به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1392-7-01
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    2,658
    سطح
    31
    Points: 2,658, Level: 31
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با هم کلاسی دانشگام که از گذشته ی بد من در دبیرستان پی برده چیکار کنم ؟؟

    سلام .. من الان 20 ساله هستم و دانشجوی ترم 2 در یک شهر دیگه ( خوابگاه هستم )
    آفرین همه شو بخونین کمکم کنید دوستان واقعا شرایطم خوب نیست
    راستش من دبستان که بودم چون پدرم روستا مدیر مدرسه دبستان بود دبستان با پدرم میرفتم مدرسه ( خودمون شهر نشینیم ) بعد راهنمایی که امتحان مدرسه نمونه دادم با سهمیه روستایی چون 4رم و 5م دبستان روستا بودم قبول شدم البته خودم درسم خوب بود و راهنمایی معدلم 20 بود . دوستام نمی دونستن من سهمیه دارم تا سالی که رفتم سوم قرار شد باز واسه دبیرستان امتحان مدرسه نمونه بدیم اونجا بود که فهمیدن و همه باهام لج کردن انگار ........ تو دبیرستان همه ی کلاسمون در اومدن نمونه جز دوستام
    نمی دونم چرا چون حسادت داشتن که من با سهمیه قبول شدم یا چیز دیگه که من تو دبیرستان از لحاظ اجتماعی ضعیف شدم و شدم مسخره ی کلاس !! و بچه ها همه نوع شوخی باهام میکردن زندگیم شده بود جهنم تو خونه کوچکترین اتفاقی می افتاد تبدیلش میکردم به جهنم و چند باز میخواستم خودمو بکشم یا خودمو میزدم چون فشار زیادی تو مدرسه روم بود
    بعدش از پایان دبیرستان کلاس های ورزشی رفتم ( هیکلم ورزش بزرگ شد نسبت به بقیه ) و کم رویم بهتر شد تقریبا
    ولی حالا مشکل من اینجاس میترسم دوست پیدا کنم و بعد بفهمه من تو دبیرستان مسخره کلاس بودم بعد اونم به خودش اجازه بده هر طور خواست باهام رفتار کنه !!
    حالا دانشگاهی که قبول شدم 6تا همشهریم هم هستن که یکیشون که زبون دار کلاس هم هست فهمیده من تو دبیرستان چه شرایطی داشتم و میخواد سوء استفاده کنه از رفتارش مشخصه
    نمیدونم با این آدم چیکار کنم ؟؟ چون دوست هم زیاد داره همه ی شلوغای کلاس دوستشن میترسم اونا هم بهش ملحق شن که همینطور هم میشه اگه ادامه داشته باشه
    پسره تو خوابگاهمون هم هست ( اتاق رو به رویی ))
    میگم این هفته که از دانشگاه اومدیم شهر شمارشو از دوستم بگیرم زنگ بزنم بهش برم دنبالش درو بخوریم و بگم چرا اینطور رفتار میکنی ؟؟؟ چی بهش بگم ؟؟؟
    ولی بخدا من آدمی نیستم که لایق مسخره شدن باشم چون به کسی بی احترامی نمی کنم اونا سوء استفاده می کنن
    شما بگید چیکار کنم با این شخص ؟؟ باهاش ضحبت کنم چی بگم که دست برداره و بفهمه من مثل گذشته م نیستم

    - - - Updated - - -

    بچه ها بگید با این که فهمیده تو دبیرستان اون اتفاقات واسم افتاده چیکار کنم ؟ چطور کاری کنم کاری به کارم نداشته باشه ؟؟
    خودم تو فکرم بود آخر هفته بهش زنگ بزنم و باهاش برم بیرون و رک بهش بگم چرا بی احترامی میکنی من خوشم نمیاد .. مگه من به تو بی احترامی کردم ؟؟ بگم غلط کرده کسی از گذشتم به تو گفته ؟
    بخدا اگه بلایی که تو دبیرستان روم اومدم اینجا بیاد مرگو به زندگی ترجیج میدم
    من که به کسی بی احترامی نکردم که همیشه هوای بقیعه رو داشتم و نزاشتم کسی ازم ناراحت بشه

