به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array

    آیا داشتن این همه مشکل عادی است؟

    سلام

    من کمال‌گرا، شخصیت دوری‌گزین، تنبلی و افسردگی (گاهی افکار خودکشی دارم) و تردید و مشکل در تصمیم‌گیری دارم و کمی هم بدبین محتاط و مهرطلب‌ و پرخاشگر منفعل‌ام!

    به نظرتان داشتن همه این مشکلات عادیه؟ یعنی میشه کسی این همه مشکل را یکجا داشته باشد!
    دلیل داشتن همزمان این همه اختلال همزمان چیه؟

    برای شروع برای حل مشکلات‌ام از کدام مشکل شروع کنم؟

    - - - Updated - - -

    شرح حالی از خودم :

    مجرد سن 32 سال (نمی‌خواهم در این وضعیت کاری و با این خصوصیات وارد زندگی مشترک شوم)
    ارتباطات‌ام با دیگران بعد از بیکار شدن‌ام خیلی کم است
    ارتباطات با جنس مخالف نداشته‌ام و بخاطر مذهبی بودن‌ام تمایلی به ارتباط با آن ها ندارم
    ارتباط‌ام با دوست هم‌جنس هم خیلی کم است و فقط با یکی از همکاران کار قبلی‌ام ارتباط تلفنی دارم آن هم معمولاً اگر زیاد حرف بزند دوست دارم زودتر تلفن را قطع کند
    از بچگی تا به حال در خانواده ما مهمان کم می‌آمده خانه‌مان و ما هم کم می‌رفتیم خانه دیگران مهمانی!
    ارتباط‌‌ام با مادرم خوب است با پدرم متوسط و با برادرم بد است! (با هم حرف نمی‌زنیم چون به دعوا ختم می‌شود)
    تحصیلات کارشناسی در رشته ایی که به آن علاقه نداشتم و خیلی طول کشید تا بالاخره لیسانسم را گرفتم
    یک مدت هم در رشته خودم سر کار رفتم اما راضی نبودم و اگر خودم را با مطالعه و یا کامپیوتر مشغول نمی‌کردم افکار منفی و ناامید کننده و خودکشی به سراغم می‌آمد
    چند سالی است که این علائم را دارم (اگر بخواهم از دوران دانشگاه بگویم حدود 12 سال است که این مشکلات را دارم اما چون نمی‌دانستم که این مشکلات جزو بیماری‌ها و اختلالات شخصیتی است برای درمان آن اقدام نکردم)
    مشاوره هم رفتم اما متاسفانه درست تشخیص نمی‌دادند و بعد از خواندن کتاب‌ها و مقالات مختلف متوجه شدم این مشکلات را دارم

    این خصوصیات باعث شده تصمیم گیری برای‌ام خیلی سخت باشد برای همین انتخاب شغل یا رشته دیگر برای‌ام سخت است!
    ارتباط‌ام با دیگران کم باشد اگرچه برقرار کردن رابطه با دیگران برای‌ام سخت نیست و براحتی می‌توانم سر حرف را با دیگران (مثل در تاکسی و نانوایی) با دیگران باز کنم
    از مهمانی‌های طولانی خیلی بدم می‌آید کلاً ارتباط طولانی با دیگران باعث خستگی‌ام می‌شود معمولاً در جمع خیلی کم حرف می‌زنم
    اکثر ساعات روز را در اتاق‌ام مشغول مطالعه یا کار با کامپیوتر هستم و در روز شاید 15 دقیقه با پدر و مادرم حرف می‌زنم
    اگر مطالعه نکنم حالم بد می‌شود
    اهل ریسک کردن نیستم و خیلی محتاط‌ام
    یکی از علت‌های اصلی که خودکشی نکردم مادرم هست چون می‌دانم اگر این کار را کنم زندگی‌اش متلاشی میشه!

