سلام دوست عزیز
مثلا مهارتی رو که معرفی کردین دنبالش بودم-سایت زدم و .... به درآمدم رسیدم ولی نهایتا به این نتیجه رسیدم که ارزشش نداره!یعنی وقت و هزینه ی که میزارم ارزشش نداره! بیشتر به درده شغل دوم میخوره! باید اولی-اصلی جور شه تا بعدش هرکاری بشه میرم!
من یه مثال ساده زدم براساس موقعیتت، نگفتم که حتما این کارو انجام بده تازه من این کارو انجام دادم و فروشش رو هم به دوستم سپردم هم اون بیکار نموند هم من یه پولی بهم میرسه ماهیانه!
فعلا از همین کارای ساده شروع کن و فراموش نکن که برای اوج گرفتن باید اول راه رفت!
(( یه سفر هزار فرسخی با یک قدم آغاز می شود)) کنفسیوس
===================================
بیشتر ناراحتیم سره این که ای کاش درس نخونده بودم!! با درس خوندنمم انگار خودم رو مسخره کردم
اصلا این حرفو نزن چون من ترک تحصیل کردم و خیلی جاها چوبشو خوردم الانم ناراحت نیستم چون از اشتباهاتم درس گرفتم و به فردا هم امید دارم
حداقل اینجا اینجوریه که دیپلمه ها همه سره کارن و زندگی خوبی دارن!
همین الان آگهی استخدام دیپلمه ها همه جا هست!
خیلیا که لیسانسه هستن یا فوق دیپلم! دارن مدرک دیپلمشون رو ارائه میدن و میرن سره کار! کارا بدی ام نیست همه راضین! مملکته دارم؟؟؟؟؟
ببین من همه کاری کردم حتی کارگری در شرایط سخت، از روی یقین اینو می گم که اگه دیپلمه ای جایی استخدام بشه حداکثر حقوق وزارت کار می گیره و یه کارگر سادست! پس فک نکن مرغ همسایه غازه
ولی من می خوام حداقل سعی ام کنم کارم مربوط به رشتم باشه بعد اگه نشد منم مثل بقیه!
چه ایرادی داره به قول بیل گیتس آدمای موفق به این جور کارا (پیش خدمت شدن و کارگری و...) به عنوان یه موقعیت نگاه می کنند.(نقل قول رو یکم تغییر دادم!)
وقتی یه چنین وضعی میبینم به خدا افسرده میشم!
فایده ای هم داره!؟
نه آدم منفی ! بودم و هستم! نه دنبال دوست دختر! نه خلافی ! هیچی! پرونده سفید و پاک!
ولی بقیه همه غلطی کردن و میکنن ولی بعدم راحت ازدواج و خلاصه همه چیشون جوره!
عیب کسان منگر و احسان خویش--- دیده فرو بر به گریبان خویش
بعضی وقتا میگم این پرونده! نباید سفید باشه . سفید بودنش عاقبتش همینه که الان هستم!
آفرین، این طرز فکرت خیلی خیلی خوبه که به دنبال ریشه اشتباهاتت افتادی! ولی دوست خوبم من فکر نمی کنم ریشه مشکلات شما دوست دختر نداشتنت باشه! همین فکر رو داشته باش و با آگاهی، منطق و دقت ببین چه کاشتی که امروز اینو برداشت می کنی! جلوی ضرر هر وقت بگیری منفعته
خب من به اندازه تواناییم تلاشم کردم! و میکنم - نمی دونم چمه فکر این که بعد دو سال می خوای چه کار کنی مثل خوره ول کنم نیست!
کتاب قدرت برنامه ریزی از برایان تریسی رو بهت پیشنهاد می کنم، حتما حتما بخونش
- - - updated - - -
تا کی هی هیچی نگیم؟
همه جا شده پارتی بازی و سهمیه!
دوست عزیز من وضعم از شما بدتر بود حتی لیسانسم نداشتم! ولی مهارتهای مناسب داشتم الانم سه جا کار می کنم(حوصله بیشتر ندارم چون میخام زندگی کنم!)، همه جا پارتی بازی نیست چون اکثر اوقات برای صاحب شرکت کار و موفقیت مهم تره تا پارتی بازه، اخراجم بشم عین خیالمم نیست چون میدونم چطور با محدودیت ها کنار بیام؛ اطلاعاتت رو ببر بالا از بازار کار، مهارت یاد بگیر و نگرشت رو عوض کن اون موقع دقیقآ می فهمی چی میگم!
