مشکل من و شوهرم

[mahsa_a3moon]

سلام.
منم یه مشکلی برام پیش اومده کمک میخوام.
من 24 سالم هست، شوهرم هم 27. 5 ماهه عقد کردیم. ازدواجمون سنتی بوده . من هیچ وقت از خواستگارهام نمیپرسیدم که تاحالا دوست دختر داشتی یا با کسی رابطه داشتی یا نه! ولی میگفتم که خودم با هیچکس دوست نبودم و دلم میخواد شوهرم هم بعد از ازدواج به من و زندگیش پایبند باشه.
از لحاظ جن سی هردومون گرم هستیم و رابطه مون خیلی خوب هست. من از لحاظ ظاهری خوبم و خداروشکر مشکلی ندارم. خیلیها از ظاهرم تعریف میکنن. (خود شوهرم هم خیلی وقتها از من و اندامم تعریف میکنه) همیشه به خودم میرسم، توی فامیل خودمون و توی فامیل اونها از همه خوشگل تر و خوشتیپ ترم. علی رغم میل باطنیم و بخاطر اصرار خیلی زیاد اون حاضر شدم توی عقد رابطه کامل باهم داشته باشیم! تا دو سه ماه اصلاً دلم نمیخواست این کار رو کنیم، ولی همش سر این موضوع باهم بحث و دعوا داشتیم. من هم کوتاه اومدم چون دلم نمیخواست رابطه مون بدبشه یا همسرم به انحراف کشیده بشه!

یه مشکلی پیش اومده که داره مغزمو میخوره!من از اول خیلی به همسرم اعتماد نداشتم و ندارم. خیلی وقتها توی ماشین نشستیم ، برمیگرده دخترا رو میبینه(گاهاً به شوخی عکس العمل هم نشون میده)ولی چند بار بهش گفتم اینطوری نکن،و ناراحتیم رو نشون میدم.ولی میگه چون با تو راحتم بهت میگم و جلوی تو نگاه میکنم و واکنش نشون میدم، اگه تو نباشی کاری نمیکنم و...،
توی گوشیش فیلمهای س ک س ی داره که میگه واسه آموزش نگاه میکردم! الان دیگه نگاه نمیکنم.(خودش بهم گفت که فیلم دارم. من هیچی ازش نخواستم و نپرسیدم)
اوایل عقد شماره های گوشیش رو چک کردم، توش چند تا اسم دختر بود! من هیچی بهش نگفتم. گفتم شاید قبلاً باهاشون دوست بوده یا همکلاسی بودن یا...
ولی چند روز پیش داشتم گوشیش رو چک میکردم دیدم یکی بهش اس ام اس داده که مضمونش این بود که انگار شوهر من و اون دختره حدود یکسال پیش توی سایت صیغه(حافظون) عضو بودن، بعد شوهرم یه پیامی به اون دختره میده و اون دختره تازه الان اون پیام رو دیده! دختره اس ام اس داد که من تازه پیامتونو دیدم. شما هنوز تنهائین؟ و... شوهرم هم اس ام اس داده که : چه دیر،خوبید؟ از خودت بگو. بعد دختره اس ام اس داده که باید صحبت کنیم. بعد یه ربع بعدش شوهرم آدرس ایمیلشو واسه دختره فرستاده(ظاهراً این فاصله مشغول صحبت تلفنی بودن!) بعد دیگه شوهرم بهش هیچ اس ام اس ای نداده(یا پاکشون کرده) بعد دختره اس ام اس داده که مگه مریضی ؟ عکسامو از ایمیلت پاک کن. به سلامت!بعدشم هیچ اس ام اس دیگه ای بینشون رد و بدل نشده.
من با یه خط دیگه به دختره زنگ زدم که غیر مستقیم بفهمم کیه و شوهرم چی بهش گفته، فهمیدم دختره یه آدم کثیف و افتضاحه که شاید به 100 نفر همزمان رابطه داشته باشه.خیلی بد صحبت میکرد.معلوم بود چیکاره است!
این مسئله داره داغونم میکنه. من حتی از نگاههای شوهرم به دختر ها حالم به هم میخوره، اونوقت اون جواب یه دختر خراب رو داده و باهاش تلفنی یا چتی صحبت کرده! اونم بعد از عقد! درحالیکه من هیچی براش کم نذاشتم و همیشه عنوان کردم که این چیزا چقدر برام مهمه.
از یه طرف دلم میخواد بدونم شوهرم بهش چی گفته و چرا جوابشو داده، از یه طرف هم نمیخوام روش باز بشه که بعداً غلطهای دیگه هم بکنه!
دوستش دارم ولی هروقت میاد طرفم یاد اس ام اس هاش با اون دختره میفتم و با خودم میگم آدمی که 5 ماه بعد عقد، تعهد نداشته باشه، اگه 10 سال بگذره و من یه کم از قیافه یا حس و حال جوونیم بیفتم، اونوقت چیکار میکنه؟
اگه خدای نکرده شما جای من بودین، واسه رها شدن از این فکر ها چیکار میکردین؟

[شهراز]

