به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array

    به من بگید موقع دعوای برادرام چیکار کنم؟

    سلام.

    بااینکه یه تاپیک مشاوره تخصصی رو دارم دنبال میکنم ولی واقعا مساله ای هست که فکر میکنم باید براش تاپیک بزنم و راهنمایی بخوام.

    ما 6 فرزند هستیم. من چهارمی هستم و 26 سالمه. بعد از خودم دو برادر دارم که آخری سه سال از من کوچکتره. یعنی خب سن هامون خیلی به هم نزدیکه.

    از بچگی دو تا برادرام خیلی با هم دعوا میکردن. ولی الان هم که بزرگ شدن باز هم هرچند وقت یکبار دعواهای بدجوری با هم میکنن.

    دعواها معمولا با زبون درازی های برادر آخریم که از نظر جثه هم ضعیفه شروع میشه(کلا به نظر خودم میاد چون از نظر قوه بدنی ضعیفه با زبون جبرانش کرده) اون یکی برادرم هم که به شدت نسبت به فحش حساسه. جثه ی درشت و قدرت بدنی بالایی داره.

    اون فحش میده اون یکی هم در تلافی میاد کتکش میزنه. و دعوا بالا میگیره.
    اگر مامان باشه هم که به جای بدتر کشیده میشه. چون میاد از اون یکی که زور بدنیش کمتره دفاع کنه در صورتی که اون یکی عصبی میشه که چرا دارید ازش دفاع میکنید و بدتر میشه.

    من همیشه به مامان میگم وقتی دعواشون میشه دخالت نکنید و موضع نگیرید.
    خودم هم معمولا سعی میکنم دخالت نکنم.

    ولی گاهی واقعا به قصد کشت همو میزنن. حتی چاقو و پیچ گوشتی و ... به سمت هم پرت میکنن. یا گلوی هم رو اونقدر میگیرن که رنگ دو تاشون کبود میشه.

    مثل همین دیشب.فقط من و همین برادرهام خونه بودیم. من هرچی خواستم دخالتی نکنم دیدم واقعا دارن همو میکشن. سعی کردم جانبداری نکنم ولی رفتم جداشون کنم. که خودم هم کتک خوردم.

    واقعا وقتی اینجوری دعوا میکنن من باید چیکار کنم؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ! چه عجیب و ترسناک ! خب اینطور که شما می گیری آخرسر تو این درگیریها خدایی نکرده یکیشون اون یکیو میکشه !

    خب یکی از برادراتون که عاقل تره , مثلا اون که جثه بزرگی داره , تنهایی باهاش حرف بزنید , بگید این چون مثل تو قوی نیست نسبت به تو حسادت داره , و وقتی که با یه فحش می تونه تورو عصبانی کنه لذت میبره و... باهاش صحبت کنید (تنهایی) بعد ازش بخواید که بی تفاوت به حرفای اون کوچیکتره عمل کنه ..

    نمی شه که تماشاچی بشین شما و دخالت نکنید ! خب وقتی این چاقو و چمیدونم پیچ گوشتی رفت تو چشمو یا قلبو یه جای دیگش می خواید چی کار کنید !
    اگرم دیدن که با حرف زدن شما درست نمیشه این رفتارهاشون 2 تاشونو ببرید روانشناس ! چون واقعا مشکل دارن و اصلا طبیعی نیستنو دیر یا زود فاجعه به بار میارن با این رفتارهاشون !

  3. کاربر روبرو از پست مفید violet تشکرکرده است .

    Pooh (سه شنبه 02 مهر 92)

  4. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    حرف باهاشون جدا جدا زده ام اما فایده نداره.

    هرچی به اون بزرگتره میگم خب اون فحش میده تو چرا اینقدر بهت برمیخوره. اون هرچی میخواد بگه تو که چیزهایی که اون میگه نیستی. ولش کن. محلش نده. ولی فایده نداشته.

    هرچی هم به اون یکی میگم یکم جلو زبونت رو بگیر بازم فایده نداشته.

