به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 فروردین 93 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1392-2-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    851
    سطح
    15
    Points: 851, Level: 15
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 18 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Sad اشتباه دانسته ی من

    سلام به همه همراهان عزیز...
    قبلا مشکلم رو گفته بودم اما متاسفانه الان دو ماه هست خیلی اتفاقی (فقط تلفنی) با یکی در ارتباط هستم .از اول گفتم اهل این حرفا نیستم گفت اشنا میشیم گفتم باید به خانواده بگی گفت باش .راستش از اول مسایل جنسی رو باز کرد.برام سخت شده بود.گفتم باید بگی وگرنه دیگه زنگ نمیزنم.دو روز خیلی عادی براش گذشت هر از گاهی زنگ میزد جواب نمیدادم تا که بهش اس دادم و گلایه کردم یه جورایی توهینم شد.خیلی ناراحت شد از دستم خیلی گفت عمدا اینکار کردم ک ببینم چقد صبر داری .گفت برخوردت اصلا در حد اون کسی ک من میخوام نیست خلاصه کلا از رفتن گفت و دلخوری .(اینم بگم ک وقتی اس دادم فقط جواب داد یعنی من دروغگو و بی وجدان هستم ؟بعد دیگه هیچی نگفت تا اینکه خودم هزار با زنگ زدم تا بالاخره جواب داد.) حالا خیلی بی تفاوت شده هر چی هم میگم دلخوری میگه نه ولی نباید توقع داشته باشی همیشه با هم حرف بزنیم.اونموقع تماسهامون تقریبا مساوی بود ولی این چند روز 90%من زنگ میزنم .اگه هر کسی این شرایط رو داشته باشه با یقین بهش میگم ول کن.اما راستش اینقد از تنهایی خسته شدم .قبلا گفتم من از خونوادم هم دورم اینجا دوست فابریک هم ندارم فقط کار و خونه.نمیگم خیییییلی دوستش دارم اخه ندیدمش درست نمیشناسمش.اما اینکه فکرم درگیرش هست همین برام کافی شده.

  2. کاربر روبرو از پست مفید پیدای پنهان تشکرکرده است .

    maryam1363 (دوشنبه 04 شهریور 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اسفند 93 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1392-4-03
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    106

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    23
    Array
    هیچگاه تنهاییت را به حراج نگذار

    فصلش که برسد به قیمت میخرند



  4. 7 کاربر از پست مفید sobhan13 تشکرکرده اند .

    aysu (سه شنبه 12 شهریور 92), jazire (دوشنبه 04 شهریور 92), PAPA1 (چهارشنبه 13 شهریور 92), paria_22 (سه شنبه 12 شهریور 92), shapoor (دوشنبه 04 شهریور 92), violet (دوشنبه 04 شهریور 92), دختر مهربون (یکشنبه 10 شهریور 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام پیدای پنهان عزیز
    من نمی دونم شما چند سالتونه .. اما عزیز من.. واقعا تو این دوره زمونه آدم ها راحت نمی تونن به کسی که می بینن و چند ماه در ارتباط هستن اعتماد کنن بعد شما چطوری دل بستی و می خوای که یه رابطه ای که نمی دونی اصلا طرف مقابلت کی هست , از چه خانواده ای هست اعتماد کنی و ادامه بدی ؟

    من خوشحالم که همین ابتدای اشناییتون رابطه ی شما با هم سرد شد (چون معلوم نیست اون آقا کی هستو از چه فرهنگی!!) تمومش کن .. واقعا به صلاحت هست که تموم کنی ..

    پسری که یه دخترو واقعا دوست داشته باشه و بخوادش به همین راحتی دنبال یه بهانه نیست برای تموم کردن رابطه و قضیه خواستگاری هم کش نمی ده از ترس از دست دادن اون دختر ! نه مثل این آقایی که شما می گی فقط دنبال یه بهانه بوده..

  6. 5 کاربر از پست مفید violet تشکرکرده اند .

    majid_k (دوشنبه 04 شهریور 92), PAPA1 (چهارشنبه 13 شهریور 92), roseflower (دوشنبه 04 شهریور 92), shapoor (دوشنبه 04 شهریور 92), دختر مهربون (یکشنبه 10 شهریور 92)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 فروردین 93 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1392-2-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    851
    سطح
    15
    Points: 851, Level: 15
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 18 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Sad

    مرسی از مهربونی هاتون.من 24 ساله هستم .
    بخدا خودمم میدونم اشتباه هست .خدا شاهده خیلی هم دختر خوبی بودم.اما خسته شدم از صبح تا شب کار میکنم بعد ی زنگ به مامانم بزنم یه عالمه درد و دل داره و مشکل .هیچکس ندارم باهاش باشم.نمیدونم چرا هیچ خواستگاری هم ندارم .هزار تا مشکل دیگه.این اقا هم شرایط خوبی داره فقط با دخترای زیادی بوده همه چی براش عادی هست.مطمءنم اگه اون روز بد وبیراه بهش نگفته بودم بالاخره ب ی جایی میرسید .اما راستش من دلم یکی رو میخواد.هیچکی حالم رو نمی پرسه.

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما که این آقا رو ندیدی , از کجا می دونی این حرف هایی که از شرایطش زده دورغ نبوده ؟ از کجا می دونی واسه سرگرمی باهات دوست نیست و الکی یه قول ازدواج هم داده !
    حیف تو نیست که انقدر دختر خوبی هستی با کسی آشنا شدی و با کسی باشی که قبل تو با کلی دختر دوست بوده و دلش پر از تجربه های مختلف با دختراست؟

    تو که سنی نداری , تازه 24 سالته ! یکم صبور باش عزیز من..