سلام
مهسای گرامی کنجکاویت برای فهمیدن حد و حدود رابطه همسرت فقط باعث آزرده تر شدنت میشه و رابطتونو خراب میکنه، شک مثه ی باتلاق میمونه ک بیشتر توش فرو میری، به افکار منفیت پروبال نده بزار ب حساب شیطنت ک بعضی از آقایون گاهی دچارش میشن!!! جنبه مثبتش اینه ک ادامه دار نبوده

[mahsa_a3moon]

جنبه مثبت؟؟؟
از کجا معلوم که شوهرم نخواسته رابطه شون ادامه دار بشه؟
پس اگه پس فردا رفت زن صیغه ای گرفت هم جنبه مثبتشو نگاه کنم بگم رابطه شون حلال بوده؟
تورو خدا جواب منظقی بدین

[mahsa_a3moon]

170 نفر این موضوع رو خوندن، دونفر جواب ندادن!
کمکم کنید، من کجا اشتباه کردم؟

[alireza35]

سلام مهسا خانم ، امید وارم مشکل شما زود حل بشه و شما آرامش پیدا کنید . شما فرمودین شوهرتون 27 سالشه و ازدواج شما سنتی بوده ، یک پسر 27 ساله با ازدواج سنتی رو در نظر بگیرید ، با وجودی که به یک خانم تعهد داره ،بهرحال یک مقدار کنجکاوی نسبت به دختر ها و زن های دیگه ممکنه داشته باشه ، البته این اصلا به این معنی نیست که شما براش جذابیت ندارید منتها تا ایشون بیاد قدر شما رو بدونه و قدر شما رو عمیقا بفهمه یکمی لازمش هنر و صبر از طرف شما هست . آدمها بعضی موقع ها قدر چیزی رو که دارند فراموش کردن . شما خودتون رو سرزنش نکنید کاشکی ایشون قدر شما رو خیلی زود بفهمه.

[Naashena]

اولا شما گفتی اون عضویت مال یکسال پیشه پس برای قبل از ازدواج با شما بوده و برات مهمه بعد از عقد شما وفادار باشه پس این نباید زیاد شما رو اذیت کنه
عقد موقت بطور کلی چیز جالبی برای مردا هست و احتمالا از روی حس کنجکاوی هم عضو شده
خودتون میگید خانمه وضعش خرابه و دراخر سر جواب به شوهر شما داده مگه مریضی! من از این جواب احساس میکنم شوهر شما بیشتر از سرکنجکاوی و کرم ریختن جواب ایشون رو داده که تو بعضی از مردا دیده میشه و اگه میخواست واقعا رابطه داشته باشه احتمالا پیام هایی متفاوت دریافت کرده بود
تقریبا واضحه که شوهر شما رابطه ای با این خانم نداشتن و شکتون نسبت به این قضیه زیادیه ولی در مورد نگاه کردن و واکنش نشون دادن نسیت به خانم ها بهتره شفاف تر صحبت کنین و جدی بخواهید که انجام ندهند واحساس تون رو هنگام این عمل نسبت بهش بگید تا چه در کنار شما چه دور از شما رعایت کنه

[tamanaye man]

mahsa جان ، من فکر میکنم همسرت فقط یک شیطنت کرده و البته هیچی نبوده .
وقتی همسرت نوشته ، چه دیر .... یعنی اینکه خیلی وقته به اون سایتی که میگی نرفته و بعد از مدت ها که یک نفر پیغام داده گفته چه دیر ...
بعد که دختره گفته مگه مریضی ، عکسام رو پاک کن ، هم حتما همسرت بهش گفته که بره پی کارش .... که دختره همچین حرفی زده ....
عزیزم خودت رو ناراحت نکن ، همسرت از روی کنجکاوی احتمالا عکس های اون خانم رو توی ایمیلش گرفته ، به این موضوع حساس نشو ، چون این عکس هل زیاد توی اینترنت هستند و خیلی آقایون متاسفانه از روی کنجکاوی فقط میرن میبینن . این کنجکاوی جزئی از وجود همه مردها هست .

خواهش میکنم کاری نکن که همسرت احساس کنه که بهش حتی یک ذره بی اعتماد شدی ، چون دیگه روش باز میشه . یادت نره این خیلی مهمه . نباید قبح این قضیه بریزه .

تو از این موضوع بگذر و فراموشش کن .
بیشترین اشتباهی که انجام دادی این بوده که توی گوشی همسرت کنجکاوی کردی .
برای اینکه از همه این فکرا راحت شی ، سعی کن با همسرت خیلی دوست باشی ، وقتی یک شوخی میکنه تو هم بخند تا با تو احساس راحتی بیشتری کنه . مطمئن باش که اگر ببینه تو حساس نیستی از این شوخی ها نمیکنه . فقط وقتی میبینه تو حساس تری کیف میکنه ، هی میخواد غیرتت رو قلقلک بده . تو هم هیچ حساسیتی نشون نده تا اونم دیگه باهات شوخی نکنه .

