در مورد خواستگارم احتیاج به مشورت دارم.

[earth]

سلام دوستان خوبومهربونم.
خواستگاری دارم که توسط یک راوی که مورد قبول من نیست معرفی شده.جلسه اول اومدن وبه قول خودشون خیلی پسند کردن.
خصوصیات اخلاقی که خودشون گفتن:
ورزش دوست
صبور
صادق(تاکید زیادی داشت)
اعتقاد به نماز و...
سالم(از لحاظ دود و...)
احساساتی

خصوصیاتی که من دیدم وشنیدم:
ظاهر خوب ومورد قبول.
تیپ اسپرت(کت وشلوار نپوشیده بود)
سنش کمتر از شناسنامش میخورد.(البته خودش هم اشاره کرد وگفت به خاطر ورزشه)
آرام
خنده رو
گفت من آدم احساساتی هستم اگر کسی رو دوست داشته باشم جونمم فداش میکنم(البته به حالت تاکید چند بارتکرار کرد)وتاحالا هرجا رفتم خواستگاری اینطور نبوده.
دوست دارم همسرم شرایطمو درک کنه وزندگی خوبی رو تجربه کنم.
گفت چندتا دوست دارم که خیلی خوبن.

حالا شرایط کلی ودغدغه های من:
محل زندگیشون 3درجه پایینتر از ماست.مثلا اگر محل زندگی عدد 1تا5 باشه ما عدد4/5 واونا عدد2

خواهر ومامانش خیلی حرف نمیزدن وبیشتر خانم برادرش صحبت میکرد.(اون از راوی خصوصیات منو پرسیده بود.)
من 2سال کوچکترم.
(درضمن برادر من فرد فعال وپولداریه.اون راوی حتما اینارو بهش گفته.)
اگر سوالی داشتید جواب میدم.

[mahasty]

سلام
الان سوالتون چیه؟

[deljoo_deltang]

عزیزم به نظرم باید شناخت خیلی بیشتری نسبت بهش پیدا کنید. البته قبلش باید خودت و خصوصیات اخلاقی خودت و انتظاراتت رو خوب بشناسی.

اما یک نکته مهم اینکه سعی کن هیچ پیش فرضی در ناخود آگاه ذهنت باعث تحریف شناختت نشه. یعنی مثلا یک نمونه می تونه این باشه:
1- مادر و خواهرش حرف نزدند
شما پیش فرضت برای این مساله اینه که چون حتما از راوی پرسیدند پس حرف نزدند ولی این یک شناخت تحریف شدست به خاطر پیش فرضی که داشتید. ( یا دانست ایشون از وضع برادرتون یا ...)

و در مورد مسائلی که خیلی تاکید کردند هم به نظرم خوبه که بتونی در صحبتهای آینده کمی روش بحث کنید تا ببینید انتظار ایشون در عمل چیه از این مسائل تاکیدی.

البته فکر می کنم خودتون مقاله های این سایت رو در مورد سوالهای که باید در جلسه خواستگاری پرسیده بشه و نحوه سوال پرسیدن خوندید، برای همین در اون زمینه دیگه چیزی ننوشتم.
موفق باشی.

[شیدا.]

تفاوت محل زندگی به نظرت چه تاثیری می تونه داشته باشه؟
منظورت این هست که از نظر اقتصادی خیلی ضعیف هستند؟
یا زندگی در محله ای خاص هست که روی فرهنگش ممکنه تاثیر گذاشته باشه؟

به قول خانم دلجو فرض بر این هست که شما از مقالات و نوشته های تالار مطلعید و معیارهات را نوشتی، سوالات جلسه خواستگاری را می دونی، روندی که باید طی کنی و ...
اگر فکر می کنی مشکلی هست یا سوالی داری، بگو تا دوستان کمک کنند.

[deniz90]

سلام خواهر خوب از حرفاتون مشخصه فقط یه جلسه اومدن و شمام آدم عجولی هستید نه ما می تونیم نظری بدیم نه شما . با نیم ساعت یا یک ساعت حرف زدن نمی شه طرف مقابل رو شناخت. اجازه بدید کار به مراحل بعدی بکشه بعد که جدی تر شد تحت نظر خانوادتون بیشتر با هم آشنا بشید. من نفهمیدن پولدار و فعال بودن برادر شما چه ربطی به خواستگاری داشت!!! چون تا حدودی شما رو از تاپیکهاتون شناختم بازم می گم ذهن خوانی شما در مورد افکار دیگران اشتباهه محضه. اجازه بدید کار به مراحل بعدی کشیده بشه بعد تا اگر نیازی به راهنمایی داشتید دوستان راهنماییتون کنن و در ایجاد تاپیک عجله نکنید چون هنوز چیزی از این خواستگاری مشخص نیست

[sadafdarya]