    - - - Updated - - -

    شرح حالی از خودم :

    مجرد سن 32 سال (نمی‌خواهم در این وضعیت کاری و با این خصوصیات وارد زندگی مشترک شوم)
    ارتباطات‌ام با دیگران بعد از بیکار شدن‌ام خیلی کم است
    ارتباطات با جنس مخالف نداشته‌ام و بخاطر مذهبی بودن‌ام تمایلی به ارتباط با آن ها ندارم
    ارتباط‌ام با دوست هم‌جنس هم خیلی کم است و فقط با یکی از همکاران کار قبلی‌ام ارتباط تلفنی دارم آن هم معمولاً اگر زیاد حرف بزند دوست دارم زودتر تلفن را قطع کند
    از بچگی تا به حال در خانواده ما مهمان کم می‌آمده خانه‌مان و ما هم کم می‌رفتیم خانه دیگران مهمانی!
    ارتباط‌‌ام با مادرم خوب است با پدرم متوسط و با برادرم بد است! (با هم حرف نمی‌زنیم چون به دعوا ختم می‌شود)
    تحصیلات کارشناسی در رشته ایی که به آن علاقه نداشتم و خیلی طول کشید تا بالاخره لیسانسم را گرفتم
    یک مدت هم در رشته خودم سر کار رفتم اما راضی نبودم و اگر خودم را با مطالعه و یا کامپیوتر مشغول نمی‌کردم افکار منفی و ناامید کننده و خودکشی به سراغم می‌آمد
    چند سالی است که این علائم را دارم (اگر بخواهم از دوران دانشگاه بگویم حدود 12 سال است که این مشکلات را دارم اما چون نمی‌دانستم که این مشکلات جزو بیماری‌ها و اختلالات شخصیتی است برای درمان آن اقدام نکردم)
    مشاوره هم رفتم اما متاسفانه درست تشخیص نمی‌دادند و بعد از خواندن کتاب‌ها و مقالات مختلف متوجه شدم این مشکلات را دارم

    این خصوصیات باعث شده تصمیم گیری برای‌ام خیلی سخت باشد برای همین انتخاب شغل یا رشته دیگر برای‌ام سخت است!
    ارتباط‌ام با دیگران کم باشد اگرچه برقرار کردن رابطه با دیگران برای‌ام سخت نیست و براحتی می‌توانم سر حرف را با دیگران (مثل در تاکسی و نانوایی) با دیگران باز کنم
    از مهمانی‌های طولانی خیلی بدم می‌آید کلاً ارتباط طولانی با دیگران باعث خستگی‌ام می‌شود معمولاً در جمع خیلی کم حرف می‌زنم
    اکثر ساعات روز را در اتاق‌ام مشغول مطالعه یا کار با کامپیوتر هستم و در روز شاید 15 دقیقه با پدر و مادرم حرف می‌زنم
    اگر مطالعه نکنم حالم بد می‌شود
    اهل ریسک کردن نیستم و خیلی محتاط‌ام
    یکی از علت‌های اصلی که خودکشی نکردم مادرم هست چون می‌دانم اگر این کار را کنم زندگی‌اش متلاشی میشه!

  2. کاربر روبرو از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده است .

    danger (جمعه 22 شهریور 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام احسان خان. برادر یک کمی استاپ کن! معمولا با خوندن تمام عیوب شناخته شده د رکتاب روانشناسی ادم به این نتیجه می رسه که سر تا پا عیبه!

    من تو همین تالار شاهد توصیه های مشاورین به دوستانی که شبیه شما بودن و با مطالعاتشون به نتایجی شبیه شما رسیدن بودم که می گفتن:

    مثلا :

    نقل قولی از خانم فرشته مهربان عزیز:
    سلام............ جان

    آیا شما به متخصص مراجعه کرده ای و چنین تشخیصی داده ؟

    اگر چنین نیست ف هرگز به خودت به راحتی انگ نزن ، و براساس مطالعات به خودت تلقین نکن .

