سلام.25 سالمه و دانشجو .خیلی بی حوصله و بی انگیزم،هرروز از صب تاشب نمیدونم باید چیکار کنم سردرگمم ،عصرها هم اونقدر افسرده میشم که دلم میخاد برم بیرون اما کسیو ندارم باهاش برم بیرون یعنی هم حوصلم خیلی سرمیره هم به دلیل شرایط روحیم نمیتونم کلاس برم و حرفه ای پیش بگیرم حتی درسای دانشگاهمو همینطور و همش مشروط میشم
هرروز یه کلاس جدید به فکرم میزنه اما هیچ کار نمیتونم بکنم بعد که بخام برم دنبالش حتی ثبتنام حوصلشوندارم یا یدفه سرد میشم به خودم میگم اول راه که اینطوری بعدش چی،قدرت انتخاب ندارم نمیدونم باید دنبال چی باشم صدتا کار برا خودم جور میکنم تو رشته ها و زمینه های مختلف زبان،انواع ورزش،انواع هنر ،کارآموزی رشتم،کنکورم،کامپیوتر و ...و....اما هیچی به هیچی ،به همشون علاقه دارم حتی به رشتم اما....حتی هدفم دارم اما....
مشکل دیگم اینه که دوستام (دوستای همجنسم،اهل دوست پسربازی نیستم)خیلی باهام سردند
یا به مرور سرد میشن اما دلیلشو نمیدونم من با اونا سرد نیستم اما اونا....در کل هم دوست صمیمی خیلی کم دارم که مثل نداشتنند .(این مسالم به دلیل بی حوصلگی وسردرگمی که در بالا گفتم نیست همیشه بوده از بچگی تا حالا و حالا بیشتر)میخام بدونم چرا اینطوری باهام رفتار میشه (تمام اصول و مهارتهای روابط اجتماعی را بلدم و مطالعه هم زیاد کردم)
علاقه مندی ها (Bookmarks)