به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آذر 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-26
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    27
    سطح
    1
    Points: 27, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میتونم با این شرایط برم خواستگاری؟

    سلام به همه
    من سوال داشتم در مورد
    1.من سنم 22 هستش 1 سال دیگه هم درسم تموم میشه و مدرک مهندسی مکانیک خودمو هم میگیرم اینده شغلیم هم نمیدونم والا ولی امید دارم اما هنو معلوم نیست وضع مالیمون هم متوسطه الان هم بابام برام یه خونه خریده توی یه منطقه تقریبا خوب شهرمون خیلی بزرگ نیست تقریبا نقلیه :) یه ماشین سمند هم برام خریده سر وضعم هم بد نیست الان با این شرایط میتونم برم خاستگاری؟ یعنی اگه شما دختر داشتین به من میدادین ؟اصلا وقتش هست؟ یا باید بعد از سربازی به فکر زن گرفتن باشم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام
    البته خب من شرایط آینده شغلی شما را زیاد در جریان نیستم.اما به نظر من تا شغل مناسب پیدا نکردین به ازدواج فکر نکنید.
    به قول مدیر همدردی؛اگر شرایط ازدواج را ندارید؛دمیدن در تنور احساسات ممنوع!


  3. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 خرداد 95 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    2,763
    سطح
    32
    Points: 2,763, Level: 32
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 135 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط jav000n نمایش پست ها
    سلام به همه
    من سوال داشتم در مورد
    1.من سنم 22 هستش 1 سال دیگه هم درسم تموم میشه و مدرک مهندسی مکانیک خودمو هم میگیرم اینده شغلیم هم نمیدونم والا ولی امید دارم اما هنو معلوم نیست وضع مالیمون هم متوسطه الان هم بابام برام یه خونه خریده توی یه منطقه تقریبا خوب شهرمون خیلی بزرگ نیست تقریبا نقلیه :) یه ماشین سمند هم برام خریده سر وضعم هم بد نیست الان با این شرایط میتونم برم خاستگاری؟ یعنی اگه شما دختر داشتین به من میدادین ؟اصلا وقتش هست؟ یا باید بعد از سربازی به فکر زن گرفتن باشم؟
    سلام
    والا من اگه دختر داشتم و میدیدم خواستگارش پسر همچین با جنم و سالمی هست و می تونه از پس زندگی بربیاد بهش دختر می دادم. اما به شرطی که یک کار مشخصی داشت. آزاد یا استخدامی هم فرقی نمی کرد، تا جایی که بدونم لنگ خرج و مخارج زندگی نمی مونه و از پسشون برمیاد. در نتیجه شما اگر خونه و ماشین هم نداشتین ولی یک کار مشخص داشتین به نظرم شرایطتتون بهتر بود. خرج زندگی که شوخی بردار نیست(؟) شما حساب بکنید زن هم گرفتین مخارج زندگی رو از کجا می خواید تامین بکنید؟ به امید اینکه کار پیدا میشه نرید جلو، اول کار رو پیدا بکنید و یکمی سرد و گرم روزگار رو در حین کار کردن بچشید بعد جلو برید.

  5. 2 کاربر از پست مفید برسرک تشکرکرده اند .

    Aras (چهارشنبه 27 آذر 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 آبان 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    2,447
    سطح
    29
    Points: 2,447, Level: 29
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 100 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چه اصراریه که حتما بری خواستگاری؟
    اگه هنوز شخص خاصی مد نظر خودت و خانوادت نیست بهتره اول بری سربازی . اما اگر خودت احساس نیاز میکنی یا شخص خاصی مد نظرت هست به نظرم شرایط خوبی برای ازدواج داری . ضمن اینکه اگر ازدواج کنی سربازیت هم آسونتر میشه . تو شهر خودت مثل کارمند صبح میری و ظهر برمیگردی .
    حمایت خانواده و خونه و ماشین شرایط خوبی رو برات فراهم میکنه . البته به شرطی که خودت هم به حدی رسیده باشی که بتونی مستقل بشی .