    بدون این حرفها و اصطلاحات علمی . دقیق بگو چه مسئله ای داری ، از چی رنج می بری ، و دنبال چی هستی ؟ اینجوری ما

    عینی تر می توانیم مسئله شما را بفهمیم و راهنمایی دهیم


    خلاصه اینکه :

    از این آگاهی های علمی - روانشناختی بیرون بیا و بدور از این اصطلاحات از خودت و آنچه مسئله می دانی برای خودت ،

    برامون بگو


    و یا در جایی دیگر از جناب sci محترم:

    سلام

    دوست عزیز، شما افسردگی ندارید، مقدار زیادی اطلاعات کسب کرده اید که اگر اینها رو کنار هم بذاریم شاید در خوشبینانه ترین حالت، به این نتیجه ختم بشه که همه انسانها بیمار روانی باشند!............
    .................شما اگر مشکلی داشته باشی، علائم رو مجبور به ظهور می کنی! مثل اینکه کسی درماتیتیت پوستی نداشته باشه ولی اونقدر دستش رو بخوارونه که در نهایت سرخ و زخمی بشه! و بگه که این علامت عادی نیست!

    بگذریم، اطلاعاتت رو بکناری بگذار! کتابهات رو ببند... گاردت رو کم کم باز کن! گاردت رو باز کن!!! بله همین گارد محکمی که مقابل خودت گرفتی رو می گم!
    بگذار اگر هم مشکلی هست در علائم واقعی ظهور کنه و اون علائم رو مجبور به ظهور نکن...

    با توکل به خدا، همه مشکلاتت حل می شن
    .............

    دوست عزیز من نمی گم که این گفته ها واسه شما صادقه. فقط خاستم نمونه هایی بیارم که خودشون صرفا با انجام یه سری مطالعات به نتایجی رسیده باشن. در حالیکه یه مشاور متخصص معمولا هم روند مطالعاتش پراکندگی کمتری داره هم بصورت عملی تجربیات زیادی داره و قطعا تشخیص صحیح تری خاهد داد.

    پس مشکلات شما بطور خلاصه اینها هستن:


    1) نداشتن ارتباط

    2) مشکل در تصمیم گیری

    3)کمال‌گرا،

    4) محتاط

    5) افسردگی

    6) بدبین
    درسته؟ من تاپیکتون رو گزارش کردم.

    من هم مثل شما کابر سایتم. اما چیزی که به ذهن من میرسه اینکه مسلما

    1) بیکاری

    2) کار زیاد با کامپیوتر

    3) عادت به تنهایی

    4) در میان جمع قرار نگرفتن و تلاش برای ایجاد ارتباط نکردن


    5) نارضایتی تحصیلی و شغلی


    اینا هر کدومش ادم سالم رو بیمار می کنه . البته یه عدش ریشه ای ترن مثل بیکاری و نارضایتی. و البته تنبلی که درواقع روشی ست که شما برای فرار از مشکلات انتخاب کردین که خودش مادر مشکلاته!

    در کل دوست نازنین برای این مشکلاتت کاری هم کردی! اخه من حس میکنم:

    1) دوستداری ارتباطاتت اجتماعیت خوب باشه. اما خودت رو تنهاتر شدنت بیشتر کار میکنی

    2) از شغلت راضی نیستی و به جای تلاش برای یه رشته دیگه ناامید ی رو انتخاب کردی

    3)...

    نمیشه رفت تو فست فود فروشی و انتظار داشته باشی که برات فسنجون سرو کنن! من حس می کنم شما بیشتر مرثیه سرایی می کنی تا تلاش برای رفع مشکل.


    =============================
    البته دوست من اینا نظرات یه غیرکارشناس بود که همسنه خودته شغلشم دوست نداره( یعنی محل کارش رو) شرایط تغییر شغل رو هم نداره! امممما خ انرژی داره چون می دونه کسی جز خودش نم یتونه زندگیش رو تغییر بده! و به این نتیجه رسیده هر جا اراده ای هست راهی هست! موفق باشی .

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  4. 7 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    ammin (سه شنبه 26 شهریور 92), danger (جمعه 22 شهریور 92), del (یکشنبه 31 شهریور 92), ehsan_hamdardi (جمعه 22 شهریور 92), mohsenazizi (یکشنبه 24 شهریور 92), n.h_92 (شنبه 23 شهریور 92), اشنای قدیمی (دوشنبه 25 شهریور 92)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام

    جتاب مهرااد ممنون از جواب‌ات

    تنها کاری که برای حل مشکلم کردم :

    من تا به حال 4 تا مشاور رفته‌ام (یکی 2 جلسه بقیه 1 جلسه)
    که به خاطر مفید نبودن و هزینه‌اش ادامه ندادم

    کتاب و مقاله زیاد خواندم اما اقدام عملی نکردم و از این کتاب و مقاله به آن کتاب و مقاله رفتم!

