به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آذر 92 [ 03:21]
    تاریخ عضویت
    1392-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    212
    سطح
    4
    Points: 212, Level: 4
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New2 شوهر مغرور و لجباز من

    باسلام به دوستان گلمن شوهر مغروری دارم.همونطور که گفتم در بالا...هر وقت قهر و دعوا میشه من باید آشتی کنم.یک اخلاق خیلی بد و بچگانه اش هم جواب ندادن به موبایلشه وقتی قهره.الان 4 روزه ما با هم قهر کردیم ولی ایشون پیشقدم نشده.منم همون روز زنگ زدم جواب نداد...ببینید کلا خیلی از خودش تعریف میکنه..به شغلش مینازه و خود شیفته س.اصلا رابطه خوبی با خونواده من نداشته از اولش تا الان.معتقده اگه رو بدی به خونواده زنت میخوان بگیرنت تو مشتشون!!!ولی مرتب از من میخواد با خونوادش در تماس باشم...خیلی هم با زبون نرم باهاش صحبت کردم که گاهی احوالپرسی کن با خونواده من.پدر و مادرا چشم انتظارن..ولی انگار نه انگار.دلخوری خونوادم ازش قوز بالا قوز شده...احساس میکنم عاطفه اش ضعیفه.میگه زن باید فرمانبردار مرد باشه تا زندگیشون خوب باشه...خیلی غیر قابل انعطافه.البته اینو از محاسن خودش میدونه و مثلا وقتی بعد نیاوردن پدر و مادرش به خواستگاری ( علی رغم اصرار شدیدمن) و بعدعقدمون بهش گفتم این که اونا واسه خواستگاری نیومدن واسه من گرون تموم شد و خونوادم در استانه عقد دخترشون چند روز دچار نگرانی و تشنج شده بودن به من گفت:" من همیشه کار خودم رو میکنم کیف میکنی من چه آدمی هستم که با خواست بقیه نظرم رو عوض نمیکنم" ؟!!! آره این احمقا نه ست که من با همچین مقدمه ای اصلا در ازدواج جلو رفتم اما الان چه کنم که قهریم و میگم بیا بریم مشاوره هم میگه" من مشکلی ندارم و فک نکن از مواضعم کوتاه میام تو برو"...

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 92 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    293
    سطح
    5
    Points: 293, Level: 5
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز. من فکر میکنم بعضی از حرفای شوهرتون تحت تاثیر حرفای دیگرانه. بررسی کنید دوستاش چه افرادی هستن. مجردن یا متاهل. رابطه شون با خانواده شون یا همسرشون چطوره. سن همسرتون رو نگفتید. افرادی که سن بالایی دارن موقع ازدواج انعطاف پذیریشون کمتره البته شما نباید نا امید بشید. سعی کنید مشکلاتتون رو یکی یکی بهش بگید و حلش کنید و همه اش رو با هم عنوان نکنید. از محبت و توجه تون به همسر و خانواده همسرتون کم نکنید. سعی کنید اطلاعات بیشتری در مورد ویژگیهای اقایون بدست آورید. با هر کسی باید به شیوه خاص خودش رفتار کنید. یاد بگیرید شیوه همسر شما چیه. موفق باشید.

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 بهمن 94 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-4-01
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,929
    سطح
    33
    Points: 2,929, Level: 33
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    85

    تشکرشده 129 در 66 پست

    Rep Power
    24
    Array
    دوست من یه لحظه فکرکردم خودم این تاپیک روایجادکردم بااین تفاوت که من نامزدنکرده بودم باادمی اشناشدم دقیقامثل نامزدشما مونمیزنه والان بدون اینکه دلخوری بینمون پیش بیاد بی خبر گوشی ایناروخاموش کرده خبری هم ازش نیست

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آذر 92 [ 03:21]
    تاریخ عضویت
    1392-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    212
    سطح
    4
    Points: 212, Level: 4
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط matinalone نمایش پست ها
    دوست من یه لحظه فکرکردم خودم این تاپیک روایجادکردم بااین تفاوت که من نامزدنکرده بودم باادمی اشناشدم دقیقامثل نامزدشما مونمیزنه والان بدون اینکه دلخوری بینمون پیش بیاد بی خبر گوشی ایناروخاموش کرده خبری هم ازش نیست
    مرسی عزیزم.یک تاپیک درست میکنم که در مورد مشکلم و شکا اجادش مفصلتر مینویسم.

  5. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    رویا خانم

    لطفا تاپیک جدید باز نکنید. هر چی می خواهید بگید همین جا بگید.
    پراکندگی موضوع باعث می شه جواب درست نگیرید.


