سلام به همگی دوستان من سال پیش با پسری که دوسش داشتم نامزد کردم بعد ار 2 ماه همه چی کنسل شد و اونم تنهام گذاشت بعد از چند ماه اومد پیش خودم و ابراز علاقه کرد منم چون ازش مطمئن نبودم گفتم بیا یه ماه باهم دوست باشم اگه همه چی خوب بود بریم به خانواده هامون بگیم اما به ماه نکشیده قهر کرد این قهر و آشتی ی سال طول کشید تا اینکه خودش رفت پیش پدرم و دوباره اومد خواستگاری خانوادم خیلی مذهبین اول کلی ناراحت شدن چرا بدون اطلاع اونا ی سال باهم در تماس بودیم بعد گفتن زودتر عروسی کن برو همه مخالف بودن خودمم دچار شک شدم و نهایتا وقتی دیدم همه مخالفن منم گفتم نه اما اون اقا ول کن نیست چند بار زنگ زده با خانوادم حرف زده مسئله اینه که من اینبار به کل گذاشتمش کنار اما خانوادم بهم میگن تو دروغگویی و مثه سال پیش باهاش رابطه داری دیگه نه خواهر برادارام و نه پدر و مادرم بهم اعتماد ندارن شما بهم بگید چی کار کنم خانوادم ب حرفام اعتماد کنن ؟؟خیلی در عذابم
علاقه مندی ها (Bookmarks)