    - - - Updated - - -

    دوستان اگه متوجه سوالم نشدید بگید بیشتر توضیح بدم .. لطفا راهنماییم کنید

    - - - Updated - - -

    دوستان اگه متوجه سوالم نشدید بگید بیشتر توضیح بدم .. لطفا راهنماییم کنید

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1392-7-01
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    2,658
    سطح
    31
    Points: 2,658, Level: 31
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سرم داره از درد می پوکه لطفا کمک کنید

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 مهر 92 [ 14:30]
    تاریخ عضویت
    1392-6-27
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    84
    سطح
    1
    Points: 84, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 11 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    آقای دانشجو

    هیچ کس حق نداره دیگران رو مسخره کنه یا دست بندازه

    فکر میکنم بزرگترین علتی که شما با اون بچه ها تو دبیرستان مقابله نکردین ( که طبیعتا اول یک نفر شروع کرده شما رو مسخره کرده یا دو نفر ...) این بوده که اعتماد به نفس نداشتین ، حالا به علت استفاده از سهمیه یا هرچیز دیگه ای
    و اینکه نخواین این اتفاق دوباره تکرار بشه حق طبیعی شماست
    پس برای اینکه تکرار نشه باید به اون فرد نشون بدین که دیگه اون بچه دبیرستانی سابق نیستین الان برای خودتون احترام قائلین ، از خودتون میتونین دفاع کنین و به کسی اجازه نمیدین به حقوق شما تجاوز کنه و پاشو از حدش فراتر بذاره

    حالا شمایین که میتونین با بقیه ی کلاس دوست بشین ، محبوبیتتونو افزایش بدین جوری که اگه کسی خواست شما رو دست بندازه بقیه باهاش همراهی نکنن ، نه اینکه خودتونو مخفی کنین که یک وقت کسی از گذشته سر در نیاره و همون رفتارها تکرار بشه

    به نظر من باهاش جدی برخورد کنین
    برای اینکه چه جوری باهاش برخورد کنین باید یکم توضیح بدین که از کجا فهمیدین میخواد سوء استفاده کنه؟ شاید به راهی به ذهن من یا بقیه ی دوستان رسید

    البته میتونین صبر کنین فرشته ی مهربون و بقیه ی مشاور های سایت بیان ، که قطعا بهتر راهنماییتون میکنن

  4. کاربر روبرو از پست مفید ribbon تشکرکرده است .

    ammin (دوشنبه 01 مهر 92)

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    به نظرم اصلا چیز مهمی نیست شما خودتون نباید ضعف نشون بدید تا هر کسی به خودش اجازه بده شما رو مورد تمسخر قرار بده
    شما سعی کنید تواناییهاتون در تحصیلتون بالا ببرید خودتون نسبت به رفتار و برخورد دیگران کاملا بی اعتنا نشون بدید انگار که اصلا براتون مهم
    نیستن و اونها رو اصلا نمیبینید!
    اگه شما هر روز در زمینه تحصیل پیشرفت کنید و تو چشم بیاد از بقیه بالاتر بکشید خودتون مطمئن باشید دید اونها هم عوض خواهد شد
    دانشگاه جای این بچه بازیها نیست اصلا ذهن خودتون درگیر این مسائل نکنید شما الان فقط وظیفتون تحصیل به این حاشیه های دانشگاه هم
    اصلا کاری نداشته باشید!
    مگه گذشتتون خدای نکرده چه خلافی مرتکب شدید که از بر ملا شدنش میترسید؟!
    بلاخره همه ما تو اون سن یه سری خصوصیات رفتاری و اخلاقی داشتیم که اقتضای سنمون بود ولی به مرور زمان حل شد
    شما که الان اون فرد سابق نیستید هستید؟
    هر شما نسبت به این مسئله بی تفاوت تر باشین اونها به خودشون اجازه نمیدن سربه سرتون بزارن.

