به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نا امیدی در ادامه زندگی و رابطه با خانم متاهل

    سلام

    22 سالمه و پسر هستم
    تو گذشته شکست های زیادی رو تحمل کردم و همین مشکلات دیروز از من یه آدمی ساخته که از جمع گریزونم و اصلا با فامیل و بچه های دانشگاه معاشرت نمی کنم و برخلاف اساتید روان شناسی که داشتن ربابط اجتماعی قوی رو مهارت میدونن من اصلا همچین عقیده ای ندارم ( برای مثال آخرین جشن عروسی که شرکت کردم هفت سال پیش بود که عروسی برادرم بود و نمی توانستم نرم و یا اینکه 6 ساله خونه خاله هام نرفتم حتی واسه دید و بازدید عید می رم مسافرت که مجبور نشم با کسی رو به رو شم) ضمنا اعتماد به نفسم در حد قابل قبولیه .

    مدت چهار پنج سال است که ممتد دارم طلوع خورشید رو می بینم یعنی هر شب تا صبح بیدارم و فکر و خیال گذشته به من اجازه خواب راحت نمیده شاید تو این چند سال فقط دو یا سه هفته شب راحت خوابیدم و حتی خیلی پیش میاد که سه چهار روز نمی خوابم (مصرف سر خود قرص الپرازوم هم کمکی به تنظیم شدن خوابم نکرد)....

    از قبل گرایش شدیدی به دود داشتم و واقعا از نظر مصرف روزانه, دوستام به چشم یه اسطوره به من نگاه میکنن (روزی 4/5 سر قلیونو و کم کم یه پاکت مگنا قرمز)
    سیگاری که من مصرف می کنم به اسم سیگار عملی های معروفه یعنی فقط افرادی که اعتیاد دارن قادرند این نوع سیگار رو مصرف کنن و به دلیل نیکوتین بالای این سیگار جواب آزمایش اعتیادم مثبت در اومد در صورتی که من به هیچ وجه مواد مخدر (چه صنعتی چه گیاهی) مصرف نمی کنم.

    اما مشکل اصلیم که به شدت درگیرشم:
    بیشتر از سه سال بود که کاملا تنها بودم و با هیچ خانمی رابطه نداشتم, روزام سخت می گذشت اما راضی بودمو و دوست نداشتم کسی را تو خلوتم راه بده چون اصلا حوصله این جور رابطه هارو نداشتم
    حدود یک ماه شب عید امسال در جایی مشغول کار بودم که یکی از دوستام بهم پیشنهاد کرده بود.

    بعد از چند ماه که از اون محیط کار جارج شدم تماس ناشناسی از شخصی داشتم که مدام ادعا می کرد عاشقمه و نمی تونه بی من زندگی کنه که اوایل با برخورد شدید الحنی از من رو به رو شد
    اما سرانجام با سماجت تونست منو راضی کنه که همدیگرو ملاقات کنیم تو دیدار اول کاملا متوجه شدم که این خانم بر خلاف ادعاشون که هم سن من هستن 4 یا 5 سال بزرگترن به یه بچه 5 سال هم دارن وقتی که من این موصوع رو مطرح کردم خانم مجبور شد که حقیقت رو بگه که شماره من رو از تو گوشیه شوهرش (صاحب کارم) برداشته یک بار که منو از دور دیده به من دل بسته (البته من هرگز ندیده بودمشون)

    خیلی با وجدانم در گیر شده بودم با اینکه این به دل من نشسته بود نتونستم منصرفش کنم و مجبور شدم گوشیمو با 600 / 700 تومن ضرر بفرشم که دیگه به من زنگ نزنه (این مبلغ واسه منه جوجه دانشجو خیلی سنگین بود)

    بارها به من گفته بود که بعد از فوت پدرش از زندگیش دل سرد شده که اومده سراغ من (تو فاصله ی کمی اول مادرش و بعد پدرش رو از دست داده بود با اینکه پدر و مادرش سن زیادی نداشتن)

    وقتی که دید راه ارتباطی با من نداره شروع کرد با مادرم تماس گرفتنو گله کردن از من, منم وقتی دیدم مادره منو مامان صدا می کنه دلم لرزید و فرو ریختم و مرتکب گناهی شدم که از گفتنش شرم دارم....