    مشکل من این است که به جای عملگرایی، مطالعه را انتخاب کرده‌ام که احتمالاً برای فریب دادن خودم و ترس از اقدامه!

  6. 2 کاربر از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده اند .

    danger (جمعه 22 شهریور 92), مهرااد (جمعه 22 شهریور 92)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 مهر 98 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    6,968
    سطح
    55
    Points: 6,968, Level: 55
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 182
    Overall activity: 39.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 145 در 78 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام جنابehsan_hamdardi چقد ویزگیهایی که گفتین شبیه منه. علاوه براون منم چار سال رشته ای که دوس نداشتم خوندم والان از کارم باتمام وجود بیزارم ولی قادر به تصمیم گیری وتغییر رشته نیستمبی صبرانه منتظرم نظرات دوستان وکارشناسان تالار وبدونم.موفق باشید.


    خانوم مهراد عزیز چقد شما انرژی دارین گفته بودین معلم هستین منم همینطور با شما همدردم

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    خب دوست من میشه بطور خلاصه و واضح طوریکه اگه مشاور بخاد بخونه اذیت نشه بگی 1) مشاورین چه تشخیصی دادن و 2) چه توصیه هایی داشتن و 3) شما کدومها رو عمل کردی.


    پس هر سه تا رو لطف کن جواب بده.


    ولی یه سوال مهم که داره تو ذهن من وول می خوره اینه :
    آیا این نوع زندگی کردن رو دوست داری؟

    اگه پاسخت مثبته که هیچ! همین روند رو ادامه بده


    اما اگه نیست یه خونه تکونیه اساسی بکن!

    افکارت رو، احساساتت رو، روابطت رو.

    همه ادمها تو زندگیشون یه برهه ای خطا دارن. نمی دونم تو انتخاب رشته تو انتخاب دوست و تو انتخاب همسر و یا نه تو شرایط بدگیر کردن.

    اما اینا هیچ کدوم باعث نمیشه که ادم نقش یه قربانی رو ایفا کنه!

    می گن بدتر از راه بد رفتن ، ادامه دادن به راه بده! اگه دوست داری احسان 5 ساله دیگه احسان امروز نباشه باید خ تلاش کنی . مشکلاتت با هوشیاری و پشتکار قطعا حل میشن!

    تو همین تالار یه جا دیدم نوشته بود:

    اولین کاری که بعد از افتادن تو چاه باید انجام بدین اینکه لااقل به حفر کردن ادامه ندین!

    امیدوارم زودتر مشاورین بهتون سر بزنن!

    راستی اینم هدیه من به شما:


    مشکلی نیست که آسان نشود مرد باید که هراسان نشود

    البته ابنو قبل از شما به خودم کادو داده بودم




    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan_hamdardi نمایش پست ها
    سلام

    جتاب مهرااد ممنون از جواب‌ات

    تنها کاری که برای حل مشکلم کردم :

    من تا به حال 4 تا مشاور رفته‌ام (یکی 2 جلسه بقیه 1 جلسه)
    که به خاطر مفید نبودن و هزینه‌اش ادامه ندادم

    کتاب و مقاله زیاد خواندم اما اقدام عملی نکردم و از این کتاب و مقاله به آن کتاب و مقاله رفتم!

    مشکل من این است که به جای عملگرایی، مطالعه را انتخاب کرده‌ام که احتمالاً برای فریب دادن خودم و ترس از اقدامه!
    - - - Updated - - -

    عجب اسمی داری ادم خوفش میگیره جوونم!

    عزیزم این مشکلات نیستن که مشکل ایجاد می کنن. این ماییم که در برابر مشکلاتومون کم میاریم و اونا واسمون شاخ میشن. نمی دونم منظورم رو گرفتین یا نه . شایدم در مورد شما اصلا درست نباشه

    این شعرم از پستهای اقای کامروا کپی پیست کردم :

    من خراب دل خویشم،نه خراب کس دیگر!
    این منم، اینکه گشودست به من تیغه خنجر!
    دشمنم نیست!منم، اینکه تبر میزند از خشم!
    تا که از ریشه بیافتم،به یکی ضربه دیگر!