  6. کاربر روبرو از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده است .

    violet (دوشنبه 01 مهر 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1392-7-01
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    2,658
    سطح
    31
    Points: 2,658, Level: 31
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم که راهنمایی کردید . من قصد اینو داشتم پس فردا که از دانشگاه اومد زنگ بزنم واسش ( هنوز بهش زنگ نزدم ) و رو در رو بهش بگم کسی که بهت احترام میزاره می تونه نزاره و من از رفتارت و شوخیات خوشم نمیاد یا باهام حرف نزن یا احتراما رو نگه دار ..
    کلاسمون همه ش پسره میترسم بشه مثله دبیرستان ولی بدتر میشه چون من همیشه اونجام و خوابگام دیگه صبح و شب پیشوشنم ..
    رفتم پیشه روانشانس یه یه کتاب هم گرفتم که ترس رو از خودم دور کنم
    اما نمی تونم از گذشتم فرار کنم چون شهر کوچکی داریم با هرکی دوست میشم میترسم بفهمه قبلا مورد تمسخر قرار میگرفتم اونم پررو بشه
    مامان بابام معلمن من وضعیت الانمو به چشه اونا می بینیم ......

  8. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,389 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تفکرخودت درموردگذشته آزارت میده،وقتی این تفکروتغییربدهی وگذشته وتلخ وشیرینش روبپذیری این نمودش رو در رفتارت نشون میده،تودل اوناهم واسه تمسخرخالی میشه.فقط یه چیزو مطمئنی بهت میگم بهش باج نده،منفعلانه رفتارنکن.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  9. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    violet (دوشنبه 01 مهر 92), دختر مهربون (پنجشنبه 04 مهر 92)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1392-7-01
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    2,658
    سطح
    31
    Points: 2,658, Level: 31
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دو سال پیش تو نت خوندم واسه افراد منفعل ورزش خوبه من دو ساله ورزش می کنم الان خدارو شکر هیکلم از همه کلاس بهتره .. اما زهی خیال باطل .. ربطی به بدن نداشت دوست دارم اینقد ترس ارتباط با دیگران رو نداشتم ..............
    مشاوری که رفتم گفت کتاب 5درس برای زندگی عقلانه از آلبرت الیس ( شاید اسم نویسنده رو اشتباه نوشتم ) بگیر بخونه هرچی گشتم نبود
    به نظرتون چیکار کنم ؟؟ چه کتابی پیشنهاد میدید ؟؟
    تصمیم گرفتم از این به بعد کارای بانکی یا اداریه خونه خودم جا داداشم برم ....
    بخدا خیلی عذابم میده این تنهایمو ترس از گذشتم ..

    - - - Updated - - -

    اسمه کتابو اصلاح میکنم : 5رورش برای زندگی عاقلانه
    تو خوابگاه همه بچه ها میرن تو اتاقای هم دیگه اما من فقط راه اتاق خودمو بلدم خیلیا بهم می گن کم رو
    همه ش واسه خاطره گذشتمه ه ه
    کاشکی می شد برگردم 4سال عقب
    چون قبلا تو دبیرستان باهام لج کرده بودم دیگه از ارتباط با همه هم سنای خودم میترسم تا ندونم با طرف هیچ مشکلی پیدا نمی کنم ارتباط برقرار نمی کنم
    بخدا واسم سخته 4سال تو خوابگاه این شرایطو تحمل کنم
    چی کنم خدااااااااا
    بخدا تنها آرزوم اینه ارتباطم با دیگران خوب بود

