به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    34
    Array

    عذاب وجدانهای من درمان هم داره

    سلام دوستان
    من مدتهاست که از بیماری عذاب وجدان رنج می برم هر کاری که می کنم بعد عذاب وجدان خفم می کنه طوری که دلم می خواد کاش می مردم
    من می دونم که ایجاد این بیماری از مجموع باید ها و نبایدها به وجود میاد ولی من متاسفانه توی همه بایدها و نباید هایی که در زندگیم بوده شک کردم و به خاطر همین هر کاری می کنم دچار عذاب وجدان می شم....
    مثلا به من از بچگی می گفتن با مردها حرف نزن حالا من معاشرتم با مردها به واسطه کارم زیاد است و به همین خاطر ....
    مثلا وقتی یه حرفی به کسی میگم بعد مثلا فردی به من بگه جرا گفتی
    یا یه لباسی می پوشم بعد میگم نکنه لباسم خوب نبوده
    خسته شدم به خدا

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این طور که فهمیدم معاشرت ، پوشش و طرز گفتار شما نسبت به گذشته و ارزش هایی که در گذشته داشته اید فرق کرده است. آیا درست فهمیده ام ؟

    اگر این طور است می توانید توضیح دهید چه شد که تصمیم به این تغییرات گرفتید ؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    کاغذ بی خط (شنبه 18 آبان 92)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام نوپو جان درست فهمیدی
    خانوده من خیلی مذهبی افراطی بودن من به راههای بدی کشیده شده بودم وقتی ازدواج کردم تصمیم گرفتم مسیر معتدلی رو برم ولی همیشه هر مسیری رو که میرم درگیر مسایل و اعتقادهای قدیمیم میشم....
    واقعا احساس می کنم دارم روانی میشم
    همسرم هم با هیچ کار من مخالفت نمی کنه با هر پوشش و هر اعتقادی اون شاید فقط من گاهی ببینه به مردی زیاد واکنش نشون می دم ناراحت میشه همسرم هم زندگی شبیه من داشته ولی اون به هر کاری می کنه اعتقاد داره

  5. #4
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من همسر شما کار درستی می کند. به کاری که می کند اعتقاد دارد.
    یعنی اینکه می داند چرا این کار را انجام می دهد ، چه سودی با انجام این کار به دست می آورد و چه بهایی باید بپردازد. به زبان ساده باید برای کارهایی که می کنید استدلال محکم داشته باشید. من فکر می کنم باید یک کاری بکنید :
    بنشینید و وقایعی را که در این چند وقت اخیر ( مثلا یک هفته ) باعث عذاب وجدان شما شده است با شرح مختصر اما مفید بنویسید. مثلا همین که گفتید از حرفی که زده اید پشیمان شده اید. برای خودتان بنویسید که چه شد آن حرف را زدید و دقیقا چه گفتید.
    با توجه به گفته خود شما که به خاطر اعتقادات قبلی خود ناراحت می شوید ، در مرحله دوم مقابل هر اتفاقی که در لیست نوشته اید ، اعتقاد قدیمی خود را که باعث ناراحتی شما شده است و اعتقاد جدیدی را که به خاطرش آن کار را انجام داده اید بنویسید. در پایان شما یک لیست واضح و شفاف از اعتقادات قدیمی و جدید خود خواهید داشت. یادتان باشد هنگام این کار باید کاملا بی طرف و بی احساس باشید و شرط اثربخش بودن این کار بی طرفی نسبت به وقایع و اعتقادات جدید و قدیم است.

    در مرحله سوم باید سعی کنید پایه استدلالی و عقلانی برای هر دو دسته اعتقاد را پیدا کنید. اصولا این گونه است که هر اعتقادی یک پایه استدلالی دارد . پس برای هر دو دسته اعتقاد این کار را بکنید. در پایان باید ببینید کدام استدلال پایه قوی تر و معتبرتری دارد.

    در مرحله چهارم باید سعی کنید شواهد و مثال های واقعی برای استدلال ها پیدا کنید. حتما افرادی زیادی دور و بر شما هستند که اعتقادهایی مشابه اعتقادات قدیم و جدید شما دارند که کاملا در تمام زندگی آنها مشهود است. این را هم یادداشت کنید.

    در مرحله آخر ببنید که دلتان و قلبتان به کدام یک از استدلال ها و شواهد عینی و کدام روش عکس العمل مثبت تر و آرامش بخش تری دارد و به کدام یک متمایل است.

    نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این است : یک اعتقاد می تواند درست و عقلانی و مستدل باشد اما در عمل به نحو بدی اجرا شده باشد. در این موارد راه حل کنار گذاشتن آن اعتقاد نیست بلکه شیوه درست اجرای آن است. مثلا ممکن است دانشجویی اعتقاد داشته باشد که علم فی نفسه ارزش و اعتبار زیادی دارد و باید برای آن تلاش کرد. خوب این اعتقاد مشکلی ندارد. اما می بینیم این دانشجو نه دنبال تفریح و ورزش می رود و نه دنبال ازدواج و شغل و تمام ساعات بیداری اش را صرف درس خواندن می کند. بعد از مدتی آسیب می بیند و از کارش بیزار می شود و تصمیم می گیرد خودش را اصلاح کند. اما لازم نیست اعتقادش به علم را کنار بگذارد بلکه باید :

    1- اعتقادات مکمل و به بیان دیگر حد و حدود درست و عقلانی برای خودش بگذارد. باید با توجه به جنبه های دیگر زندگی و جهان هستی ، اعتقادات دیگری را برای خودش پیدا کند که کمک کننده و راهنما و شاید بتوان گفت حفاظی مطمئن در مقابل کجروی احتمالی باشد.