    - - - Updated - - -

    چه اصراریه که حتما بری خواستگاری؟
    اگه هنوز شخص خاصی مد نظر خودت و خانوادت نیست بهتره اول بری سربازی . اما اگر خودت احساس نیاز میکنی یا شخص خاصی مد نظرت هست به نظرم شرایط خوبی برای ازدواج داری . ضمن اینکه اگر ازدواج کنی سربازیت هم آسونتر میشه . تو شهر خودت مثل کارمند صبح میری و ظهر برمیگردی .
    حمایت خانواده و خونه و ماشین شرایط خوبی رو برات فراهم میکنه . البته به شرطی که خودت هم به حدی رسیده باشی که بتونی مستقل بشی .

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آذر 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-26
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    27
    سطح
    1
    Points: 27, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان من الان که نمیکنم خیلی بیکار بمونم اخه توی یکی از دانشگاهای عالیه تهران درس میخونم(نمیخوام پز بدم ) خوب وقتی هم برگردم شهرمون شنیدم واسه فارغ التحصیل از این دانشگاها همیشه کار هست حالا گیریم من بد شانس بودم نتونستم تو اداره های دولتی استخدام بشم :( ولی دامادمون یه شرکت توپ داره که کارش هم خیلی رونق گرفته میتونم اونجا هم برم ولی خوب اگه برم از سر ناچاریه چون باید از صبح تا شب 12 شب کار کنی :( تازه هیچ ربطی به رشته تحصیلیم هم نداره ولی خوب از بیکاری که بهتره دیگه
    اره یه نفرو در نظر دارم دختر عموم هم سنه منه خیلی دوسش دارم ولی بهش نگفتم هنو.قبل محرم واسش یه خواستگار اومده بود واسش پولدار اما نمی دونم بهش چه جوابی داده
    دوستان برم احساسمو بگم به دختر عموم؟میترسم به خاطره خواستگاره پولدارش جواب منفی بده به من :( صبر کنم جواب خواستگارشو بده؟ یعنی زشت نیست الان که که یه خواستگار داره منم بپرم وسط؟ ای وای دیوونه شدم یه چیزی بگین

    - - - Updated - - -

    دوستان من الان که نمیکنم خیلی بیکار بمونم اخه توی یکی از دانشگاهای عالیه تهران درس میخونم(نمیخوام پز بدم ) خوب وقتی هم برگردم شهرمون شنیدم واسه فارغ التحصیل از این دانشگاها همیشه کار هست حالا گیریم من بد شانس بودم نتونستم تو اداره های دولتی استخدام بشم :( ولی دامادمون یه شرکت توپ داره که کارش هم خیلی رونق گرفته میتونم اونجا هم برم ولی خوب اگه برم از سر ناچاریه چون باید از صبح تا شب 12 شب کار کنی :( تازه هیچ ربطی به رشته تحصیلیم هم نداره ولی خوب از بیکاری که بهتره دیگه
    اره یه نفرو در نظر دارم دختر عموم هم سنه منه خیلی دوسش دارم ولی بهش نگفتم هنو.قبل محرم واسش یه خواستگار اومده بود واسش پولدار اما نمی دونم بهش چه جوابی داده
    دوستان برم احساسمو بگم به دختر عموم؟میترسم به خاطره خواستگاره پولدارش جواب منفی بده به من :( صبر کنم جواب خواستگارشو بده؟ یعنی زشت نیست الان که که یه خواستگار داره منم بپرم وسط؟ ای وای دیوونه شدم یه چیزی بگین

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    دوست عزیز با توجه به اینکه شما فعلا از سمت پدرتون تامین میشید و یک سال هم از درستون مونده من پیشنهاد میکنم برای اینکه دخترعموتونو از دست ندین برید خواستگاری ولی مثلا قرار عقد یا ازدواج رو برای یک یا دو سال دیگه هماهنگ کنید
    اینطوری هم خیالتون راحته که دختر عموتون با کس دیگه ازدواج نمیکنه و هم اینکه با انگیزه بیشتر درستون رو تموم میکنید و سراغ کار میرید
    ولی یه توصیه از من به شما: خانوما دوست دارن که همسرشون مستقل باشه و هر چیزی که توی زندگی داره خودش تلاش کرده باشه
    البته شما هنوز سنتون کمه ولی اگه از همین الان تلاش کنید ایشالا در آینده حتما خودتون مستقل خواهید شد
    امیدوارم به عشقتون هم برسید

  9. کاربر روبرو از پست مفید mis-marjan تشکرکرده است .