[gisu]

مهسا جان متاسفانه اين مسائل هم وجود داره وخيلي هارو درگير خودش كرده چه از جانب خانوم چه از طرف اقا


=راهکارهای مقابله با بی وفایی همسر
اگر شما هم یکی از قربانیان بی وفایی هستید، اکنون در سراشیبی مسیر زندگی تان قرار گرفته اید. اغلب زوجهایی که چنین مشکلی دارند، معتقدند که تا به حال هیچ گاه چنین هیجانات شدیدی را تجربه نکرده بودند. آنها احساس خشم، افسردگی، ترس، گناه، تنهایی و شرمساری می کنند.
همسری که مورد بی وفایی قرار گرفته است، همیشه از خودش می پرسد:
چطور توانست چنین کاری با من بکند؟
چطور توانست به من خیانت کند و بارها و بارها به من دروغ بگوید؟
هرگز دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم.
چنین فردی، دچار احساس خشم و انزجار شدیدی می شود و احساس می کند به قدری آسیب دیده است که حتی قادر به بیان آن در قالب کلمات نیست. اگر به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان و.. عمل کنید.
وقتی زوجین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند، پرسش اساسی این است که آیا بهبود اوضاع و رفع اختلالات زناشویی امکانپذیر است یا خیر؟ چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟ حتی در صورت بهبود، آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟
متخصصان و مشاوران ازدواج با اطمینان پاسخ می دهند که بله و به شما اطمینان می دهند که در صورت در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته دریافت کمکهای تخصصی، آینده خوبی در انتظار زندگی مشترک تان خواهد بود.
فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند. اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید
گام اول: آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید؟
ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواجتان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است، خواه آن را تشخیص داده باشید یا نه. یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را بر طرف نکرده اید به همین دلیل بی وفایی فرصت رشد پیدا کرده است. شاید آزار دهنده باشد اما علت اصلی بی وفایی در زندگی زناشویی، کمرنگ شدن ردپای عشق است. قربانی بی وفایی باید از خودش بپرسد: چه بلایی بر سر عشق مان آمد؟ در برطرف کردن کدام نیاز او شکست خوردم؟

گام دوم: به هیچ وجه این وضعیت را تحمل نکنید.
ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند. سه نفر در این میان نمی گنجد. ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده است. بنابراین بویژه به زنان توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرند و درصدد باشند که برای همسر بی وفا روشن کنند که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنند.
اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که با فهمیدن این مساله، داد و فریاد به راه اندازید، همه دوستان و آشنایان را مطلع سازید و یا حتی خانه را ترک کنید بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید. در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی اجازه می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند.
شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید، مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را کم کم از زندگی خویش بیرون کنید. اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله تان را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان، آشپزی و.. عمل کنید.

گام سوم: بدانید چه انتظاری داشته باشید.
اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف بینجامد. فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند. اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید. یکی از بهترین راهها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟
برای مثال بعد از چند روز از وقوع این حادثه، وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید، مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان(البته اگر صاحب فرزند هستید) به طور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید چه انگیزه ای باعث بروز این رفتار ناشایست شده است؟ چه کمبودی در زندگی داشته است؟ از شما چه توقعی داشته است که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟ فرد جدید چه خلایی از همسر شما را پر می کند ؟و...
در برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستیهایی است که اگر شناسایی و اصلاح شود، مشکلات تا حد زیادی بر طرف می شود اما در برخی دیگر از موارد، زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است. اینجاست که نقش شما پر رنگ تر می شود. شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید. بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است.

گام چهارم: شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید
در این مرحله همسر خیانت دیده باید سعی کند نیازهای عاطفی را که فردی دیگر برای همسرش برطرف می کند، به شکل بهتری برطرف کند. زن و مرد می توانند ازدواجشان را بازسازی کنند و با برطرف کردن نیازهای یکدیگر، فصل تازه ای از عشق را در زندگی خود برنامه ریزی کنند.
وقتی در نهایت می آموزید مهم ترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید، عشق و ازدواجتان نیرومندتر از همیشه می شود. بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است. آنها با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوند که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارند. بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببینید که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهم شان کار کنند.
وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید از طریق ارتباط کلامی شما می توانید اولین گامهای اصلاح رابطه تخریب شده تان را بردارید. توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسانهاست. زوجین در قالب کلام، نگرشهای خود را درباره خویشتن، مخاطب خود، مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند.
با توجه به اهمیت این مساله در یادداشتهای آتی به شما آموزش داده خواهد شد که چگونه از این طریق، رابطه زناشویی تان را بهبود بخشید.
نکته بسیار مهم این است که اگر شما جز آن دسته از زنانی هستید که مورد بی وفایی قرار گرفته اید انجام اقدامات پیشنهاد شده را به شما توصیه می کنیم از طرف دیگر مراجعه نزد مشاور خانواده به همراه همسرتان را اکیدا توصیه می کنیم. گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیز بین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح نماید.

- - - Updated - - -

[مرمر تنها]

سلام عزیزم،میدونم

[صاعد]

لطفا به تاریخ تاپیک دقت کنید صاحب تاپیک مدت زیادی هست به تاپیکش سر نزده !