    2- باید با توجه به اعتقاد پایه و اعتقادات مکمل یک روش عملی مناسب و عقلانی که از نظر عملی هم نتیجه خوبی داده است انتخاب کند .

    - - - Updated - - -

    به نظر من همسر شما کار درستی می کند. به کاری که می کند اعتقاد دارد.
    یعنی اینکه می داند چرا این کار را انجام می دهد ، چه سودی با انجام این کار به دست می آورد و چه بهایی باید بپردازد. به زبان ساده باید برای کارهایی که می کنید استدلال محکم داشته باشید. من فکر می کنم باید یک کاری بکنید :
    بنشینید و وقایعی را که در این چند وقت اخیر ( مثلا یک هفته ) باعث عذاب وجدان شما شده است با شرح مختصر اما مفید بنویسید. مثلا همین که گفتید از حرفی که زده اید پشیمان شده اید. برای خودتان بنویسید که چه شد آن حرف را زدید و دقیقا چه گفتید.
    با توجه به گفته خود شما که به خاطر اعتقادات قبلی خود ناراحت می شوید ، در مرحله دوم مقابل هر اتفاقی که در لیست نوشته اید ، اعتقاد قدیمی خود را که باعث ناراحتی شما شده است و اعتقاد جدیدی را که به خاطرش آن کار را انجام داده اید بنویسید. در پایان شما یک لیست واضح و شفاف از اعتقادات قدیمی و جدید خود خواهید داشت. یادتان باشد هنگام این کار باید کاملا بی طرف و بی احساس باشید و شرط اثربخش بودن این کار بی طرفی نسبت به وقایع و اعتقادات جدید و قدیم است.

    در مرحله سوم باید سعی کنید پایه استدلالی و عقلانی برای هر دو دسته اعتقاد را پیدا کنید. اصولا این گونه است که هر اعتقادی یک پایه استدلالی دارد . پس برای هر دو دسته اعتقاد این کار را بکنید. در پایان باید ببینید کدام استدلال پایه قوی تر و معتبرتری دارد.

    در مرحله چهارم باید سعی کنید شواهد و مثال های واقعی برای استدلال ها پیدا کنید. حتما افرادی زیادی دور و بر شما هستند که اعتقادهایی مشابه اعتقادات قدیم و جدید شما دارند که کاملا در تمام زندگی آنها مشهود است. این را هم یادداشت کنید.

    در مرحله آخر ببنید که دلتان و قلبتان به کدام یک از استدلال ها و شواهد عینی و کدام روش عکس العمل مثبت تر و آرامش بخش تری دارد و به کدام یک متمایل است.

    نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این است : یک اعتقاد می تواند درست و عقلانی و مستدل باشد اما در عمل به نحو بدی اجرا شده باشد. در این موارد راه حل کنار گذاشتن آن اعتقاد نیست بلکه شیوه درست اجرای آن است. مثلا ممکن است دانشجویی اعتقاد داشته باشد که علم فی نفسه ارزش و اعتبار زیادی دارد و باید برای آن تلاش کرد. خوب این اعتقاد مشکلی ندارد. اما می بینیم این دانشجو نه دنبال تفریح و ورزش می رود و نه دنبال ازدواج و شغل و تمام ساعات بیداری اش را صرف درس خواندن می کند. بعد از مدتی آسیب می بیند و از کارش بیزار می شود و تصمیم می گیرد خودش را اصلاح کند. اما لازم نیست اعتقادش به علم را کنار بگذارد بلکه باید :

    1- اعتقادات مکمل و به بیان دیگر حد و حدود درست و عقلانی برای خودش بگذارد. باید با توجه به جنبه های دیگر زندگی و جهان هستی ، اعتقادات دیگری را برای خودش پیدا کند که کمک کننده و راهنما و شاید بتوان گفت حفاظی مطمئن در مقابل کجروی احتمالی باشد.

    2- باید با توجه به اعتقاد پایه و اعتقادات مکمل یک روش عملی مناسب و عقلانی که از نظر عملی هم نتیجه خوبی داده است انتخاب کند .

  6. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    gisu (یکشنبه 19 آبان 92), کاغذ بی خط (یکشنبه 19 آبان 92), مصباح الهدی (شنبه 18 آبان 92)

  7. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام نوپو جان خیلی قشنگ پاسخ دادی به خصوص اون بند آخرش که در مورد یه دانشجو بود .....من بیشتر شبیه او این کارو عمل می کنم یعنی فی نفسه فرار می کنم از همه اتفافات که در اجراشون نا موفقم....
    لطفا من رو تنها نذار من این لیست رو تهیه می کنم و باز نتیجه کارو رو با شما و دیگر دوستان د رمیان می ذارم امیدوارم که راه رهایی باشد....

  8. کاربر روبرو از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده است .

    gisu (یکشنبه 19 آبان 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.