    بعد از یه ماه متوجه شدم قبل از من با دوستم رابطه داشته (همونی که منو به شوهرش معرفی کرده بود واسه کار) منم شک داشتم که هنوز با دوستم دابطه داشته باشه که به هیچ وجه تایید نکرد اما من شکم تبدیل به یقین شد تا اینکه در اوج وابستگی از من خواست دیگه بش زنگ نزنم

    قبلش خیلی از خوبی های شوهرش گفتم اما درش اثر نکرد و من به آیه آیه های قرآن سوگند که شاهد بودم شوهرش کوچیکترین انحرافی نداره و نون حلال سر سفره زن و بچش میذاره (همین پارادوکس حلال خوری و زن بی وفا به شدت روحمو آزار میده)

    قبل از ورود این خانم به زندگیم آدم خسته و نا امیدی بودم به طوری که شاید تو سال 6/7 بار به خودکشی فکر می کردم و بعد از رفتن این خانم و اون گناه زشت این فکرها در ذهنم قوت بیشتری گرفت و من اطمینام دارم که جنم این کار و دارم و به راحتی از عهدش بر می یام چون تو این دنیا هیچ وابستگی ندارم

    احتمال این که این خانم دوباره به من رو بیاره زیاده اگه برگشت چیکار کنم؟
    چه جوری می تونم کمکش کنم؟ چون واقعا برام عزیز شده و قلبن دوسش دارم (من تجربه های زیادی داشتم و فرق بین عشق و هوس می فهم و البته می دونم که حس الان من القا شده از جانب جناب ابلیسه)

    با اون دوستم که از دوستای خیلی قدیمی و صمیمیه چیکار کنم؟ مثل بقیه دوستام ببوسمش بزارمش بالا طاقچه تا گرد و خاک بخوره؟

    لطفا راهنماییم کنید از قبل از اومدن این خانم مشکلاتم حاد بوده؟ باید جدی می گرفتمش؟ من آدم مریضیم؟

    ممنون از اینکه پر حرفی های منو تحمل کردین
    یک دنیا ممنون

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام.

    لطفا یک عنوان مناسب برای تاپیک خود انتخاب کنید و به مدیران اعلام کنید تا عنوان شما را عوض کنند.
    پی گیری تاپیکها با عناوین مبهم برای سایر مراجعین مشکل است چون با دیدن عنوان تاپیک موضوع مورد سوال مشخص می شود
    برای مراجعه مکرر، یادآوری کننده موضوع است.


    در مورد اون خانم
    به هیچ وجه به سمت ایشون برنگردید
    فکر کمک و راهنمایی و نجات و ... را از ذهنتون خارج کنید.

  3. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (شنبه 30 شهریور 92), jonube-sorkh (شنبه 30 شهریور 92), فرشته مهربان (شنبه 30 شهریور 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یواش یواش داشتم به این نتیجه می رسیدم که اینجا ایمش هم دردیه ولی خبری از هم دردی نیست
    مرسی شیدا خانوم.

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,284
    سطح
    28
    Points: 2,284, Level: 28
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 91 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .من فکر میکنم روشی که شما در زندگی پیش گرفتید اشتباه است و در جوانی دارید تیشه به ریشه خودتون میزنید . اعتیاد -اختلال خواب -اجتماع گریزی - و تمایل به خودکشی نشون میده که شما باید کمک جدی بگیرید و مشکلاتتون رو ریشه ای حل کنید نه این که خودتون رو با اعتیاد بی حس کنید . اما در مورد سوالتون باید بگم منطق شما برای من جالب بود که شما گفتی اون خانوم مادر من رو مامان صدا زد و من دلم نیومد ردش کنم !! و اصلا علت صحبت کردن مادرتون با اون خانوم رو درک نمی کنم ! به هر حال شما چرا ادای آدمایی رو در میارید که بلد نیستن جواب نه بدم . اگه نمیخوای با کسی در ارتباط باشی یا گوشیتو عوض کن یا اگر 1000 بار تماس گرفت جوابش رو نده و چون ایشون شما رو ترک کرده فکر نمیکنم دوباره برگرده.بهترین کمکی که میتونید به خودتون و نه اون خانوم بکنید این هست که این رابطه ناسالم رو قطع کنید .برای اشتباهاتتون مسئولیت بپذیرید و اون هارو گردن جن و ابلیس نندازید

