به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 20:13]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    136
    سطح
    2
    Points: 136, Level: 2
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    29

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    یک ساله زندگیم حروم شده ... نمی تونم اینطور ادامه بدم

    نمی تونم درس بخونم و چیزی بنویسم، از مشاوره حضوری هم خجالت می کنم

    پسری 27 ساله و دانشجوی ارشد کامپیوتر هستم.
    خیلی به رشته خودم علاقه داشتم. سال اول تو کلاس من و شاگرد اول می دونستن
    ولی از سال دوم تقریبا درس نخوندم و همه واحد ها رو افتادم
    نمی تونم چیزی بخونم و بنویسم .
    برای خیلی ناراحت کننده شده . با هر چیزی به اسم درس باشه مشکل دارم.
    کتاب رو که بر می دارم حاظرم هر کار ناخوشایندی به جاش انجام بدم ولی بزارمش زمین

    بدیش اینه که به کسی هم نگفتم. نمی تونم بگم. توی خانواده هم برچسب تنبل زیاد بهم خورده

    چیزی نمونده از دانشگاه اخراج بشم ... از همه خجالت می کشم و از همه دوری می کنم و گوشه گیر شدم

    من اینطور نبودم
    همه من رو به سرزندگی و شادی میشناختن
    هیچ مشکلی منو ناراحت نمی کرد
    به مشکلات می خندیدم و از زندگی لذت می بردم ...
    همیشه سرم پر از ایده های جدید بود. پر از فکر.

    ولی الآن بیشتر وقتم رو تلف می کنم ... دوست دارم خیلی کارا بکنم ولی دانشگاه نمیذاره، ولی به کارای دانشگاه هم نمی رسم!

    زندگیم داره تباه میشه ... چی کار کنم ؟ از کجا بفهمم مشکل کجاست ؟

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,362
    سطح
    29
    Points: 2,362, Level: 29
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    60

    تشکرشده 184 در 87 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.از کی اینطوری شدین؟آیا اتفق خاصی افناده که اینطور بی حوصله شدین؟چیزی تو مایه های شکست تو زندگی داشتین؟
    میشه بیشتر از خودتون بگین؟

  3. 2 کاربر از پست مفید achilis تشکرکرده اند .

    poke_1024 (شنبه 09 شهریور 92), شیدا. (جمعه 08 شهریور 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    من وضعم از تو بدتره (درسی میگم)ولی اصلا همچین حسی ندارم
    منم دانشجوی ارشدم ولی ۴ ساله!!!(من یه بار انصراف دادم و دوباره شروع کردم)
    منم یه ساله واحدهای درسیم رو تموم کردم ولی یک ساله که هیچ کاری نکردم( همین تابستون تازه پروپزالم رو دادم و حتی مطمئن نیستم تایید شده یا نه)
    منم تا مرز اخراج پیش رفتم
    حاضرم هرکاری بکنم بجز تمرکز روی پایان نامه
    ولی اصلا احساس نمی کنم زندگیم تباه شده چون دارم به اولویت های مهمترم میرسم
    برای من درس تو اولویت سوم هست
    اولویت هاتو بترتیب بگو شاید به همین خاطر گیر افتادی
    راستی منم تو مرحله خواستگاریم مثل تو و بنظر من حالتت طبیعیه و تو این استیت همه همینجوری میشن
    راستی تو خود من نیستی ؟ اخه وضعیت هایی که گیر کردی هم شبیه منه

  5. کاربر روبرو از پست مفید Naashena تشکرکرده است .

    poke_1024 (شنبه 09 شهریور 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 20:13]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    136
    سطح
    2
    Points: 136, Level: 2
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    29

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط achilis نمایش پست ها
    سلام.از کی اینطوری شدین؟آیا اتفق خاصی افناده که اینطور بی حوصله شدین؟چیزی تو مایه های شکست تو زندگی داشتین؟
    میشه بیشتر از خودتون بگین؟
    نمی دونم . شاید از همون دو ترم قبل ... نمی دونم چی شد
    نمیگم قبلا درس خون بودم ، بدون درس خوندن زیاد به همه جا می رسیدم
    تو کارشناسی خونسرد هم بودم . خیلی ... یکی از درسایی که فکر می کردم 17 میشم بهم داد 6.5 ... یه مدت داشتم شدید می خندیدم !!!!!

    شکست خاصی که نه ... همه چی همینطور عادی بوده

    هدفم هم از کارشناسی و کارشناسی ارشد کامپیوتر ، کار و شغل نبوده. برام لذت داشت . خیلی ... ولی الآن همونم نیست

    این اواخر فکر می کنم نباید ارشد می خوندم. باید می رفتم سراغ سربازی و کار و ازدواج. الآن دارم وقتمو تلف می کنم. درسته مدرک مهمه ولی چیزی یاد نمی گیرم که به دردم بخوره. حای اگه قشنگ باشه
    از زندگیم عقب افتادم ولی مجبورم همینطور ادامه بدم :(

  7. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,362
    سطح
    29
    Points: 2,362, Level: 29
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    60

