بش علاقمند شدم اما حالا فهمیدم بهم نمیخوریم.چکنم؟

[elham0368]

دوسال پیش همکلاسی دانشگام بهم علاقمند شد واون بسیااار پسر خوبیه
ومن بعد از یسال کم کم بهش علاقمند شدم
اون یکم مذهبی تر از منه و سخت گیر تر
از من
کم کم متوجه شدم عقاید مذهبی و سیاسیمون خیلی فرق داره و ایده الامون کاملامتفاوته
بطوری ک مثلا عقاید من اونو اذیت میکنه و عقاید اون، منو
و بخاطر علاقمون برااینکه دعوا نکنیم درمورد عقایدمون حرف نمیزنیم
حالاجدیدا به این نتیجه رسیدم ما بهم نمیخوریم و قراره جلوی ارزوهای همو بگیریم و همیشه بعد از ازدواج جنگ اعصاب داشته باشیم
اما بخاطر علاقه واقعیمون واقعا داریم عذاب میکشیم
حالا میخوام بهم کمک کنید...
آیا چنتا اختلاف تو عقاید سیاسی و مذهبی دلیل کافی ای هست برای ازدواج نکردن؟
ایا ارزش داره که این عشق رو بذاریم کنار بخاطر اختلافات؟
سطح خانواده ما بالاتر از اونه.ایا ارزش داره من بخاطرمثلا ی پسر بهتر و پولدارتر و نزدیکتر به خودم کسیو ک انقد دوستم داره از دست بدم؟
چکار باید بکنم؟
خواهش میکنم سریع عاقلانه و منصفانه جواب بدید...

[capitan]

سلام. بیشتر توضیح بدید .
چند سالتونه؟ایشون چند سالشه؟
منظورتون از بالاتر بودن سطح خونوادتون چیه؟ شاید ایشون هم سطح خودشونو بالاتر از شما میبینن.
شناختتون از هم چقدره؟ عقاید مذهبی شما تا چه حدیه؟

اگه همدیگرو دوست دارید و بهش امید دادید ولی حالا بخاطر یه نفر بهتر میخواین بقیه بگن "نه اختلاف عقیده دارید بهتره ازدواج نکنید" به نظر من کارتون اشتباست ولی اگه واقعا به این نتیجه رسیدین که اختلافتون دردسرسازه خیلی خوبه که میخواین از بقیه مشاوره بگیرید ولی یادتون باشه دیگران از بیرون داریم قضیه رو میبینن پس بهتر نظر میدن اما اما دیگران جزییاتو نمیدونن. این خیلی مهمه
ببینید من خودم برام یه مسایلی مهمه میتونم تا یه حدی مثلا تو مسایل مذهبی انعطاف نشون بدم اما طرف مقابلم هم باید همین کارو بکنه.
واسم سواله چرا پسرا دنبال دختر خوبن ولی دخترا این قضیه گاهی براشون برعکسه؟؟؟؟؟

بازهم میگم باید بیشتر توضیح بدید ...

[elham0368]

سلام.ممنون از توجهتون
من ۲۱سالمه واون ۲۲
ما فعلا قصد ازدواج نداریم اما داریم مقدماتشو فراهم میکنیم برا چندسال دیگه
مثلا ۲۴ ۲۵سالگی
سطع علمی و مالی.فقط همین.
نه واقعا از نظر شطح اچتماعی بالاتریم اما از نظر فکری اونام بالا هستن
شناختمون تقریبا کامله.چون دوساله دیگه هرچی بود ونبوده از هم پرسیدیم ودوتامون عاقلیم شکرخدا.من خودم همه چیو پرسیدم و بالعکس جواب دادم
اگه بگیم عقاید مذهبی کامل و سخت گیرانه بیسته،اون ۱۷هس و من ۱۵
مثلا اون میخواد همه خانوادش چادری باشن و خانمش.اما من مانتوییم و بامانتو موافق ترم!اما بخاطر همسرم حاضرم چادری بشم.یا مثلا اعتقاد به اهل بیت و...
که من زیاد معتقد نیسم
و یچیز دیگه اینکه من میخوام نوازنده کنسرت بشم واون کاملا مخالفه...
نه من واااقعا بفکر دردسر ساز شدنم.چون پول و... برام مهم نیس.من ایده الام و ایده الاش برام مهمه.و اینکه بعد از ازدواج عیبها مشخص تر میشن...
میترسم از بعدش...از وقتی ک نشه درموردش حرف نزد.اولم خودش گف مابهم نمیخوریم اما جدی نگف!ومن بفکر رفتم
من بهش امید دادم وخودمم ایندمو بااون تو ذهنم ترسیم کردم.اما اگه مطمئن بشم با هر زجری خودمو وفق میدم
واقعا بخ مشاوره احتیاج دارم.یکی بگه من چکنم؟
من انعطاف مذهبی دارم باش.اما سیاسی نه.و اون ایده الاش خیلی بامن فرق داره.مثلا تو حجاب.عقاید و...
و منم میترسم منو خیلی محدود کنه...
من دوساله بخاطر خوبیشه که بش علاقمند شدم
منم دنبال خوبم.اما اینا مهم نیس؟!
اون واقعا خوبه...واقعا
اما کاملا متفاوت از من.نه توی اخلاقا
توی عقاید
من از بعد میترسم
براهمین فعلا گفتم رابطمون کمتر بشه تا وابسته تر نشیم
تا ببینم چکنم...
کاش بتونید کمکم کنید:(

