سلام امیدوارم که حوصله خواندن داشته باشید و واقعا منو راهنمایی کنید همچون گذشته یادم نمیاد از چه سنی خودارضایی می کردم بلخره ادامه داشت کم کم متوجه شدم علاقه خیلی شدیدی به یه قسمت از بدن خانوم ها دارم پای کسایی جوراب می پوشیدن خیلی نظرمو جلب می کرد همچون الان به قدری این حس در من زیاده که هر وقت فیلم و عکس مبتذل می دیدم فقط دنبال این مورد بودم و کلکسیونی جمع کرده بودم در هفته شاید به 8 بار می رسید که خودارضایی می کردم تا کم کم به دانشگاه رفتم همچنان این موضوع ادامه داشت تا در سن 21 سالگی با یه خانوم که 8 سال از من بزرگتر بود ازدواج کردم ( قبل ازدواج از مشاور پرسیده بودم این تفاوت سنی مشکل ایجاد می کنه یا نه که گفت از لحاظ مکشلات جنسی بعدا براتون مشکل ساز میشه البته یکی از مشکلاتش بود ) بلخره بعد کلی التماس خواهش و چون تک پسر هم بودیم خانواده من قبول کردن که برن خواستگاری ما مشهدی و خانواده دختر ساکن اهواز بلخره ازدواج کردیم قرار بر این شد که من به اهواز سکونت کنم زندگی مشترک رو اونجا شروع کنیم به دلیل اینکه خانوم بنده کارمند بوده امکان انتقالی هم وجود نداشت قرار بر این شد من برم اهواز یه شرکت تاسیس کنم به کمک خانومم کارهای اداره رو پیمانکاری بگیرم سال اول که هیچ کاری گیرم نیومد یعنی کسایی که قول داده بودن عمل نکردن و خونه نشین بودم در این سال هم بچه دار شدیم زندگی سختر شد و فقط با حقوق خانومم زندگی مون می چرخید رفتیم تو سال دوم خورده کاری هایی گرفتم که در کل مبلغش در سال شد یک میلیون بازم هیچی رفتیم سال سوم بازم بیکار به هر کسی که می شناختیم می سپردیم برای کار خبری نمی شد شد سال چهارم بعد 6 ماه پیگیری یه نفر برام یه کار جور کرد راننده یه شرکت باشم از ساعت 6 صبح تا 5 بعدظهر با حقوقی 300 تومان یه سه ماهی رفتم سر کار ولی خوب نبود اومدم بیرون دوباره چند ماه بیکار تو همین سال چهارم بودیم که یه نفر برای مغازه اش فروشنده می خواست و چون کار شرکتی هم که تاسیس کرده بودم در زمینه کامپیوتر بود من رفتم با ماهی 250 تومان تقریبا یک ماه نشده بود که ریس اداره خانومم گفته بود بیاد باهاش قرار داد می بیندیم پشتیبانی سیستم ها رو بهش میدیم چون میدونست که بیکار هستم منم خوشحال شدم از مغازهی که کار می کردم اومدم بیرون رفتیم اداره خانومم قرار داد بستیم رفتن من همانا و سنگ انداختن از جانب ریس اومور مالی که زن هم بود همانا بلخره بعد 3 ماه کار کردن زیر آب منو زد ( در صورتی که هیچی مشکلی نداشتم و همه از کارم راضی بودن ) اینقدر این ریس اومور مالی رفته بود پیش ریس اداره که ایشون هم زن بود پشت سر من حرف زده بود که قرار داد منو یه طرفه فسخ کردن و باز بیکار شدم ریس اداره میدونست که من قبل حداقل یه جا کار می کردم و اگه ار این اداره برم بیرون دیگه کاری ندارم ولی همش می گفت به من چه ...شد سال پنجم وهمچنان بیکار در کل این مدت که ازدواج کردم و بچه ام داریم بازم خودراضایی می کنم و عکس و فیلم مبتذل می بینم همیشه خونه هستم هیچ کسی هم نمیشناسم که برم پیشش و همه عمر جوانی داره تو خونه می گذره ( جوان بی نماز و بی دینی هم نیستم اتفاقا چون همیشه خونه هستم نمازم اول وقت می خونم و حتی همسرم از من با ایمان تر هستش ) در کل یه حسی بهم میگه چون کار گیرت نمیاد یا برات مکشلی پیش میاد به خاطر گناهی که انجام میدی هستش یعنی یه جوری تلافی کردن شما نمی دونید که چقدر بهم سخت میگذره که جوانیم داره از بین میره و همش تو خونه هستم از جهت همسرم زیاد به مسایل جنسی اهمیت نمیده اون جور که من دوست دارم و میخوام عمل نمی کنه حتی میدونه که من دوست دارم موقع نزدیکی جوراب