    تشکرشده 184 در 87 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش این حرفتونو قبول دارم که مدرک زیاد مهم نیست.ولی راهیع که نصفش رو اومدین تا آخر برین.
    میدونین مشکل شما چیه؟شما به خودتون بد تلقین میکنین.به خودتون انرژی منفی میدین.
    شاید چون برچسب های تنبلی بهتون زدن واقعا تنبل شدین.اگر درباره خودتون احساس احترام و خوبی نداشته باشین بقیه و اطرافیانتون هم چنین احساسی بهتون نخواهند داشت.اول از خودتون شروع کنین.به خودتون بگین که من میتونم.من میتونم حتی دکترا بگیرم.در خودتون احساس و زندگی و پیشرفت ایجاد کنید.مطمئنم به مرور زمان اگر این کار رو بکنید موفق میشین.
    سعی کنید از همون درس خوندن لذت ببرید.اگر لذت نمیبرید به خودتون تلقین کنید که لذت میبرید.من خودم الان دارم حصرت اون روزهای دانشگاهمو میخورم.وای که چه دورانی بود.
    عمر میگذره و بعدش چیزی به جز خاطره ازش نمیمونه.سعی کنید خاطره های خوب از زندگی بسازید

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 20:13]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    136
    سطح
    2
    Points: 136, Level: 2
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    29

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط achilis نمایش پست ها
    راستش این حرفتونو قبول دارم که مدرک زیاد مهم نیست.ولی راهیع که نصفش رو اومدین تا آخر برین.
    میدونین مشکل شما چیه؟شما به خودتون بد تلقین میکنین.به خودتون انرژی منفی میدین.
    شاید چون برچسب های تنبلی بهتون زدن واقعا تنبل شدین.اگر درباره خودتون احساس احترام و خوبی نداشته باشین بقیه و اطرافیانتون هم چنین احساسی بهتون نخواهند داشت.اول از خودتون شروع کنین.به خودتون بگین که من میتونم.من میتونم حتی دکترا بگیرم.در خودتون احساس و زندگی و پیشرفت ایجاد کنید.مطمئنم به مرور زمان اگر این کار رو بکنید موفق میشین.
    سعی کنید از همون درس خوندن لذت ببرید.اگر لذت نمیبرید به خودتون تلقین کنید که لذت میبرید.من خودم الان دارم حصرت اون روزهای دانشگاهمو میخورم.وای که چه دورانی بود.
    عمر میگذره و بعدش چیزی به جز خاطره ازش نمیمونه.سعی کنید خاطره های خوب از زندگی بسازید
    خب از اول دید من منفی نبود ... گفتم که این مال این اواخره
    خیلی از مباحث هم هنوز برام جذابه
    ولی وقتی چندین ماه گذشت ، دیدم هر وقت می خواستم برم سر درس به جاش کارای دیگه انجام دادم که شاید اصلا هم برام جذاب نبودن !!! تازه فهمیدم یه مشکلی هست
    الآنم بیشتر از یک خط نمی تونم بخونم. انگار یک نفر داره منو هل میده که پاشم برم
    نوشتن که دیگه خیلی بدتره

    تو این یک سال امید داشتم ولی اگه همینطور ادامه پیدا کنه مسلما از دانشگاه اخراجم !!!

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط achilis نمایش پست ها
    راستش این حرفتونو قبول دارم که مدرک زیاد مهم نیست.ولی راهیع که نصفش رو اومدین تا آخر برین.
    میدونین مشکل شما چیه؟شما به خودتون بد تلقین میکنین.به خودتون انرژی منفی میدین.
    شاید چون برچسب های تنبلی بهتون زدن واقعا تنبل شدین.اگر درباره خودتون احساس احترام و خوبی نداشته باشین بقیه و اطرافیانتون هم چنین احساسی بهتون نخواهند داشت.اول از خودتون شروع کنین.به خودتون بگین که من میتونم.من میتونم حتی دکترا بگیرم.در خودتون احساس و زندگی و پیشرفت ایجاد کنید.مطمئنم به مرور زمان اگر این کار رو بکنید موفق میشین.
    سعی کنید از همون درس خوندن لذت ببرید.اگر لذت نمیبرید به خودتون تلقین کنید که لذت میبرید.من خودم الان دارم حصرت اون روزهای دانشگاهمو میخورم.وای که چه دورانی بود.
    عمر میگذره و بعدش چیزی به جز خاطره ازش نمیمونه.سعی کنید خاطره های خوب از زندگی بسازید
    خب از اول دید من منفی نبود ... گفتم که این مال این اواخره
    خیلی از مباحث هم هنوز برام جذابه
    ولی وقتی چندین ماه گذشت ، دیدم هر وقت می خواستم برم سر درس به جاش کارای دیگه انجام دادم که شاید اصلا هم برام جذاب نبودن !!! تازه فهمیدم یه مشکلی هست
    الآنم بیشتر از یک خط نمی تونم بخونم. انگار یک نفر داره منو هل میده که پاشم برم
    نوشتن که دیگه خیلی بدتره

    تو این یک سال امید داشتم ولی اگه همینطور ادامه پیدا کنه مسلما از دانشگاه اخراجم !!!


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.