سلام دوستانم.من حدودا یک ساله ازدواج کردم و 27 سالمه.همسرم 28 ساله.هر دو از موقعیت اجتماعی خوبی برخورداریم.ما مال دو استان متفاوت هستیم.من از لحاظ حجابی نسبتا آزاد و مانتویی بودم.همسرم اما مذهبیه.من توافق کردم که حجابمو بیشتر رعایت کنم.مثلا مانتوهای بلندتر بپوشم و از رنگ های تند استفاده نکنم.ایشون هم قول داد سخت گیری هاش کم بشه.من به حرفم عمل کردم و از روز اول شروع کردم به تغییر ظاهرم.اما ایشون همیشه مداوما به من تذکر میده.حتی وقتی پیشم نیست اسمس میزنه و با لحن تندی میگه" حواست به حجابت باشه" انگار که بچه ام.احساس بدی به من دست میده. آخه مگه از یه دختری که شخصیتش شکل گرفته چقدر انتظار تغییر داره.مگه من ازون خواستم تغییر کنه؟مدام از مادرش و به جا اوردن ایین های مذهبیش تعریف میکنه.فکر نمیکردم زیربنای یک زندگی فقط چادر و رسومات ظاهری مذهبی باشه.همیشه انگار به همسرم بدهکار هستم چون چادری نیستم.البته تغییرات من به حدی هست که دوستانم با دیدن من اولین اشارشون به تغییر پوشش منه.اما همسرم میگه مرد صاحب زنه و زن فقط باید بگه "چشم"!! الان خیلی سرخورده شدم و احساس میکنم تو زندون فکری فردی که خیلی سنتی فکر میکنه اسیر شدم و اختیار زندگیم رو فرد دیگه ای داره..راهنمایی شما روزنه های امید خوبی میتونه برام باشه.ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)