    دیشب تا جایی پیش رفت که من مجبور شدم تهدیدشون کنم که زنگ میزنم 110. دیدم باز فایده نداره. منم هول شده بودم. زنگ زدم 110 ولی تا گفتم سلام آقا... بزرگه آنچنان زد توی سرم که بیهوش شدم.

    - - - Updated - - -

    راستش چون من خودم دو سه سالی داروی اعصاب مصرف میکردم تا میام باهاشون هم حرف بزنم بهم میگن تو اول برو خودتو درست کن روانی.

    وقتی اینو میگن من خلع سلاح میشم. اصلا دیگه نمیتونم نصیحتی بهشون بکنم.

    همین دیشب خب من میدونم زبون درازی کوچیکه باعث شروع شد ولی اون بزرگه هم خیلی دنبال حرفو میگیره و گیر میده. هر دوشون همدیگه رو میزنن. ولی خب بزرگه زورش بیشتره و بدتر میزنه. مثلا دیشب گلوی کوچیکه رو گرفته بود و اونم دیگه نفسش بالا نمی اومد.من رفتم میگم ولش کن بسه. بعد معترض میشه که چرا ازش دفاع میکنی؟

    با اینکه من سعی میکردم اصلا جانبداری نکنم و فقط جداشون کنم.

    بعدش اون یکی کوچیکه رفت یه کفگیر قدیمی از اون کلفت سنگینها از تو آشپزخونه آورد و میزد به رون اون بزرگه. بزرگه از دستش گرفت و اونقدر زد تو کمر کوچیکه که گفگیره تا شد. من دلم سوخت. فقط سرش داد زدم خب نزن تو کمرش. اون میزنه تو پات تو هم بزن تو پاش چرا میزنی تو کمرش؟

    بعد بازوشو نشون داد که جای گازی بود که من توی بچگی گرفته بودم.(اون موقع فکر کنم دبستانی بودیم) گفت میبینی این جای دندونای توه. تو خودت کثیفترین موجود رو زمین هستی و قط بلدی مظلوم نمایی کنی و ...

    خب من چه خاکی به سرم بریزم موقع دعواهاشون؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    violet (سه شنبه 02 مهر 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 آبان 92 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1392-7-02
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    112
    سطح
    2
    Points: 112, Level: 2
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    دعوا از چی شروع میشه؟ معمولا بیشتر سر چه مسائلی با هم دعوا می کنند؟
    تحصیلات هر دو برادر چیه؟ شاغلند یا بیکار؟
    عکس العمل پدرتون در مواقع دعوای فیزیکی دو تا برادر چیه؟

    - - - Updated - - -

    تو خانواده شمابین دو برادر تبعیض خاصی وجود داره؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید لولی وش تشکرکرده است .

    Pooh (سه شنبه 02 مهر 92)

  8. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لولی وش نمایش پست ها
    سلام

    دعوا از چی شروع میشه؟ معمولا بیشتر سر چه مسائلی با هم دعوا می کنند؟

    سرهیچ و پوچ. همین دیشب من گفتم بچه ها نون نداریم. یکیتون برید نون بخرید. اون کوچیکه رفت نونوایی و اومد گفت فلانی تو نونواییه من خوشم نمیاد برم وبه اون بزرگه گفت تو برو. اونم گفت خب منم از فلانی خوشم نمیاد خودت برو. بعد کشید به همچین دعوایی. البته کوچیکه شروع میکنه حرفای بد میزنه بزرگهنسبت به فحش حساسه و جوش میاره میره کتکش میزنه. بعد دعوا بالا میکیره.

    تحصیلات هر دو برادر چیه؟ شاغلند یا بیکار؟
    یکیشون تازه از کارشناسی فارغ التحصیل شده. اون یکی کوچیکه سربازی رفته و الان دانشجوی ترم دومه. هیچ کدوم شاغل نیستن.