    دقیقا کپی پیست کردم
    نقل قول نوشته اصلی توسط danger نمایش پست ها
    سلام جنابehsan_hamdardi چقد ویزگیهایی که گفتین شبیه منه. علاوه براون منم چار سال رشته ای که دوس نداشتم خوندم والان از کارم باتمام وجود بیزارم ولی قادر به تصمیم گیری وتغییر رشته نیستمبی صبرانه منتظرم نظرات دوستان وکارشناسان تالار وبدونم.موفق باشید.


    خانوم مهراد عزیز چقد شما انرژی دارین گفته بودین معلم هستین منم همینطور با شما همدردم

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  9. 3 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 23 شهریور 92), danger (شنبه 23 شهریور 92), mohsenazizi (یکشنبه 24 شهریور 92)

  10. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مهرااد نمایش پست ها
    خب دوست من میشه بطور خلاصه و واضح طوریکه اگه مشاور بخاد بخونه اذیت نشه بگی 1) مشاورین چه تشخیصی دادن و 2) چه توصیه هایی داشتن و 3) شما کدومها رو عمل کردی.


    پس هر سه تا رو لطف کن جواب بده.


    ولی یه سوال مهم که داره تو ذهن من وول می خوره اینه :
    آیا این نوع زندگی کردن رو دوست داری؟

    اگه پاسخت مثبته که هیچ! همین روند رو ادامه بده


    اما اگه نیست یه خونه تکونیه اساسی بکن!

    افکارت رو، احساساتت رو، روابطت رو.

    همه ادمها تو زندگیشون یه برهه ای خطا دارن. نمی دونم تو انتخاب رشته تو انتخاب دوست و تو انتخاب همسر و یا نه تو شرایط بدگیر کردن.

    اما اینا هیچ کدوم باعث نمیشه که ادم نقش یه قربانی رو ایفا کنه!

    می گن بدتر از راه بد رفتن ، ادامه دادن به راه بده! اگه دوست داری احسان 5 ساله دیگه احسان امروز نباشه باید خ تلاش کنی . مشکلاتت با هوشیاری و پشتکار قطعا حل میشن!

    تو همین تالار یه جا دیدم نوشته بود:

    اولین کاری که بعد از افتادن تو چاه باید انجام بدین اینکه لااقل به حفر کردن ادامه ندین!

    امیدوارم زودتر مشاورین بهتون سر بزنن!

    راستی اینم هدیه من به شما:


    مشکلی نیست که آسان نشود مرد باید که هراسان نشود

    البته ابنو قبل از شما به خودم کادو داده بودم






    - - - Updated - - -

    عجب اسمی داری ادم خوفش میگیره جوونم!

    عزیزم این مشکلات نیستن که مشکل ایجاد می کنن. این ماییم که در برابر مشکلاتومون کم میاریم و اونا واسمون شاخ میشن. نمی دونم منظورم رو گرفتین یا نه . شایدم در مورد شما اصلا درست نباشه

    این شعرم از پستهای اقای کامروا کپی پیست کردم :

    من خراب دل خویشم،نه خراب کس دیگر!
    این منم، اینکه گشودست به من تیغه خنجر!
    دشمنم نیست!منم، اینکه تبر میزند از خشم!
    تا که از ریشه بیافتم،به یکی ضربه دیگر!



    دقیقا کپی پیست کردم
    ممنونم از راهنمایی‌های‌تان

    یکی‌شان فقط گوش می‌داد و خمیازه می‌کشید آخر سر هم گفت مشاوره شغلی تخصص من نیست معرفی‌تان می‌کنم به همکارم! (جالب این بود که این مشاور خودش رشته لیسانس‌اش مثل من بود و فوق لیسانس مشاوره گرفته بود و چون از وضعیت مالی‌اش راضی نبود افسوس می‌خورد که ای کاش همان رشته لیسانس‌اش را ادامه داده بود)
    از روی حرف های‌ام هیچ‌کدام از این مشکلاتم را تشخصی نداد