بپوشه ولی اصلا قابل فهم براش نیست من الان تو اوج شهوتم ولی اون سرده و همیشه باید به زور بهش نزدیک بشم و لباس تنش رو در بیارم ومثل فردی که اصلا حسی نداره با هاش نزدیکی کنم این طوری خودم رو دارم قانع می کنم که عیبی نداره خودارضایی حداقل یه جوری خودم رو راحت می کنم و هرقت نه گفت من خودارضایی می کنم و این طوری تلافی می کنم خواستم بگم تو این چند سال زندگی مون فعلا این طوری گذشته تا اینکه چند ماه پیش خواهرم بهم زنگ زد و گفت یه دوستی داشته حالا بعد چند سال پیداش کرده و فهمیده که خواهر دوستش ساکن اهواز هستن و شوهرش یه سمت مهمی هم در اداره خانومم داره و این طوری بود که دوباره امیدوار به کار شدم و گفتم باید خودارضایی رو ترک کنم و یه قدم من بر دارم و خدا کمک می کنه تا شروع کردم بعد
- - - Updated - - -
هر نماز دعا توسل ، حدیث کساء ، نماز صبح دعای عهد بلخره به خدا نزدیک تر شدم طوری که نماز صبح خود به خود از خواب پامی شدم و دیگه خود ارضایی نکردم و حتی عکس های مبتذل و فبلم هم نیگاه نکردم در کل هر چی که داشتم پاک کردم دروغ نگم هرز گاهی وسوسه شدم و چند تا عکس نمیه مبتذل نیگاه کردم تو سایت ها ولی خود ارضایی نکردم با این که تحت فشار زیاد بودم مخصوصا از لحاظ روحی ولی تحمل کردم رفتم نماز خوندم و همیشه با وضو بودم بلخره این دعا کردن و راز و نیاز های من با خدا ادامه داشت تا چند روز پیش خیلی فشار بهم اومد کم کم رفتم تو سایت های مبتذل هر چی که می خواستم بلند شم برم نمی شد و چند روزی هم که نزدیکی نداشتم و بیشتر تو فشار بودم ولی آخر سر خودمو جدا کردم از سیستم و رفتم نماز مغرب و عشاء رو خوندم تو به کردم تا روز بعد وقتی نزدیک خانومم شدم و شروع کرد به بهانه گرفتن و سرد بودن بیشتر بهم بر خورد و چون خیلی تحت فشار بودم رفتم سراغ کامپیوتر و دیدن عکس ولی بازم از کامپیوتر جدا شدم و موقع خواب شد و دوباره رفتم نزدیک همسرم همون آش و همون کاسه بازم بی میل و سرد دیگه عصبانی شدم و پاشدم رفتم حمام و اون جا بود که فشار زیاد و از یه طرف عصبانی بودن من و یه طرف هم فکر کردن به دوستان که خوش به حال اونا که با کسی ازدواج کردن که هم سن خودشون هست بیشتر همدیگرو درک می کنن دیگه کم کم وسوسه شدم و خود ارضایی کردم بعد 40 روز یه جوری میخواستم تلافیش رو سر همسرم در بیارم ولی حالا دیگه دعا کردن و راز و نیاز بهم نمی چسبه نمی تونم توبه کنم نمی دونم این مشکل رو چطوری حل کنم سرد بودن خانومم و توجه نکردن و فشار اومدن به من و اخر سر هم خود ارضایی نمی دونم حق دارم که خود ارضایی کنم خدا واقعا منو می بخشه وقتی که همسرم سرد مزاجه و اینکه از من هم 8 سال بزرگتره و این باعثشه این حق رو دارم که از لحاظ روحی خودم خودم رو ارضاء کنم از یه طرف هم میگم اگه خودارضایی کنم خدا نعمت هاش رو از من محروم می کنه و دوباره بیکار می مونم و امیدی که به بنده خدا دارم رو از دست میدم نمی دونم که چه کنم از یه طرف شهوت خیلی بالایی دارم و اگه بر طرف نشه فشار بهم میاد و منجر به خود ارضایی و از طرفی نا امید از درگاه خدا میشم و روم نمیشه که با خدا راز و نیاز کنم تورو خدا منو راهنمایی کنید میخوام واقعا خودتون رو بزارید جای من نمیخوام که به من بگید آقا خودارضایی در اسلام گناه پس بزارش کنار من راه حل میخوام چیزی که از این فشار منو خارج کنه شما میگی چون بکیاری پس به گناه کشیده میشی پس خدا که می دونه بیکاری ادم رو به گناه می کشونه پس چرا کمکم نمی کنه چه را کار منو درست نمی کنه واقعا موندم چه کنم ازتون خواهش دارم کمکم کنید یه جواب منطقی بهم بدید با تشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)