سلام به همه ی دوستان خوب همدردی
مشکلی که میخوام بگمو تا جایی که یادم میاد تقریبا همیشه داشتم، من هیچوقت تو زندگیم آرزو یا هدف نداشتم بخاطر همین برنامه ریزیم برای رسیدن بهش نداشتم
بعد از اینکه دیپلم گرفتم قبولی تو دانشگاه خیلی برام مهم بود ولی فقط بخاطر اینکه از هم سن و سالام عقب نمونم نه اینکه از این درس خوندن و قبولی تو دانشگاه هدفی داشته باشم، باز اون موقع میگم سنم کم بود و توجیه داره بعد از اتمام دوره کارشناسیم دیگه از محیط دانشگاه متنفر شدم و اصلا نخواستم به ارشد فکر کنم
به رشته ای که خوندم علاقه ای نداشتم و بخاطر همین دنبال یادگیری در زمینه رشته ی تخصصیم هم نبودم، البته همین الانم به چیزی علاقه ندارم، نه هنر نه ورزش نه کار...
حدودا 3 ساله تو یه کار بی ربط به رشته ام مشغول هستم که از حقوقم هم رضایت ندارم ولی با این وجود هیچ تلاشی هم نمیکنم
کلا هیچوقت تو زندگیم شور و شوقی نداشتم، از دنیا هیچی نمیخوام، انگار همیشه برای زنده بودن و زندگی کردن دارم به خودم فشار میارم، از 18 سالگی دوست داشتم بمیرم و همه چی تموم شه، حوصله زندگی کردن ندارم
تست افسردگی هم دادم یوقتایی جوابش شده "کمی افسرده" یوقتاییم "نیازمند مراجعه به روانپزشک"
یه بار به روانپزشک مراجعه کردم خیلی راحت گفت خانم شما کلا همینجوری هستی دیگه، ذاتا روحیه ات کسل و افسرده است
حالا سوالم اینه که میشه واقعا کسی در حالت طبیعی اینجوری باشه یا قطعا آدمی مثل من بیماره؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)