    مشاور شغلی گفت همین رشته را ادامه بده و در کنارش فعالیت بازرگانی هم داشته باش چون تو تستی که ازم گرفتند نشان داده که علایق بازرگانی داری می‌گفت برو تو همین شرایط با کسی که شرایط‌ا‌ات را قبول می‌کنه ازدواج کن چون فرصت‌ها را از دست می‌دهی

    مشاور دانشگاه‌‌ام زیاد حال و حوصله نداشت و اونقدر کلی گویی کرد که بالاخره من نفهمیدم چیکار کنم
    از روی حرف های‌ام هیچ‌کدام از این مشکلاتم را تشخصی نداد

    مشاور بعدی گفت که برو دنبال کار و بیکار نمان و صبح‌ها هم یک ساعت ورزش کن
    از روی حرف های‌ام هیچ‌کدام از این مشکلاتم را تشخصی نداد

    همین مشاور بعدها پیش‌اش رفتم گفت که اگر شغل غیرمرتبط هم هست برو مهم کار کردنه
    و گفت شما همه این مشکلات را نداری فقط مشکل اعتماد به نفس و کمال طلبی داری!

    من سرکار می‌رفتم ولی حتی تو محیط کار هم اگر فرصت بدست می‌آوردم کتاب و مجله می‌خواندم
    بعد از کار هم معمولاً بیرون نمی‌رفتم

    ازدواج نکردم چون مطمئنم با این مشکل و بیکاری یا مشغول شدن به کاری که علاقه ندارم نه همسر خوبی خواهم بود نه پدر خوبی! دوست ندارم به اجبار وجود خانواده به این شغل ادامه بدهم!

    درباره آن سئوال‌تان من اصلاً این سبک زندگی را دوست ندارم مدت‌هاست که از زندگی لذت نمی‌برم اگر خودم را مشغول می‌کنم بخاطر اینکه نمی‌خواهم یاد مشکلات‌ام بیفتم و درد بکشم (البته ترحم کسی را هم نمی‌خواهم راه‌حل می‌خواهم)

    نمی‌دانم اختلالی به اسم "گیج و گم" داریم یا نه اگر داشته باشیم من هستم

    من جمله و نقل قول زیاد خواندم اما به من انگیزه حرکت نمی‌ده!

  11. کاربر روبرو از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده است .

    danger (شنبه 23 شهریور 92)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    اقا احسان م یفهمم وقت یادم حالش بده نقل قول و .. ادم رو راحت نم یکنه! راه حل نیازه


    من تاپیکتون رو هم پیام خصوصی کردم هم تولیست تاپیکهای مورد نیاز قرار دادم! امیدوارم مشاورین بیان بهت سر بزنن. اگه خود هم نظرم کارشناسی نیست عدر می خام عرض کردم خدمتت مشاور نیستم

    اما

    کار و رضایت شغلی خ خ خ خ مهمه. من یه نقل قول براتون می ارم از مدیر همدردی:

    کار برای انسان ( به ویژه مردان)، فقط محلی برای کسب درآمد نیست، مسئله عزت نفس، موقعیت اجتماعی، باروری و رشد، بالندگی، مفید بودن، و گریز از بسیاری موارد منفی و .... می باشد.

    خب تصور کنین ادم این تو این مورد ناراحت و ناراضی باشه!

    خب تمام جوانب زندگی ادم رو تحت تاثیر قرار می ده! اینطور نیست؟


    فرمودین که به امور بازرگانی علاقه دارین واسه ارشد دوست ندارین mba رو امتحان کنین؟

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  13. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    danger (شنبه 23 شهریور 92)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مهرااد نمایش پست ها
    اقا احسان م یفهمم وقت یادم حالش بده نقل قول و .. ادم رو راحت نم یکنه! راه حل نیازه


    من تاپیکتون رو هم پیام خصوصی کردم هم تولیست تاپیکهای مورد نیاز قرار دادم! امیدوارم مشاورین بیان بهت سر بزنن. اگه خود هم نظرم کارشناسی نیست عدر می خام عرض کردم خدمتت مشاور نیستم

    اما

    کار و رضایت شغلی خ خ خ خ مهمه. من یه نقل قول براتون می ارم از مدیر همدردی:




    خب تصور کنین ادم این تو این مورد ناراحت و ناراضی باشه!