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 21:12]
    تاریخ عضویت
    1392-6-30
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    373
    سطح
    7
    Points: 373, Level: 7
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مگه چه گذشته ای داشتید که انقدر خودتونو عذاب میدید؟من دبستان به یه مدرسه غیر انتفاعی میرفتم که اصلا با بچه های اون مدرسه سازگاری نداشتم اونام اکثرا منو تو جمعشون راه نمیدادن چون من خجالتی بودم و اونا اکثرا به خاطر شرایط مالیشون مغرور و با اعتماد به نفس گرجه منم از نظر شرایط مالی در حد اونا بودم اما اعتماد به نفس نداشتم یادمه بعد از کلاس کیفمو پرت میکردنو باهاش باززی میکردنو من دنبال کیفم میدویدم بعد از اون مدرسمو عوض کردم و با بچه های مدرسه دولتی بودم انقدر باهاشون جوشیدم که شده بودم یکی از بچه معروفا و باحالای مدرسه که همه میخوان باهاش باشن درس خونترین بودم شاد ترینم بودم اتفاقا دبیرستان و حتی دانشگاه با چند تا از بچه های مدرسه اولم همکلاس شدم اما اونا دیدن که من یه ادم دیگه شدم احساس میکنم شما تازه وارد دانشگاه شدید اگه یه کم بگذره متوجه میشید که این موضوع اصلا مشکل حل نشدنی نیست من به شخصه دو گروه از افرادو دیدم که تو هر جمعی پس زده میشن یکی ادمایی که پشت سر دیگران حرف میزنن و همه ترس از این دارن که این ادم پشت سر اونام حرف بزنه پس ازش فاصله میگیرن یکیم افراد تک بعدی که نه شوخی میکنن نه میخندن نه تفریح میکنن فقط درس میخونن به نظرم درس خوندن باید باشه اما شاد بودن و احترام به نظر جمع هم مهمه دیدم دانشجویی رو که از نظر درسی بهترینه اما اصلا انعطاف نداره سر یه جا به جایی امتحان زمین و زمانو به هم میدوزه یا افرادی که فقط درس میخوننو میرن و فکر میکنن زندگی همینه البته توصیه میکنم از دوستی افراطی پرهیز کنید رازتونو به کسی نگید و به هیچ کس اعتماد صد در صد نداشته باشید با همه دوست باشید بگید بخندید انعطاف داشته باشید اما هیچوقت با هیچ کس بیش از حد صمیمی نشید اگه تعادل رو در پیش بگیرید خواهید دید که محبوب خواهید بود و دوستان زیادی خواهید داشت

  12. کاربر روبرو از پست مفید minajoon تشکرکرده است .

    دختر مهربون (پنجشنبه 04 مهر 92)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1392-7-01
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    2,658
    سطح
    31
    Points: 2,658, Level: 31
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم دوست عزیز
    میدونی شخصیت یه پسر تو دبیرستان شکل میگیره
    بارها خواستم مدرسمو عوض کنم اما خانودم چون مدرسه ی نمونه بود نمیزاشتن و میگفتن مگه خل شدی ؟؟
    تا این که سوم دبیرستان دوتا درسمو انداختم خودم که مجبور بشم از اون مدرسه برم پیش دانشگاهی تو مدرسه جور شدم با بچه ها و از خودم راضی بودم و درسمم بهتر شد .....
    اما چون شخصیتم تو دبیرستان شکل گرفت همیشه ترس داشتم از ارتباط با دیگران و هنوز ترسم باهامه ..
    بار ها شده وقتی تنهام واسه خودم گریه میکنم که چرا ارتباطم با دیگران ضعیفه و مورد ظلم قرار می گیرم
    تو دانشگاه یه نفر از دبیرستان هم بودش ولی یه رشته دیگه از قضا با همشهریم تو رشته خودم دوست بود و بهش گفت من تو سه سال دبیرستان چطور بودم و اون آدم خودش به قول معروف زبون دار کلاسه و میدونم کم کم داره کاری میکنه ک منو سوژه کنن
    دلم میخواد یه بار بگیرم لهشش کنم

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اسفند 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1392-7-01
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    2,658
    سطح
    31
    Points: 2,658, Level: 31
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه مشکلی دارم از چند سال پیش تا حالا ..
    این زیر بغلم زیاد عرق میکنه .. یه لباس می پوشم تو هوا سرد هم عرق میکنه !! جوری که مشخصه ... وقتی عرق میکنه باعث میشه اعتماد به نفسمو از دست بدم .. و بخاطر این مشکل تنهایی رو ترجیح دادم .البته این یکی از دلایل عدم اعتماد به نفسمه مخصوصا تو تابستون
    میخواد چند وقت دیگه زیر بغلمو بووتاکس کنم که از شر عرقا واسه یه مدت راحت بشم

    - - - Updated - - -

    خواهشا مدیران کمکم کنند لطفاااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااا

    - - - Updated - - -

    خواهشا مدیران کمکم کنند لطفاااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااا


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بد شانسی های پی در پی :|:|:|
    توسط Arash CR7 در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 دی 94, 16:53
  2. هومیوتاپی چیست؟ کسی میدونه؟
    توسط خانوم مجرد در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 آذر 92, 22:24
  3. شکست های پی در پی عاطفی -- بی تفاوتی و افسردگی
    توسط arioo در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 22:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.