[Nina s]

سلام الهام جان
فقط ميتونم بهت بگم هر چيز ناخوشايندي كه به ظاهر كوچك مياد ميتونه در آينده برات مشكل ساز بشه.
به نظرم اگه در اصولتون با هم مشكل نداريد ميتوني براي فرعيات كوچك منعطف باشي ولي هيچ وقت ارزشهاي مهمت رو ناديده نگير.

[capitan]

بازم سلام . الان با توضیحاتتون بهتر میشه راهنمایی کرد. ببینید من خودم یکیو دوست دارم خب منم اوایل دوست داشتم یه جاهایی محدودش کنم ولی وقتی دیدم اذیت میشه و خودم هم زیاد دارم سخت میگیرم کمترش کردم ولی هیچ وقت از عقاید اصلیم کوتاه نمیام ،مثلا حتما نمیخوام چادریش کنم چون با مانتو هم خوبه.ولی این آقا هم باید تا حدودی انعطاف نشون بده.

در مورد نوازنده کنسرت هم باید بگم یه علاقست که شما داری خب اینو باید با ایشون در میون بذاری باید ببینی کدوم واست مهمتره شاید هم هر دورو کنار هم بتونی داشته باشی.

[elham77]

سلام.
منم اسمم الهامه.[IMG]file:///C:\DOCUME~1\ADMINI~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\cli p_image001.gif[/IMG]
ببین به نظر من، که البته ممکنه کارشناسی نباشه، هم کفو بودن مشابهت عقیده رو هم شامل میشه.

البته وقتی دو نفر اختلاف عقیدتی سیاسی با هم دارن ، بستگی به این داره که هر دو چقدر نسبت به عقاید خودشون تعصب و عدم انعطاف یا بالعکس چقدر انعطاف داشته باشن.

اگر متعصب نباشن و آزادی فکر و عقیده برای طرف مقابل قائل باشند مشکلی بزرگ نیست.
ولی اگر هر دو نسبت به عقاید خودشون متعصب باشن، ممکنه با هم مشکل پیدا کنند. علاوه بر مشکل بین خودشون بعدا ممکنه تناقض و فشار فکری به فرزندانشون وارد بشه.
چون برای یک کودک که داره ذهنش شکل میگیره، پدر و مادر در واقع الگو هستند. یک نمونه کوچک از دنیای بزرگتر بیرون هستند. و برای یک کودک خیلی سخته که بخواد بین پدر و ماردش عقیده یکی رو قبول کنه و دیگری رو رد کنه. بنابر این تحت فشار فکری قرار میکیره و تا وقتی که واقعا اطلاعات و توانایی فکری خودش به حدی نرسه که بتونه خودش تحقیق کنه و حقیقت رو پیدا کنه، مرتبا در تناقض گیر میکنه.
ببینید مساله هماهنگی پدر و مارد در نوع تربیت و پرورش فرزند مساله خیلی مهمیه. اگر پس فردا اختلاف عقایدتون باعث بشه اختلاف و دوگانگی در تربیت فرزند داشته باشید این جای تامل داره.
من نمیخوام شما رو دچار وسواس فکری کنم. اما علاوه بر اختلافات بین خودتون، در مورد روند تربیتی فرزندتون و میزان هماهنگیتون در روشهای تربیتی فرزند با هم بیشتر صحبت کنید و تامل کنید.

[ترانه ی عشق]

الهام عزیزم انعطاف داشتن برای پذیرش هم مهمه.
اما به نظر من اگه شما یا اون آقا الان حس می کنید انعطاف نشون نمی دید ( حالا به هر دلیلی ) ، به امید تغییر دادن هم نباشید. هرچند که علاقه هم وجود داشته باشه.
شما باید سنگاتو با خود وا بکنی. ببینی هدفت توی آینده کاری و عقایدت برات مهم تره یا علاقه ت به این آقا. و کدومش می تونه دووم بیشتری داشته باشه. نرسیدن به کدومش باعث میشه احساس خلا کنی در زندگیت.
من خودم هم توی شرایطی مثل شما بودم که به خاطر عدم تفاوت فرهنگی و ... پا گذاشتم روی دلم.