    دختر مهربون (چهارشنبه 27 آذر 92)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 خرداد 95 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    2,763
    سطح
    32
    Points: 2,763, Level: 32
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 135 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب از اول بگین دختر عموتون هست دیگه! توی این وضعیت چون خانواده ها از هم شناخت تقریبا کاملی دارن روی خیلی مسایل سخت گیری نمی کنن. دیگه شما رو می شناسن که چطور آدمی هستین و آیا می تونید دخترشون رو خوشبخت بکنید یا نه. چه الان برید چه بعد خدمت هم شرایط شما برای اونها فرق زیادی نمی کنه. فوقش اینه که حرفش رو می زنید و تا یک سال صداش رو درنمیارید و بین خودتون می مونه. به عبارتی زمان بیشتری برای مشخص شدن تکلیفتون می تونید بگیرید.
    فقط یک مورد می مونه که اون هم سن شماست. با توجه به مقتضی سنتون، اگر احساس می کنید که می تونید مستقل از پدرتون روی پای خودتون بایستید و از پس مشکلات و عواطف یک خانم بر میاید برید جلو.
    به قول حافظ:
    که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها
    به زبان ساده داره می گه، اگر همه بخوان فقط صرف عاشق شدن پا پیش بذارن و عواقب کارشون رو در نظر نگیرن، شاید خیلی مسایل و مشکلاتی که توی زندگی پیش میاد، نباشه.

  11. 3 کاربر از پست مفید برسرک تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92), مصباح الهدی (چهارشنبه 27 آذر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 27 آذر 92)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آذر 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-26
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    27
    سطح
    1
    Points: 27, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mis-marjan نمایش پست ها
    دوست عزیز با توجه به اینکه شما فعلا از سمت پدرتون تامین میشید و یک سال هم از درستون مونده من پیشنهاد میکنم برای اینکه دخترعموتونو از دست ندین برید خواستگاری ولی مثلا قرار عقد یا ازدواج رو برای یک یا دو سال دیگه هماهنگ کنید
    اینطوری هم خیالتون راحته که دختر عموتون با کس دیگه ازدواج نمیکنه و هم اینکه با انگیزه بیشتر درستون رو تموم میکنید و سراغ کار میرید
    ولی یه توصیه از من به شما: خانوما دوست دارن که همسرشون مستقل باشه و هر چیزی که توی زندگی داره خودش تلاش کرده باشه
    البته شما هنوز سنتون کمه ولی اگه از همین الان تلاش کنید ایشالا در آینده حتما خودتون مستقل خواهید شد
    امیدوارم به عشقتون هم برسید
    مرسی از راهنماییتون خودمم به همین نتیجه رسیدم اما میترسم :( همش تقصیر این خواستگار پولدارشه یکی نیست بگه خوب مرد مومن تو که پول داری این همه دختر برو از یجا دیگه زن بگیر عجبا :| کیلید کرده رو دختر عموی من!!!! من زن عموم داشت با مامانم صحبت میکرد از تو حرفاشون فهمیدم که دختر عموم با خواستگارش یکی دوبار واسه اشنایی رفتن بیرون حالا من چجوری ازش خواستگاری کنم؟ به مامانم بگم باهاش صحبت کنه؟ یا خودم اول به دختر عموم ببینم نظرش چیه؟ کودوم؟ مرسی

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط برسرک نمایش پست ها
    خب از اول بگین دختر عموتون هست دیگه! توی این وضعیت چون خانواده ها از هم شناخت تقریبا کاملی دارن روی خیلی مسایل سخت گیری نمی کنن. دیگه شما رو می شناسن که چطور آدمی هستین و آیا می تونید دخترشون رو خوشبخت بکنید یا نه. چه الان برید چه بعد خدمت هم شرایط شما برای اونها فرق زیادی نمی کنه. فوقش اینه که حرفش رو می زنید و تا یک سال صداش رو درنمیارید و بین خودتون می مونه. به عبارتی زمان بیشتری برای مشخص شدن تکلیفتون می تونید بگیرید.
    فقط یک مورد می مونه که اون هم سن شماست. با توجه به مقتضی سنتون، اگر احساس می کنید که می تونید مستقل از پدرتون روی پای خودتون بایستید و از پس مشکلات و عواطف یک خانم بر میاید برید جلو.
    به قول حافظ:
    که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها
    به زبان ساده داره می گه، اگر همه بخوان فقط صرف عاشق شدن پا پیش بذارن و عواقب کارشون رو در نظر نگیرن، شاید خیلی مسایل و مشکلاتی که توی زندگی پیش میاد، نباشه.
    مرسی دوست عزیز از راهنماییتون اول نگفتم دختر عموم هست چون میخواستم ببینم نظر دوستان در مورد شرایطم چیه !
    بابام خونه و ماشینو واسم تامین میکینه خرج زندگیمو خودم باید در بیارم با توجه به این که شما گفتین حرفشو بزنیم ولی تا یک سال صداش رو در نیاریم فکر کنم تا یکی دو سال دیگه بتونم واسه خودم یه شغل پیدا کنم اون وقت هم دیگه میتونم ازدواج کنم