    می شه بفرمایید چرا و چطور بدون خواستگاری رسمی همراه خانواده اش شما عقد کردید؟
    یعنی تمام مدت خواستگاری و شناخت و ... شما و خانواده همسرتون صحبت و برخوردی نداشتید؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (پنجشنبه 04 مهر 92)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آذر 92 [ 03:21]
    تاریخ عضویت
    1392-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    212
    سطح
    4
    Points: 212, Level: 4
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    رویا خانم

    لطفا تاپیک جدید باز نکنید. هر چی می خواهید بگید همین جا بگید.
    پراکندگی موضوع باعث می شه جواب درست نگیرید.


    می شه بفرمایید چرا و چطور بدون خواستگاری رسمی همراه خانواده اش شما عقد کردید؟
    یعنی تمام مدت خواستگاری و شناخت و ... شما و خانواده همسرتون صحبت و برخوردی نداشتید؟
    سلام عزیزم...اینو بگم که بعد یک هفته ماردم بنا به خواسته من به همسرم زنگ زد چون واقعا فشار زیادی روم بود و علت قهرش رو پرسید اونم گفته بود که ناز میکرده!!!بعدش به من زنگ زد و گفت من خیلی دلم برات تنگ شده منتظر تماست بودم همه جا موبایلمو با خودم میبردم و....

    اما در مورد چگونگی عقدمون: من و همسرم درگیر احساسات شدیدی بودیم.4 ماه قبل از عقد با مادرش اومده بودن یک جلسه خونه ما.مال یک استان خیلی دور از ما هستند.اما برای خواستگاری نیومدن خونوادش. حدود 3 ماه تلفنی با هم در تماس بودیم. من هم علی رغم رضایت خونوادم اصرار داشتم که ما برای هم خوبیم.البته از دور در مورد شغل و محیط کاریش تحقیق کردیم ولی شرایط زندگی و خونوادشون رو از نزدیک ندیدیم. تفاوت هامون خیلی زیاده خیلی زیاد.از همه نظر.به نظرتون اینکه شوهرت خیلی دوستت داشته باشه ولی ازت بخواد طبق خواسته اون باشی توی همه دوران زندگی قابل تحمله؟اون هم برای من که 27 سالگی ازدواج کردم و موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارم و تقریبا توی شغلم مدیر و مسئول بودم همیشه...الان که با خودم غریبه ام و پوششم و آدمایی که دور و برم هستندو همه و همه چیز به یکباره تغییر کرده و هیچ کدوم مطابق سلیقه و زندگی گذشته من نیست...آیا میتونم تحمل کنم؟کم نمیارم؟ ارزششو داره که به جاش یک همسر عاشق دارم.اینو هم بگم که همسرم با خانوادم سرده اما با من خیلی خوبه و یک بار که حرف جدایی رو زدم به شدت گریه کرد و واقعا به من وابسته ست خودش هم میگه بدون من نمیتونه زندگی کنه (البته به شرطی که به حرفش گوش کنم)

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط paradise92 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز. من فکر میکنم بعضی از حرفای شوهرتون تحت تاثیر حرفای دیگرانه. بررسی کنید دوستاش چه افرادی هستن. مجردن یا متاهل. رابطه شون با خانواده شون یا همسرشون چطوره. سن همسرتون رو نگفتید. افرادی که سن بالایی دارن موقع ازدواج انعطاف پذیریشون کمتره البته شما نباید نا امید بشید. سعی کنید مشکلاتتون رو یکی یکی بهش بگید و حلش کنید و همه اش رو با هم عنوان نکنید. از محبت و توجه تون به همسر و خانواده همسرتون کم نکنید. سعی کنید اطلاعات بیشتری در مورد ویژگیهای اقایون بدست آورید. با هر کسی باید به شیوه خاص خودش رفتار کنید. یاد بگیرید شیوه همسر شما چیه. موفق باشید.
    مرسی از راهنمایی شما دوست خوبم
    من 27 و همسرم 28 سالشه...چرا من هم رو این مورد موافقم...چون واقعا یک فرد 28 ساله نمیتونه اونقدر تجربه زندگی داشته باشه که این همه مطمئن زندگی کنه و از قبل قضاوت کنه.مگه اینکه دوستانی با تجربه های تلخ دور و برش باشن و بهش راه و روش پیشنهاد کردن.و من هم این دوستانش رو تا حدی میشناسم.همسر من هم از اشتباه و شکست میترسه و به حرفای بقیه عمل کرده.البته خیلی هم مذهبیه و بعضی از افراد در موقعیت های بالای مذهبی موقع سخنرانی هاشون به شکل خیلی سنتی در مورد رفتار شوهر با زنش صحبت میکنن و تبعیت بی چون و چرای زن از مرد رو وظیفه الهی و مقدر زن قلمداد میکنن.البته من چون مذهب در حد نماز و روزه در زندگیم هست و زیاد مطالعاتم درین زمینه قوی نیست اطلاع چندانی هم ندارم که تا چه حد میتونه درست باشه...کاش همسرم از روانشناسی و مشاوره هم به عنوان روشی مفید برای زندگی استفاده میکرد.

  8. کاربر روبرو از پست مفید رویای من تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 07 مهر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.