    خب تمام جوانب زندگی ادم رو تحت تاثیر قرار می ده! اینطور نیست؟


    فرمودین که به امور بازرگانی علاقه دارین واسه ارشد دوست ندارین mba رو امتحان کنین؟
    همین که وقت گذاشتید و به مشکل ام فکر کردید و نظر دادید برای‌ام خیلی با ارزشه و از شما ممنونم

    از تحصیل دانشگاهی یک مقدار زده شدم

    من وقت زیادی را در دانشگاه هدر دادم و خیلی بهم فشار میآمد چون رشته ام هم برای‌ام مشکل بود!

    آره خودم هم فکر می‌کنم گره اصلی تو زندگی‌ام کارمه و اگر کار مورد علاقه و متناسب با توانایی‌ام را پیدا کنم مشکلات‌ام خیلی کمتر میشه!

    در تکمیل مشکلات‌ام باید بگویم که چند ماهی است که خواب‌ام به هم خورده : شب‌ها زودتر از 3 یا 4 صبح خوابم نمی‌بره و روزها تا 10 یا 11 صبح خوابم!

  15. کاربر روبرو از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده است .

    danger (شنبه 23 شهریور 92)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    می دونی اقا احسان چون خودم همسن شمام و مشکلات زیاد داشتم کاملا شرایطت قابل درکه!

    میگی به مطالعه علاقه داری خب چرا وارد رشته های نظری نمیشی! اگه به کار فنی علاقه نداری( اگه الان همینه کارت) شک نکن اقدام کن اولش سخته اما درست میشه! اما تحصیلات دانشگاهی تا حدی لازمه چون اگه سرمایه و.. نداشته باشی برای کسب درامد واجبه! اگه دوست داری می تونی از رشته مورد علاقت و یا زمینه های علاقه مندیت بگی! شاید کسی باشه بتونه بهتر کمکت کنه


    تغییر رشته و مسیر زندگی از پدیده های معمول زندگی ادماس!

    اگه خ بد نوشتم عذر می خام. دارم از خواب قیلی ویلی میرم

    - - - Updated - - -

    می دونی اقا احسان چون خودم همسن شمام و مشکلات زیاد داشتم کاملا شرایطت قابل درکه!

    میگی به مطالعه علاقه داری خب چرا وارد رشته های نظری نمیشی! اگه به کار فنی علاقه نداری( اگه الان همینه کارت) شک نکن اقدام کن اولش سخته اما درست میشه! اما تحصیلات دانشگاهی تا حدی لازمه چون اگه سرمایه و.. نداشته باشی برای کسب درامد واجبه! اگه دوست داری می تونی از رشته مورد علاقت و یا زمینه های علاقه مندیت بگی! شاید کسی باشه بتونه بهتر کمکت کنه


    تغییر رشته و مسیر زندگی از پدیده های معمول زندگی ادماس!

    اگه خ بد نوشتم عذر می خام. دارم از خواب قیلی ویلی میرم

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  17. 2 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 23 شهریور 92), danger (شنبه 23 شهریور 92)

  18. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    در تکمیل خصوصیات ام اینه که اگر کاری انجام ندهم احساس بدی می‌کنم، مثلاً در مهمانی‌ها خوشحالتر می‌شوم که پذیرایی کنم در پخت غذا کمک کنم (منقل کباب را آماده کنم) یا حتی شده یک وسیله را جا به جا کنم تا اینکه بشینم به حرف‌های دیگران گوش بدهم و با آن ها صحبت کنم!

  19. 2 کاربر از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 23 شهریور 92), danger (شنبه 23 شهریور 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
    توسط darya.f در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 79
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 مرداد 91, 16:33
  2. چطور دو نام کاربری مشابه ممکن است؟!
    توسط هستی در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 16:24
  3. من نذاشتم یا خدا نخواست؟ درد های درونم رو چطور درمان کنم؟
    توسط sarshar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 05 فروردین 91, 00:41
  4. X:X اندازه قلب شما چقدر است؟
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 17:12
  5. کمک کردن به دیگران وظیفه ی ماست؟!
    توسط چشم بارانی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آذر 89, 15:57

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.