    عکس العمل پدرتون در مواقع دعوای فیزیکی دو تا برادر چیه؟
    معمولاجلو بابا دعوای فیزیکی ندارن. حتی جلو بابا دعوای لفظی هم کمتر میکنن. دیشب هم اگه بابا از سرکار نرسیده بود تمومش نمی کردن. بابا که اومد یکمکوتاه اومدن.
    گرچه بعدش هم من چند تا سیلی دوباره خوردم که چرا زنگ زدم110. بعدشم که گفتم برا چی منو میزنی؟ چونه ی منو گرفت و چنان گردنم روچرخوند که قیییییژژژژ گردنم صدا کرد. الان هم گردنم رو نمیتونم صاف بگیرم وهمینجوری سرم کجه.


    - - - Updated - - -

    تو خانواده شمابین دو برادر تبعیض خاصی وجود داره؟
    تبعیض خب آره. مامانم کلا آدمیه که خیلی تبعیض قایل میشه. توی رفتارهاش.
    مثلا از بچگی همیشه از اون کوچیکه دفاع میکرد و هیچوقت حق رو به بزرگه نمیداد. همین هم باعث میشد بزرگه بیشتر جوش بیاره.
    کوچیکه کلا آرومتره ولی خب یه سری کارهای بد داره. مثلا گاها دوست دختر و این چیزا. یا مثلا مامان رو حبس میکنه تو اتاق یا تهدیدهای دیگه برای اینکه مامان بهش پول بده و بره گوشی بخره. مامان هم جلوش کوتاه میاد.

    ولی اون بزرگه هیچی از مامان و بابا نخواسته و اهل هیچ چیز بدی نیست ولی همیشه به او گیر داده میشه. اونم در عوض هی میخواد از حقانیت خودش دفاع کنه و هی دنبال بحث رو میگره که حق خودش رو ثابت کنه.

    کلا مامانم خیلی مقایسه اش میکنه. مثلا اون روز وبکم خراب شده بود و ما هرکاری میکردیم نصب نمیشد. برادر بزرگم که فرزند اول خانواده است اومد و درستش کرد. مامانم تا چند روز سرکوفت میزد به این برادرم (همون که جثه اش بزرگه) که برو از داداشت یاد بگیر و تو هیچی بلد نیستی و ...

    کلا خیلی از عصبیت بزرگتره، و زبون درازی ها و شجاعت ها و پررویی های کوچکتره تقصیر مامانه. البته به نظر من.

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 اسفند 92 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1392-6-13
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    520
    سطح
    10
    Points: 520, Level: 10
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 38 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من بجای حرف زدن با داداشاتون بهتره با مادرتو حرف بزنید اگه رفتار مادرتون تصحیح بشه دعوای اونا هم کمتر میشه.به نظر من داداش جثه بزرگه حق داره این همه که ناز کوچیکه رو مامانتون میکشه و در عوض سرکوفت و تحقیر شدن فقط واسه جثه بزرگس این دعوا ها هم دور از انتظار نیست.بیچاره خب حرص میخوره.....کوچیکه هم که بی احترامی میکنه جثه بزرگه بیشتر حرص میخوره و دنبال بهانه س تا خودشو خالی کنه...

  10. 2 کاربر از پست مفید khak تشکرکرده اند .

    Pooh (سه شنبه 02 مهر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 03 مهر 92)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 مهر 92 [ 14:30]
    تاریخ عضویت
    1392-6-27
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    84
    سطح
    1
    Points: 84, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 11 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من فکر میکنم هیچکار نباید بکنی! تو دعوا حلوا خیرات نمیکنن
    هرچی باشه تو یه دختری هرچقدرم که بخوای جداشون کنی نمیشه، زورت نمیرسه نتیجه اش فقط اینه که خودتم کتک میخوری ، هرکدومشونم که فکر کنه تو با اونیکی بودی بیشتر عصبی و پرخاشگر میشه

    البته من نمیدونم برخوردت بعد باهاشون چیه مثلا الان زده تو سرت بعداز دعوا چی کار میکنی
    برخورد من تو مورد مشابه این بود که معمولا تا چند روز جوابشونو نمیدادم تا معذرت خواهی کنه به خاطر رفتارش میدونم قهر کردن درست نیست ولی چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسید ، فکر میکنم برای کارشون هیچ مجازاتی نیست ، درسته؟ نه از جانب تو ( برای رفتاری که باهات کردن) و نه مادر پدرت

