به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تو ذو خدا بهم کمک کنید دارم می میرم. شوهرم دوباره بهم خیانت کرده

    سلام . بخدا نمیدونم از کجا شروع کنم. منو شوهرم حدود 7-8 ماه بود که هیچ مشکلی نداشتیم. من احساس میکردم خوشبخت ترین آدم روی زمینم. خیلی به هم محبت میکردیم.منم عاشقانه دوسش داشتم. اونم خیلی بهم محبت میکردو همش ابراز علاقه میکرد. تا این که چند روز پیش توی کیفش یه گوشیه دوم پیدا کردم. با 6-7 تا دختر رابطه داشت. کلی اس ام اس عاشقانه و قربون صدقه و ......
    اصلن باورم نمیشه. خدایا دارم میمیرم. چرا با من اینکارو کرد؟ وقتی فهمید گوشیشو دیدم داشت دیوونه میشد و به همه چی اعتراف کرد. به گه خوردن افتاده بود. تورو خدا راهنماییم کنید. نمیدونم چیکار کنم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 اردیبهشت 95 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1392-5-10
    نوشته ها
    85
    امتیاز
    2,669
    سطح
    31
    Points: 2,669, Level: 31
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    204

    تشکرشده 130 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم سلام ارامش خودتو حفظ کن شما ..و همسرتون چند سالتون؟؟
    از کی ارتباط داشتن ؟؟ چه جور ارتباطی بوده کمی از خودت بگو؟؟؟

    - - - Updated - - -

    چند وقت ازدواج کردین...سابقه خیانتم داشته؟؟

  3. 2 کاربر از پست مفید سنجاقک ابی تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 17 شهریور 92), شیدا. (یکشنبه 17 شهریور 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من 28 اون 31. اگه تاپیکای قبلیمو بخونید متوجه میشید. ما تا مرز طلاق هم رفتیم 1 سالو نیمه پیش. من 6 ماه خونه بابام بودم. تا اینکه اومد دنبالم کلی گریه کرد و قسم خورد دیگه تکرار نکنه کاراشو. شاید باورتون نشه ولی تو این 6 ماه اخیر واقعا احساس خوشبختی میکردم و فکر میکردم شوهرم بهترین شوهر دنیاس. نمیدونم چرا این کارو با من کرد. باورم نمیشه. این که همش میگفت دوست دارم. همش بوسم میکرد بهم محبت میکرد. نمیدونم چرا. قبلن هم از این کارا کرده بود از همون اول ازدواج بهم خیانت میکرد.

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 92 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1392-6-09
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    259
    سطح
    5
    Points: 259, Level: 5
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 47 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من تو یکبار بخشیدی و اون باز تکرار کرد من بودم دیگه نمی بخشیدم

    - - - Updated - - -

    چنین فردی سیر نمیشه ده بارم به غلط کردن بیافته بازم سیر نمیشه میشهگفت بیماره میخای یه مشاوره حضوری هم ببرش

  6. کاربر روبرو از پست مفید 721 تشکرکرده است .

    **سهیل ** (یکشنبه 17 شهریور 92)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 تیر 96 [ 18:06]
    تاریخ عضویت
    1392-5-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    3,756
    سطح
    38
    Points: 3,756, Level: 38
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    63

    تشکرشده 42 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم مردی که به زنش خیانت میکنه خیانت هیچوقت از ذهن زن بیرون نمیره این دفعه هم ببخشیش باز هم بهش مشکوکی به نظر من بهترین راه اینه که برین پیش یه مشاور حضوری.و اینکه این قضیه رو به کسی نگو اگه همه بفهمن از کارش اون دیگه هیچی واسش مهم نیست و بدتر میشه مثل اشتباهی که من کردم امیدوارم حل شه همه چی کارتون به جدایی نرسه

  8. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,387 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.میدونم سخته،شرایط بدی داری وفکرمیکنی رو دست خوردی و...اما اول آرامش وخونسردی خودتو حفظ کن تابتونی سنجیده رفتارکنی.گفتی شماره ۶ یا۷دختر روی گوشیش بوده اول چرارفتی وسایلشو گشتی برچه اساسی مشکوک شدی؟اعتراف کردن او یعنی تاچه سطحی بوده وباچند نفر،توجیه خودش چی بود؟خودت فکرمیکنی ریشه ودلایلش چی هست؟
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  9. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (دوشنبه 17 شهریور 93)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    همونطور که میگی بیشتر بهم توجه میکرد چون دوست داره چون نمیخواد از دستت بده ترو با صد تا اینا عوض نمیکنه اما یه جورای میشه گفت نیاز به کمک داره اما کمک نمیگیره اگه با خودش میگه سخته و کمک نمیگیره
    سلام نگو دوباره شروع کرد نگو مشکل از منه نگو تموم شد شاید وقت برا این حرفا زیاد باشه مهم. من حدس میزنم یه جورای به میسیج عاشقانشون معتاد شده یه جورای از هیجانش خوشش مییاد خیلی وقتا هیچ مشکلی از زنشون نیست اونا شاید حتی از نظر همسرشون هم تقریبا نمرشون بیسته اما باز جستجو میکنن باز از احوال اونا میپرسن. شاید هم میخوان اما نمیتونن یه جورای دست کشیدن ازشون براش سخته از لذتش که کاذبه و برا چند لحظه بیشتر نیست(و بعدش فقط نابودی خودش و به دنبالش ابطش با زندگیش و بعد پریشانی زنش و....) بگذره