  13. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    البته من شاید نظرم کارشناسی نباشه.ولی خب به نظرم ازدواجتون با دختر عموتون نکات منفی هم داره.به این ها فکر کردین؟:
    1)فاصله سنی ندارین و هم سن هستین. که زیر 25 سال اختلاف سنی مهم هست.
    2)ازدواج فامیلی ریسک های خودش را داره.هم از نظر ژنتیکی و هم از نظر اینکه بعدا ممکنه خانواده ها بیشتر دخالت کنند.
    3)چون یک خواستگار پولدار داشته؛اگه به خاطر شما این خواستگار را رد کنه؛شما باید خیلی تو زندگی براش وقت بذاری تا مبادا احساس پشیمونی کنه که ای کاش ...
    اگه به این موارد فکر کردین و مشکلی ندارین به مادرتون بگید تا با مادر ایشون صحبت کنند.(البته حتما اول غیر مستقیم!!! )

  14. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آذر 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-26
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    27
    سطح
    1
    Points: 27, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    البته من شاید نظرم کارشناسی نباشه.ولی خب به نظرم ازدواجتون با دختر عموتون نکات منفی هم داره.به این ها فکر کردین؟:

    1)فاصله سنی ندارین و هم سن هستین. که زیر 25 سال اختلاف سنی مهم هست.

    2)ازدواج فامیلی ریسک های خودش را داره.هم از نظر ژنتیکی و هم از نظر اینکه بعدا ممکنه خانواده ها بیشتر دخالت کنند.

    3)چون یک خواستگار پولدار داشته؛اگه به خاطر شما این خواستگار را رد کنه؛شما باید خیلی تو زندگی براش وقت بذاری تا مبادا احساس پشیمونی کنه که ای کاش ...

    اگه به این موارد فکر کردین و مشکلی ندارین به مادرتون بگید تا با مادر ایشون صحبت کنند.(البته حتما اول غیر مستقیم!!! )
    1) اشکالی نداره
    2)ازمایش ژنتیک میدیم دیگه بقیش هم توکل بر خدا. خانواده هامون خیلی با هم خوبن راستی یادم رفت بگم رابطه من با دختر عموم خیلی خوبه یعنی با هم راحتیم و اس ام اس اینا بگو بخندو شوخیو داریم
    3)این مورد خیلی مهمه واسه همین با خودم میگم صبر کنم جوابشو بده ولی از طرفی هم اگه جواب مثبت بهش بده از دستم میره :( اخه به نظرم خیلی با هم تفاهم داریم و همه جوره اخلاقو روحیاتمون به هم میخوره البته فقط کمی تا اینجا احساس میکنم به پول اهمیت میده ولی خوب مطمئن نیستم چقد براش مهمه
    در کل دوست دارم بدونه چه حسی بهش دارم خودم اول بگم بهش بهتر نیست؟؟ با توجه به اینکه با هم راحتیم میتونم بهش بگم ولی میترسم یه وقت بگه این پسره چقد پررو دوبار تو روش خندیدم اومده میگه دوست دارم !! حالا چیکا کنم؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ایا راه ازدواج فقط با دسته گل و شیرینی؟
    توسط دختر گل فروش در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 29 اردیبهشت 97, 11:53
  2. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 مهر 94, 18:59
  3. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 بهمن 93, 15:55
  4. شما از خواستگار خود چه میخواهی؟
    توسط rasool7abi در انجمن انتخاب و خواستگاری
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 08 فروردین 92, 08:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.