باسلام به دوستان گلمن شوهر مغروری دارم.همونطور که گفتم در بالا...هر وقت قهر و دعوا میشه من باید آشتی کنم.یک اخلاق خیلی بد و بچگانه اش هم جواب ندادن به موبایلشه وقتی قهره.الان 4 روزه ما با هم قهر کردیم ولی ایشون پیشقدم نشده.منم همون روز زنگ زدم جواب نداد...ببینید کلا خیلی از خودش تعریف میکنه..به شغلش مینازه و خود شیفته س.اصلا رابطه خوبی با خونواده من نداشته از اولش تا الان.معتقده اگه رو بدی به خونواده زنت میخوان بگیرنت تو مشتشون!!!ولی مرتب از من میخواد با خونوادش در تماس باشم...خیلی هم با زبون نرم باهاش صحبت کردم که گاهی احوالپرسی کن با خونواده من.پدر و مادرا چشم انتظارن..ولی انگار نه انگار.دلخوری خونوادم ازش قوز بالا قوز شده...احساس میکنم عاطفه اش ضعیفه.میگه زن باید فرمانبردار مرد باشه تا زندگیشون خوب باشه...خیلی غیر قابل انعطافه.البته اینو از محاسن خودش میدونه و مثلا وقتی بعد نیاوردن پدر و مادرش به خواستگاری ( علی رغم اصرار شدیدمن) و بعدعقدمون بهش گفتم این که اونا واسه خواستگاری نیومدن واسه من گرون تموم شد و خونوادم در استانه عقد دخترشون چند روز دچار نگرانی و تشنج شده بودن به من گفت:" من همیشه کار خودم رو میکنم کیف میکنی من چه آدمی هستم که با خواست بقیه نظرم رو عوض نمیکنم" ؟!!! آره این احمقا نه ست که من با همچین مقدمه ای اصلا در ازدواج جلو رفتم اما الان چه کنم که قهریم و میگم بیا بریم مشاوره هم میگه" من مشکلی ندارم و فک نکن از مواضعم کوتاه میام تو برو"...
علاقه مندی ها (Bookmarks)