    الانم اینجور که به نظر میاد شما نتونستی دعوا رو متوقف کنی و وقتی پدرتون اومدن دعوا متوقف شده درسته؟
    خب پس بیخودی خودت و عذاب نده
    فقط اینکه الان میتونی این و به پدر مادرت و وقتی اونا هم هستن بگی که من تا حالا سعی کردم جداشون کنم ولی جز اینکه خودم کتک خوردم و حرف شنیدم هیچ فایده ای نداشته
    من دیگه کاری به کارشون ندارم و البته فکر کنم یکم هم میتونی این حس مردونه شونو تحریک کنی که بگی وقتی دعوا میکنن مثل بچه های مثلا یکی دوساله رفتار میکنن یا یه چیزی مشابه این ( مردا از اینکه بچه خطاب بشن خیلی بدشون میاد گویا :d )

    اگه میتونی بی تفاوت باشی مثلا صدای تلویزیون و ببر بالا و کارت و انجام بده
    اگرم نمیتونی که برو تو اتاقت

    اهان یه چیز دیگه اینکه فکر کنم وسایلی مثل چاقو و پیچ گوشی نباید دم دستشون باشه! میشه یه جایی باشه که دسترسی بهشون سخت باشه و مثلا در جواب اعتراض گفته بشه که شما وقتی دعوا میکنین عین بچه ها که نمیتونن حرف بزنن به جون هم میوفتین و وسیله به هم پرت میکنین ، این برا امنیت خودتونه!

    جداگانه هم صحبت کردن در کنار این رفتارها جواب میده مثلا بعد از یه مدت برخورد سرد و سنگین بری بشینی تنهایی با هرکدومشون صحبت کنی،

    نمیدونم این روش چه جوری جواب میده، حداقل برای ما جواب داد؛ الان نه کسی رو اونیکی دست بلند میکنه و کسی و میزنه و کمتر هم توهین میکنن به همدیگه

  12. کاربر روبرو از پست مفید ribbon تشکرکرده است .

    Pooh (سه شنبه 02 مهر 92)

  13. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    با مامان هم خیلی حرف زده ام. ولی رفتارهاشو ادامه میده.

    منم حق رو بیشتر به برادر بزرگه میدم. گرچه به نظرم نباید هم اونقدر بدجور اون یکی رو کتک بزنه.

    دیشب چون وقتی داشت با کفگیر میزد تو کمر اون یکی و من گفتم نزن تو کمرش و تو هم بزن توی پاش، از دستم ناراحته.

    بهم گفت : تو هم از این طرفداری کن. من هیچ کسو ندارم. من نه خواهر دارم نه برادر نه پدر و مادر. من تنهام. تو هم طرف اینو بگیر." و اشکاش ریخت.

    به خدا من اصلا نمیخواستم طرف اون کوچیکه رو بگیرم.

    بعد هم که بابا اومد و وضعیت آروم شده بود با اینکه منو هم بدجوری زده بود رفتم پیشش که دلداریش بدم. ولی بهم گفت برو بیرون. ازت بدم میاد.

    صبح هم بهش سلام کردم وجواب نداد.
    توی اینترنت هم یه عکس جالب دیدم و صداش کردم بیاد ببینه ولی بازم نیومد.