  9. 4 کاربر از پست مفید violet تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 04 شهریور 92), PAPA1 (چهارشنبه 13 شهریور 92), shapoor (دوشنبه 04 شهریور 92), دختر مهربون (یکشنبه 10 شهریور 92)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 فروردین 93 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1392-2-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    851
    سطح
    15
    Points: 851, Level: 15
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 18 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اخ خ خ....همه حرفای شما شک ندارم ک درسته درسته.ارزشم هم خیلی بیشتر از ایناست.ولی راستش از اینکه باهاش از هر چیزی حرف زدم عذاب وجدان دارم.میترسم اگه بخوام اینم ول کنم با کس دیگه یی خب بگم میره نگم گناه داره.من ی بدی ک دارم زیادی طرف مقابلم برام مهمه...اخه اون روز اول ب بهونه ایینکه از بچه پرسید همه چی پرسید.

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اسفند 93 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1392-4-03
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    106

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    23
    Array
    شما تنهاییت باعث شده بعضی موارد رو خیلی جدی بگیری در صورتی که این آقایی که شما تعریف کردی رو من به عنوان یک پسر اصلا تایید نمیکنم ، اصلا چه معنا داره که روز اول آشنایی ایشون از مسائل جنسی صحبت کنه ؟!!!
    کاملا معلومه که ایشون یک پسره هرزه هست و تا به حالم با کلی دختر از این حرفا زده و شاید حتی رابطه هم داشته !!
    اون وقت شما داری هنوز به این رابطه و حرفای زده شده فکر میکنی ؟!!!
    شما که نه ایشون رو دیدی و نه رابطه ای داشتین پس نگران چی هستی ؟
    تنها اشتباهت این بوده که وقتی در مورد مسائل جنسی صحبت کرده و سوال پرسیده جواب دادی که اونم بزار به پای فشار روحی که داشتی و ترس از تنها و نیاز به همراه .
    باور کن اگه بخوای همین جور بی فکر تن به آشنایی بدی یه زمانی به خودت میای و حسرت تنهایی این روز هاتو میخوری .
    بعدش هم سنی نداری که ! میدونم نیاز داری به همدم و همراه اما به چه قیمتی ؟ به خدا همین تنهایی به 100 تا این رابطه های پوچ و کثیف میارزه پس قدرشو بدون و حواست خیلی جم باشه .

  12. 4 کاربر از پست مفید sobhan13 تشکرکرده اند .

    PAPA1 (چهارشنبه 13 شهریور 92), sanjab (یکشنبه 10 شهریور 92), shapoor (دوشنبه 04 شهریور 92), دختر مهربون (یکشنبه 10 شهریور 92)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    66
    Array
    دوست عزیزتنهایی بهانه ای میشه تابهانه ای دستمون بده که به رابطمون ادامه بدیم مثلاهمین که شمانوشتیددرباره مسائل جنسی حرف زدیم خب زدیدوتموم شده قرارنیست ایندت روبخاطریه بارحرف زدن تباه کنی
    فکرهاوخیالهای باطل روازخودت دورکن اگه بدوبیراه نگفته بودم به جایی میرسید نه عزیزم ازاین خبرهانیست پسری که دختری روبخوادبرای به دست اوردنش به هرکاری دست میزنه وهرچیزی روبرای ترک کردنش بهانه نمیکنه
    این روزها این همه دختروپسرهمدیگررودیدند وبه قصد ازدواج اشناشده اند درحالیکه باهزارتادردسرمواجه میشوند چه برسه به شماکه ندیده ونشناخته دل بستید دخترخوب چشمهاتون روبازکنیدوبادیدبازبه اشناییتون نگاه کنید بعدتصمیم بگیرید عمرتنهایی هم کوتاه

  14. 3 کاربر از پست مفید roseflower تشکرکرده اند .

    PAPA1 (چهارشنبه 13 شهریور 92), shapoor (دوشنبه 04 شهریور 92), دختر مهربون (یکشنبه 10 شهریور 92)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 فروردین 93 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1392-2-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    851
    سطح
    15
    Points: 851, Level: 15
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 18 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این چند روز برام چند سال گذشته .همکارام هم هی میپرسن مشکلی داری .فقط همخونم میدونه اخه ی شب داشتم گریه میکردم دید منم براش گفتم.اون خودش با یه پسر رابطه داره هی ب من میگه حیف تو هست اصلا مونده که چطوری میشه اینطوری بشم...دیروز میخواستم زنگ بزنم به داداشم بگم. ببخشید میشه بگید یه پسر از یه دختر چی میخواد که نامردی نکنه در حقش اخه بالاخره همه ی ما ادمیم.من به ایشون گفتم اگه وجدان بود اینطوری بی تفاوت نمیشدی داشت اتیش میگرفت.روز اول بهش گفتم اگه خواهر خودش باشه چی گفت حق داره گفتم مطمئنم هر حقی رو بهش نمیدی ولی همون رفتار یرو با من داشته باش ک میخوای با خواهرت بشه.
    برام دعا کنید.

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط پیدای پنهان : دوشنبه 04 شهریور 92 در ساعت 19:15

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    66
    Array
    خواهرم حرف مهم نیست عمل مهمه
    چندمرده حلاجه

  17. 2 کاربر از پست مفید roseflower تشکرکرده اند .

    sanjab (یکشنبه 10 شهریور 92), shapoor (دوشنبه 04 شهریور 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.