به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 47
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 15:19]
    تاریخ عضویت
    1392-9-23
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,833
    سطح
    32
    Points: 2,833, Level: 32
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تنها سه روز برای تصمیم گیری زمان دارم

    سلام . پسری هستم 23 ساله .
    مشکل من از جایی شروع میشه که چند ماه پیش پدرم بحث ازدواج رو مطرح کرد . تا قبل از این هیچ وقت پدر و مادرم با من در این مورد صحبت نکرده بودند . دلیلش هم داشتن یک برادر بزرگ تر از خودمه که هنوز مجرده و پدر و مادرم موفق نشدن راضیش کنن که برای ازدواج اوکی بده (به قول معروف) .
    خوب کیه که از ازدواج بدش بیاد . من هم شدیدا این نیازو درون خودم میبینم .
    اما مشکلاتی سر راه من بود تا من هم مثل برادرم با این قضیه مخالفت کنم .
    مثل تموم نشدن درسم تا یک سال دیگه ، سربازی ، بیکاری و مهمتر این که هیچ دید مثبتی نمیتونم نسبت به آینده شغلیم داشته باشم . اهل درس نیستم . رشته دانشگاهمو برای کار اصلا دوست ندارم . دانشگاه رفتن من صرفا برای گرفتن مدرک تحصیلی بود و مهارت خاصی هم ندارم و سرمایه ورود به شغل آزاد هم فراهم نیست .
    البته پدرم با وجود این مشکلات باز هم با من هم نظر نبود و ازدواج رو حلال این مشکلات میدونست . دختر خانم ها حتما جوال سوال منو میدن . آیا حاضرن با پسری با این شرایط ازدواج کنن ؟
    اما حرف اصلی من اینها نیست .
    این قضایا گذشت . من سال آخر دانشگاه هستم و توی این چند سال توی دانشگاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم . اصلا به ارتباط با جنس مخالف خارج از چارچوب خانواده اعتقادی ندارم . اما این ترم در یکی از کلاس ها دختری رو دیدم که عجیب فکرمو مشغول کرده . من هیچی اطلاعاتی به جز اسم فامیلی ازش ندارم .حتی نمیدونم ایشون رشتشون چیه یا ترم چندم هستن .
    اشتباه نکنید قضیه عشق در یک نگاه نیست . رفتار ایشون ، نجابتشون و خیلی چیزای دیگه باعث شد تا این علاقه ذره ذره به وجود بیاد .
    اما مشکل اصلی این جاست . فرهنگ خانوادگی من این اجازه رو نمیده که من برم و مستقیم با ایشون صحبت کنم . برای مطرح کردن این قضیه با خانواده هم مشکل دارم (مشکل اصلی) چون انتخاب دختر رو به خودشون واگذار کرده بودم . شما بگید من چیکا ر کنم ؟ سه روز دیگه آخرین جلسه ترمه و من برای آخرین بار ایشونو میبینم و دیگه نمیتونم ایشون رو توی دانشگاه پیدا کنم . به کمکتون نیاز دارم . ببخشید اگه طولانی شد

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مرداد 93 [ 19:26]
    تاریخ عضویت
    1391-5-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,111
    سطح
    27
    Points: 2,111, Level: 27
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    98

    تشکرشده 139 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهتون توصیه می کنم اول 1 حداقل هایی رو فراهم کنید بعد برا ازدواج اقدام کنید. چون واقعا با شرایط سربازی و کار به مشکل برمی خورید. ازدواج حتی با قانع ترین و کم توقع ترین دختر دنیا هم خرج داره! بالاخره شما 1 تفریح کوچیکم بخواید با همسرتون انجام بدید باید حداقل 20-30 تومن خرج کنید.اگرم تفریح نکنید عقده میشه دلخوری میشه و ...

  3. 2 کاربر از پست مفید mignonne تشکرکرده اند .

    sara 65 (شنبه 23 آذر 92), فرهنگ 27 (جمعه 29 آذر 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    78
    Array
    منم توصیه ام اینه که اول کمی وضعیتتون رو بهتر کنید بعد برید خواستگاری. با این حال با توجه به اینکه سنتون کمه و داشتن این شرایط برای شما طبیعیه ممکنه قبول کنن.
    به نظرم اول شرایطی فراهم کنید تا بیشتر با این خانم و اخلاقشون آشنا بشید. مثل دوستان مشترک، کانون های فرهنگی دانشگاه و ...
    و فرصت بدبد تا ایشون هم حداقل شما رو در شمار آشنایانشون قرار بدن. بعدش می تونید خیلی محترمانه بهشون پیشنهاد ازدواج بدید و اگر خودشون مشکلی نداشتن یه نشست غیر رسمی ترتیب بدین تا مادرتون هم این خانم رو ببینن و نظرشون رو بگن.

