با عرض سلام خدمت همه شما عزیزان
من از کودکی زیاد گریه میکردم. یعنی تا حدی که بهم میگفتن شیشه! چون با کوچکترین اتفاقی اشکم در میومد!
بزرگتر که شدم در برحه ای که از لحاظ روحی خیلی تامین بودم این خلق بد من کم شده بود اما بعد ازدواج دوباره مثل قبل و به طور غیر قابل تحملی شدم.
مثلا با دیدن یک فیلم عاطفی یا حتی یک صحنه کوچک عاطفی ، دیدن نیازمندان، محبت دیگران، دیدن خیلی از بچه ها،احساس شدن های زیاد خودم نسبت به هرچیزی... در کل روزی نیست که من گریه نکنم! و این باعث شده در اعتماد به نفسم خیلی تاثیر بذاره و احساس حقارت میکنم که نمیتونم جلوی گریمو جلو دیگران بگیرم.
در زندگی مشترکم هم تاثیر بدی گذاشته.
این موضوع شاید به نظرتون ساده بیاد اما خیلی برام عذاب آوره.
خواهشا بهم بگین علتش چیه و من چی کار کنم تا اینقدر گریه نکنم؟
خیلی ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)