    تو باید به چشم مریض بهش نگاه کنی
    بگی که چه بر سر احساست اومده و...
    بگی که برید پیش مشاور و سعی در حلش کنی بگی من کمکت میکنم به عنوان دوست.
    بگو این یک اختلال رفتاریه که مواجهید(نگو بیماری)بگو که دعا میکنم که هیچ وقت تو جایگاه من نباشی و حس من برا تو نباشه بگو که چقدر به هم ریختی و سعی میکنی آرام باشی گرچه در درون داغونید بگو که تو میگی کنجکاوی ساده بوده(اگه فقط میسیج بوده)و من سعی میکنم باور کنم.ولی تو تحمل. دیدن حتی همین را ازم داشتی من هم ندارم؟؟
    بگو آیا تو بودی فک میکنی چقدر یادت میماند و چگونه فراموش میکردی

    همه این حرفها را در گفتگو صمیمانه و بدون تنش و برای آوردنش پیش مشاور بگو بذار بخواد حل بشه بزار به این نگرانی برسه که شاید محبت هاتو اعتبارشو اعتمادتوو شاید ترو از دست بده با این کاراش(البته مستقیم نگو که جری بشه)
    تا چه مرحله ای اعتراف به خیانت کرده
    نخواه که جزیات تعریف کنه اصلا...

  11. کاربر روبرو از پست مفید hana 68 تشکرکرده است .

    unknown girl (جمعه 22 شهریور 92)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به همه کاراش اعتراف کرده. من از روی شکاکی سر کیفش نرفتم. اگه
    ادم شکاکی بودم اون بیشتر احتیاط میکرد و گوشیشو تو کیفش نمیذاشت. این گوشیه همیشه تو محل کارش بوده. اونجا قایمش میکرده

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 اردیبهشت 95 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1392-5-10
    نوشته ها
    85
    امتیاز
    2,669
    سطح
    31
    Points: 2,669, Level: 31
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    204

    تشکرشده 130 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستم به نظرم باید بشینی وخیلی قاطعانه باهاش صحبت کنی ازش دلیل بخواه....بگو چه کمبودی تو زندگی از بابت شمااحساس میکنه که اینکارو میکنه...و سر موضعت بمون...چی تو اینجور روابط میبینه که در شما نیست...اگه واقعا دوستش داری زندگیتو بساز ولی به نظرم ساده نگذر....اول سعی کن ارامش خودتو حفظ کنی وبا عجله تصمیم نگیری متوجه نشدی دوستیهاش کجاست...محل کار...اینترنتی چجوری با این دخترها ارتباط داره....

    - - - Updated - - -

    دوستم به نظرم باید بشینی وخیلی قاطعانه باهاش صحبت کنی ازش دلیل بخواه....بگو چه کمبودی تو زندگی از بابت شمااحساس میکنه که اینکارو میکنه...و سر موضعت بمون...چی تو اینجور روابط میبینه که در شما نیست...اگه واقعا دوستش داری زندگیتو بساز ولی به نظرم ساده نگذر....اول سعی کن ارامش خودتو حفظ کنی وبا عجله تصمیم نگیری متوجه نشدی دوستیهاش کجاست...محل کار...اینترنتی چجوری با این دخترها ارتباط داره....

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزيز متاسفانه مردايي كه بدنبال دوست دختر و ارتباطات ديگه هستن براشون يه جور عادت ميشه. شوهر خودم نمونش. واقعا به من علاقه داره اما با دوست خود من ارتباط برقرار كرده بود و اون بهش گفته بود كه اگر فلاني رو طلاق بدي بچه ات رو هم خودم نگه مي دارم و جالب اينكه شوهرم گفته بود من بهش خيلي علاقه دارم و هرگز از دستش نمي دم. اما نمي دونم اين چه بلايي گريبون مردا رو مي گيره كه با تمام علاقشون باز هم روابط ديگه ايجاد مي كنن انگار دوست دارن كه ببينن هنوز هم مطرح هستن ، هنوز هم مورد توجهن؟ .......
    من مستقيم عمل مي كنم خيلي با صراحت به خونه خواهر دوستم رفتم و گفتم كه مي دونم با شوهر من در ارتباطه و اگر ادامه پيدا كنه حتما به خونواده اش ميگم.
    يه سري هم با خانمي دوست شده بود شماره اش رو برداشت و زنگ زدم به طرف و خودم رو معرفي كردم ، اصلا باورش نميشد چون شوهرم خودش رو مجرد معرفي كرده بود.
    خلاصه اينكه زندگي كردن با مردايي كه دايم دنبال روابط ديگه اي هستن خيلي سخته. من در آخرين رابطه همسرم يه پوئن ازش گرفتم (نصف خونه رو به نامم زد) تا تجربه بشه براش و بدونه كه به همين راحتي هم نميتونه خيانت كنه


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.