    به خدا دیشب اصلا خوابم نبرد از فکرش.
    درکش میکنم. آخه مامانم با من هم همچین رفتاری داشت. منم دو سه سال پیش دیگه از خوب وبدن خسته شدم و زدم به یه دنده دیگه.
    مثلا سه سال و نیم پیش بود که بابام میخواست گوشی کوچیکه رو ازش بگیره چون افتاده بود تو کار دوست شدن با دخترا و ... اون موقع اون یکی برادرم دانشگاه بود. بابا داشت اون کوچیکه رو بدجور میزد. مامان رفت جلو بابا رو بگیره دست خودش شکست. بابا هم از دست مامان ناراحت بود و نیومد ببریمش اورژانس.
    من و همون برادرم مامانو بردیم. تو اورژانس دیدم آقا داره دوباره با دوست دخترش حرف میزنه و عین خیالش هم نیست. منم لجم گرفت و یه لگد آروم زدم تو ساق پاش و گفتم تو از رو نمیری.
    ایشون گرفتن منو تو اورژانس جلو مردم کتک زدن.مامان هم هیچی بهش نگفت.
    بعد هم نصفه شبی قهر کرد و رفت.
    ما آزانس گرفتیم که برگردیم خونه. نیومد سوار ماشین بشه.
    بعد که رفتیم خونه من رفتم بخوابم ولی داشتم زیر پتو گریه میکردم و همش بهش اس ام اس میدادم وزنگ میزدم که بیا خونه. ولی جواب نمیداد.
    یهو دیدم مامان خانمی تشریف آوردن و همه ی چراغای خونه رو روشن کرد و باداد و بیداد به من میگفت "اونو آواره کردی و خودت گرفتی خوابیدی؟ فکر کردی میذارم بخوابی؟ تا اون نیاد خونه هیچ کس حق نداره تو این خونه بخوابه.و... " پتو رو از روم برداشت و تشک رو هم از زیر تنم به زور بیرون میکشید بد و بیراه نثارم میکرد.

    کلا مامان همیشه طرف اونو میگیره. من و این یکی برادرم هم که سعی میکنیم خوب باشیم همیشه همه بدبختیها سر ما میاد.
    بازم این برادرم تا حالا خوب دووم آورده. من که دو سه ساله دیگه کلا از نظر عاطفی از خانواده ام بریده ام و کلا زده ام به یه دنده دیگه.

    - - - Updated - - -

    ribbon
    خوب من هم تا بشه دخالت نمیکنم. ولی وقتی دارن همدیگه رو میکشن من که نمتونم دست رو دست بذارم.

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 93 [ 18:49]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    753
    سطح
    14
    Points: 753, Level: 14
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    86

    تشکرشده 95 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام pooh.
    به نظرم تغییر دادن 7، 8 نفر کار راحتی نباشه. اینه که اگر خود شما تغییر کنی بهتره.

    من توصیه میکنم با همگی رابطه ای متعادل و بدون جانبداری داشته باش و هنگامی که دعوا میکنند هرگز دخالت نکن و به نشانه ی اعتراض برو تو اتاقت و فقط سکوت اختیار کن و به کاری مشغول شو. هرگاه تو رو به قضاوت یا پای درد و دل کشیدند بگو مشکل شما به خودتون مربوطه. هرگز از هیچکدوم جانبداری نکن و تبعیض و تغییری در رفتارت با اونها ایجاد نکن.

    اجازه بده آرامشت رو ببینند، شاید عبرت شد براشون گاهی سکوت و کوتاه آمدن بهتر از مشاجره است.

  15. 2 کاربر از پست مفید yalda.69 تشکرکرده اند .

    Pooh (سه شنبه 02 مهر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 03 مهر 92)

  16. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    دارم دق میکنم.
    اون برادر درشته دیشب شام نخورد. امروز هم هیچی نخورده.
    همش میترسم نکنه مثل اون دو سه سال پیش من شده باشه که دیگه زده باشه به اون دنده که اونم بد بشه و خوبیهاشو بذاره کنار؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    آخرش اونم افسردگی میگیره

  17. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    yalda.69 (سه شنبه 02 مهر 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کمک کنید کامل خودمو عوض کنم و تیپم و رویه ام عوض کنم
    توسط مینای سخن گو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 شهریور 94, 07:57
  2. دعوای مادر شوهر - چطور با مادر شوهرم کنار بیایم (دخالت های مادر شوهر)
    توسط عسلک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 29 دی 91, 23:48
  3. دعواهای همیشگی وحل نشدنی
    توسط ghamar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آبان 91, 00:32
  4. عواملی که موجب پایان یک رابطه می شوند
    توسط keyvan در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 10 شهریور 91, 23:56
  5. نامزدم عوض شده !
    توسط melisaa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 آبان 90, 13:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.