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مادر همیشه کنج کاو هست و نگران
    دلیل جواب دادنشون هم به احتمال زیاد این بوده که بخوان سر از کار من در بیارن و ببینن موضوع از چه قرار بوده
    کلا نه گفتن واسم از آره گفتن همیشه راحت تر بود این یه مورد واسم استثنا بود
    100% قبول دارم که خودم مقصر هستم
    ضمنا من معتاد به اون معنا که مواد مصرف می کنه نیستم چیزی که من مصرف می کنم به صورت قانونی همه جا به فروش میرسه
    ممنون از وقتی که گذاشتین.

  7. #6
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array


    jonube-sorkh گرامی


    به همدردی خوش آمدید



    جهت اطلاع شما باید عرض کنم که
    روال نیست که دوستان به عنوانهای مبهم پاسخ دهند . لذا تا عنوان مناسب با مشکل برای تاپیک انتخاب نکرده و به ما اعلام نکنید که جایگزین عنوان مبهم کمک کنید نکنیم دوستان بهشما راهنمای نمی دهند . و دوستی که راهنمایی داده لابد از این روند اطلاع نداشته یا غافل شده و دقت نکرده که عنوان مبهم هست


    منتظر اعلام عنوان مناسب از سوی شما هستیم .







  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله خانم شیدا تذکر دادن و من هم با مدیر تماس گرفتم و عنوان جدید رو بیان کردنم
    اما ترتیب اثر داده نشد!
    مایلم عنوان تایپیک با (نا امیدی در ادامه زندگی و رابطه با خانم متاهل) جایگزین شود.
    سپاس

  9. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    شما از سن پایین رویه اشتباهی را در روابط اجتماعی خود درپیش گرفته ای
    ، به عبارتی خلاء های خود را اشتباه پوشش دادی و آسیب زیادی به روح و روان خود زده ای . روابط نامناسب اما در عین حال عذاب وجدانهای مکرر که البته اصل این عذاب وجدانها جای شکر دارد .


    به خودت آسیب زده و به اینجا رسیده ای ....
    همانطور که توانستی به خودت آسیب بزنی ، می توانی خودت را نیز به جاده صحت و سلامت برگردونی ، فقط باید مصمم در خواستن شوی و بپذیری که نقش اصلی را در این رابطه خودت بازی می کنی .

    وضعیت جسمی خود را چک کنید ، از غدد تا هورمونها و وضعیت ذخیره آهن و ..... و اختلال خواب خود را هم از نظر روانشناختی با مراجعه به یک روانشناس بالینی بررسی کنید هم از نظر جسمی با مراجعه به یک پزشک حاذق که در گام اول متخصص داخلی را نیاز دارید و مراحل بعدی پی گیری جسمی ، می تواند مراجعه به پزشک مغز و اعصاب باشد ....

    همت کنید و بخواهید که خود را از این وضعیت بیرون آورید ....

    در مورد آن خانم هم به هیچ وجه هیچ مسئولیتی در رابطه با او ندارید و با او قاطع و حتی خشن برخورد کنید اگر دوباره سراغ شما را گرفت .

    در خصوص دوست هم بهتره هر گونه ارتباطی که وضعیت به هم ریخته و نامطلوب شما را تقویت می کند را قطع و بر عکس آن ارتباطاتی که کمک به بهبود وضعیت شما می کند برقرار کنید که می شود بستر زدایی از عوامل منفی و بسترسازی با عوامل مفید


    موفق باشید





  10. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (شنبه 30 شهریور 92), violet (سه شنبه 02 مهر 92), شیدا. (سه شنبه 02 مهر 92)

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    قطعا حرف شما درسته
    ممنونم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.