دوسال کار کردم گفتن نیاز ندارینم برو! بعد یکی رو اوردن بی هیچ سابقه ای نشوندنش سره کار!
باید میرفتیم دوره دزدی یاد میگرفتیم
دزدی میکنن -کلاه برداری میکنن - اهل قاچاق هستن همه جورش! بهترین زندگی ام دارن!
چشم امید آدما بدبختی مثل منم به آزمونا استخدامیه که شاید! یه روزی! دولت یه جای! بخوان! اونم چقد بازی در می آرن!
باب این همه دارن میدزدن! دیگه دزدی اینا که علنیه! گفتنش جرم نیست - همه دارن میبینن بععععععد می یان یه طرحی که قراره چند نفری رو استخدام کنه تا نون خور دولت شن! رو لغو میکنن! یا سختشونه روندش پیش بره!!
چرا آخه؟؟ درسته مراحل اداری ! داه چیز داره کوفت داره! چرا انجامش نمیدن! چرا اینقد بازی در می آرن!
به خدا این مملکت بی صاحابا!
همه دزدی میکنن اسمش میزان زرنگی!! هر چی بیشتر بدزدی زرنگتری - ندزدی بی عرضه و تو سری خور!
ما هم کور نیستیم و این چیزا رو می بینیم و برای عدالت تلاش هم می کنیم! بعدشم همه دزد نیستن
اما قبلش اولا بدبین نباش و همواره سعی کن به خاطر خودت هم که شده خوشبین باشی چون واقعا خوشبینی خیلی پرثمره، یه مثال می زنم استدلال با خودت
یه روز یه کفاشی شاگرداشو می فرسته یه جزیره واسه کار، شاگرد اولی میره و برمیگرده و به استاد میگه: استاد بی خیال ما کارمون نمی گیره مردم اونجا اصلا نمی دونن کفش چیه؟!
شاگرد دومی برعکس به استادش می گه استاد بزن بریم که نونمون تو روغنه! مردم اونجا کفش ندارند
به تفاوت نتایج این دو نوع تفکر فکر کن!
این چه وضعشه؟
از رنج کشیدن آدمی حر گردد
قطره چو کشد حبس صدف در گردد
خیام
دوست عزیز از اینه به بعد به جای کلمه مشکل از کلمه موقعیت استفاده کن! ناپلئون هیل میگه که هر مشکلی (موقعیتی) هم اندازه یا بیشتر از خودش منفعت و فایده همراه داره
دوست عزیز اکثریت نوابغ تو محدودیت ها بزرگ شدن، اگه محدودیت ها نبودن هرگز مردان راه عدالت و آزادی شکوفا نمی شدند، کتاب برآشوبید استفان هسل رو بخون دقیقا متوجه میشی یا به قول خوزه مارتی(( گل از میان خارها می روید))، دوست عزیز به دنیا نگاه کن، ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم یه کشور بدبخت جنگ زده میشه ولی با تلاش و برنامه ریزی، محدودیتها رو کنار می زنه و یه قدرت علمی و اقتصادی میشه، یهودیان از 109 تا کشور اخراج میشن، هلوکاست سرشون میاد، بلاهایی به سرشون میاد که هر ملتی رو می تونست از صحنه تاریخ محو کنه ولی تحمل تلاش و امید یهودیان اونها رو از این موقعیت رها کرد و به اینجا رسوند؛ به قول حضرت سلیمان (درکتاب غزلهای سلیمان ترجمه شاملو) خدایا تو همواره این را در مقابل این قرار دادی! یا به قول قران ان مع العسر یسرآ؛ یکی از علت های عدم پیشرفت کشورهای خاورمیانه اتکای بیش از حدشون به درآمد نفته مطمئنا اگه نفت نداشتن و گرسنگی می کشیدن مجبور می شدن برای زنده موندن خودشون هم که شده یه راه درآمدی پیدا کنن! و همین محدودیت (نداشتن درآمد) باعث شکوفاییشون میشد. الماس و زغال هر دو از کربنند ولی الماس موقعی به وجود میاد که مولکولهای کربن تحت فشار قرار بگیرند. فراموش نکن که ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
حرفم رو با دوتا جمله از چرچیل تموم می کنم که یه جا میگه تلاش پیگیر نه قدرت و نه هوش کلید شکوفایی استعدادهاست!
هرگز، هرگز، هرگز ناامید نشو
علاقه مندی ها (Bookmarks)