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 97 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    167
    امتیاز
    5,346
    سطح
    46
    Points: 5,346, Level: 46
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 194 در 95 پست

    Rep Power
    28
    Array
    اگر با این شرایط بری خاستگاری و نه بشنوی افسردگی هم به مشکلاتت اضافه میشه

    ازدواج که هیچی

    نامزدی هم خرج خودش رو داره

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.n.n نمایش پست ها
    دختر خانم ها حتما جوال سوال منو میدن . آیا حاضرن با پسری با این شرایط ازدواج کنن ؟
    من که پسرم ولی سوالتو به خودت بر میگردونم تو اگر پدر دختری بودی به همچین پسری دختر میدادی ؟

  6. 2 کاربر از پست مفید farshidnaji تشکرکرده اند .

    kamr (شنبه 30 آذر 92), sara 65 (شنبه 23 آذر 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 15:19]
    تاریخ عضویت
    1392-9-23
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,833
    سطح
    32
    Points: 2,833, Level: 32
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    صحبت های شما رو قبول دارم . ولی مشکلات من به این اندازه که فکر میکنید نیست . وضعیت مالی خانوادگی ما بد نیست ، ولی سرمایه ام برای راه انداختن کار مناسب نیست . ولی مشکلاتی مثل مسکن قطعا ندارم

    - - - Updated - - -





    من که پسرم ولی سوالتو به خودت بر میگردونم تو اگر پدر دختری بودی به همچین پسری دختر میدادی ؟[/QUOTE]

    نه نمیدادم . این دقیقا حرفیه که به پدرم زدم

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مرداد 93 [ 19:26]
    تاریخ عضویت
    1391-5-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,111
    سطح
    27
    Points: 2,111, Level: 27
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    98

    تشکرشده 139 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من 3 سال پیش به خاطر عشق با پسری که شرایطی مشابه شما رو داشت ازدواج کردم!فقط خدا میدونه که در طول این 3 سال چی به من گذشت! دوستان تالار میدونن که زندگی من تا خودخود طلاق پیش رفت!هنوزم کامل درست نشده.

  9. کاربر روبرو از پست مفید mignonne تشکرکرده است .

    farshidnaji (شنبه 23 آذر 92)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 آبان 96 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1392-9-18
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    3,129
    سطح
    34
    Points: 3,129, Level: 34
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در پاسخ سوالت باید بگم اگه شخصیت پسره اونی بود ک میخوام حاضرم با این شرایط باهاش نامزد کنم تا ببینم میتونه خودشو جمع کنه یا نه... پول همه چیز نیس اما بی تاثیرم نیس..
    خب اینکه شما گفتی انتخاب همسر رو به خونواده واگذار کردی فکر کنم حالا که شخص خاصی مد نظرته میتونی به خونواده بگی چون این قضیه مربوط به شخص خودت میشه و حق انتخاب داری ...

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 15:19]
    تاریخ عضویت
    1392-9-23
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,833
    سطح
    32
    Points: 2,833, Level: 32
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در پاسخ به خانم mahasty باید بگم که : چیزهایی که شما گفتین فراهم کردنش برای من ممکن نیست . باید بگم که بنده در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم . حتی توی فامیل هم با دختر ها حداکثر یک سلام بیشتر ندارم . یکی از چیزهایی که باعث شده من به این دختر خانم فکر کنم ، مذهبی بودن ایشون هست

    اما یک سوال از خانم koloche : اگه اون پسر حداقل تا سه سال نتونه خودشو جمع کنه چی ؟ حاضرین سه سال نامزد باشین ؟


    من خودم به این اعتقاد دارم که الان با این شرایط ازدواج برای من زوده . اما ممکنه دیگه کسی با خصوصیات این خانم به پست بنده نخوره . از طرف دیگه یکی از دوستان بنده با شرایطی تقریبا مشابه الان عقد کرده و قراره تا سربازیش تموم میشه این شرایط باقی بمونه . الان درسته اذیت میشه ولی شرایط روحی خوبی به خاطر این وصلت داره . چیزی که من بهش نیاز دارم (آرامش)

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مرداد 93 [ 19:26]
    تاریخ عضویت
    1391-5-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,111
    سطح
    27
    Points: 2,111, Level: 27
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    98

    تشکرشده 139 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستتون چند وقته عقد کرده؟ تا 1 سال اول معمولا مشکلی نیست ولی بعد از این کم کم مشکلات خودشو نشون میده. معمولا توعقدای طولانی این مشکلات به وجود میاد.این چیزیه که من هم خودم تجربه کردم هم توی دوستان و اطرافیان دیدم.

    - - - Updated - - -

    البته این 1 قاعده کلی نیست ممکنه استثنائاتیم باشه.

  13. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 15:19]
    تاریخ عضویت
    1392-9-23
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,833
    سطح
    32
    Points: 2,833, Level: 32
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اما سوال از خانم mignonne
    مشکلات شما با شوهرتون به خاطر طولانی بودن زمان عقد بوده یا اخلاق ایشون ؟


    خانم mignonne در جواب سوالتون : هنوز یک سال نشده . من هم خودم قبول دارم که قطعا مشکل پیش میاد . اما موقعیتی یه که برام پیش اومده و از شما راهنمایی خواستم . با وجود اینکه این قضیه ذهنمو خیلی مشغول کرده اما من یه عاشق دل خسته نیستم .
    ویرایش توسط reza.n.n : شنبه 23 آذر 92 در ساعت 23:50


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  4. هنوز عقد نکردیم، باید زودتر تصمیم بگیرم
    توسط Hamid_m در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 01 خرداد 91, 11:45
  5. سخنی با تو که امروز تصمیم به طلاق گرفتی!
    توسط setareh در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 اردیبهشت 89, 16:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.