار موجه فعلا قانعش کردم که بابا جون بنده الان امادگی ندارم
    واقعا این قدر کلافه شده بودم که می خواستم به خواهرشینا بگم

    خانوم من نمی دونم چرا همش بهونه میگیره سر چیز های بیخود خیلی عاقل و فهیمه ها ولی تو بعضی مسائل همش بهونه گیره

    در خصوص کار که نه فکر نکنم خودم راضی شم من خوشم نمیاد حقیقتش
    بهش میگم بیا اسمتو بنویسم کلاس هایی که خودت دوست داری میگه نه درس دارم بعدش میاد بهونه بچه رو میگیره نمی دونم اون موقع درسش نمیاد به فکرش

    کلافه شدم بخدا از یه طرفی کار و مشغله از این ور هم این جور کردار های و رفتار ها


    ممنونم ازتون دوستان عزیز

  12. 2 کاربر از پست مفید بی وفا تشکرکرده اند .

    earth (جمعه 11 بهمن 92), الهام20 (شنبه 05 بهمن 92)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 03:38]
    تاریخ عضویت
    1392-8-02
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    1,121
    سطح
    18
    Points: 1,121, Level: 18
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsSocial1 year registered
    تشکرها
    441

    تشکرشده 556 در 137 پست

    Rep Power
    26
    Array
    بی وفای گرامی سلام
    امیدوارم تا این لحظه تونسته باشی خانومتو درباره بچه دار شدن توجیح کرده باشی، اما چیزی که من میخواستم بگم درمورد بهونه گیری های ایشونه که خودت اشاره کردی، شاید در پی جلب توجه و عشق شما باشه!!
    شاید بگی من همه جوره بهش توجه میکنم اما از نظر همسرت اینطور نباشه، زبان عشق هر کس با نفر دیگه فرق داره یکی دوست داشتن و توجه رو در کادو گرفتن، یکی در کمک در کارهای خونه و... میدونه. پس سعی کن زبان عشق همسرت رو پیدا کنی.(ببین چه چیزی رو علامت توجه، عشق و علاقت میدونه)
    احتمال دیگه اینه که شاید این بهونه گیری که گاها بروز پیدا میکنه بخاطر یه دلخوری باشه که نتونسته به تو بگه و به صورت بهونه گیری در موارد مختلف بروز میکنه، در این مورد باهاش صحبت کن و بهش اطمینان بده که از حرفاش دلخور نمیشی(واکنشت نسبت به حرفاش مهمه اگر تندی کنی یا سریع جبهه بگیری شاید باعث بشی دیگه نتونه باهات راحت درد و دل کنه)به هرحال تو نزدیک ترین فرد به همسرت هستی و باید مثل یک دوست صمیمی سنگ صبورش باشی.
    امیدوارم هر چه زودتر زندگی بکامت شیرین بشه.

  14. 3 کاربر از پست مفید شهراز تشکرکرده اند .

    earth (جمعه 11 بهمن 92), فرهنگ 27 (جمعه 11 بهمن 92), دختر بیخیال (جمعه 11 بهمن 92)

  15. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    44
    Array
    شهراز عزیز درود بر شما
    ممنونم که باز پیگیر بودن دوستان و ممنونم از شما
    نمی دونم بگم از زندگیم راضیم یا نه بگم راضی نیستم
    درسته همه ی افراد کامل نیستن گاها یه شخصی هم هستش تموم و کمال ولی ....

    شاید من الان اگه درست تر فکر می کنم بر میگشتم به چند ماه اخیر شاید به کلی مسیر زندگیم رو به صراحت بیان و درستی انتخاب می کردم
    یا شایدم طرز فکر من اشتباهه و یا من نمی تونم ارتباطی با عشق برقرار کنم طبق گفته های شما

    من از هیچی کم نمیزارم برای هیچ کس
    همه چیرو برای خودم نمی خوام راستشو میگم ولی واقعا اعصابمو میریزه بهم
    از جهتی دوست ندارم دیگه تو این فروم مشکلاتمو بگم شاید فکر می کنم با گفتن بعضی مسائل احساسم نسبت به بعضی چیزا عوض میشه
    به هر حال ممنونم که دوستانه وار نوشتید

    بینهایت سپاسگزارم

    روز خوش


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.