به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اسفند 03 [ 02:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    29,662
    سطح
    99
    Points: 29,662, Level: 99
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 338
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,298

    تشکرشده 2,395 در 563 پست

    Rep Power
    166
    Array

    چرا اینقدر گریه میکنم؟

    با عرض سلام خدمت همه شما عزیزان

    من از کودکی زیاد گریه میکردم. یعنی تا حدی که بهم میگفتن شیشه! چون با کوچکترین اتفاقی اشکم در میومد!

    بزرگتر که شدم در برحه ای که از لحاظ روحی خیلی تامین بودم این خلق بد من کم شده بود اما بعد ازدواج دوباره مثل قبل و به طور غیر قابل تحملی شدم.

    مثلا با دیدن یک فیلم عاطفی یا حتی یک صحنه کوچک عاطفی ، دیدن نیازمندان، محبت دیگران، دیدن خیلی از بچه ها،احساس شدن های زیاد خودم نسبت به هرچیزی... در کل روزی نیست که من گریه نکنم! و این باعث شده در اعتماد به نفسم خیلی تاثیر بذاره و احساس حقارت میکنم که نمیتونم جلوی گریمو جلو دیگران بگیرم.
    در زندگی مشترکم هم تاثیر بدی گذاشته.
    این موضوع شاید به نظرتون ساده بیاد اما خیلی برام عذاب آوره.
    خواهشا بهم بگین علتش چیه و من چی کار کنم تا اینقدر گریه نکنم؟

    خیلی ممنونم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    96
    Array
    سلام شمیم جان. گریه کردن هات بخاطر احساساتی بودنت هست. این مساله در خانمها شدت و ضعف داره و ریشه عمده اش هم به خاطرات کودکی برمیگرده. همونطوری که زیادی منطقی رفتار کردن و بی احساس بودن خوب نیست، زیادی احساساتی بودن هم درست نیست و باعث سردرگمی طرف مقابل می شه.
    اولین قدم اینه که یک سیر و سلوکی در دوران بچگی ات داشته باشی و متوجه بشی چرا اینجوری شدی. آیا پدر و مادرت آدمهای حساسی بودند؟ آیا همیشه بهت حس گناه یا دلسوزی القا می کردند؟ آیا خودت بچه ای بودی که با گریه جلب ترحم میکردی یا خانواده ات برای تحریک احساساتت و بعبارت ساده تر برای اینکه دختر حرف گوش کنی بشی تورو در این موقعیت قرار می دادند؟ و سوالهای این مدلی که باید در زندگی خودت کشفش کنی و تاریخچه این حالتت رو پیدا کنی.
    حسن پیدا کردن این تاریخچه اینه که مثل چراغ قوه ای که روی یک شبه ترسناک بندازی، ماهیت قضیه رو برات روشن می کنه و درمان رو برات صدچندان راحتتر می کنه.بعد از اون هم باید از تکنیک هایی مثل بخشش، این حالت رو در خودت تعدیل کنی.
    کتاب راز سایه یا نیمه پنهان وجود از دبی فورد رو هم بخون.
    اینو در نظر داشته باش که احساساتی بودن بطور کلی بد نیست و سعی نکن که کلا اینو در خودت سرکوب کنی چون تفاوت تو با یک مرد دقیقا همینجاست.
    موفق باشی...

  3. 4 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 21 آبان 92), faghat-KHODA (سه شنبه 21 آبان 92), Pooh (چهارشنبه 22 آبان 92), شمیم الزهرا (سه شنبه 21 آبان 92)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اسفند 03 [ 02:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    29,662
    سطح
    99
    Points: 29,662, Level: 99
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 338
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,298

    تشکرشده 2,395 در 563 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام سرافراز عزیز. خیلی لطف کردی بهم پاسخ دادی.