شناخت افراد نیاز به زمان زیاد داره تو یک جلسه نمیشه کسی رو شناخت خصوصاکه این شناخت قراره منجربه ازدواج بشه پس شماهم بایدخانواده طرف روبشناسی هم خودشوبصورت جداگانه.اول ی شناخت کلی از خودش وخانوادش پیداکن بعداگه مطمئن شدی که خوبن وارد مرحله شناخت طرفت تو تمامی زمینه ها شو.مثلایه مدت نامزدباشین تاعقایدوافکارهمو بشناسید

[majid_k]

سلام. صبر کن. صبر. کم کم باید هم دیگه رو بشناسید. .
در مورد وضع مالی تنها از جنبه اقتصادی نگاه کن نه شخصیتی.
سعی کن در کلامش ریشه هایی از حقیقت و یا دروغ پیدا کنی.
خیلی زود بله و یا خیر نگو. فکر کن. اجازه بده ایشون هم فکر کنه.
امیدت به خدا باشه.

[earth]

سلام دوستان خوبم.
ممنونم که کمکم میکنید.
اونا یک جلسه اومدن اما شاید بهتره بیشتر توضیح بدم تا متوجه بشید.
شوهر خواهرم که من قبولش ندارم وآدم دروغگوییه اونو معرفی کرده.
آخه خودش خیلی از موقعیت مالی برادرم سوء استفاده کرد.
حالا هم خیلی دوست داره این وصلت جور بشه.
من اینجا وتو این محیط آدم کم صبری هستم اما واسه ازدواج به خودم فشار میارم اما سعی میکنم همه چی آروم پیش بره.چون نتیجه شو تو ازدواج خواهرام دیدم.یکی خیلی عجول وخوشبخت نشد.اما اولی به خاطر صبرش ازدواج مورد قبول خودش بود.
من اگر عجول بودم که اینجا نمینوشتم.
درکنارش از مشاور وبقیه افراد باتجربه کمک میگیرم.
توکل به خدا که از همه مهمتره وغیر از اون کسی نمیتونه کمکم کنه تا خوشبخت بشم.

خیلی ممنون که واسه سوالات مربوط به خواستگاری یاد آوری کردین.

واسم دعا کنید.

درست میگید من خیلی زود قضاوت میکنم وبه دیده هام درمورد آدما اکتفا میکنم ولی در بیشتر مواقع بهم ثابت میشه اگر صبر میکردم بهتر بود.
البته این خصوصیت من ذهنیه وروی رفتارم اثر نمیزاره.یعنی از لحاظ عملی صبرم بیشتره.

سوالاتو میخونم وبعداگر اشکالی وجود داشت میپرسم.

از طرف اونا طوریه که همه چی واسشون تموم شده است یعنی گفته من خیلی ازخودش وخانوادش خوشم اومده.
مرحله بعدی دیدار دوتا خانواده است که چند روز دیگه خبرشو بهتون میدم.

[earth]

سلام
امروز خود آقا پسر با مامانم تماس گرفت وگفت اگر میشه مراسم آشنایی رو عقب بندازم که تکلیف کارم مشخص بشه ومیخوام تغییر شغل بدم.


خیلی جا خوردم اما بهش وابسته نیستم.

نمیدونم چرا یهو دلم گرفت وگفتم چطور اینطوری میشه؟
اما به خدا اعتماد دارم ومطمئنم هیچوقت بدیمو نمیخواد.از خودش خواستم باز هم بهم صبر بده تا مورد بعدی پیش بیاد.اگرم نشد امیدوارم صبر زیادی بهم عطا کنه.
ممنون که واسم دعا میکنید.

[earth]

سلام
شوهر خواهرم به خواهرم گفته اون از وضع مالی شما خجالت کشیده وگفته نمیخوام تو سختی دخترشونو بدبخت کنم.


یه سوال دارم اما جوابشو پیدا نکردم...

نمیدونم چرا یهو همه خواستگارام اینطوری میشن؟البته فقط وفقط وفقط خدا علتشو میدونه.
برادرم میگه اون باید مردو مردونه میومد جلو.اما بازم دلتو بد نکن چون نمیدونی چه علتی واسه خودش داشته.
من میگم خب اون که میدونست ما اینطوریم پس چرا جلسه اول اومد واینقدر دوست داشتنشو به شوهر خواهرم وخانوادش گفت.
حتی گفتن هرجارفته خواستگاری یا هیچی نمیگفته یا میگفته خوب نبود.اما اینجا اولین جایی بوده که همون لحظه که تو ماشین نشسته گفته خیلی خانواده خوب ودختر خوبی بودن.
نمیدونم حکمت خدا چیه.
آقا پسرالطفا اگر تکلیفتونو با خودتون نمیدونید پاپیش نزارین.

- - - Updated - - -

دیگه نباید حرفی بزنم.واسه صبرم دعا کنید.