به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: بحران شدید

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 آبان 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-7-16
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بحران شدید

    سلام به همه
    راستش نمی دونم از کجا شروع کنم میخوام از 10 سال پیش شروع کنم وقتی کنکور تموم شد مشکلات من شروع شد من قبول نشدم و چون نیمه دوم بودم راهی نبود جز سربازی .قبل از سربازی کنکور ثبت نام کردم آزاد اطراف تهران.قبول شدم رفتم ثبت نام اما همون روز اول از اونجا بدم اومد حس بدی داشتم اصلا نمیتونستم یه لحظه هم بمونم .گفتم نمیتونم برم هیچ کس قبول نکرد تا 3 سال گذشت و من اخراج شدم
    اومدم بیرون دنبال کار خدمت بعدش دوباره نشستم کنکور خوندمو آزاد تهران کامپیوتر قبول شدم 4 سال گذشت تموم شد با موفقیت.تا اینکه دوباره مشکلات شروع شد رفتم دنبال کار توی یه شرکت خوب کار پیدا کردم اما باز همون احساس قدیمی نمیتونستم سر کار بمونم درست مثل دانشگاه. اول فکردم شاید به خاطر گرایشم باشه رفتم یکسال دوره گذروندن غافل از اینکه مشکل جای دیگس خلاصه یکسال تموم شد چند جا رفتم مصاحبه تازه فهمیدم که مشکل کجاس دیگه تصمیم گرفتم نرم سر کار تا اینکه از یه شرکت معتبر بهم زنگ زدن رفتم تو امتحان 6 ساعتش قبول شدم ایقدر خوب که حاضر شدن بدون سابقه کار بهم کار با حقوق بالا بدن .اما از همون روز اول دیدم حالم بده اینقدر که گریه ام گرفت حالم هر روز بدتر میشد از استرس بدن درد میگرفتم بعد 3 هفته که برام 3 سال گذشت استعفا دادم
    راستش نه تحمل استرس زیادو دارم و مهمتر اینکه من دوس دارم اکتیو باشم من نمیتونم هر روز از 7 صبح تا شب یه جا بشینم اصن دیونه میشم
    حالا 30 سالمه نمیدونم چه کنم نمتونم برم سر کارهای این تیپی نه کار دیگه مثلا کارهای اکتیو مثله ورزش که بتونم مربی چیزی بشم الان راهم گم کردم افسرده شدم نمیدونم برا آیندم چی کار کنم
    نمیدونم چه کنم دوست داشتم ورزش کار بودم یا دندانپزشک که میتونستم برا خودم کار کنم
    رشته من شبکه نمیتونم برا خودم کار کنم تازه سرمایه هم ندارم
    دیگه امیدی به آینده ندارم حس میکنم باختم اما توانشو دارم شروع کنم اما چه کاریو برم چیو شروع کنم :((((

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام امیرجان، به همدردی خوش اومدی.

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir.azad نمایش پست ها
    اما توانشو دارم شروع کنم اما چه کاریو برم چیو شروع کنم :((((
    چقدر عالی.

    تا حالا برای استرست به روانشناس مراجعه کردی؟ اگه آره، روندش مشاوره و نتایجش چطور بوده؟

    در مورد علت مشکلت، مطمئنی که استرس هست؟ گزینه های دیگه ای وجود ندارن؟

    میشه بیشتر توضیح بدی که چطور استرس باعث میشه نتونی کار کنی؟

    و چطور بار اول اخراج شدی، اما بار دوم دانشگاه رو با موفقیت تموم کردی؟ چه عاملی تغییر کرده بود؟

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 آبان 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-7-16
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش قبل از اینکه کارمو شروع کنم رفتم پیش مشاور اما هیچ کمکی نتونست بهم کنه

    استرس یکی از دلایل است دلیل های دیگه که به نظرم وجود داره یکی اینه دوس ندارم کار یکنواخت باشه یعنی نمی تونم هر روز از 7 صبح تا شب یه جا باشم

    من دوس دارم برم بیام دوس ندارم یه جا باشم

    یه دلیل دیگه اینه که برام سخت تحت کنترل کسی باشم و اینکه دوس دارم آزاد باشم این جوری فکر میکنم تو قفسم حس میکنم دست و پامو بستن

    در مورد دانشگاه هم چون دانشگاه اولمو دوس نداشتم همه حس های بد داشتم حس ترس اضطراب حس غربت دلتنگی وقتی میرفتم این جوری بودم تا وقتی میرسیدم تهران الان اینجا هم

    که میرفتم سرکار همین حس رو داشتم دلم برا خونه تنگ میشد حس میکردم زندانم یعنی واقعا احساس میکردم دارم خفه میشم یعنی این مدت کوتاه برام یه قرن بود فقط دوس داشتم بیام

    بیرون تازه همین مدت کوتاه نتونستم هیچ وقت کامل بمونم هر روز به بهونه زود میومدم . میموندم میمردم

    اما در مورد دانشگاه دوم نمیدونم یکم اولش میترسیدم که اگه نتونم چی! ولی بعد یه ترم خوب شدم ولی حس غربت و این رو نداشتم

  4. کاربر روبرو از پست مفید amir.azad تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 17 مهر 92)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 آبان 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-7-16
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا کسی جواب نمیدههههههههههههههههههههه هههههههههههههه

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه دفعه یه مقاله توی اینترنت خوندم درمورد بچه های بیش فعال که می گفت اگه بیش فعالی درمان نشه در بزرگسالی خودش رو به صورت عدم تمرکز نشون میده و فرد هرکاری رو بعد یه مدت رها می کنه ویژگی شاخص این افراد هوش زیادشون بود بسیار باهوش ولی بدون تمرکز
    توی اینترنت بیش فعالی در بزرگسالی رو چک کنید ببینید علائمش به شما می خوره؟

  7. 3 کاربر از پست مفید nana0cute تشکرکرده اند .

    amir.azad (چهارشنبه 17 مهر 92), میشل (چهارشنبه 17 مهر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 17 مهر 92)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 آبان 92 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1392-7-16
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دقیقا درست گفتید من خیلی از علائمشو داشتم چی کار کنم دیگه کارمو از دست دادم :((((( دیگه از این بهتر که نمی تونم پیدا کنم چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  9. 2 کاربر از پست مفید amir.azad تشکرکرده اند .

    nana0cute (چهارشنبه 17 مهر 92), میشل (چهارشنبه 17 مهر 92)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باید برید پیش یک فرد متخصص تا اول اون تشخیص بده آیا شما این مشکل رو دارید یا نه
    نمی دونم درحیطه کاری پزشک قرار می گیره یا روانپزشک(گرچه حدس می زنم روانپزشک باید باشه) شنیدم یه سری دارو به بچه هایی که این مشکل رو دارن داده میشه به احتمال زیاد برای بزرگسال ها هم دارو میدن
    در بچه ها ,بعد از چندسال مصرف دارو بچه خوب میشه و دیگه نیازی به استفاده دارو نداره

  11. کاربر روبرو از پست مفید nana0cute تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 17 مهر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.