    نقل قول نوشته اصلی توسط سرافراز نمایش پست ها
    اولین قدم اینه که یک سیر و سلوکی در دوران بچگی ات داشته باشی و متوجه بشی چرا اینجوری شدی. آیا پدر و مادرت آدمهای حساسی بودند؟ آیا همیشه بهت حس گناه یا دلسوزی القا می کردند؟ آیا خودت بچه ای بودی که با گریه جلب ترحم میکردی یا خانواده ات برای تحریک احساساتت و بعبارت ساده تر برای اینکه دختر حرف گوش کنی بشی تورو در این موقعیت قرار می دادند؟ و سوالهای این مدلی که باید در زندگی خودت کشفش کنی و تاریخچه این حالتت رو پیدا کنی.
    من هم مثل شما همین نظرو دارم و خیلی تا حالا روش فکر کردم. مادر من بسیار بسیار با محبتن طوری که من چون تک دختر بودم واقعا غرق عشق بزرگ شدم. پدرمم منو خیلی دوست دارن و هر دو هم اهل ابراز ظاهری هستن. یادم نمیاد بهم احساس گناه منتقل کنن اما فقط یک حدس میزنم.

    الان مادر من نسبت به سنشون خیلی احساسین. گریه میکنن و حساسن( چیزی که من تو خانم های این سن ندیدم). اگر در جوونی از این بیشتر احساسی بوده باشن ، ممکنه من تحت تاثیر گریه های زیادی که از مامانم دیدم اینجوری بار اومدم؟ (البته زیاد یادم نیست حدس میزنم، چون خودش برام میگفته که اکثر شبا تا صبح گریه میکرده از دست مامان بابام و خواهرش!)

    من خیلی نگرانم که فرزند آیندم مثل من باشه. میخوام فرزندم روحیه محکمی داشته باشه.
    لطفا کمکم کنین.ممنونم

  5. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (سه شنبه 21 آبان 92)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    37
    Array
    منم دقیقا همینطورم .. خیلی بدتر ، تقریبا هر شب گریه میکنم ..

    جالب اینجاست جذب آدم های منطقی میشم واقا نمیدونم چرا اینطوریم اما همینقدر میدونم عوض نمیشم چون ریشش همونطور که گفتید تو بچگیامه و از وجودم بیرون نمیره :(

  7. 2 کاربر از پست مفید Elena1994 تشکرکرده اند .

    m_eros (شنبه 25 آبان 92), شمیم الزهرا (سه شنبه 21 آبان 92)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اسفند 03 [ 02:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    29,662
    سطح
    99
    Points: 29,662, Level: 99
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 338
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,298

    تشکرشده 2,395 در 563 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام النا جان. آدم ها همه تغییر پذیرن. ذاتشون به شکلیه که بیان دنیا و سعی کنن که آدم های خوبی باشن(البته در صورتی که هدفشون درست بشناسن).. منم میخوام تا قبل بچه دار شدن این صفاتی که از بچگی درم شکل گرفته از بین بره تا کودک خودم مثل من رنج نبره.

  9. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    Elena1994 (سه شنبه 21 آبان 92)

  10. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اسفند 03 [ 02:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    29,662
    سطح
    99
    Points: 29,662, Level: 99
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 338
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,298

    تشکرشده 2,395 در 563 پست

    Rep Power
    166
    Array
    به منم جواب بدیییین

  11. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (سه شنبه 21 آبان 92)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    42
    Array
    سلام

    گریه کردن حالات و درجات مختلفی داره.

    1.به دلایل فیزیولوژیک.

    2.به دلایل احساسات و حالات عاطفی مثل عصبانیت شدید و غم فراوان(به نظر شما تو این دسته هستید)

    3.یک گریه کردن هم هست که حالات روحانی داره.مثل کسی که نماز میخونه و در حال عبادت اشک میریزه.


    وقتی که ما نمی تونیم یا نمی خواهیم احساسات خودمان را با کلمه ها بیان کنیم، فعل و انفعالاتی در نهادمان صورت می گیره که خود به خود اشکمان سرازیر می شود.پس در واقع گریه یک نوع عکس العمله که بر خلاف خواست و میل خودمون به وقوع می پیوندد.
    برای اینکه بخواید هر گونه تغییری در احساستتون به وجود بیارید لازمش اینه که در افکار و دیدتون به مسائل باز نگری داشته باشین.احساسات ما تا حد زیادی تابع افکار ماست.

    به نظر من اینکه یک خانم در موقعیت های مختلف گریه کنه عجیب نیست.حتی زیاد گریه کردن.اما یه نکته ای که هست اینه که گریه های زیاد میتونه نشاندهنده استرس و حتی افسردگسی هم باشه.

    راستی اگر شما در موقعیتی قرار بگیرید که عملا کاری از شما ساخته نباشه هم گریه می کنید؟(فرض کنید شما در اتاقی گیر می کنید و در به روی شما بسته میشه و تا چند ساعت هم قرار نیست کسی خونه بیاد).

    موفق باشید

    فقط خدا

  13. کاربر روبرو از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (سه شنبه 21 آبان 92)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    1,443
    سطح
    21
    Points: 1,443, Level: 21
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 105 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم من روانشناس نیستم تجربمو میگم مطمئنا ریشه در کودکی داره گریه کردنات
    شما فرد احساساتی هستین ولی میتونه ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشه
    یه دلیل دیگشم افسردگیه
    اینکه میگین تقریبا هر روز گریه میکنین دلیلش چیه حتما یه اتفاقی میافته که گریتون میگیره یا اینکه یاد خاطرات بدی میافتین
    ممکنه خیلی وقتا دلیل خاصی نداشته باشه
    من خودم 3 ماه هر شب تا صبح گریه میکردم و با چشمای پف کرده همه روز بیدار میشدم چون تو دوره ای از زندگیم افسردگی داشتم و الان دارو مصرف میکنم خیلی خیلی حالم بهتر شده
    درمانش خیلی راحته خیلی از آدما یه دوره ای افسردگی رو تجربه میکنن چیز خاصی نیست
    آیا مشکل خاصی هم تو زندگیتون دارین ؟

  15. کاربر روبرو از پست مفید m_eros تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (چهارشنبه 22 آبان 92)

  16. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اسفند 03 [ 02:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    29,662
    سطح
    99
    Points: 29,662, Level: 99
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 338
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,298

    تشکرشده 2,395 در 563 پست

    Rep Power
    166
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط faghat-KHODA نمایش پست ها

    راستی اگر شما در موقعیتی قرار بگیرید که عملا کاری از شما ساخته نباشه هم گریه می کنید؟(فرض کنید شما در اتاقی گیر می کنید و در به روی شما بسته میشه و تا چند ساعت هم قرار نیست کسی خونه بیاد).

    موفق باشید [IMG]file:///C:/Users/mini/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG][IMG]file:///C:/Users/mini/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]

    فقط خدا [IMG]file:///C:/Users/mini/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG][IMG]file:///C:/Users/mini/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG][IMG]file:///C:/Users/mini/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]
    سلام ممنونم از پاسختون.

    اینطور مواقع بیشتر استرس دارم. اما برای موقعیت های ساده تر بیشتر گریه میکنم! مثلا کافیه یک نفر سرم داد بزنه! سریع گریم میگیره. m_eros عزیز. من مشکلات زیاد دارم اما بعید میدونم افسرده باشم. درثانی من بعد ازدواج مشکلاتم زیاد شد اما از قبل ازدواج هم همینطوری کم روحیه بودم.

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    37
    Array
    منم با چیزای کوچیک گریم میگیره ، اگه گریم نگیره تو ذهنم میمونه یا همش رو مخمه و رو اعصابمه گریه کردن بهم کمک میکنه

    راستش یه جورایی از اینکه اینطوری هستم خوشحالم و دوست دارم خودمو که خیلی احساساتی هستم

  18. 2 کاربر از پست مفید Elena1994 تشکرکرده اند .

    m_eros (شنبه 25 آبان 92), شمیم الزهرا (پنجشنبه 23 آبان 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.